جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نورما ری - Norma Rae


نورما ری - Norma Rae
سال تولید : ۱۹۷۹
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : فاکس قرن بیستم
کارگردان : مارتین ریت.
فیلمنامه‌نویس : اروینگ راوچ و هاری‌یت فرانک جونیر.
فیلمبردار : جان آلونزو.
آهنگساز(موسیقی متن) : دیوید شایر.
هنرپیشگان : سالی فیلد، بو بریجز، ران لیبمن، پت هینگل، باربارا باکسلی و گیل استریکلند.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۴ دقیقه.


«نورما ری» (فیلد) هم مثل پدر و مادرش در کارخانه نساجی شهر جنوبی زادگاهش کار می‌کند. اما برخلاف انان با شرایط کار کنار نیامده، هرچند که اعتراض‌های گه کاهش - مثلاً در موردکر شدن مادش بر اثر کار کردن در کنار دستگاه بافندگی - به جائی نمی‌رسد. «نورما» که پس از مرگ شوهرش در یک زد و خورد مستانه، سرپرستی دخترش را برعهده دارد و از محبوب‌های متعددش صاحب پسری هم شده، پیشنهاد کار در سمت بازرس را که دست‌مزد بیشتری دارد، می‌پذیرد. با این همه، وقتی می‌فهمد این شغل باجی برای ساکت کردن او و سرکوب کارگران ضعیف‌تر بوده، خشمگین به سر کار قبلی‌اش کنار دستگاه بافندگی برمی‌گردد. در همین بین، دوستی‌اش با «روبن» (لیبمن)، که از نیویورک آمده، توجه «نورما» را به تلاش‌های او برای تشکیل یک اتحادیه کارگری جلب می‌کند و پیشنهاد ازدواج «سانی وبستر» (بریجز) - همکار سابقش را که با داشتن یک دختر از همسرش جدا شده - می‌پذیرد. «نورما» به اتحادیه می‌پیوندد، و «روبن» تازه دارد به ارزش‌های او پی می‌برد که با اعتراض رؤسای اتحادیه مواجه می‌شود که همکاری او با زنی نه چندان خوش‌نام را در این شهر کوچک و مذهبی نمی‌پسندند. وقتی مدیریت کارخانه اعلام می‌کند که اتحادیه در سلطه سیاهان قرار گرفته، یکی از کارگران سیاه پوست مضروب می‌شود و «نورما» قد علم می‌کند تا پای جای پای «روبن» بگذارد. اعضای اتحادیه با کمی تأخیر از او حمایت می‌کنند و اخراجش منتفی می‌شود، اما دستگیرش می‌کنند. پس از این تجربه تلخ «نورما» با ضمانت «روبن» آزاد می‌شود. حالا از قبل هم مصمم‌تر شده است؛ و «سانی» هم که مدام از بی‌توجهی او به خانواده شکایت می‌کرده، بالاخره می‌پذیرد که او زنی آزاد و مستقل شده است. سرانجام مدیریت کارخانه مجبور می‌شود اتحادیه را به رسمیت بشناسد و «روبن» می‌رود، در حالی که می‌داند «نورما ری» می‌تواند روی پای خودش بایستد.
* نورما ری فیلم به هر حال دل‌گرم کننده‌ای است. می‌کوشد نشان دهد که یک زن کارگر معمولی و بی‌ادعا چگونه می‌تواند برتر از همه باشد. مشکل اینجاست که هرگاه شخصیت‌ها درگیر مسائل سیاسی و بحث جدی می‌شوند، فیلم نامه‌ یا به سراغ حرف‌های قلنبه سلنبه می‌رود یا راه حل‌های ملودراماتیک. وقتی هیچ رویداد مهمی اتفاق نمی‌افتد علاقه ریت به شخصیت‌پردازی و دید قوی‌اش نسبت به محیط، جذابیت خاصی خلق می‌کند. با این حال پیام‌گرائی فیلم، ساده‌انگارانه و توخالی است و بیشترین جلوه‌اش در صحنه اوج فیلم است: جائی که «نورما ری»، بچه‌های خواب‌آلودش را بیدار می‌کند، خبر زندانی شدنش را به آنان می‌دهد و از آینده و آرمان خویش سخن می‌گوید.