سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
رسانه و مد
● مُد
مد، یعنی: «روش و طریقه موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگی و لباس پوشیدن و... را تنظیم کند».(۱) «چیزی که متداول و رایج شده است».(۲) «برای بسیاری از مردم، نو، به آن چیزی اطلاق میگردد که در حال حاضر و یا این اواخر، پیدا شده است».(۳)
بنابر تعریف، مد همان شیوه تازهای است که به وجود آمده و عدهای طبق آن رفتار میکنند. مد، شیوه زندگی، حرف زدن، لباس پوشیدن، آرایش خانه و وسایل آن و امثال اینها را شامل میشود. مد به خودی خود، مذموم نخواهد بود و در صورتی میتوانیم آن را ارزشگذاری کنیم که آثار مثبت و منفی آن را در جامعه ارزیابی کنیم. در این نوشتار، به جنبهها و آثار منفی آن اشاره میشود و در صورتی مذموم و منفی تلقّی میگردد که به «مدپرستی» تبدیل شود و جامعه و خانوادهها را با مشکلات فراوان مواجه کند.
● ارتباطات
افراد در جامعه زندگی میکنند و اجتماعی زیستن، مستلزم «ارتباط» است. گاهی فرد با فردی دیگر یا گروهی کوچک و بزرگ ارتباط دارد. افراد در ارتباط با همدیگر، خانواده، مدرسه، گروههای همسالان و... تأثیر میگذارند و متأثر میشوند ؛ بنابراین، تأثیرگذاری دو طرفه است. گاهی این ارتباط دو سویه نیست و فرایند تأثیرگذاری تنها از یک طرفْ ناشی میشود که بیشتر در وسایل ارتباط جمعی نمود پیدا میکند. البته در بعضی موارد، ارتباط در این وسایل هم دو طرفه است.
● جامعه
هر جامعهای که دارای هویت، پیشینه تاریخی و ارزشهای فرهنگی است، افرادش زنده، پویا و دارای شخصیتاند. جامعه ما، جامعهای دینی است که ارزشهای اسلامی در آن گاهی پُررنگ و در موقعیتهایی، کمرنگ شده است. در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ارزشها پررنگ شد و اکثر افراد، بیشتر مقید بودند تابع فرهنگ، آداب و رسوم و ارزشهای خود باشند؛ ولی بعد از جنگ، این ارزشها به تدریج کمرنگ شد (که دلایل و عوامل اجتماعی خاص خود را دارد).
عدم اسراف، قناعت، احترام به والدین، رعایت حدود شرعی (بویژه در فضاهای عمومی)، سادهزیستی و... به تدریج کم ارزش شدند. عواملی دست به دست هم دادند و این تغییرات را به وجود آوردند که به نظر میرسد در این زمینه، وسایل ارتباط جمعی نقش مهمی داشتهاند.
این مقاله در تلاش است تا اندازهای، نقش وسایل ارتباط جمعی را در راهیابی مد به حریم فردی و جامعه بیان کند.
● وظایف رسانهها
دانشمندان برای وسایل ارتباط جمعی، وظایف (یا کارکردهای) متعددی ذکر کردهاند. دکتر کاظم معتمدنژاد (استاد برجسته ارتباطات)، سه وظیفه اساسی را نام برده است که طبق این سه وظیفه، راهیابی مد ارزیابی میشود.
الف) وظایف خبری و آموزشی
نقش وسایل ارتباطی، انتشار جریان رویدادهای اجتماعی است که انسان امکان مییابد از رویدادهای مهم اطلاع پیدا کند و واکنشهای متناسبی در پیش گیرد یا میتواند از آموزشهای درسی و غیر درسی استفاده کند ؛ ولی بعضی از وسایل ارتباطی بویژه تلویزیون، ماهواره، اینترنت و مطبوعات با پخش فیلمها و آموزشها تلاش میکنند آموزههایی با مدهای تازه و متناسب با فرهنگ خودشان به گیرندگان برنامهها ارائه دهند. برای مثال، کاربران میتوانند از آموزشهای اینترنت و ماهواره استفاده نمایند و با مدهای جدید آشنا شوند. این آموزشها به طور مستقیم و غیرمستقیم، مدهایی را ارائه میدهند که لزوما با فرهنگ جامعه ما متناسب نیست.
پخش فیلمها و برخی از برنامهها در تلویزیون و سینما، علاوه بر این که نقش اطلاعرسانی دارند و به آگاهیهای افراد میافزایند، در عواطف و عقاید آنان نیز تأثیرات زیادی میگذارند. این تأثیرگذاری به اتّخاذ شیوههای تازه زندگی میانجامد، «مثلاً با دیدن فیلمهای مربوط به زندگی جوانان امروز، عقیده شخصی فرد، نسبت به اخلاق و شرایط زندگی جوانان دگرگون میشود و حتی ممکن است در خود، گرایش به زندگی آشفته جوانان امروز را احساس کند».(۴)
این مسئله هنگامی نمود پیدا میکند که گروهی از همسالان، طبق شیوههای ارائه شده رفتار کنند. کسی که عضوی از گروههای همسال است، برای این که از گروه، رانده و مورد تمسخر واقع نشود، رفتار، پوشش و چهره ظاهری خود را به شکل آنان در میآورد.
ب) وظایف راهنمایی و رهبری
همانطور که گفته شد، جامعه ما، جامعهای دینی (مبتنی بر اسلام) است با ارزشها و هنجارهای خاص خودش. بنابراین رسانهها باید به عنوان ابزاری در خدمت ارزشها و هنجارها باشند و با ارائه برنامههای مختلف، افراد جامعه را بهسوی سعادت و زندگی بهتر رهنمون سازند. ارائه شیوههای درست و بهتر زندگی، الگوهای پوشش و رفتار و... متناسب با فرهنگ خودی، از مواردی است که میتواند به عنوان یک روش تازه به نسل جدید منتقل شود ؛ ولی با تغییر تدریجی ارزشها، این وظیفه بویژه در ساخت فیلم (چه در سینما و چه در تلویزیون) کم رنگ شد و تلاش گردید ایدهها و افکاری به بینندگان تلقین شود که با هنجارهای جامعه، منافات داشت. این برنامهها، مخاطبان جوان و نسل جدید را هرچه بیشتر و سریعتر به طرف شیوههای تازه، رهبری میکنند.
تبلیغ فیلم و نمایشنامهها در مجلهها و نمایش آنها در تلویزیون و سینما و تماشای بعضی از آنها از طریق ماهواره، جلوههای دیگری دارد. در کشور ما، بیشتر فیلمها در خانههای بزرگ و شیک ساخته میشوند. وسایل خانه (اعم از مبلمان، سرویسهای غذاخوری، آشپزخانه و وسایل آن، اتاقها و...) آخرین مدهایی هستند که به کار میروند.
در غالب فیلمهای سینمایی و سریالهای ایرانی، به هنرپیشهها، تازهترین لباسهای مدشده را میپوشانند و در هر صحنه از فیلم، لباسها و زیورآلات جدیدی جایگزین میشوند. دختران مجرد و متأهل به طور خیرهکنندهای چهرهپردازی میشوند (حتی اگر در فیلم، نقش فرد مذهبیای بازی شود)، روابط بین زن و مرد و به طور کلی محرم و نامحرم، عادی جلوه داده و راه و روشهای دوستیابی در میان جنس مخالف به نمایش گذاشته میشوند.
سازندگان فیلم با استفاده از هنرپیشههای معروف، سیستم نور و صدا و دیالوگهای گیرا و برگزیده، ارزشهایی را به تماشاگران القا میکنند که گمان میرود مورد نیاز است. از طرف دیگر، وسایل ارتباط جمعی بیهیچ محدودیتی در تمام مراحل زندگی با انسانها همراهاند و محدودیت زمانی و مکانی ندارند و میتوانند همه را زیر پوشش خود قرار دهند و بدینوسیله، هرچه بیشتر بر کوچک و بزرگ، مرد و زن، شهری و روستایی، و... تأثیر بگذارند.
«تقلیدهای شگفتآور از انواع آرایش مو و لباس و حرکات هنرپیشگان فیلمهای غربی، بلافاصله پس از نمایش آن فیلمها در خیابانهای تهران، آنچنان به چشم میخورَند که میتوان گفت یک شبه مانند قارچ، پا به عرصه وجود نهند. دنبالهرَوی تماشاگران از قهرمانان فیلمها به قدری آشکار است که صاحبان مؤسسات و شرکتهای تجاری در سال، صدها میلیون دلار به سازندگان فیلمها و هنرپیشگان، جهت مُد کردن و تبلیغ پارهای از کالاهای خود، پرداخت میکنند، هرچند کالاهای بیارزش و نامرغوبی باشند».(۵)
بیشتر فیلمهای ایرانی، خانوادههای طبقه بالا را به نمایش میگذارند که تقلید طبقه متوسط و پایین را در پی دارد. به بیننده طوری القا میشود که هر کس ماشین، مبلمان، تلفن همراه، رایانه و... نداشته باشد، فقیر، بیچاره و بدبخت است ؛ گویا این وسایل از ضرورتهای زندگی امروزی است و بدون آنها، زندگی امکانپذیر نیست. چنین برداشتی، انعکاسی از زندگی بورژوازی (سرمایهداری) است. اگر نمایش چنین فیلمها و برنامههایی، ایجاد تصوّر در مردمان دیگر کشورهاست که ایرانیان در چنین مکانهایی زندگی میکنند، پس پاسخگوی افزایش انتظارات، آثار بد، مشکلات و احساس محرومیت عدهای از جوانان هم باید بود.
گذشته از مطالب پیشین، انتخاب وسیله ارتباط جمعی و پخش برنامهها از آن، در تغییر ارزشها و انتقال ایدهها بسیار مهم است. برای مثال، سینما دارای سالنی تاریک با افرادی است که در یکجا جمع شدهاند و در مقابل، پردهای بزرگ با نور ویژه را مشاهده میکنند. چنین فضایی آنان را مسحور میکند و توجه را به فیلم، جذب مینماید. تلویزیون، در هر خانهای وجود دارد. افراد خانواده معمولاً در کنار هم با خیالی آسوده، مشغول تماشای تلویزیون هستند و هر کسی میتواند در اتاق خود، برنامه مورد علاقهاش را ببیند. این ویژگی باعث میشود که محتوای پیام، زودتر به بینندهها (از هر گروه سنّی) منتقل شده، تأثیر بگذارد.
تماشای تکراری برنامههای شبیه به هم، به تدریج، حساسیت را از بین میبرد، بویژه آنکه عدهای طبق آن برنامهها عمل کنند ؛ یعنی «تکرار»، بینندگان را به رفتار کردن مشابه، تشویق میکند. هر قدر پخش برنامههای مشابه بیشتر تکرار شود، رفتار طبق آن برنامه نیز بیشتر میشود و افراد به انجام دادن چنان رفتارهایی عادت میکنند.
«وقتی بینندگان به یک محرّک ارزشی عادت کنند، دیگر آن را «بد» یا «منفی» نمیدانند. بسیاری از انسانها معتقدند و میدانند که مواد مخدر (مثلاً تریاک)، چیز بدی است ؛ زیرا توانایی جسمی و فکری و قدرت تصمیمگیری افراد را کاهش میدهد ؛ اما اگر به همان انسانها با روشهای مختلف، بدون آن که آنها ادراک نمایند، به تدریج، مقادیر کمی تریاک خورانده شود و آنها به آن مقادیر، عادت کنند، آنها دیگر تریاک را یک چیز «بد» نمیدانند. به همین ترتیب نیز اعضای یک جامعه قبل از تغییر ارزشهایشان، ارزشهایی را که قرار است به آنها انتقال یابد، منفی ارزیابی میکنند ؛ اما بعد از مدتی که ارزشهای جدید با ظرافت و زیرکی، بدون وقوف خودِ آنها، به آنها انتقال داده شد، به آن، عادت میکنند و آن را چیز خوبی میدانند».(۶)
ج) وظایف تفریحی و سرگرمی
وسایل ارتباط جمعی میتوانند با ارائه برنامههای مختلف، اوقات فراغت را پُر کنند، سرگرمی مناسبی باشند، آرامش روانی ایجاد کنند، به طور موقت، ذهن اشخاص را از مشکلات روزمرّه دور سازند، و شیوه گفتار و رفتار درست را ـ که با فرهنگ جامعه هماهنگی داشته باشد ـ به گیرندگان، انتقال دهند. به کار بردن کلمههای ناخوشایند و تکیه کلامها و رفتارهای بیمعنا و بیمحتوا، از مواردی است که به سرعت در میان اقشار جامعه (هرچند کوتاه مدت) شایع میشود.
نویسنده: مهدی - محمدی
پی نوشت:
۱. لغتنامه، دهخدا.
۲. همانجا.
۳. افکاری عمومی و ارتباطات، علی اسدی، تهران: سروش، ۱۳۷۱، ص ۱۰۱.
۴. مقدمهای بر جامعهشناسی وسایل ارتباط جمعی، فرهت قائم مقامی، ص ۳۶.
۵. همان، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰.
۶. وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی، فرامرز رفیعپور، تهران: کتاب فرا، ۱۳۷۸، ص ۱۳
پی نوشت:
۱. لغتنامه، دهخدا.
۲. همانجا.
۳. افکاری عمومی و ارتباطات، علی اسدی، تهران: سروش، ۱۳۷۱، ص ۱۰۱.
۴. مقدمهای بر جامعهشناسی وسایل ارتباط جمعی، فرهت قائم مقامی، ص ۳۶.
۵. همان، ص ۱۰۹ ـ ۱۱۰.
۶. وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزشهای اجتماعی، فرامرز رفیعپور، تهران: کتاب فرا، ۱۳۷۸، ص ۱۳
منبع : باشگاه اندیشه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست