چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا


بحران در رشد، رشد در بحران


بحران در رشد، رشد در بحران
براساس پیش‌بینی‌ها مازاد عرضه سیمان ادامه یافته، در سال ۱۳۸۸ به ۱۹ میلیون تن خواهد رسید. افزون بر کشورهای حوزه خلیج‌فارس و نیز حوزه خزر، افغانستان و عراق را نیز می‌تواند از جمله بازارهای بالقوه جذب سیمان مازاد کشورمان دانست، اما تحقق این امر به برنامه‌ریزی دقیق برای توسعه و رشد صنعت سیمان نیاز دارد.
در این برنامه‌ریزی، امکانات خاص نگهداری، بارگیری و تجهیز بنادر باید به‌دقت مورد توجه قرار گیرند. در واقع اگر نتوان مازاد تولید را صادر کرد، قیمت سیمان در داخل کشور کاهش خواهد یافت و تولیدکنندگان به ناچار یا از ظرفیت تولید خواهند کاست و یا به رقابتی ناسالم توسل خواهند جست. نتیجه این روند احتمالی، بحران در این صنعت استراتژیک است.
● رشد جهانی مصرف سیمان
پیش‌بینی‌های جهانی از میانگین رشد سالانه ۶/۴ در صنعت ساختمان تا سال ۲۰۰۷ حکایت می‌کنند. در مجموع انتظار می‌رود که رشد تقاضای جهانی و تولید سیمان در دودهه آینده ۲ تا ۴ درصد باشد. تصور بر این است که با پیدایش مصارف جدید برای سیمان تقاضا برای این محصول حتی از میزان پیش‌بینی شده نیز فراتر رود. مسائلی از قبیل گرم شدن کره زمین و بالا آمدن سطح آب دریاها می‌تواند اثرات مهمی بر افزایش نیاز به سیمان داشته باشد. زیرا کشورها برای در مصون ماندن از پیشروی آب‌دریاها به ساختن سد و حصارهای بتونی ساحلی نیاز خواهند داشت.
● سیمان در برنامه‌های توسعه کشور
در ایران توسعه صنعت سیمان در برنامه‌های مختلف اقتصادی، مورد توجه قرار گرفته است. قبل از انقلاب، و در برنامه‌های اول، دوم و سوم، بر توسعه صنعت سیمان تأکید شده بود. البته در آن‌دوره بخش خصوصی سهم اصلی سرمایه‌گذاری در این بخش را برعهده داشت و حضور دولت کم‌رنگ‌تر بود.
در برنامه پنج‌ساله اول که بین سال‌های ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۶ به اجراء درآمد، پنج شرکت جدید سیمان تأسیس شد و دو طرح توسعه سیمان در سیمان ری و سیمان شرق به اجراء درآمد؛ به‌نحوی‌که تولید سالانه سیمان در سال ۱۳۳۶ به ۴۹۲ هزار تن رسید.
در میان شرکت‌های تأسیس شده تا پایان برنامه عمرانی اول، تنها سیمان ری به‌عنوان یک شرکت دولتی فعال بود و سایر شرکت‌ها یعنی سیمان فارس و خوزستان، شرق، شمال، اصفهان، تهران و لوشان در اختیار بخش خصوصی قرار داشت.
در برنامه عمرانی پنج‌ساله دوم (۱۳۳۷ تا ۱۳۴۱)، شش طرح برای توسعه کارخانه‌های موجود سیمان به بهره‌برداری رسید.
در برنامه عمرانی پنج‌ساله سوم (۱۳۳۷ تا ۱۳۴۶)، دو شرکت جدید تأسیس و پنج طرح توسعه سیمان به‌اجراء گذاشته شد. تعداد کارخانجات سیمان تا اواخر برنامه سوم به ۱۰ کارخانه با ۱۹ خطر تولید و ظرفیت اسمی پنج‌هزار و ۶۶۰ تن در روز افزایش یافت.
● سیمان در سال‌های پس از انقلاب
وضعیت سیمان را در سال‌های پس از انقلاب می‌توان در چهار دوره بررسی کرد.
در دوره اول، یعنی سال‌های ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸، با توجه به وضعیت انقلابی، مدیریت و مالکیت کارخانجات سیمان با بحران مواجه شد.
در دوره دوم (۱۳۵۸ تا ۱۳۶۶) با توجه به افزایش تقاضای سیمان برای پروژه‌های معوقه و به‌دلیل کمبود سیمان و کنترل قیمت‌ها توسط دولت، سرمایه‌گذاری بخش خصوصی کاهش یافت.
در دوره سوم و بین سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲، دولت برای اجراء ۲۰ پروژه جدید سیمان، نهادهای عمومی و بخش خصوصی را تشویق کرد و از طریق حذف نسبی کنترل‌های دولتی و فراهم کردن ماشین‌آلات و قطعات یدکی تا حدودی موجبات گسترش این صنعت را فراهم آورد.
در دوره چهارم (۱۳۷۳ تا ۱۳۸۰) توسعه صنعت سیمان مشهود است؛ زیرا اکثر پروژه‌ها به بهره‌برداری رسیدند و با کاهش دخالت دولت، عرضه سیمان در بازار سیاه به حداقل رسید. در مجموع این دوره را می‌توان دوره آغاز صادرات سیمان دانست.
توسعه صنعت سیمان و افزایش ظرفیت تولید آن از برنامه‌هائی است که هم‌اکنون مورد توجه وزارت صنایع و معادن است؛ به‌گونه‌ای که افزایش ظرفیت تولید دست‌کم تا میزان ۶۰ میلیون تن در دستور کار این وزارتخانه قرار دارد.
● دلایل توسعه
به دو دلیل توسعه صنعت سیمان مورد توجه است:
افزایش طبیعی جمیعت،
و جوان بودن جمعیت کشور.
چنان‌که پیداست با ورود نیمی از جمعیت که هم‌اکنون در دالان سنی زیر ۲۰ سال قرار دارند، نیاز به واحدهای مسکونی، تقاضای سیمان را نیز به شدت افزایش دهد.
البته باید توجه داشت که علاوه بر ضرورت توسعه صنعت سیمان، به‌عنوان یک فرآورده راهبردی برای تأمین مسکن، این صنعت در سایر بخش‌های اقتصادی نیز مورد نیاز است.
برآوردهای سرانه مصرف سیمان در کشور از ۳۰۰ تا ۴۵۰ کیلوگرم برای هر نفر متفاوت است. این تفاوت، نتیجه فرض‌های گوناگون درباره جمعیت کشور، مصارف مختلف سیمان و نیز ملاحظات تجارت خارجی سیمان است. میزان قطعی مصرف سرانه سیمان هر چه باشد در یک چشم‌انداز ۲۰ ساله این میزان ۵/۱ تا ۸/۱ برابر افزایش خواهد یافت؛ که به روشنی گویای ضرورت توجه بیشتر به این صنعت است.
توسعه شهرسازی، نیز به‌نوبه، خود بر اهمیت توسعه صنعت سیمان کشور می‌افزاید. در واقع از افتتاح اولین کارخانه سیمان در جنوب تهران (بی‌بی شهربانو) تا اواسط دهه ۱۳۶۰، تولید سیمان در کشور از جایگاه قابل ملاحظه‌ای برخوردار نبود، ولی شروع شهرسازی در اواخر دهه ۱۳۵۰ و اوایل دهه ۱۳۶۰ موجب شد که ظرفیت‌های جدیدی در این صنعت پدید آید.
گرچه ایران با حدود ۴۰ کارخانه و تولید در حد نیاز کنونی از موقعیتی ممتاز در منطقه برخوردار است، اما توسعه این صنعت را نباید صرفاً از دیدگاه نیازهای داخلی بررسی کرد. بهره‌برداری از منابع فلات قاره ایران امکان می‌دهد در آینده بتوانیم به نیاز فزاینده کشورهای خلیج‌فارس، که براثر افزایش قیمت نفت بردرآمدشان افزوده گشته، کشورهای حوزه خزر و کشورهائی مانند افغانستان و عراق که در کار بازسازی‌اند، پاسخ دهیم. هم‌جوار بودن و فاصله اندک با این کشورها مزیت هزینه پائین حمل و نقل را، در برابر رقبای خارجی، نصیب ایران می‌کند.
امروزه نه تنها کشورهای منطقه، بلکه بازارهای برخی کشورهای کوچک اروپائی نیز که دغدغه آلودگی محیط‌زیست را دارند، می‌توانند هدف مطلوبی برای صنعت سیمان ایران باشند. حتی می‌توان با جلب مشارکت این کشورها در اندیشه ارتقاء فن‌آوری تولید سیمان نیز بود.
● ظرفیت‌سازی
به منظور افزایش تولید و ایجاد انگیزه برای سرمایه‌گذاری در امر سیمان، مصوبه دولت در سال ۱۳۶۳ مقرر کرد که ۱۰ واحد کوچک سیمان احداث و این واحدها به مدت ۱۰ سال از قیمت‌گذاری معاف شوند. از این میان تنها ۷ واحد به مرحله گشایش اعتبار و ۶ واحد اکباتان، آباده، استهبان، سفید ساوه، سفید تبریز و سفید ارومیه تاکنون به تولید رسیده‌اند.با آغاز جنگ تحمیلی، آسیبی جدی بر واحدهای تولیدی وارد آمد. محدودیت‌های ارزی نیز مانع سرمایه‌گذاری‌های جدید و جبران تخریب‌هایش ناشی از جنگ می‌شد. در نتیجه کاهش سرمایه‌گذاری و کندشدن ساز و کارهای توسعه‌ای، از شتاب اولیه تولید کاسته شد؛ چندان‌که پس از پشت‌سر گذاشتن کاهش ۶/۰ درصدی در سال ۱۳۶۵، در نهایت رشد تولید در سال ۱۳۶۷ به ۴ـ درصد رسید.
با وجود آن‌که تولید سیمان در سال ۱۳۶۷ نسبت به آغاز دوره مورد بحث ۱۶۰۸ درصد رشد داشت، لیکن در مقایسه با رشد ۹۷ درصدی ظرفیت‌های تولید در همین دوره، با کاهش بازده تولید و بی‌استفاده ماندن بخش قابل توجهی از ظرفیت‌های تولیدی روبه‌رو بود که در اثر جنگ اتفاق افتاد.
با خاتمه جنگ، فعالیت‌های بازسازی آغاز شد و اقتصاد رونق گرفت. در این دوره نیاز به بهره‌گیری از ظرفیت بلااستفاده واحدهای تولیدی، صنعت سیمان را نیز به تحرک واداشت. ولی به‌دلیل فرسودگی برخی واحدها و نیز عدم سرمایه‌گذاری به‌موقع و کافی، رشد شتاب گرفته در سال‌های ۶۸ و ۶۹ رو به کاهش گذاشت.
خوشبختانه با بهره‌برداری از سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته در برنامه‌های اول و دوم توسعه، به‌خصوص سال‌های ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶، بار دیگر تولید سیمان افزایش یافت، به‌طوری‌که تولید سیمان در سال ۱۳۷۶، از میزان تولید در سال ۱۳۶۸ حدود ۴۸ درصد بیشتر بود. گرچه این افزایش نشان‌دهنده بهبود بازده تولید و استفاده بیشتر از ظرفیت‌ها بود، اما همچنان از خالی ماندن ظرفیت تولید حکایت می‌کرد (۱۸ میلیون تن تولید با به‌کارگیری امکانات ۲۴ میلیون تن تولید در سال ۱۳۷۶).
افزو نبر این تا سال ۱۳۷۵ که دو واحد تولید جدید، یعنی سیمان سفید ساوه و سیمان نیریز، برای تولید سیمان سفید به‌بهره‌برداری رسیدند، از سال ۱۳۷۷ تنها یک واحد تولیدی، یعنی سیمان شمال، تأمین‌کننده تقاضای سیمان سفید کشور بوده است.
از این تاریخ یعنی از سال ۱۳۷۷ تا سال ۱۳۸۲، تولید سیمان از ۲۰ میلیون و یکصد‌هزارتن به ۳۰ میلیون و ۴۶۶ هزار تن افزایش یافت.
● اثرات متغیرهای مدیریتی و محیی بر بهره‌برداری
در مجموع می‌توان نوسانات نرخ بهره‌برداری از ظرفیت‌ها را تابعی از متغیرهای مدیریتی و محیطی دانست. در این میان نقش متغیرهای محیطی اثرگذارتر است. از جمله عوامل مؤثر محیطی، موقعیت مکانی کارخانه تولید سیمان نسبت به مراکز و بازارهای مصرف است.
در عین حال تقاضای سیمان تابعی از رونق و رشد فعالیت‌های ساخت و ساز، عمرانی و بازار مسکن نیز هست که به میزان زیادی به شرایط محیطی، آب‌وهوائی و اقتصادی بستگی دارد. ویژگی‌های شیمیائی سیمان امکان ذخیره بلندمدت آن‌را نمی‌دهد و خواص فیزیکی آن فضای بزرگ و خاصی را برای ذخیره‌سازی می‌طلبد. نرخ بهره‌برداری از ظرفیت‌ها نیز با تبعیت از این شرایط در فصول سرما روبه‌کاهش می‌گذارد و در فصول گرما، معمولاً افزایش می‌یابد. گرچه می‌توان با در نظر گرفتن تنوع آب‌وهوائی کشور، با حمل محصول به مناطق دارای تقاضای بیشتر، در فصول کاهش تقاضا، از شدت تأثیرات فصلی کاست، اما تحمیل هزینه‌های بالای حمل‌ونقل و بسته‌بندی، این امکان را محدود می‌کند.
در چند ساله گذشته، از سوئی با توجه به پیشی گرفتن نسبی عرضه بر تقاضای سیمان، راه‌اندازی کارخانه‌های جدید، و نیز کاهش بخشی از تقاضا، که خود تابع بودجه‌های عمرانی دولت و ساخت و سازهای زیربنائی است، و از سوی دیگر فقدان امکان صدور مازاد از جمله به‌دلیل مجهز نبودن بنادر به امکانات خاص بارگیری، نگهداری و دپوی مناسب و حساسیت سیمان به شرایط محیطی، کارخانه‌ها داوطلبانه از میزان تولید خود کاستند. رقابت ناسالم و شکستن پیاپی قیمت‌های مصوب و در نتیجه کاهش نرخ بهره‌برداری از ظرفیت‌های موجود، حاصل این فرآیند بوده است.
عامل دیگری که بر نرخ بهره‌برداری از ظرفیت‌ها تأثیر می‌نهد، عمر تجهیزات است. تولید سیمان در واحدها بین ۳۰۰ تا ۳۳۰ روز از سال و در سه نوبت‌کاری صورت می‌گیرد و به‌همین علت با توجه به استهلاک و عمر ماشین‌آلات و کوره‌ها، توقف یک تا دو ماه از سال برای انجام تعمیرات و بازسازی اجتناب‌ناپذیر است. البته این دوران توقف، در محاسبه ظرفیت اسمی مدنظر قرار می‌گیرد. در صورتی‌که برنامه‌ریزی عمومی برای دوره بازسازی کارخانه‌ها وجود نداشته باشد، ممکن است تفاوت ناگهانی عرضه و تقاضا، قیمت‌ها را افزایش دهد و زمینه دخالت دولت را فراهم کند. ماحصل این روند نیز در نهایت نوسان در میزان تولید و قیمت‌هاست.
● ظرفیت آتی تولید سیمان
عرضه سیمان در سال‌های آینده تحت‌تأثیر دو عامل خواهد داشت:
۱. افزایش ظرفیت بهینه‌سازی کارخانه‌های موجود سیمان
۲. راه‌اندازی واحدهای جدید تولید سیمان.
با توجه به فرسودگی ماشین‌آلات سیمان، می‌توان طبق برنامه‌ای که از طریق وزارت صنایع و معادن در ارتباط با افزایش ظرفیت از طریق بهینه‌سازی کارخانه‌های موجود در ابتدای سال ۱۳۸۱ پیش‌بینی شده، روند بهبود ظرفیت تولیدی را مورد توجه قرار داد.
بر اساس این برنامه تا سال ۱۳۸۵ ظرفیت اسمی از طریق بهبود خطوط فرسوده به میزان ۷/۸ میلیون تن افزایش خواهد یافت. طبق این برنامه برخی واحدهائی مانند سیمان خوزستان در یک‌سال، برخی واحدها، مانند سیمان ارومیه، در دو سال غیرمتوالی به بهبود و بهینه‌سازی خطوط تولید خود اقدام می‌کنند.
براساس این برنامه که در ابتدای سال ۱۳۸۴ طرح شده است ظرفیت اسمی سیمان از رقم ۳۵ میلیون و ۷۶۹ هزارتن در سال جاری باید به رقم ۷۰ میلیون و ۸۶۱ هزار تن در سال ۱۳۸۸ افزایش یابد.

حسین حشمتی‌مولائی
منبع : مجله روند اقتصادی