پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

هویت زن در اسلام


هویت زن در اسلام
ـ اسلام بیان می ‏کند که زن نیز مانند مرد انسان است و هر انسانی چه مرد و چه زن فردی است از انسان که در ماده و عنصر پیدایش او دو نفر انسان نر و ماده شرکت و دخالت داشته ‏اند و هیچ یک از این دو نفر بر دیگری برتری ندارد مگر به تقوا ، همچنان که کتاب آسمانی خود می ‏فرماید :
هان ای مردم ، ما یک یک شما را از نر و ماده آفریدیم ، و شما را شعبه و قبیله‏ ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید و بدانید که گرامی ‏ترین شما نزد خدا با تقواترین شما است. "سوره حجرات، آیه ۱۳"
بطوری که ملاحظه می ‏کنید قرآن کریم هر انسانی را موجودی گرفته شده و تالیف یافته از دو نفر انسان نر و ماده می ‏داند که هر دو به طور متساوی ماده وجود و تکون او هستند و انسان پدید آمده (چه مرد باشد و چه زن) مجموع ماده ‏ای است که از آن دو فرد گرفته شده است.
قرآن کریم در معرفی زن مانند آن شاعر نفرمود : "و انما امهات الناس اوعیهٔ"
مادران تنها و تنها صدف و ظرف پیدایش انسانها هستند.
و مانند آن دیگری نفرمود : "بنونا بنوا ابناءنا و بناتنا ؛ بنوهن ابناء الرجال الاباعد"
فرزندان پسران ما ، فرزندان خودمان هستند و اما فرزندان دختران ما ، فرزند مردمی بیگانه ‏اند.
بلکه هر فرد از انسان (چه دختر و چه پسر) را مخلوقی تالیف یافته از زن و مرد معرفی کرد ، در نتیجه تمامی افراد بشر امثال یکدیگرند و بیانی تمام ‏تر و رساتر از این بیان نیست و بعد از بیان این عدم تفاوت ، تنها ملاک برتری را تقوا قرار داد.
و نیز در جای دیگر فرمود :
"انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی ، بعضکم من بعض"
من عمل هیچ عامل را ضایع و بی نتیجه نمی ‏کنم چه مرد و چه زن ، بعضی از شما از بعضی دیگر هستید.
"سوره آل عمران، آیه ۱۹۵"
در این آیه تصریح فرموده که کوشش و عمل هیچکس نزد خدا ضایع نمی ‏شود و این معنا را تعلیل کرده به اینکه چون بعضی از بعض دیگر هستید و صریحا نتیجه آیه قبلی که می ‏فرمود : "انا خلقناکم من ذکر و انثی ..." (سوره حجرات، آیه ۱۳)
را بیان می ‏کند و آن این است که مرد و زن هر دو از یک نوع هستند و هیچ فرقی در اصل خلقت و بنیاد وجود ندارند.
آنگاه همین معنا را هم توضیح می ‏دهد به اینکه عمل هیچ یک از این دو صنف نزد خدا ضایع و باطل نمی ‏شود و عمل کسی به دیگری عاید نمی ‏گردد ، مگر اینکه خود شخص عمل خود را باطل کند. و به بانگ بلند اعلام می ‏دارد : "کل نفس بما کسبت رهینهٔ" (هر کسی در گرو عمل خویش است. سوره مدثر آیه ۳۸) ، نه مثل مردم قبل از اسلام که می ‏گفتند :
" گناه زنان به عهده خود آنان و عمل نیک‏شان و منافع وجودشان مال مردان است ! "
و ما انشاء الله به زودی توضیح بیشتری در این باره خواهیم داد.
پس وقتی به حکم این آیات ، عمل هر یک از دو جنس مرد و زن (چه خوبش و چه بدش) به حساب خود او نوشته می ‏شود و هیچ مزیتی جز با تقوا برای کسی نیست و با در نظر داشتن اینکه یکی از مراحل تقوا ، اخلاق فاضله (چون ایمان با درجات مختلفش و چون عمل نافع و عقل محکم و پخته و اخلاق خوب و صبر و حلم) است ، پس یک زنی که درجه ‏ای از درجات بالای ایمان را دارد و یا سرشار از علم است و یا عقلی پخته و وزین دارد و یا سهم بیشتری از فضائل اخلاقی را دارا می ‏باشد ، چنین زنی در اسلام ذاتا گرامی ‏تر و از حیث درجه بلندتر از مردی است که هم طراز او نیست ، حال آن مرد هر که می ‏خواهد باشد ، پس هیچ کرامت و مزیتی نیست ، مگر تنها به تقوا و فضیلت.
و در معنای آیه قبلی بلکه روشن‏ تر از آن آیه زیر است که می ‏فرماید :
"من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوهٔ طیبهٔ، و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون"
هر آن کس که عمل صالح بجا آورد ، چه مرد باشد و چه زن ، به شرطی که عملش توام با ایمان گردد ، بر او زندگی طیب و پاکی داده و اجرشان بر طبق بهترین عملی که می ‏کردند می‏ دهیم. "سوره نحل، آیه ۹۷"
و نیز آیه زیر است که می ‏فرماید :
"و من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنهٔ، یرزقون فیها بغیر حساب"
و هر کس عملی صالح کند ، چه مرد باشد و چه زن ، به شرط اینکه ایمان داشته باشد ، چنین کسانی داخل بهشت می ‏شوند و بدون حساب روزی خواهند داشت. "سوره مؤمن، آیه ۴۰"
و نیز آیه زیر است که می‏ فرماید :
"و من یعمل من الصالحات من ذکر او انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنهٔ و لا یظلمون نقیرا"
و کسی که عملی را از اعمال صالحه انجام دهد ، چه مرد باشد و چه زن ، البته به شرط آنکه دارای ایمان باشد ، چنین کسانی داخل بهشت می ‏شوند و به اندازه خردلی ستم نمی ‏شوند. "سوره نساء، آیه ۱۲۴"
علاوه بر این آیات که صریحا تساوی بین زن و مرد را اعلام می کند، آیات دیگری هست که صریحا بی ‏اعتنائی به امر زنان را نکوهش نموده از آن جمله می ‏فرماید :
"و اذا بشر احدهم بالانثی ظل وجهه مسودا و هو کظیم، یتواری من القوم من سوء ما بشر به، ا یمسکه علی هون ام یدسه فی التراب، الا ساء ما یحکمون"
و هر گاه یکی از آنان اطلاع حاصل می ‏کند که خداوند دختری به او داده ، صورتش شروع به سیاه شدن می ‏کند و این در حالی است که مالامال از خشم است و خود را از شرمساری ، از مردم پنهان نموده ، فکر می ‏کند ، آیا پیه و روغن این ذلت را بر خود بمالد و دخترش را نگهدارد و یا برای رهائی از این ننگ ، او را زنده زنده در خاک کند ، آگاه باشید که در این طرز تفکر سخت‏ خطا کرده ‏اند. "سوره نحل، آیه ۵۹"
و اینکه می ‏فرماید خود را از شرمساری از مردم پنهان می ‏کند ، برای این است که ولادت دختر را برای پدر ننگ می ‏دانستند و منشا عمده این طرز تفکر این بود که مردان در چنین مواقعی تصور می‏ کردند که این دختر به زودی بزرگ خواهد شد و ملعبه و بازیچه جوانان قرار خواهد گرفت و این خود نوعی غلبه مرد بر زن است ، آن هم در یک امر جنسی که به زبان آوردن آن مستهجن و زشت است ، در نتیجه ، ننگ زبان زد شدنش به ریش پدر و خاندان او می ‏چسبد.
همین طرز تفکر ، عرب جاهلیت را واداشت تا دختران بی گناه خود را زنده زنده دفن کنند. سبب دیگر قضیه را که علت اولی این انحراف فکری بود در گذشته خواندید و خدای تعالی در نکوهش از این عمل نکوهیده ، تاکید کرده و فرمود :
"و اذا الموؤدهٔ سئلت، بای ذنب قتلت".
روزی که از دختر زنده به گور شده می ‏پرسند به چه گناهی کشته شد. "سوره تکویر، آیه ۹"
از بقایای اینگونه خرافات بعد از ظهور اسلام نیز در بین مسلمانان ماند و نسل به نسل از یکدیگر ارث بردند و تاکنون نتوانسته ‏اند لکه ننگ این خرافات را از صفحه دل بشویند ، به شهادت اینکه می ‏بینیم اگر زن و مردی با یکدیگر زنا کنند ، ننگ زنا در دامن زن تا ابد می ‏ماند ، هر چند که توبه هم کرده باشد ، ولی دامن مرد ننگین نمی‏ شود ، هر چند که توبه هم نکرده باشد ، با این که اسلام این عمل نکوهیده را هم برای زن ننگ می ‏داند، و هم برای مرد ، هم او را مستحق حد و عقوبت می ‏داند و هم این را ، هم به او صد تازیانه می ‏زند و هم به این.
▪ نکته ایی مهم که نباید آن را نادیده گرفت این است که ، جنسیت مخصوص ماده است و ارواح جنسیت ندارند ، اما وقتی این اروح در کالبد جسم و جنس قرار می گیرند ، ویژگی ها و آثار آن را به خود می گیرند ، و دارای قابلیت ها و استعداد های متفاوت می شوند. بنابراین ، نحوه رسیدن به هدف برای آنها متفاوت خواهد شد.
به عنوان مثال ویژگی های کالبد جنس زن ، با جنس مرد متفاوت است ، یعنی توانایی ها و استعداد ها و ... این دو با هم تفاوت دارد ، برای همین یک زن و مرد از خیلی جهات با هم تفاوت دارند ، و همچنین دستوراتی شرعی و ... که آنها را مخاطب خود ساخته با هم متفاوت است.
در قرآن هدف نهایی زن و مرد ، قبول اعمال آنها و بسیاری از موضوعات محوری را برای مرد و زن ، یکسان شمرده اند ، اما این بدان معنی نیست که مرد و زن با هم یکسان هستند. و باید در همه کارها به یک شکل گام بردارند.
شاهد این مدعا آنجاست که زن و مرد ، در غرایز و خواسته ها و بسیاری از تمایلات با هم متفاوت هستند ، و این تفاوت های اساسی ایجاب می کند که بسیاری از ارزش ها و ضد ارزش های آنها و شکل به خدا رسیدن آنها با هم متفاوت باشد.
و می بینیم قرآن در هیچ جا ، اعلام نکرده که زن و مرد در همه ارزش ها یکسان هستند. (امور جزیی)
و این دلیل همه تفاوت هایی است که شرع مقدس اسلام نسبت به زن و مرد قائل شده است.
به عنوان مثال ، رعایت حجاب برای زن در حوزه بیشتری واجب است ، زن در بسیاری از مسائل باید از همسر یا پدر خود اجازه بگیرد و ... اما در برابر آن مرد آزادی عمل بیشتری دارد ، اما در عوض آن : مسئولیت مرد در بیشتر امور سنگین تر است و این مسئولیت سنگین حساب و کتاب سنگین تری دارد ، که متاسفانه همه ما آن را شوخی تلقی می کنیم ...
مرد باید امور معاش خانواده خود را به عهده بگیرد ، جهاد کند ، انفاق کند و ...
● مهمترین اعمال صالحی که زن باید انجام دهد :
ایمان به خدا ، اطاعت از پدر و همسر در حوزه قانونی ، رعایت عفت و حجاب ، پرهیز از گناهان گفتاری و زبانی مانند سخن چینی و ..
کتاب : ترجمه تفسیر المیزان جلد ۲ صفحه ۴۰۶
نویسنده : علامه سید محمد حسین طباطبایی
منبع : سایت مناجات