سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا
زنان کار و خانواده
تغییر در نقش زنان یکی از عمیقترین پدیدههای اجتماعی لیبرالیزم بعد از دهه ۶۰ بوده است. هر چند مردان نیز با این تغییرات درگیر بودهاند، اما در مطالعات مرتبط با چالش نقشهای همسری و ترتیبات تقسیم کار در منزل، بیشتر زنان مورد توجه بودهاند. تغییر در نقش زنان یکی از عمیقترین پدیدههای اجتماعی لیبرالیزم بعد از دهه۶۰ بوده است. هر چند مردان نیز با این تغییرات درگیر بودهاند، اما در مطالعات مرتبط با چالشهای نقشهای همسری و ترتیبات تقسیم کار در منزل، بیشتر زنان مورد توجه بودهاند. در نتیجه، مشخص شده که زنان در بسیاری از نقشهای متفاوت نظیر مادر کارگر، مادر مجری، ابر مادر (Super Mom) و مادر اوقات فراغت (Soccer Mom) ظاهر شدهاند، بدون اینکه هیچگونه تعدیل مشابهی برای تغییر کیفی واژه پدر صورت گرفته باشد؛ تعدیلی که در برابر این پدیده جدید، عکسالعملی ولو اندک نشان دهد. همچنین در این مطالعات یک اتفاق بطئی دیگر در جریان است، بدین صورت که آن نقشهایی خیلی بیشتر تغییر یافته که مربوط به مادری و خانهداری تماموقت بوده و این نقشها در حال تبدیل به یک انتخاب هستند و دیگر وظایف و مسوولیت زنان آنطور که فرهنگها و فمینیسم سنتی به آن مینگریست، نیستند.
براساس این تحقیقات یا حداقل با مفروضاتی که آنها پدید آوردهاند، زنان فشار این تغییرات را تحمل کردهاند و به این وضعیت ادامه میدهند. اگر سازگاری با این وضعیت علیالعموم برای آنان مشکل بوده، گرایش فرهنگی مردان مسلمان در خانوادههای مهاجر، لایه دیگری از مشکلات را برای زنان مسلمان پدید آورده است. بنابراین مهم است پرسیده شود که: مردان مسلمان به چه میزان در بازار کار مشارکت دارند و آیا به تبع آن، هیچ تغییری در رویکرد مردان به مفاهیمی چون خانهداری، مراقبت از کودکان و مراقبت از بزرگسالان پدید آمده است. به غیر از بخشی اندک، تقریباً تمامی مسلمانان در خانوادههایی با حضور هر دو، والد و والده، زندگی میکنند. برخی خانوادهها به وسیله یکی از آنها سرپرستی میشود که در ۴ مورد از ۵ تا، آن فرد زن است.
اغلب خانوادهها شامل زوجین، فرزندان و برخی شامل نزدیکان، معمولاً یکی از والدین دو همسر هستند. در تعداد قابل توجهی از آنها، زنان امور خانواده را میگردانند و در خارج از خانه هم کار میکنند تا بهعنوان یک منبع درآمد مکمل یا دوتایی(Dual) به درآمد خانواده کمک کنند و در برخی موارد تنها منبع ارتزاق خانواده هستند. در این میان دو نکته قابل توجه است؛ اول، برخلاف تصوری که ما در آن با بسیاری از مردان مسلمان سهیم هستیم، اکثر زنان مسلمان حاضر در نیروی کار، زنان مجرد یا متاهلین فاقد بچه نیستند. آنها مادران کارگری هستند که فرزندان پیشدبستانی یا در سنین مدرسه در خانه دارند. براساس نتایج سرشماری، بیش از نیمی از زنان مسلمان (۵۷ درصد) نیروی کار در سال ۲۰۰۰، مادران بچهدار بودهاند. برای بسیاری از زنان، این موضوع خودخواسته است؛ یعنی تحقق بخشیدن به تمام تواناییهایشان بهعنوان یک شخص. شکی نیست که دیگرانی هستند که به واسطه شرایط اقتصادی خانواده نظیر شوهری که بیکار است یا به اندازه نیاز خانواده درآمد ندارد یا به کمک همسر به مدرسه میرود تا تحصیلاتش را بهروز کند، در فشار قرار دارند. وابستگی شوهر به همسر از طریق درآمد مکمل او یا فراهمآورنده نیازهای خانواده، نشان میدهد که خانواده مسلمان سنتی که در آن مرد تنها نانآور خانواده بوده تا چه میزان تغییر کرده است. در مقایسه با تمام مادران کارگر، نقشی که یک مادر مسلمان، ورای رشد و تربیت فرزندانش بازی میکند، آشکارتر میشود. نیروی کار مونث کانادایی عمدتاً (۵۱ درصد) شامل زنان فاقد فرزند در خانه است، در حالی که مادران در خانه فرزنددار نیروی کار موثر مسلمان تفوق دارند (۵۷ درصد). شکاف واقعی بین زنان مسلمان و کل زنان کانادایی از آنچه که تصویر بالا ارایه میدهد، عمیقتر است.
این داده تنها شاغلانی را که حقوق به آنها پرداخت میشود، در برمیگیرد و شامل کارگران بدون پرداخت که در مشاغل خانوادگی کار میکنند و وجهی در قبال خدماتشان دریافت نمیکنند، نمیشود. زنان مسلمان بیشتری (در مقایسه با کل زنان) در این نوع فعالیتها مشغول هستند، هر چند که قدر مطلق آن خیلی بزرگ نیست؛ در حدود یکدرصد زنان مسلمان نیروی کار در مشاغل خانوادگی درگیر هستند و پولی برای خدماتشان دریافت نمیکنند. متوسط کاناداییها ۶/۰درصد است. برای اجتماعات عقیدتی مذاهب جنوب آسیا کمتر از میزان مسلمانان گزارش شده است. این موضوع دو تفسیر دارد. بهطور نسبی مشارکت بیشتر زنان مسلمان در کارهای بدون پرداخت، انعکاسی از طبیعت فعالیتهای اقتصادی است که خانوادههای آنها به آن مشغولند. بهعنوان مثال فروشگاههای کوچک سرنبش که معمولاً خانوادگی هستند، نیاز به ساعات طولانی کار و اشتغال چندین عضو خانواده دارند. همچنین این نکته میتواند یک شاخصه از ارتباطات پیوستهتر خانوادگی یا تلاش برای به حداقل رساندن مواجهه زنان با غریبهها باشد که کار کردن برای دیگران نتیجه منطقی آن است. اگر این مورد دوم درست باشد، تعداد زنانی که در مشاغل خانوادگی فعالیت میکنند، شاید در نتیجه واکنش به اقداماتی که علیه مسلمانان در سالهای اخیر اتفاق میافتد، افزایش یابد.
دوم، تعداد قابل توجهی از زنان مسلمان که در خارج از خانه کار میکنند، مادران جوان هستند و بیش از یکسوم (۳۶ درصد) آنها فرزندان در سنین پیشدبستانی دارند؛ در مقایسه با ۲۹ درصد کل مادران شاغل کانادا که فرزندان پیشمدرسهای در خانه دارند. تقسیم کار در منزل اگر خانوادههای مسلمان بهعنوان یک واحد اقتصادی تغییر کردهاند، سوال محتوم این است که: آیا تغییرات مشابهی در مسوولیتهای همسری در باب خانهداری، مراقبت از فرزندان و مراقبت از سالمندان که روی هم رفته مربوط به وظایف زنان در فرهنگهای پدرسالارانه میشود، اتفاق افتاده است. اطلاعات گردآوریشده از سرشماری برای پاسخ به این سوال طراحی نشدهاند. منابع دیگری به این سوال خاص ارجاع میدهند، اما دادهها در ارتباط با وابستگیهای عقیدتی و مذهبی بهسادگی قابل اعتماد نیستند.
در حالیکه این دادهها به ما نمیگویند ترتیبات تقسیم کار در ارتباط با وظایف همسری در میان خانوادههای مسلمان چگونه تغییر کرده است، محک خوبی فراهم میآورند تا بتوانیم درباره میزان زمانی که زوجهای مسلمان دارای کارهای تماموقت، به فرزندانشان اختصاص میدهند، کسب اطلاع کنیم. بحث زیر تمام زوجهای کانادایی را که به مشاغل تماموقت مشغولند و فرزندانی نیازمند مراقبت دارند، دربرمیگیرد. آمار پژوهش اجتماعی عمومی سال ۱۹۹۸ کانادا زمان مورد استفاده والدین کانادایی را با جزییات مورد بررسی قرار داده و دریافته که در خانوادههایی که مادران شاغل تماموقت یک فرزند زیر پنج سال دارند، مادران پنجاه درصد بیش از پدران، با بچه زمان میگذرانند. دوم، در حدود نیمی از زمانی که پدر با فرزندش میگذراند، مادر هم حضور دارد.
اما خیلی کمتر محتمل است که وقتی مادر در کنار بچه است، پدر، همسرش را همراهی کند. باید توجه کرد که اطلاعات بالا ارتباط واقعی پدران و مادران با فرزند را منعکس نمیکنند. آنها فقط به زمانهایی اشاره دارند که والدین با بچهها هستند و این میتواند به معنی حضور والدین و فرزند در یک اتاق بدون هیچگونه فعالیت درگیرانه با او باشد، یا مثلاً یکشنبههایی را شامل شود که آنها با هم در اتومبیل نشستهاند تا بچه را به کلاسهای مسجد ببرند و یا زمانی که مشغول هرس کردن علفها و یا پارو کردن برف هستند.
مطالعه حاضر، اولین کار انجامشده در این زمینه است. این مطالعه موضوعات بسیاری را آشکار کرده، اما نظیر هر تحقیقی، سوالات بیشتری را نیز مطرح ساخته است، به عنوان مثال اینکه: چرا این نیروی کار کیفی و متخصص در تکنولوژیهای پیشرفته، در بازار کار مشارکت نمیکنند؟ این مساله تا چه حد یک پدیده فرهنگی است و ضعفهای بازار کار چه نقش و تاثیری در آن دارد؟ آیا افزایش امکانات نگهداری از بچهها، زنان مسلمان بیشتری را به پیوستن به نیروی کار ترغیب میکند؟ برای نرخ بالای بیکاری این نیروی کار ماهر و متخصص در اقتصاد علمی چه حسابی باز شده است؟ چرا بسیاری تنها مشاغل فصلی یا موقت دارند؟ آیا این مادران کارگرند که نمیخواهند کار تماموقت انجام دهند یا کارفرمایان برای پیشنهاد کار تماموقت به مادران بچهدار رغبت نشان نمیدهند؟ آیا تجارب زنان مسلمان متولد کانادا با همتایان مهاجرشان فرق دارد؟ آیا مادرانی که با فرزندان کوچک وارد بازار کار میشوند، بدون انتخاب و یا به دلیل نیازها و ضرورتهای اقتصادی دست بدین کار میزنند؟ چرا محرک آنها ضرورتهای اقتصادی است؟ آیا دلیل آن عدمتوانایی همسران در تامین زندگی است؟ مادران مجرد چطور؟ مادران شاغل چگونه از پس کارهای خانه و کار خارج از خانه برمیآیند؟ آیا آنها ابرمادر هستند که میتوانند هر دو کار را انجام دهند؟
منبع : روزنامه تحلیل روز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست