شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
مجله ویستا
دنبال من بیا - Follow Me
سال تولید : ۱۹۷۲
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : یونیورسال
کارگردان : کارول رید
فیلمنامهنویس : پیتر شافر، برمبنای نمایشنامه کارآگاه خصوصی نوشته خودش.
فیلمبردار : کریستوفر چالیس
آهنگساز(موسیقی متن) : جان باری
هنرپیشگان : میا فارو، توپول، مایکل جیستن، مارگارت راولینگز، آنت کرازبی و دادلی فاستر.
نوع فیلم : رنگی، ۹۳ دقیقه.
«چارلز سیدلیِ» حسابدار (جیستن) که از یک مؤسسه کارآگاهی برای اطمینان از وفاداری همسرش، «بلیندا» (فارو) کمک خواسته، از ورود «جولیان کریستوفورو» (توپول)، کارآگاه خصوصی عجیب و غریب به دفترش یکه میخورد. او ابتدا با چربزبانی، «چارلز» را وادار میکند تا درباره رابطهشان صحبت کند: اینکه چطور «بلیندا» را ملاقات کرده؛ جذب سادگی و خودجوشی او شده؛ از اینکه «بلیندا» با میل و رغبت اجازه میداده او تربیتش کند، راضی بوده و چطور پس از ازدواج روابطشان تیره و تار میشود، «بلیندا» دیگر قادر به وفق دادن خود با خانواده و دوستان «چارلز» نبوده، روزبهروز تودارتر و پنهان کارتر شده و بالاخره اینکه بهعذر و بهانههای غیر قابل توجهی از خانه بیرون میرود. سپس «کریستوفورو» گزارش میدهد که «بلیندا» بیشتر وقتش را به تنهائی، پرسهزدن در شهر میگذراند اما مجبور است اضافه کند که مرد دیگری در زندگی او حضور دارد. وقتی «چارلز» رودرروی «بلیندا» میایستد، «بلیندا» برایش توضیح میدهد که حس میکرده شادی از رابطه آن دو بیرون رفته و در قدمزنی اندوهگینش در شهر، متوجه مردی غریبه شده که مرد ابتدا به او لبخند زده و سپس دنبالش کرده است. «بلیندا» آرامآرام جذب این رابطه خاموش میشود که در آن یکی راهنمای دیگری است و مکانها و چیزهای مورد علاقهشان را در سکوت به هم نشان میدهند. در اینجا «چارلز» متوجه میشود که مرد غریبه کسی جز «کریستوفورو» نیست و با عجله به آپارتمان او میرود. «بلیندا» با فهمیدن واقعیت ماجرا، ناپدید میشود و تنها «کریستوفورو» قادر است او را در یکی از پاتوقهای مورد علاقهاش پیدا کند. سپس «بلیندا» را که واقعاً دلش میخواهد نزد همسرش برگردد، به این کار ترغیب میکند و راهی برای برقراری مجدد رابطه آن دو توصیه میکند: اینکه «چارلز» جای کارآگاه را بگیرد و ده روز در سکوت و خاموشی بهدنبال همسرش در شهر برگردد.
* شافر خود نمایشنامه یک پردهایاش را گسترده و به روز کرده و در نتیجه در معرض این انتقاد قرار گرفت که کمدیِ اثر اصلی عامیانه شده و گرایشهای احساساتیاش بیش از حد برجسته شدهاند. اما طی فرآیند افزودن جزئیات به شخصیتها و رویدادها، شافر به ملغمه غریبی رسیده است که جائی بین پوچیهای کمدی رُمانتیک و احساساتیگریهای پاورقیهای مجلات زنانه، سیر میکند. رید کاری نمیکند جز تماشای تبادل گفتوگوها و نیز پارهای ارتباطها: میان نقشهای نمایشنامه اصلی و تقلیدیهای مدرن آنها در فیلم؛ میان بازی دقیق و ظریف جیستن و شور و شوق نقش آفرینیهای توپول و فارو؛ میان افسون غریب قصه و موسیقی ملودیک و پُرآب و تاب باری.
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : یونیورسال
کارگردان : کارول رید
فیلمنامهنویس : پیتر شافر، برمبنای نمایشنامه کارآگاه خصوصی نوشته خودش.
فیلمبردار : کریستوفر چالیس
آهنگساز(موسیقی متن) : جان باری
هنرپیشگان : میا فارو، توپول، مایکل جیستن، مارگارت راولینگز، آنت کرازبی و دادلی فاستر.
نوع فیلم : رنگی، ۹۳ دقیقه.
«چارلز سیدلیِ» حسابدار (جیستن) که از یک مؤسسه کارآگاهی برای اطمینان از وفاداری همسرش، «بلیندا» (فارو) کمک خواسته، از ورود «جولیان کریستوفورو» (توپول)، کارآگاه خصوصی عجیب و غریب به دفترش یکه میخورد. او ابتدا با چربزبانی، «چارلز» را وادار میکند تا درباره رابطهشان صحبت کند: اینکه چطور «بلیندا» را ملاقات کرده؛ جذب سادگی و خودجوشی او شده؛ از اینکه «بلیندا» با میل و رغبت اجازه میداده او تربیتش کند، راضی بوده و چطور پس از ازدواج روابطشان تیره و تار میشود، «بلیندا» دیگر قادر به وفق دادن خود با خانواده و دوستان «چارلز» نبوده، روزبهروز تودارتر و پنهان کارتر شده و بالاخره اینکه بهعذر و بهانههای غیر قابل توجهی از خانه بیرون میرود. سپس «کریستوفورو» گزارش میدهد که «بلیندا» بیشتر وقتش را به تنهائی، پرسهزدن در شهر میگذراند اما مجبور است اضافه کند که مرد دیگری در زندگی او حضور دارد. وقتی «چارلز» رودرروی «بلیندا» میایستد، «بلیندا» برایش توضیح میدهد که حس میکرده شادی از رابطه آن دو بیرون رفته و در قدمزنی اندوهگینش در شهر، متوجه مردی غریبه شده که مرد ابتدا به او لبخند زده و سپس دنبالش کرده است. «بلیندا» آرامآرام جذب این رابطه خاموش میشود که در آن یکی راهنمای دیگری است و مکانها و چیزهای مورد علاقهشان را در سکوت به هم نشان میدهند. در اینجا «چارلز» متوجه میشود که مرد غریبه کسی جز «کریستوفورو» نیست و با عجله به آپارتمان او میرود. «بلیندا» با فهمیدن واقعیت ماجرا، ناپدید میشود و تنها «کریستوفورو» قادر است او را در یکی از پاتوقهای مورد علاقهاش پیدا کند. سپس «بلیندا» را که واقعاً دلش میخواهد نزد همسرش برگردد، به این کار ترغیب میکند و راهی برای برقراری مجدد رابطه آن دو توصیه میکند: اینکه «چارلز» جای کارآگاه را بگیرد و ده روز در سکوت و خاموشی بهدنبال همسرش در شهر برگردد.
* شافر خود نمایشنامه یک پردهایاش را گسترده و به روز کرده و در نتیجه در معرض این انتقاد قرار گرفت که کمدیِ اثر اصلی عامیانه شده و گرایشهای احساساتیاش بیش از حد برجسته شدهاند. اما طی فرآیند افزودن جزئیات به شخصیتها و رویدادها، شافر به ملغمه غریبی رسیده است که جائی بین پوچیهای کمدی رُمانتیک و احساساتیگریهای پاورقیهای مجلات زنانه، سیر میکند. رید کاری نمیکند جز تماشای تبادل گفتوگوها و نیز پارهای ارتباطها: میان نقشهای نمایشنامه اصلی و تقلیدیهای مدرن آنها در فیلم؛ میان بازی دقیق و ظریف جیستن و شور و شوق نقش آفرینیهای توپول و فارو؛ میان افسون غریب قصه و موسیقی ملودیک و پُرآب و تاب باری.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست