سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
تئاتردرمانی
تتصور کنید روی یک صندلی در بین مثلاً ۱۰ نفر نشستهاید و قرار است آن ۱۰ نفر به ترتیب سؤالاتی در مورد شما از خودتان بپرسند و شما باید به سرعت، صادقانه و بدون مکث به سؤالات پاسخ دهید. پس از اتمام سؤالات هم هر یک از افراد حق داشته باشند قضاوت خود را در مورد شخصیت شما بیان کنند و به شما در شناخت خودتان یاری برسانند.
صندلی داغ (hot sit) همان صندلیای است که شما روی آن نشسته بودید و البته نام یکی از تکنیکهای تئاتردرمانی.
● تئاتر، هنر، درمان
هنر از دیرباز جایگاهی ویژه نزد اقوام مختلف داشته است؛ نه فقط از نظر زیبایی بصری و لطافت آثار هنری، که از نظر ارتباط مستقیم آن با روح آدمی. شاید از آن زمان که قبایل بدوی نقوشی را به بر غارها حکاکی و خط و زبان را ابداع کردند تا احساسات، عواطف، خشم و نفرت خویش را ابراز کنند، هنر نیز پیوند خویش را با روح آدمی آغاز کرد.
هر اثر هنری روح انسان را به گونهای صیقل می دهد، زمانی که با شخصیت داستانها، نقاشی زیبا، نوای گرم موسیقی و حرکات بازیگران، میگوییم، میخندیم، میجنگیم و ... خود را در "او" یا "آن" مییابیم، این "همذات پنداری" زمینهساز احساسات نهفته ما میشود، احساساتی که از رنجها، غمها، تلخیها، ناکامیها و گاه شادیها و موفقیتهای فراموششده حکایت دارند. اما در این میان تئاتر جایگاهی ویژه دارد؛ آنکه شاهکاری می آفریند و آنکه بازیاش میکند، گویی زندگی را بازی کرده و تماشاگر با برقراری ارتباط با آن نقش، خود را مییابد و روح متلاطم خویش را آرام و نیروی مجددی را برای زندگی کسب میکند. بر اساس نظر روانشناسان پاسخ بیماران به "هنردرمانی" و اختصاصاً "تئاتردرمانی" در بیشتر موارد سریعتر و مؤثرتر از دارو است.
در اوایل قرن بیستم، دکتر ژاکوپ لوی مورنو اساس نظریه سایکودرام را در وین بنیان گذاشت. او در سال ۱۹۲۱ سایکودرام (psychodeeama) را علم "کشف حقیقت" نامید و موضوع آن را چنین تعریف کرد: «تئاتردرمانی نوعی کاوش علمی برای دریافت حقیقت از طریق شیوههای نمایشی است.»
امروزه هر بار که اصطلاح تئاتردرمانی را میشنویم، شاید بی آنکه معنای دقیق آن را بدانیم تلفیقی از امکانات مشترک هنر و علم روانشناسی به نظرمان برسد. مورنو برای رسیدن به هدف، کار خود را به شعار «من میخواهم خودم باشم» آغاز میکند و مهمترین دستاوردهای روانی و آموزشی تئاتردرمانی را آموزش خودجوشی و خلاقیت میداند. این دیدگاه اضافه میکند که همیشه کسی یا چیزی که در حال خلق کردن است متضمن خطا میباشد، به این ترتیب مورنو به تعریفی کاربردی از سایکودرام میرسد: «راهی برای تمرین زندگی بدون آنکه به خاطر آن تنبیه شویم.»
● زندگی را بازی کن
چیستا یثربی دانشآموخته رشته روانشناسی، نویسنده نمایشنامههایی همچون «جمعه دم غروب»، «برخورد نزدیک از نوع آخر» و «یک شب دیگر هم بمان سیلویا» و یکی از پژوهشگران رشته تئاتردرمانی است. او مدتی مسؤولیت واحد تئاتردرمانی سازمان بهزیستی و جهاد دانشگاهی دانشگاه الزهرا را به عهده داشت و تجربههای ملموسی در این زمینه به دست آورد. از او خواستیم تا از تئاتردرمانی در کشورمان بگوید.
ـ تئاتردرمانی در ایران چه جایگاهی دارد؟
تئاتردرمانی تلفیقی از هنر تئاتر و دانش روانشناسی است که در کشور ما به عنوان یک رشته نو و تا حدی لوکس به آن نگاه میکنند؛ ولی در کشورهای پیشرفته از اوایل قرن بیستم، به این رشته که بیشتر در حیطه علم روانکاوی و روانشناسی جای میگیرد، توجه خاصی میشود و شاید بتوان گفت یکی از شیوهای شناخت و درمان است. در واقع در ایران فقط یکسری کارهای داوطلبانه، توسط بعضی از متخصصین و علاقمندان به این رشته انجام شده است. مثلاً دکتر حقشناس در شیراز در این زمینه تجربیاتی داشت یا در بیمارستان امینآباد و بیمارستان روزبه، افرادی به طور داوطلبانه تئاتردرمانی کار میکنند. سال ۷۰ هم در بهزیستی یک واحدی ایجاد شد به نام اتاق آینه که البته تا سال ۷۲ بیشتر دوام نیاورد، به این دلیل که تئاتردرمانی یک مسأله تفننی محسوب میشد و نمیتوانست پولساز باشد. در هر صورت تجربه آن دو سال بسیار مفید بود و ما فهمیدیم که از خیلی جهات تئاتردرمانی میتواند برای زندگی عادی مردم الگوبخش باشد.
تئاتردرمانی فقط برای بیماران روحی و ورانی مؤثر است یا تأثیری در درمان بیماریهای جسمی هم دارد؟
تئاتردرمانی روی بیماریهای جسمی تأثیر مستقیم ندارد، مگر بیماریهایی که ریشه روان- تنی یا ریشه تمارض داشته باشند. یعنی فرد به دلیل مشکلات و مسائل روحی و روانیاش خود را بیمار نشان دهد. سایکو دراما (نمایشروانی) یا تئاتردرمانی مستقیماً روی روان انسان تأثیر میگذارد و در یک محیط امن و دربسته امکان تمرین زندگی را فراهم میآورد تا بیماران موقعیتهایی را تجربه کنند که در زندگی واقعی نمیتوانند آن را به دست بیاورند؛ موقعیتهایی را تمرین میکنند و عواقبش را هم میبینند. عواقبی که در محیط این تئاتردرمانی خیلی وحشتناک نیست، اما اگر این عواقب در بیرون اتفاق بیفتد ممکن است برای شخص خیلی گران تمام شود. مثلاً آدمی که دچار اختلال خلقی یا عصبی است، پرخاشگر است، خجالتی و کم رو یا حتی پرحرف است، میتواند مشکلاتش را از طریق تئاتردرمانی حل کند.
در مورد بیماریهای جسمی هم افرادی را داشتیم که مثلاً گاستریت عصبی یا ناراحتی گوارشی عصبی یا سردردهای میگرنی عصبی داشتند و در واقع روح بیمارشان باعث ناراحتیهای جسمیشان بوده است. این افراد را میتوان به کمک تئاتردرمانی، درمان کرد اما برای بهبود بیماریهایی که ریشه کاملاً جسمی مثل انواع سرطانها را دارند، نمیتوان از تئاتردرمانی استفاده کرد. کمکی که سایکو دراما به این افراد میتواند بکند این است که آموزشهای لازم را برای پذیرش بیماریشان و مبارزه با آن و درست زندگی کردن در دوره بیماری را در اختیارشان قرار دهد. به عنوان مثال در بسیاری از کشورها برای بیماران ایدزی از تئاتردرمانی استفاده میکنند تا شیوههای درست زندگی کردن و درست ارتباط برقرار کردن با دیگران را به آنها آموزش دهند. یا در بعضی کشورها تئاتردرمانی یکی از شیوههای مطرح کارآموزی با معتادان و ترک اعتیاد است، به این صورت که افراد نقشهای مختلف را بازی میکنند تا به راه حلهایی برای مشکلاتشان برسند.
ـ برای درمان همه بیماریهای روحی و روانی میتوان از تئاتردرمانی استفاده کرد؟
نه. استفاده از این روش برای بیماران سایکوتیک که دچار هذیان و توهم هستند و ارتباطشان با واقعیت قطع است، توصیه نمیشود. از تئاتردرمانی بیشتر برای کمک به بیمارانی استفاده میشود که هنوز قدرت درک واقعیت را دارند؛ مثل شخصیتهای هیستریانی، کمگو، مرگطلب و آنهایی که اختلال خلقی و شخصیتی دارند.
در واقع تئاتردرمانی برای درمان بیماریهای پیشرفته روانی که نمیتوانیم ریشه آن را پیدا کنیم و فرد حاضر نیست هیپنوتیزم شود، حاضر هم نیست حرف بزند و به خصوص برای کودکان که نمیتوانیم آنها را به حرف زدن وادار کنیم، بسیار جواب میدهد. بسیار پیش آمده که برای درمان و کمک به کودکی که مشکل روحی و رفتاری دارد به ما (به عنوان روانپزشک یا روانشناس) مراجعه کردهاند و همه تلاش ما برای صحبت با او و ریشهیابی مشکلش بینتیجه بوده است. اما همین کودک وقتی در یک بازی شرکت میکند و مثلاً در مقابل عروسکهایی قرار میگیرد که نقش پدر و مادر یا خواهر و برادرش را بازی میکنند، حرف میزند و مشکلاتش را مطرح میکند.
ـ این روش درمانی برای بیماریهای گوناگون درجات متفاوتی دارد؟
بله. درست مثل هیپنوتیزم که مرحله به مرحله فرد را به عمق میبرد، تئاتردرمانی هم مراتب خاصی دارد. از اولین مرحله آن که گرم شدن است (warming)؛ به این ترتیب که افراد، یکییکی خودشان را معرفی میکنند و کارگردان یک بازی راه میاندازد، تا مراحل نهایی که مرحله شناخت است و خود بیمار بازی را کنترل میکند و متوجه مشکل خودش میشود. در طول این مراحل افراد نقش منهای کمکی یا منهای یاور را برای هم بازی میکنند و کمک میکنند تا هر شخص بخشهایی از وجود خود را در آینه دیگران ببنید.
ـ تئاتردرمانی ژانر هم دارد؟
نه. چون ادعای هنری ندارد. فراموش نکنید که تئاتردرمانی را نباید با دراموتراپی که نوعی تئاتر است که با روح و روان انسان سروکار دارد، اشتباه گرفت. مثلاً آثار شکسپیر، نوعی دراموتراپی است، یعنی با استفاده از درام، انسان درمان شود. آن نوع تئاتر، ژانر دارد و انواع و اقسام مکتبها و شیوههای هنری هم در آن دیده میشود.
ـ در تئاتردرمانی یک درمانگر خوب باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ باید یک پزشک و روانشناس خوب باشد یا یک کارگردان باتجربه؟
باید در رشته روانشناسی و روانپزشکی تحصیل کرده باشد. در دیگر کشورها تئاتردرمانی یکی از دروس اجباری رشته روانشناسی و روانپزشکی است، اما در ایران ما استادی برای تدریس این درس نداریم، البته اخیراً به عنوان یکی از دروس اختیاری به این رشته وارد شده است. به هر حال آن روانشناس یا روانپزشک یک دستیار تئاتری هم نیاز دارد تا به او در هدایت بازیهای گروه کمک کند. در واقع یک رواندرمانگر در کنار یک کارگردان یا بازیگر تئاتر، بازیهای خودجوش و بداهه بیماران را کنترل و به سمتی که معنا پیدا میکند، هدایت مینمایند.
ـ در تئاتردرمانی کدام یک مؤثرتر است؛ اینکه بیماران خودشان نقش بازی کنند یا تماشاگر بازی دیگران از زندگی خودشان باشند؟
تئاتردرمانی زمانی موفق است که هم روی تماشاگر آن تأثیر درمانی و همدلانه داشته باشد و هم روی بازیگرش. یادم میآید در جشنواره تئاتردرمانی بیمارستان جانبازان «سعادت آباد» یکی از جانبازان نقش مجریای را بازی کرد که نمیتواند صحبت کند؛ این هم برای خودش خوب بود و هم بقیه را به وجد آورده بود، او تلاش میکرد که حرف بزند و تماشاچیها هم سعی میکردند هر کدام یک جمله پیدا کنند و به او برسانند.
تئاتردرمانی خوب یعنی یک تعامل خوب و بالا بین بازیگر و تماشاچی. ما این را در بهزیستی تجربه کردیم، میرفتیم در نمایشگاه بینالمللی کتاب و به مردم میگفتیم شما به ما سوژه بدهید. مثلاً یک آقا میگفت خانم من دایم از من ایراد میگیرد، خانم چیز دیگری میگفت، همینطور حرفها ادامه پیدا میکرد و یکدفعه هر دو متوجه میشدند که وسط یک بازی هستند؛ این همان تئاتردرمانی ناب است. من بیشترین موفقیتهایم را در بهزیستی کسب کردم، استقبال مردم بسیار خوب بود. ما سه گروه داشتیم: زن، مرد و خانواده. هر کسی میتوانست به طور رایگان عضو گروه ما شود، آن موقع رئیس معاونت پیشگیری سازمان بهزیستی یک روانپزشک به نام دکتر حمیدرضا نقوی بود و به من خیلی اعتماد کرد. اما نفر بعدی که یک ارتوپد بود، خیلی فوری آن بخش را تعطیل کرد.
ـ میتوانید به چند نمونه موفق تئاتردرمانی در طول مدتی که در بهزیستی بودید، اشاره کنید؟
بله. به عنوان مثال یک خانمی بود که از همسرش جدا شده بود و به شدت از مردها ترس و نفرت داشت. من سعی میکردم در بازیهایمان همیشه نقش مردها را به او بدهم؛ نقش برادر، پدر یا مرد خانه را. این باعث شد کمکم احساس بهتری نسبت به مردها پیدا کند و متوجه شد که همه آنها مثل هم نیستند. مدتی بعد شنیدم که او دوباره ازدواج کرده است.
یا خانمی که ترس از پرواز داشت و ما با او آنقدر هواپیما بازی کردیم و بازی سقوط را تمرین کردیم که ترسش برطرف شد.
یک آقایی هم بود که بسیار کمرو، کمحرف و خجالتی بود. در یکی از بازیها او را مسؤول روابط عمومی کمپانی جادوییمان کردیم و او باید همه را تشویق میکرد تا عضو این کمپانی شوند. بنابراین مجبور بود حرف زدن را تمرین کند چون هر چه تعداد اعضا بیشتر میشد، امتیاز بیشتری کسب میکرد. جلسه هفتم و هشتم این بازی او دیگر یک مرد حراف (که راحت میتوانست حرف بزند و با دیگران ارتباط برقرار کند) شده بود.
نمونه دیگر یک خانم ماما بود که ۳۲ سال سن داشت ولی بدون مادرش جایی نمیرفت. بازیهای زیادی با او انجام دادیم، مثلاً یکی از بازیها این بود که هر جا میخواست برود همه گروه ۳۰ نفرهمان با او همراه میشدیم، آنقدر این بازی ادامه پیدا کرد که خودش گفت: «بگذارید تنهایی را تجربه کنم.» اول تنها تا کنار در رفت، بعد تا باجه تلفن عمومی و بعد کمکم تا مطبش تنها رفت و نهایتاً مشکلش به کلی حل شد.
چقدر جای امید است که این رشته به عنوان یک درمان مکمل در کشورمان جایگاه خود را پیدا کند؟
ببینید الان خیلی از بیمارستانها دارند برای این روش انرژی صرف میکنند. بعضی از بیمارستانها با بچههای مشرف به مرگ، تئاتردرمانی کار میکنند؛ این خیلی مفید است چون آنها برای زندگی کردن فرصت زیادی ندارند و بهتر است که زندگی و اتفاقاتش را در بازی تجربه کنند. اتفاقاتی مثل تحصیل، کار، ازدواج، بچهدار شدن و ...یا مثلاً مدتی قبل از امور زندانهای گیلان با من تماس گرفتند و گفتند میخواهند با زندانیهایشان تئاتردرمانی کار کنند، همین که امور زندانها به این قضیه فکر کرده، بسیار امیدوارکننده است. البته بیشتر مراکز حاضر نیستند پولی برای این کار خرج کنند و به دنبال فعالیتهای داوطلبانه هستند. من خیلی امیدوارم که تئاتردرمانی به عنوان یک درمان مکمل در ایران جای خودش را باز کند اما به دو شرط: یکی اینکه نظام پزشکی به آن به عنوان یک رشته علمی نگاه کند و دوم آنکه ناآگاهی و بیسوادی حاکم بر این رشته از بین برود.
الان میبینیم که هر کسی پایان نامهاش را در این زمینه مینویسد بیآنکه سواد کافی در این رشته را داشته باشد، در نتیجه پایان نامهاش به جای بررسی تئاتردرمانی و تأثیراتش تبدیل میشود به نقد یکی از آثار شکسپیر! ما باید از اساتیدی که از نظر تئوری و عملی در این رشته کارشناس هستند (مثل آقای جلال ستاری و دکتر حقشناس و ...) دعوت کنیم تا این رشته را به صورت علمی و به عنوان یکی از دروس رشته روانشناسی و روانپزشکی تدریس کنند.
● حکایت تئاتردرمانی در بیمارستان روانی سعادتآباد: این گروه ۳۵ نفره
یکی از اولین مراکزی که از تئاتردرمانی برای کمک به بیماران اسکیزوفرن و اعصاب و روان استفاده کرد، بیمارستان روانی سعادتآباد است؛ بیمارستانی که بیماران آن جانبازان اعصاب و روان جنگ تحمیلی هستند. مجید امرایی کارشناس ارشد رشته تئاتر از دانشگاه و مسؤول گروههای تئاتردرمانی بیمارستان سعادتآباد، از سال ۱۳۸۰ سعی دارد با استفاده از تکنیکهای تئاتردرمانی به بیماران اعصاب و روان این بیمارستان کمک کند تا آنها از لحاظ شرایط روحی و روانی و اجتماعی فعلی به شرایط بهتری برسند.
تا به حال سه جشنوار ظرف سه سال گذشته، برگزار شده است، البته نه با تعریف معمول جشنوارههای تئاتر؛ چون محور کار ما در بیمارستان درمان است، نمایشهایی را که از سوی بیماران اجرا میشود به داوری نمیگذاریم و برای تشویق آنها از همه گروهها تقدیر میکنیم، اما در بخش دیگری از جشنواره که گروههای خارج از بیمارستان در آن شرکت دارند، نمایشها به داوری گذاشته و رتبهبندی میشوند. شهریورماه امسال هم چهارمین جشنواره نمایشدرمانی بیمارستان سعادتآباد برگزار خواهد شد.
ـ آقای امرایی تجربه تئاتردرمانی در بیمارستان اعصاب و روان چطور است؟
راستش در این ۵ سال ما به نتایج خیلی خوبی رسیدهایم، هر چند در بعضی از موارد به دلیل کمتجربگی و کمبود اطلاعات در مورد نحوه برخورد با بیماران با شکستهایی هم روبهرو بودیم، اما به طور کلی میشود گفت که این روش تأثیر بسیار خوبی روی بیماران اعصاب و روان داشته است. ظرف این سالها بیش از ۳۵ نفر از بیماران بیمارستان سعادتآباد در کلاسهای تئاتردرمانی شرکت کردهاند و الان این افراد به پیشرفتهای قابل قبولی رسیدهاند، به طوری که بسیاری از آنها که دایم در بیمارستان بستری بودند و به خاطر مشکلاتی که داشتند به ندرت مرخصی میرفتند، ماهها است که فقط برای چکاپ و تجدید داروهایشان به بیمارستان مراجعه میکنند.
ـ شما در گروههای تئاتردرمانی بیشتر روی چه موضوعاتی تأکید دارید؟
بحثهای نمایشدرمانی ما بیشتر حول محورهای آموزشی، تربیتی و اخلاقی میچرخد و توانستیم نتایج قابل توجهی هم به دست بیاوریم. تیم ما متشکل از روانپزشکان، روانشناسان و مددکاران اجتماعی و کاردرمانها و البته خود من به عنوان یک تئاتری، با محور درمان بیماران اعصاب و روان فعالیت میکند. بیمار از طرف روانپزشک به روانشناس معرفی میشود و پس از مصاحبههایی که روانشناس انجام میدهد، ویژگیهای بالینی بیمار مشخص و پروندهای برایش تشکیل میشود. بعد هم به گروه نمایشدرمانی معرفی میگردد و بر اساس علایمی که روانشناسان در طول هر هفته کنترل میکنند، موضوعات و مسائل مختلف با او کار میشود؛ از آداب معاشرت گرفته تا کم کردن اضطرابها و افسردگیها و ناملایمات روحی و روانی که این بیماران با آنها درگیرند.
ـ در واقع تلاش میکنید تا آنها را به زندگی طبیعی اجتماعی بازگردانید؟
تمام تلاش ما این است که اگر نمیتوانیم آنها را یک پله بالاتر ببریم، نگذاریم پایینتر بیایند. خوشبختانه ظرف این چند سال هم شاهد پیشرفتهای خوبی در بیماران بودهایم. تمام این فعالیتها مرحله به مرحله، از تمرینهای مقدماتی تا پیشرفته بیماران، به صورت مکتوب و فیلم ثبت شده است تا افراد دیگر هم بتوانند از این تجربیات استفاده کنند. بیماران ما در سه سطح دستهبندی شدهاند: مقدماتی، میانی و پیشرفته. بیماران سطح مقدماتی بیمارانی هستند که هنوز به آن سطح آگاهی و اطلاعات نرسیدهاند که بشود با آنها تمرینهای مشکلی انجام داد و بیشتر با آنها تمرینهای بیان و بدن انجام میشود، در مرحله میانی تمرینهای ابتدایی به بیمار داده میشود تا او به این باور برسد که تئاتردرمانی میتواند به او کمک کند و در واقع به نوعی اعتماد بیمار را جلب میکنیم. بعد از این مرحله هم کار تکنیکی نمایشدرمانی روی بیمار انجام میشود که هم به صورت تئوری است و هم عملی. مثلاً روی تقویت حافظه، بالا بردن تمرکز، کم کردن استرسها و افسردگیها و مشکلات خاص جانبازان اعصاب و روان کار میشود.
در این مدت با بیماری هم برخورد داشتهاید که تئاتردرمانی روی او تأثیر مثبت نداشته باشد؟
ببینید تجربه به من ثابت کرده است که به تعداد بیماران روحی و روانی، مدل تمرین وجود دارد. شما نمیتوانید همان تمرینی را که با یک بیمار انجام دادهاید با بیمار دیگر هم انجام دهید. ما اینجا بیمارانی داشتیم که دچار هذیانهایی بودند که باید اعتمادشان را جلب میکردیم و این جلب اعتماد شرایط به خصوصی را میطلبد، گاه اتفاق میافتد که در این قسمت با شکست مواجه میشویم. مثلاً بیمار از اینکه وارد یک اتاق محدود میشود و با تعداد زیادی آدم برخورد میکند مضطرب میشود و نمیتواند جو اتاق را تحمل کند. حالا اگر درمانگر نسبت به روحیات و خلقیات بیمار آگاهی و شناخت داشته باشد، ممکن است با تغییر این فضا بتواند رفتارهای او را کنترل کنند، اما اگر او این آگاهی و درک را نداشته باشد، بیمار خیلی زود از جمع گریزان میشود. یا بعضی اوقات که درمانگر دست روی نقاط حساس اعتقادی و روحی یک بیمار میگذارد، باعث میشود بیمار پسزده شود.
ـ وقتی این کار را برای اولین بار در مورد بیماران اعصاب و روان شروع کردید، از نتایج آن نمیترسیدید؟
اولین باری که برای کار تئاتردرمانی وارد بیمارستان سعادتآباد شدم، تصورم فقط این بود که بشود شرایط حتی یک نفر از این بیماران را کمی تغییر داد، بعد از ۳ ماه، آن یک نفر به ۱۵ نفر رسید و حالا بعد از ۴ سال خیلی راضی هستم؛ مخصوصاً از این جهت که به هر حال ما به این افراد مدیونیم.
ـ در طی کار با مخالفت هم روبهرو شدید؟
در آغاز بله؛ هم از سوی پزشکان و هم از سوی دیگر افراد. اما بعد از یک مدت که تأثیرات مثبت تئاتردرمانی را بر روی بیماران اعصاب و روان دیدند و متوجه شدند که تأثیرات مثبت آن بیشتر از تأثیرات منفیاش است، کم کم آنها هم با ما همگام شدند.
ـ بیشترین علت مخالفتها چه بود؟
به هر حال ما یک کار جدید را شروع کرده بودیم و داشتیم یک حلقه جدید به زنجیر تیم درمان بیمارستان اعصاب و روان اضافه میکردیم؛ حلقهای که در مورد این بیماران آزمون و خطا نشده بود. به همین خاطر مقاومتهایی هم وجود داشت. بعضی از این مقاومتها از نگاه کاملاً تخصصی بود و خیلی به ما کمک کرد، چون باعث میشد ما راههای دیگری را هم امتحان کنیم. البته آنها با خود تئاتردرمانی مشکلی نداشتند، چون این رشته در جهان شناخته شده بود؛ بلکه با روشها و شیوههای اجرای آن گاهی مخالفتهایی صورت میگرفت.
حالا که این رشته در بیمارستان جا افتاده، از نظر رسیدگی و تخصیص امکانات به آن با مشکلی که مواجه نیستید؟
درست است؛ الان دیگر گروه تئاتردرمانی بیماران اعصاب و روان دارد جایگاه خودش را پیدا میکند. اما از نظر امکانات هنوز با مشکلاتی مواجه هستیم، به عنوان مثال تعدد اعضا در گروه تئاتردرمانی ما یکی از مشکلاتی است که گاه باعث عدم موفقیت در برخورد با بعضی از بیماران میشود. اگر بخواهیم به صورت اصولی تئاتردرمانی را اجرا کنیم، هر تیم باید نهایتاً ۱۰ عضو داشته باشد در حالیکه ما اینجا فقط یک تیم داریم با بیش از ۳۵ نفر عضو!
منبع : پیک تندرستی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست