جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
زنان چرا و چگونه به قدرت می رسند؟
«زنان اگر خود را فراموش نکنند، هیچگاه فراموش نخواهند شد.»
امروز در دنیای مترقی، یکی از مهمترین حوزه های کاربرد علوم، عرصه سیاست است و زنان سیاستمدار با آگاهی کامل از این مهم، زمینه بروز خلاقیت های خود را دراین میدان می آزمایند. حضور و فعالیت زنان در بدنه سیاست و اجتماع، هرگز به معنای محدود کردن نقش مردان نیست؛ و به دست گرفتن قدرت سیاسی نیز به معنای خارج کردن قدرت از کف مردان نمی باشد؛ حتی این برداشت که زنان، با حضور خود قصد اثبات توانمندی های خود را دارند پس ناگزیر از یک مبارزه رو در رو می شوند، مغلطه ای بیش نیست. امر مسلم آن است که با گسترش نفوذ زنان در عرصه های سیاست در جهان و میزان تأثیرگذاری آنان، نمی توان فعالیت های خود را به علم و پژوهش و حتی تعلیم و تعلم محدود کرد. برخی تشکل های فعال در امور زنان که اغلب از شیو? سنتی حضور زنان در اجتماع فاصله گرفته، نه زیاده خواهی های غیرمشروع فمنیستی را لازم الاجرا می داند و نه تمایلی به پرده نشینی و سپردن امور به طور مطلق به مردان دارد. این حقیقت مسلم، یک سیر تاریخی و عقبه ای طولانی دارد:
● زنان تاریخ ساز
در ایدئولوژی اسلامی، زن به اندازه مرد مکلف است و بزرگی دامنه این تکلیف را می توان در عملکرد زنان تاریخ ساز اسلام به خوبی مشاهده کرد. زنانی که صرفا در مسائل مربوط به خود – از حیث زن بودن- محصور نشده اند. آسیه، بنت مزاحم و همسر فرعون، زنی خداپرست که با ایفای نقش سازنده، زمینه ساز نهضتی بزرگ به دست موسی کلیم الله شد. بلقیس، ملکه ای از دودمان پادشاهان کشور صبا درزمان سلیمان بن داوود ؛خدیجه بنت خویلد که در پیشبرد اسلام نقش بسزایی ایفا نمود؛ نیز مشارکت سیاسی زنان و بیعت زنان مکه با پیامبر اسلام(ص) ؛ و پس از آن در در قرون نوزده و بیستم حضور هرچند تبعی زنان در جنبشهای تحریم تنباکو و انقلاب مشروطه و باز پس از آن در انقلاب اسلامی، سالهای نبرد تحمیلی و....؛ اما آنچه هم اکنون در جهان رخ می دهد، دامنه ای بس گسترده تر دارد. نه تنها انجمن ها و تشکل های مربوط به امور زنان، بلکه گاه،زنان، خارج از گروه یا حزب، پا را فراتر گذاشته و برای کسب کرسی های قدرت همپای دولتمردان در تلاش و مبارزه ای تنگاتنگ قرار می گیرند. اما زنان، چرا و چگونه به قدرت می رسند؟
۱) نقش احزاب: ساختار سیاسی کشورها گرچه متفاوت با یکدیگر اما اغلب بر پایه دموکراسی های نمایندگی است و پشتوانه چنین حکومتهایی، احزاب هستند. احزاب هریک اصول سیاسی جداگانه ای را پی می گیرند؛ در واقع آنچه که احزاب را از سایر گروههای نظام سیاسی متمایز می کند کوشش برای دست یافتن به قدرت سیاسی است. در این راستا منابع قدرت بیش از همه بر سازماندهی درست حزب متکی است که خود موجب می شود اعضا و حامیان را با تکیه بر توانمندی های فردی اعم از دانش، شایستگی، مهارت و..... برگزیند. به عنوان نمونه در جمهوری فدرال آلمان، احزاب در ساختار حکومتی نقش مهمی دارند و افراد می توانند با نشان دادن توانمندی های خود در حزب به یک مقام و منصب کلیدی راه بیابند. به عبارت دیگر در آلمان، این حزب پیروز است که رئیس آن، صدراعظم می شود و ترکیب کابینه توسط وی تعیین شود. مثلا خانم آنگلا مرکل، سالهای سال در حزب دموکرات مسیحی فعالیت داشت و در دورانی که هلموت کهل، صدر اعظم آلمان بود رابطه بسیار نزدیکی با وی داشت و عهده دار امور مهمی در حزب بود. پس از هلموت کهل و شکست حزب دموکرات مسیحی در انتخابات و پیروزی حزب سوسیال دموکرات به رهبری گرهارد شرودر، تغییر و تحولات بسیاری در حزب دموکرات مسیحی رخ داد. خانم مرکل ابتدا به مقام دبیرکلی حزب و سرانجام به مقام ریاست حزب ارتقا یافت. چهار سال پیش این حزب با حزب سوسیال مسیحی ائتلاف کرد و رئیس آن حزب، یعنی ادموند اشتویبر را به عنوان نامزد صدراعظمی معرفی نمود تا با شرودر رقابت کند. در واقع خانم مرکل در آن دوره از حق خود برای نامزدی پست صدراعظمی صرف نظر کرد. اما در انتخابات اخیر و به سبب موفق نشدن اشتویبر، ائتلاف بر آن شد خانم مرکل را به عنوان نامزد صدراعظمی معرفی نماید. در انتخابات اخیر، به علت بروز مشکلات اقتصادی فراوان و بویژه بیکاری و عدم موفقیت برنامه های شرودر، مردم آلمان به حزب CDU (حزب دموکرات مسیحی) رأی بیشتر دادند. البته اختلاف درصد آراء بسیار اندک بود اما طبق قانون رئیس جمهور، رئیس حزب پیروز درانتخابات را مسئول تشکیل کابینه می کند و وی چنانچه حزبش پنجاه درصد آراء را نیاورده باشد، باید در ائتلاف با دیگر احزاب، دولت را تشکیل دهد. سرانجام پس از هفته ها مذاکره خانم مرکل موفق شد با حزب رقیب، یعنی حزب SPD یا سوسیال دموکرات ائتلاف کند که به آن اصطلاحا در آلمان ائتلاف بزرگ می گویند. و اینچنین نخستین صدراعظم زن در آلمان به قدرت رسید . در واقع یکی از راههای پاسخ به پرسش مطرح شده که زنان چرا و چگونه به قدرت می رسند، کند و کاو در ساختار سیاسی دولتهایی است که زنان در آن در راس قدرت قرار گرفته اند. در انگلستان، دوره تصدی نخست وزیری مارگارت تاچر و به پیروزی رسیدن وی نیز تا حد زیادی مرهون نقش اساسی احزاب در این کشور است. وی که فعالیت خود را ابتدا در حزب محافظه کار شروع کرد به دلیل لیاقت و کاردانی ذاتی، توجه رهبران حزب را به خود معطوف کرد و از این رو به پیشنهاد آنان، نامزد انتخابات مجلس عوام شد که البته طی دو دوره نتوانست موفقیتی کسب کند. در سال ۱۹۵۹ برای سومین بار شرکت و گوی سبقت را از رقبای مرد ربود. بر طبق سنت مرسوم در انگلستان، احزابی که در انتخابات برنده نمی شوند به ناچار، در داخل حزب خود دولتی مشابه و کوچک در سطح رهبران حزب ایجاد می کنند و کسانی را مسئل وزارتخانه ای مشابه در دولت واقعی می نمایند تا در صورت پیروزی در انتخابات آینده، شخص مورد نظر در کار خود صاحب تجربیاتی شده باشد. تاچر نیز در تشکیلات حزبی، مسئول یکی از این وزارتخانه ها شد تا در سال ۱۹۷۰، زمانی که حزب محافظه کار در انتخابات پیروز شد و دولت جدید تشکیل گردید. در سال ۱۹۷۴، حزب محافظه کار در انتخابات عمومی توفیقی به دست نیاورد از این رو تاچر، فعالیت های خود را معطوف به رهبری حزب نماید؛ از این رو در سال ۱۹۷۵، با کسب بیشترین آراءدر انتخابات داخلی حزب، همه رقبا را کنار زد و به رهبری حزب محافظه کار منصوب شد در نتیجه زمانی که در سال ۱۹۷۹، حزب محافظه کار در انتخابات عمومی برنده شد، خانم تاچر به عنوان رهبر حزب، برای نخستین بار به مقام نخست وزیری کشورش نائل می شد .
۲) تکیه بر توانمندی های فردی و ویژگی های خاص زنان: خانم میشل باشله نخستین زن رئیس جمهور در شیلی و کل آمریکای جنوبی و یا خالده ضیاء نخست وزیر کشور بنگلادش، آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، الن جانسون اولین زن رئیس جمهور کشور لیبریا، یابه تعبیری پدیده تاریخی بی نظیر در قاره آفریقا و.... نخستین زنان سیاستمداری نیستند که به قدرت رسیده اند. در اندونزی، خانم مگاواتی سوکارنو پوترری رئیس جمهور سابق این کشور، لوئیزا دیاز دیه گو به عنوان نخست وزیر موزامبیک در سال ۲۰۰۴، تارجا هالونن، رئیس جمهور فنلاند در سال ۲۰۰۰؛ گلوریا ماکاپاگال اوریو رئیس قوه مجریه فیلیپین در سال ۲۰۰۱؛ مری مک آلیس، رئیس جمهور ایرلند در سال ۱۹۹۷؛ ماریا دوکارمو سلویرا، نخست وزیر کشور سائومه تومه در سال ۲۰۰۵؛ در دیگر کشورها مانند افغانستان نیز زنانی همچون سیما سمر که مسئول مرکز بهداشت رسیدگی به پناهندگان افغان در پاکستان بود،به عنوان وزیر در امور مربوط به زنان جایگاهی کسب می کند و در دولت حامد کرزای، به عنوان نایب رئیس مطرح می شود. و نیز بسیاری دیگر از زنانی که نامشان در این مقال نمی گنجد. در این میان چند تن از زنان سیاستمدار نقشی ماندنی تر ایفا کرده اند. کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه آمریکا دو سال است که در صدر برترین های زن جهان از جنبه نبوغ سیاسی و نفوذ و قدرت تصمیم گیری بالا قرار دارد. فعالیت های دیپلماتیک و شبانه روزی رایس در دولت آمریکا چنان کلیدی و تأثیرگذار بوده است که در دوره پیش از وزارت و در مقام مشاور امنیتی بوش، از او می توان به عنوان مغز پشت پرده کاخ سفید یاد کرد. مری رابینسون، رئیس جمهور ایرلند نیز از جمله زنانی است که دوره هفت ساله تصدی ریاست جمهوری وی به عنوان یک زن، طویل المدت است. وی پس از کسب پیروزی در انتخابات سال ۱۹۹۰، جمله معروف خود را اینچنین بیان کرد: «زنان ایرلند از این پس به جای آنکه گهواره کودکان خود را تکان دهند قادرند اجتماع خود را تکان دهند و به جنبشهای تازه ای وادارند.». مارگارت تاچر، نامی آشنا در عرصه سیاست است؛ وی به عنوان اولین زنی که توانست به بالاترین مقام دولتی در یک کشور اروپایی- بریتانیا- نائل شود، طولانی ترین دوره نخست وزیری(۱۹۷۹-۱۹۹۰) در قرن بیستم را نیزبه نام خود ثبت کرده است.
وی را فردی سختکوش، پرکار و مدبر خوانده اند که از فن بیان قابل تحسینی نیز برخودار بوده است. ایندیرا گاندی، نخست وزیر هندوستان با برخوداری از صفاتی همچون دلیری، جسارت و اهدافی بزرگ همچون دستیابی به استقلال کشورش نیز شهرتی جهانی دارد. در این باب، قول یکی از سیاستمداران درباره وی تامل انگیز است: در میان سیاستمداران قرن حاضر فقط یک مرد وجود دارد و آن هم خانم ایندیرا گاندی است. ایندرا، در یکی از مصاحبه های خود پس از احراز کرسی قدرت چنین می گوید:« آنچه در نوجوانی فکرم را به خود مشغول کرد و از اندیشیدن به آن لذت می بردم این بود که روزی بتوانم، چون ژاندارک که قهرمان ملی سرزمین خود بود عمل کنم و به صورت قهرمان ملی یا ژاندارک هند درآیم.». در واقع در محافل و مجامع سیاسی جهان این نظریه مطرح است که زنان پس از کسب قدرت، سخت کوش تر ازسابق به فعالیت می پردازند و همین موجب جامعه پذیری و اعتماد احزاب و گروهها به آنها می شود. از دیگر سو، انعطاف پذیری و پرهیز از خشونت نیز اغلب ویژگی مشترک زنان است و این امر هم برای نهادهای سیاسی و هم تامین نیازهای جامعه کاملا کاربردی و مؤثر است.
۳) محیط خانواده: صرف نظر از دو عامل فوق، زنان قدرتمند اغلب تحت تربیتی خاص و مشخص قرار داشته اند. صاحبنظران بر این باورند اتکاء دختران به رویه و عملکرد پدران خود یکی از رموز دستیابی آنان به اریکه قدرت است. مارگارت تاچر، بر طبق اقوال خود، وابستگی شدیدی به پدر خود داشت. به گفته وی، پدر از همان ابتدا آنان را با اصول اولیه دیپلماسی آشنا می کرده و قدرت غلبه بر احساسات خاص زنانگی را به او آموزش می داده است:... ظرافت کار یک سیاستمدار در همین نکته است یعنی طرح موضوع مورد نظر و ارائه دلایل قانع کننده به طریقی که مخاطب نتواند از قبول آن سرباز زند . ذوالفقار علی بوتو، پدر بینظیر بوتو نخست وزیر اسبق پاکستان نیز برای آینده فرزند خود اصرار بر تکمیل تحصیلات عالیه را لازم می دانست و در نهایت نیز او به عنوان نخستین زن، توانست به ریاست اتحادیه فارغ التحصیلان آکسفورد نائل شود. ویگدیس فین بوگادوتیر، رئیس جمهور ایسلند درباره نقش کلیدی مادرش و تاثیر رفتارهای مددجویانه و ایثارگرانه او بر خود مهر تایید می زند و شهامت خود را در به دست گیری مسئولیت ملت خویش مرهون مادر خود می داند. تمکن مالی و ثروت و حتی مقام و مرتبه اجتماعی امری ضروری نبوده بلکه در واقع با نگاهی به زندگینامه های زنان سیاستمدار به چند نکته مشترک در موفقیت آنان می توان دست یافت؛ تقویت اعتماد به نفس از همان اوان کودکی تحت تربیتی دقیق، اصرار و تشویق به ادامه تحصیل و برخوداری از یک محیط سالم و کانون گرم خانوادگی که مهمترین عامل رشد و بالندگی محسوب می شود. حتی اکثر زنان سیاستمدار، خود به لزوم تأهل و تشکیل خانواده پایبند بوده اند و آن را از ضروریات کسب منزلت اجتماعی و سیاسی می دانند.
۴) عامل جمعیت: زنان در هر جامعه ای اغلب بیش از نیمی از درصد جمعیت را شامل می شوند. از این رو اصرار و تلاش برای به دست گرفتن مناصب مهم دولتی از سوی آنان، چندان عجیب نیست. روژه گارودی درباره چگونگی به قدرت رسیدن زنان می گوید: دنیای مالکیت مرد برای او قدرت می آفریند و سلسله مراتب را موجب می گردد. اقتدار و سلسله مراتب باعث تمرکز و تجمع قدرت می شود و تمرکز قدرت، زیربناهای اجتماعیی پیچیده ای را به وجود می آورد. این زیربناها نه تنها موجب نفوذ و تشریفات اداری می گردد بلکه باعث می شود این نفوذ در مجموع نظام اجتماعی و به ویژه نظام کاری، عقلانی جلوه کند... در منطق مردسالاری، همه چیز در جهان مفهوم شیء دارد... از این رواعتراض زنان را نمی توان مطالبه ساده حق سیاسی و اجتماعی دانست که به موجب آن وضعیت اجتماعی زنان تغییر کند بلکه خواستار دگرگونی اساسیدر مجموعه روابط اجتماعی است . با این وصف نمی توان انتظار داشت تمدن کنونی از فعالیت زنان بی بهره بماند. از سوی دیگر در امر توسعهسیاسی بهره برداری از همه منابع انسانی ضروری است و با توجه به درصد بالای جمعیت زنان در جهان، آنان به عنوان نیرویی مؤثر در پیشبر اهداف سیاسی و اقتصادی مطرحند. در حقیقت، حیات سیاسی سالم مرهون مشارکت همه اعضای آن جامعه در امور است.
به اعتقاد بسیاری از فعالان سیاسی زن در جهان، در صفحات خونین تاریخ، جنگ، آشوب، قتل و کشتار، نامی از زنان دیده نمی شود، و این به علت همان میل به مصالحه و پرهیز ذاتی از خشونت است. دراین رابطه برخی نیز بر این باورند که زنان در پشت پرده سیاست، اهرمی قوی تر و کارآمدتر برای مردان محسوب می شوند. در نقد این عقیده نیز گفته شده که هرجا که بحث منافع مردان مطرح بوده، زنان پشت صحنه، به ایفای نقش ملزم شده اند. اما همگی این بحث و نقدها پیرامون چرایی و چگونگی قدرت زنان هرگز از جنبه ابزاری آن مدنظر نیست بلکه در انتخاب اصلح، شرط لازم قابلیت و شایستگی است. بسیاری معتقدند زنان سیاستمدار به علت ریزبینی و دقت در اجرای قوانین و مقررات و سخت کوشی در جهت اثبات توانایی های فردی به درایت سیاسی خاصی نائل می شوند که نگاه آنان را به سیاست، آنگونه که مردان می نگرند تغییر می دهد. خالده ضیاء، نخست وزیر بنگلادش چنین می گوید: وقتی زنان در رأس کار قرار می گیرند، تمام تلاش خود را مصروف می کنند تا مردم کشور تصور نکنند اگر کس دیگری به جای او بود، کشور وضع بهتری پیدا می کرد. به نظرمیرسد این یک الگوی مشترک در بین تمامی زنان قدرتمند باشد که فقط برای احقاق حقوق خود- از حیث جنسیت- تلاش نمی کنند، ضمن آنکه درصدد ایجاد تغییرات بزرگ و احتمالا محال هم نیستند. تجربه زنان سیاستمدار نشان داده است که بیش از هر چیز، اغلب درصدد ارتقاء سطح آموزشی و تربیتی اجتماع به صورت ریشه ای بوده اند. عقیده دیگری نیز در این رابطه مطرح است و آن اینکه: زنان شاید بتوانند به قدرت برسند اما نمی توانند اقتدار لازم را به دست آورند. چنین نگاهی به زن بیشتر ناشی از در نظر گرفتن عواطف مادرانه زن است که با معنای اقتدار فاصله بسیار دارد.اما در حوزه عمل، برخی خلاف این امر را ثابت کرده اند. مثلا کندا لیزا رایس، پس از احراز مقام وزارت امورخارجه، در یک اقتدار کلامی از احراز چنین منصبی در شرایطی حساس، که وی را قادر می سازد نقشی تعیین کننده در جهان ایفا کند، ابراز رضایت می کند. اقتدار، درست هنگامی که تئوری به عمل مبدل می شود رخ مینماید.از این رو آگاهی سیاسی با رشد قدرت سیاسی در یک تراز است و به گفته ماکس وبر، قدرت، وقتی اقتدار می شود که قانونی شده باشد. زنان، هنگامی که روی کار می آیند، در واقع به قدرت خود مشروعیت بخشیده اند و این فرصت را می یابند در سایه این مشروعیت، توانمندی های خود را به ظهور رسانند. در نتیجه، آنچه که امروز در جهان سیاست رخ می دهد لزوما گرایش به زنان نیست بلکه گرایش به شایستگی ها و توانمندی های آنان است. در مبارزات سیاسی که مردان عموما،درصد بیشتری را تشکیل می دهند، برنده شدن یک زن نشانه پذیرش استعدادهای فردی وی از سوی جامعه است. یعنی از خلال این رقابت، شایسته ترین افراد بدون قائل شدن حدود مرسوم، گزینش می شوند. افراد شایسته همواره از استعدادهای خود برای به دست گرفتن قدرت استفاده می کنند و برگ برنده به دست کسی است که از هوش، ذکاوت، خلاقیت و شجاعت بیشتری برخوردار است. روی کار آمدن زنان در مناصب مهم در جهان بر تأثیر این عوامل تاکید می کند. در یک قضاوت ارزشی این دسته افراد در طیف نخبگان سیاسی قرار می گیرند، زیرا هرگز به دنبال کسب امتیازات فردی نیستند و جز احساس خدمت که می تواندمحر اجتماع باشد، هدف دیگری ندارند.
نویسنده: مریم چراغی
پی نوشت ها
آل عمران/ ۱۹۵ ؛نساء/۳۲
نمل/۲۳-۴۴
ممتحنه/۱۲
بنیادهای علم سیاست، عالم، عبدالرحمن؛ ص ۳۴۵
ترجمه آزاد از سایتهای اینترنتی
زنان سیاستگر،عطایی، مصطفی
همان، ص ۱۳۷
زنان چگونه به قدرت می رسند؟؛ گارودی روژه؛ ص۲۵
پی نوشت ها
آل عمران/ ۱۹۵ ؛نساء/۳۲
نمل/۲۳-۴۴
ممتحنه/۱۲
بنیادهای علم سیاست، عالم، عبدالرحمن؛ ص ۳۴۵
ترجمه آزاد از سایتهای اینترنتی
زنان سیاستگر،عطایی، مصطفی
همان، ص ۱۳۷
زنان چگونه به قدرت می رسند؟؛ گارودی روژه؛ ص۲۵
منبع : باشگاه تحلیلگران جوان آریا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست