پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
شرایط محبت به کودک
همه والدین به فرزندان خود علاقه فراوان دارند اما چگونگی ابراز آن تاثیر زیادی در تربیت فرزندان دارد. اهمیت روش محبت در تربیت از اینروست که محبت اطاعتآور است و سبب همسانی و همراهی میشود. مطلب حاضر نکاتی را درباره چگونگی محبت و توجه به کودکان ارائه میکند:
در محبتی که به کودک میشود باید شرایطی را رعایت کرد از جمله:
۱) محبّت به کودک باید راستین باشد. زیرا کودکان محبتهای تصنعی و ساختگی را خوب درک میکنند و از آن متنفرند. ممکن است کودک حقیقت این مسأله را خوب بفهمد ولی هرگز به زبان نیاورد.
۲) محبّت باید به گونهای باشد که کودک مزه آن را بچشد و این امر زمانی امکان پذیر است که ما عملاً محبت خود را به او نشان دهیم. بدین سان فقط دوست داشتن کودک در دل و علاقه مندی قلبی به او کافی نیست. او باید نشانههای محبت ما را ببیند، و آنچه که در درون ما هست، آشکارا حس کند. این کار معمولاً از راه تغذیه، مراقبتها و توجه به او امکانپذیر است.
تحسینها، تشویقها، همبازی شدن با آنها و... جلوههایی از ابراز محبت به کودک هستند.
۳) محبت به کودک نباید بستگی به موقعیت او داشته باشد. به عبارت دیگر نباید به طفل ابراز محبت کرد از آن بابت که او زیباست، چشم و موی قشنگی دارد، رشدش خوب است و در منزل کارهای خوشایند انجام میدهد این جنبهها زمینه را برای محبت بیشتر فراهم میآورند ولی نباید به عنوان ملاک محبت مورد استفاده قرار گیرند.
۴) محبّت اولیا و مربیان نسبت به کودکان در حضورشان باید یکسان باشد. زیرا تبعیض در محبت نسبت به یکی از کودکان، باعث رنجش کودکان دیگر میشود.
پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وآله) اولیا و مربیان را به رعایت مساوات درباره کودکان توصیه می کند:
«میان فرزندان خود عدالت و مساوات را رعایت می کنید، چنانکه دوست میدارید میان شما در احسان و لطف و محبت رعایت مساوات شود.»
رسول اکرم(ص) مردی را دید که یکی از دو پسرش را بوسید (و مورد نوازش قرار داد) ودیگری را نبوسید. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به آن مرد فرمود:
«چرا رعایت مساوات و برابری میان آن دو ننمودی؟»
همچنین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:
«هر مؤدّب و مربی که متعهد تربیت سه کودک از این امت (امت اسلام) شود، اگر آنها را به طور مساوی و برابر تعلیم نکند، یعنی فقیر آنها را با غنی، و غنی آنها را فقیر، در ردیف هم نبیند، در روز قیامت با خائنان محشور خواهد شد.»
۵) هیچ یک از پدر و مادر و یا معلمان نباید محبت و مهر کودک را به تنهایی، در انحصار خود درآورند، بلکه باید راه را بازگذارند تا کودک بتواند دیگران را نیز دوست بدارد.
۶) طبیعی است که مادران نسبت به فرزندان کوچکتر محبت بیشتری معمول میدارند این امر نباید موجب بی توجهی به فرزند بزرگتر شود و او گمان کند که پدر و مادر او را فراموش کردهاند و فرزند جدید را برای خود مصیبتی بداند.
۷) نوع محبت در سنین مختلف متفاوت است. در شش سال اول زندگی غالباً تکیه کودک بر لذات حسی است ولی در شش سال دوم توجه به لباس او، پذیرش دوستانش، و حفظ شخصیتش در جلوی دیگران بیشتر مطرح است.
۸) محبّت والدین در سالهای اول زندگی بیشتر از سنین دیگر سازنده است. گو اینکه در سالهای بلوغ و جوانی هم این مسأله کم اهمیّت نیست.
۹ـ محبت اولیا و مربیان نباید مانعی برای امر و نهی نسبت به کودک شود. آنجا که جای مهر است باید مهربان بود و آنجا که جای امر و نهی است باید همان را انجام داد.
۱۰) کودک در خانواده از محبّت سرشار والدین برخوردار است. لذا باید در بدو ورود به مدرسه نیز از محبّت فراوان مربیان خود بهرهمند شود.
● زیان کمبود محبّت
به نظر بسیاری از دانشمندان، منشأ بسیاری از عقدهها، ارضا نشدن کودک از محبت است. زیانهای ناشی از کمبود محبت بسیار است از جمله اینکه زمینه را برای کمرویی او فراهم می کند. چنین کودکی در سنین بعدی، در مواجهه با مشکلات و حل آنها ناتوان و عاجز خواهد بود.
اطفالی که در دوره کودکی محبّت نبینند، احیاناً در بزرگسالی، ناسازگار و دچار عقدههای روانی میشوند. منشأ بسیاری از شرارتهای نوجوانان و جوانان و حتی بزرگسالان، کمبود محبت در دوران کودکی آنهاست. بسیاری از خودکشیها و ناکامیهای افراد، معلول تامین نشدن آنها از لحاظ محبت است. گاهی علت فرار نوجوانان از خانه این است که خود را در خانواده تنها میبینند و کسی با آنها در تماس عاطفی نیست و مورد محبت واقع نمیشوند.
کمبود محبت گاهی موجب عوارض جسمانی و روانی میشود. از قبیل بیاشتهایی، بدبینی، پرتوقعی، یأس، زودرنجی، انزواطلبی و خیالبافی.
● افراط در محبت
یکی از علل پیدایش احساس حقارت، زیادهروی در اعمال محبت نسبت به کودک است. اطفالی که بیش از اندازه مورد مهر و نوازش واقع میشوند و در نتیجه لوس و از خود راضی بار میآیند، در طول ایام حیات به خصوص در مواقع برخورد با مشکلات زندگی، دچار احساس حقارت و پستی میشوند، به اعمال ناشایستی دست میزنند و در بعضی از مواقع ناراحتیهای روانی و فشارهای روحی کار آنها را به دیوانگی یا خودکشی میکشاند.
محبّت، در پرورش جان کودک، مانند غذا، برای پرورش جسم، ضروری و لازم است. اهمیت و ارزش کنترل صحیح در کم و کیف محبت و طرز اعمال آن، کمتر از اصل محبت نیست. زندگی، سراسر مبارزه با مشکلات است، در راه زندگی پستیها و بلندیها، محرومیتها و ناکامیها، شکستها و مصیبتها، بسیار است.
مربّی لایق کسی است که جسم و جان کودک را به خوبی پرورش دهد و او را برای مبارزه و مقاومت در صحنه پرفشار زندگی مجهز کند.
فرزند خود را به مشقت بزرگ کن
کز زحمت است هر که به راحت رسیده است
ورنه، ز چشم دهر بیفتد چو طفل اشک
آن بی هنر پسر، که تو را نور دیده است
پیوسته در نیاز و نقم پاید آن پسر
کو را پدر، به ناز و نعم پروریده است
آسان کشد به ساحل مقصود، رخت بخت
آن ناخدا که سختی دریا کشیده است
آئین مقدس اسلام در برنامه تربیت کودک، اولیا و مربیان را از زیادهروی در اظهار محبت برحذر داشته است، آنانکه در مهر و نوازش فرزندان، افراط میکنند و با روش ناپسند خویش آنان را به بیماری خودپسندی مبتلا میسازند، مورد نکوهش پیشوایان اسلام هستند.
● نمونههایی از محبتهای افراطی
الف) از مواردی که پدران و مادران ناآگاه، به فرزندان محبت بیش از اندازه و گاهی محبت بیمورد میکنند و در نتیجه طفل لوس و از خود راضی بار میآید، وقتی است که کودک مریض و بستری میشود. بدیهی است که مراقبت از او ضروری است، ولی بعضی از والدین در این موقع وضع غیرعادی به خود میگیرند. در مقابل کودک اظهار نگرانی و اضطراب شدید میکنند، اشک میریزند. گاهی دست محبت به سرش میکشند. با کلمات تملقآمیز با او حرف میزنند. گاهی صورت تب دار او را با دیده گریان میبوسند، هر چه میتوانند نوازش میکنند. مرض او را یک حادثه مهم وانمود می کنند و عملاً به وی میفهمانند که همه در کسالت او خود را باخته، و راحتی و آرامش را از دست دادهاند.
پدر کسب را ترک و مادر زندگی را فراموش کرده و تمامی اوضاع خانواده به علت بیماری او مختل شده است.
این محبتهای افراطی اثری در علاج بیمار ندارد و تنها او را لوس و از خودراضی بار میآورد. کودک برای اینکه از نوازش پدر و مادر لذتی ببرد و به محبوبیت خود مطمئن شود، گاهی خود را به ناخوشی میزند وقتی چنین طفلی با این عقیده غلط بزرگ میشود و میبیند کسی به او اعتنا نمیکند و در بیماری وی هیچکس اظهار ناراحتی نمیکند، واضح است چه اندازه خود را کوچک میبیند و در ضمیر باطن احساس حقارت مینماید.
ب) مورد دیگر هنگامی است که کودک در حین بازی با پیشامدی روبرو میشود.مثلاً سرش به آرامی به دیوار میخورد. در چنین حالتی او منتظر عکس العمل پدر و مادر است. اگر آنها عکسالعمل مناسبی نشان بدهند، بچه در این حال بیتفاوت میماند.
پدران و مادران عاقل، در چنین مواردی، اصلاً کودک را نگاه نمیکنند به انتظار طفل اعتنا ندارند و این پیشامدرا به چیزی نمیگیرند. آنها با بیاعتنایی خود عملاً به کودک میفهمانند که پیشانی به دیوار خوردن، زمین افتادن، و حوادثی نظیر اینها در زندگی آنها، عادی است.پدران و مادران ناآگاه، در این قبیل موارد، با محبتهای بی جا همچون در آغوش گرفتن، بوسیدن، دست کشیدن روی عضو حادثه دیده مراتب ناراحتی و تأثر خود را نشان میدهند و برای راضی کردن کودک، گاهی زمین یا دیوار را کتک میزنند.
عکسالعمل طفل در این گونه موارد، گریه و آه و ناله است و از این پس او خود را در برابر هر پیشامدی طلبکار و مستحق نوازش خواهد دید. تکرار چنین محبتهای بیمورد از طرف والدین، به تدریج خوی ناپسند خودبینی و خودپسندی را در نهاد کودک، رشد میدهد و او را لوس و نازپرورده بار میآورد.
فاطمه میرزایی
منبع : روزنامه اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست