سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
پیپو، فراری ۱۸ قدم
میگویند استاد تمامکنندگی است، در محوطه جریمه امان نمیدهد و با اینکه همیشه در آفساید قرار دارد؛ اما همواره زهر خود را به تن حریفان میریزد، قدرت بدنی بالائی هم ندارد؛ ولی غولپیکرترین مدافعان را نیز با هنر خود مرعوب میسازد. این شخص ”فیلیپو اینزاگی“ یا همان ”سوپر پیپو“ است که هیچ دروازهبانی از دستش آسایش ندارد!
تولد: ۱۹ اوت ۱۹۷۳
محل تولد: پیاچنزا
قد: ۱۸۱ سانتیمتر
وزن: ۷۴ کیلوگرم
ستاره بخت: لیو
لقب: پیپو
برنامه تلویزیونی مورد علاقه: او به تمام برنامههای ورزشی بهخصوص آنهائیکه مربوط به فرمول یک، بسکتبال و والیبال است، علاقه دارد.
کتاب مورد علاقه: مجلات ورزشی و کتابهای هیجانانگیز
اسطوره فوتبالی: مارکو فانباستن
علایق: ماهیگیری و جمعآوری قارچ
مکان تعطیلات: او بخشی از تابستان را در ساردینا سپری میکند.
پیپو برخلاف اکثر فوتبالیستها که در خانوادهای کارگری رشد میکنند، در محیطی فرهنگی دوران کودکی را گذراند.
پدر او یعنی ”جیان کارلو“ عاشق ادبیات بود و به همین سبب فرزندان خود بهخصوص پیپو را به این وادی کشاند. دیگر دلمشغولی پدر، فوتبال و تیم پیاچنزا بود. او دوست داشت روزی یکی از ۴ پسر خود را در هیبت یک فوتبالیست بزرگ ببیند. آرزوئی که با رشد پیپو و پیوستنش به پیاچنزا شکل واقعی بهخود گرفت. بله! پیپو که نمره ادبیاتش در مدرسه عالی بود، خیلی زود آدرس باشگاه پیاچنزا را یاد گرفت.
هنوز دوران نوجوانی سپری نشده بود که اینزاگی اولین ضربات به توپ در یک باشگاه حرفهای را تجربه کرد. سیر تکامل او روند فوقالعاده سریعی داشت. مشخص بود پیپو نمیتواند مدت زیادی در پیاچنزا منتظر بماند. هر چند، چند سال طول کشید و او بالاخره به آرزوی خود یعنی رسیدن به پیراهن تیم بزرگسالان و حضور در رقابتهای رسمی نائل آمد؛ اما خیلی زود مکان بزرگتری برای ارائه قدرتش یافت. آتالانتا نام باشگاهی بود که وی را بر سر زبانها انداخت. تا قبل از پوشیدن لباس آبی و مشکی این باشگاه، پیپو چند باشگاه نه چندان معتبر سری A و B را امتحان کرد.
▪ آقای گل ناشناس
قصه اصلی همینجا رقم خورد. او در ”آتالانتا برگامو“ یک غریبه بود؛ اما از همان هفتههای ابتدائی با گلزنیهای خود تیتر یک مطبوعات شد. میلان و یووه تفاوتی نداشتند، او دروازه هر تیمی را میگشود. آتالانتا در آن دوران یکی از دوران متوسطش را سپری میکرد. پیپو در نهایت با به ثمر رساندن حدود ۲۵ گل در نهایت ناباوری عنوان آقای گل سری A در فصل ۱۹۹۷ را به چنگ آورد. تمام تیمهای سرشناس ایتالیا بهدنبال این چهره درخشان بودند. از همان زمان خصوصیات ذاتی وی برای همگان نمایان شده بود: مغرور، رومانتیک و معترض. این ۳ کلمه، کملات کلیدی و تعریف کننده شخصیت پیپو از آن دوران تاکنون است. به هر حال یونتوس قدرت اول ایتالیا در آن زمان با جدائی چند تن از اعضاء کلیدی که تیم را به مقام قهرمانی فصل ۱۹۹۶ رسانده بودند، احساس خلاء میکرد و سعی داشت با جذب چند بازیکن جوان این کمبود را جبران کند. آنها برای خرید پیپو ذرهای تردید بهخود راه ندادند. از همان روزهای اول حضور این چهره در تمرینات یووه برخوردش با دلپیهرو اسطوره در دوران اوج تیم جالب توجه بود. در شرایطی که کاپیتان یووه با آغوش باز از اینزاگلی استقبال میکرد، پیپو ظاهراً به آلکس حسودی کرده و چندان دل خوشی از وی نداشت. برای پیپو در تابستان اتفاق ویژهتری نیز رخ داد. او در ماه ژوئن برای نخستینبار با پیراهن لاجوردی ایتالیا در میادین ظاهر شد. این رقابت مقابل برزیل مدافع عنوان قهرمانی جامجهانی ۱۹۹۴ برگزار میشد. اینزاگلی در اولین میدان جدال سختی با دفاع سرسخت برزیل داشت، هر چند که موفق به گلزنی شد. فصل ۱۹۹۸ آغاز شد و یووه با کمک دلپیهرو و اینزاگی قصد داشت از عنوان سال قبل دفاع کند. پیپو کمکم وارد ترکیب اصلی شد و با آن گلزنیها و شادی خاص پس از آن به شخصیت محبوب هواداران تورینی بدل شد. میلان و تیمهای بزرگ ایتالیا طعم گلهای وی را که با فرار میلیمتری از تله آفسایدشان به ثمر میرسید، چشیدند. اینزاگی در همان فصل اول دین خود به تاریخ یووه را ادا کرد و نام خود را وارد لیست تاریخسازان باشگاه نمود. هتتریکوی مقابل رقیب قبل از هفته پایانی قهرمان یووه را قطعی کرد تا آنها برای سومین بار از سال ۱۹۹۵ تاج قهرمانی سری A را بر سر بگذارند. پیپو در تیم انتخابی جهت حضور در جامجهانی ۱۹۹۸ جائی نداشت. بوبوویهری انتخاب اول بود و از بین بزرگانی چون باجو و دلپیهرو نیز فقط یک نفر میتوانست درون زمین باشد. در این شرایط جائی برای اینزاگلی باقی نمیماند. در شرایطی که او امیدوار بود در فصل ۱۹۹۹ همراه با یووه اسکودتوی دیگری را تصاحب کند، اوضاع به بدترین شکل رقم خورد. تیم در میانههای جدول جای گرفت و ”مارچلو لیپی“ در میانه فصل اخراج شد. ”کارلو آنچلوتی“ روی نیمکت رهبری نشست. کارلو علاقه زیادی به اینزاگی نداشت و غالباً وی را روی نیمکت ذخیرهها محبوس میکرد. اینزاگی در جدال حساس مرحله نیمهنهائی لیگ قهرمانان مقابل منچستریونایتد نقش چندانی نداشت و شاهد حذف ناباورانه فینالیست ۳ دوره پیاپی این جام از رقابتها بود. مطبوعات تورین و در صدر همه آنها ”لااستامپا“ به پیپو حمله کردند و او را به جهت جای گذاشتن دلپیهرو، اسطوره همیشگی مورد انتقاد قرار دادند. یووه در فصل ۱۹۹۹ تنها توانست به جام اینترتوتو راه یابد؛ اما فصل بعد به رقابت بر سر کسب عنوان قهرمانی بازگشت. در ابتدای فصل ایتالیا شاهد قدرتنمائی خاص آنها بود؛ ما در میانههای راه سر و کله رقیبی چون لاتزیو پیدا شد. جدال پایاپای این ۲ تیم تا هفتههای پایانی با برتری میلی متری یووه پیگیری میشد؛ اما...
▪ یک پنالتی و قهرمانی هدر رفته
در جریان یکی از بازیهای تعیین کننده در هفتههای پایانی، یووه یک پنالتی بهدست آورد و تنها با گل کردن آن، به ۳ امتیاز میرسید و در نتیجه به قهرمانی زودهنگام امیدوار شد. مأمور نواختن این پنالتی پیپو اینزاگی بود. او ضربه را به تیر دروازه نواخت. یووه بازی را نبرد و وقتی در هفته آخر به پروجا باختند و قهرمانی را به لاتزیو تقدیم کردند، ارزش پنالتی نمایان گشت.
اگر آن پنالتی تبدیل به گل میشد چه بسا یووه به امتیازهای بازی آخر هیچ نیازی نداشت. پیپو خیلی زود با خشم هواداران بیعاطفه یووه روبهرو شد. او از اینکه چگونه در سریعترین زمان محبوبیت خود را از دست داده، متعجب بود. در شب تلخ از دست دادن قهرمانی او نیز به مانند سایر بازیکنان یووه گریست و از سوی آنیلی فقید به ”چوب خشک“ ملقب شد.
به هر حال یوره ۲۰۰۰ در راه بود. پیپو در ۳ بازی مرحله گروهی تحتتأثیر درخشش سایر مهاجمان ایتالیا بود؛ اما در مرحله یکچهارم نهائی کار نهائی خود را انجام داد. ظاهراً او به پدر و مادرش قول داده بود که در این بازی برای تیم ملی به گلزنی بپردازد. به همین سبب پدر و مادر او در ورزشگاه حاضر شدند و پیپو به وعده خود عمل کرد. او زننده یکی از ۲ گل برتری تیمش بود. پس از گلزنی، پیپو با هیجان به سمت سکوهای تماشاگران و مادرش دوید و گل خود را به او تقدیم کرد. شاید این گل اولین گل مهم او برای تیم ملی ایتالیا بود و به همین سبب با هیجان زیاد از تقدیم گل به مادرش برای رسانهها میگفت! به هر حال نقش وی تا رسیدن ایتالیا به مقام نایب قهرمانی کمرنگ بود. در فصل ۲۰۰۱ یک شب خاطرهانگیز از پیپو به یادگار ماند.▪ هتتریک مقابل هامبورگ
آن شب، دیدار مقابل هامبورگ در زمین حریف طی مرحله اول گروهی رقابتهای لیگ قهرمانان در فصل ۲۰۰۱ ـ ۲۰۰۰ بود. پیپو در آن بازی فوقالعاده زیبا یک هتتریک ساخت؛ اما تیم او مقابل حریف پرانگیزه خود با تساوی ۴ بر ۴ متوقف شد، آنهم در حالیکه تا دقایق پایان ۴ بر ۳ عقب بود و تنها تیزچنگی پیپو مانع رقم خوردن یک شکست برای بانوی پیر شد. از آن بازی بهعنوان نقطه عطف پیپو در یووه یاد میکنند؛ ولی اینزاگی راهی طولانی تا رسوخ به قلب هواداران یووه پیشرو داشت. اختلاف و حتی درگیری لفظی او با آلکس دلپیهرو روز به روز بیشتر از حالت شایعه به واقعیت تبدیل میشد و سرانجام با مصاحبه پیپو و اظهار جمله جنجالی ”من باید جای آلکس در ترکیب تیم ملی باشم“ دشمنیها را علنی ساخت. سرانجام فصل نهائی او و یووه در پایان همان فصل رقم خورد. تیم، مقام قهرمانی سری A را به رم واگذار کرد و در اروپا بهجائی نرسید. برای جبران ضرر مالی باشگاه به چند قربانی نیاز بود و چه کسی بهتر از اینزاگی که محبوب نبود و در ضمن تاریخ مصرف درخشش از نظر سران یووه بهسر رسیده بود! مربی او در میلان ”فاتح تریم“ بود و اینزاگی اعلام کرد به میلان آمده تا آنقدر بدرخشد که سران یووه را از فروش خود پشیمان سازد. پیپو در اولین دربی یک گل زیبا با ضربه سر به ثمر رساند؛ اما بهدلیل مصدومیت نتوانست مقابل یووه در سنسیرو ظاهر شود. بدون او میلان فاقد قدرت گلزنی بود و در نهایت به تساوی یک بر یک رضایت داد؛ ولی یک بازی برگشت وجود داشت. او برای کشتن یووه در دلآلپی آمادهآماده بود؛ اما زیر بار تحقیرها و سوتهای هواداران بیانکونری یک بیکاره بود. تنها یک شوت دیدنی در دقایق ابتدائی نیمه دوم که از بالای دروازه به شکل خطرناکی به بیرون رفت، دستاورد وی قبل از تعویض شدنش بود. میلان با یک گل بهخودی مغلوب شد و اینزاگی انتقال را به سال بعد موکول کرد. پیپو در فصل اول حضور، از مصدومیت شوچنکو در مقاطع پایانی فصل بهره برد و با مطرح کردن خود، میلان را به زحمت راهی لیگ قهرمانان کرد. داستان از اینجا جالب شد. اوج درگیری او و آلکس دلپیهرو بر سر تصاحب پیراهن تیم ملی را در جام جهانی ۲۰۰۲ شاهد بودیم. پیراهنی که به تن هیچکدام برازنده نبود. وقتی دلپیهرو در دقایق پایانی بازی مقابل مکزیک به زمین آمد و با گل خود ایتالیا را به دور دوم برد، اینزاگی صبر از کف داده و با بدترین جملات به تخریب آلکس پرداخت. جواب دلپیهرو تنها سکوت بود و آنکه واقعاً برنده نبرد شد، کاپیتان محبوب یووه بود! در شرایطی که دوست پیپو یعنی ویهری گلزنی میکرد، او هیچچیز برای عرضه نداشت. هنگامیکه مردم او را کنار ساحل در حال تفریح میدیدند، نمیتوانستند به حماقتش نخندند. فصل ۲۰۰۳ با موفقیت اینزاگی توأم بود.
▪ دیوانه گلزنی!
۲ گل او به اسلوان لیبریچ در مرحله پیش مقدماتی لیگ قهرمانان زنگ خطری برای رقیبان بود. پیپو در ابتدای آن فصل دیوانهوار به گلزنی میپرداخت. ابتدا ۲ گل به لانس زد، مقابل دپو در ریازور هتتریک کرد، در المپیک مونیخ ۲ بار اولیور کان را تسلیم نمود. در سنسیرو گل برتری مقابل آلمانیها را زد. باور نکردنی بود. ۸ گل در ۴ بازی لیگ قهرمانان. در سری A نیز گلهای وی توقفناپذیر بود. در واقع طی یک مقطع یکماهه پیپو، رکورد گلزنی فوتبال را جابهجا کرد؛ اما باز هم آن تداوم را از خود نشان نداد و خیلی زود موتورش خاموش شد. در بازی برگشت میلان مقابل یووه در سنسیرو که در ماه مارس برگزار شد، اینزاگی کاری استثنائی انجام داد. او ۲ هفته قبلتر تک گل پیروزی بخش در دربی را به ثمر رسانده بود و وقتیکه میرفت نیمه اول مسابقه با یووه با تساوی خاتمه یابد هم، توپ را درون محوطه جریمه مهار کرد، یک روپائی زد؛ چرخید و ضربه نرم خود را در حالتی کاملاً بیتعادل از میان پاهای بوفون (یکی از برترین دروازهبانان جهان) آرام به تور دروازه رساند. لحظه باشکوه انتقام فرا رسیده بود. میلان با گل او یووه را مغلوب کرد.
اما بازی مرحله یکچهارم نهائی لیگ قهرمانان مقابل آژاکس: ۲ تیم در بازی رفت به تساوی بدون گل رسیده بودند و بازی برگشت در سنسیرو تعیینکننده بود. میلان ۲ بار توسط شوا و پیپو پیش افتاد؛ اما بار دوم در دقیقه ۸۰ اندوخته خود را بر باد رفته دید. تساوی ۲ بر ۲ بهمنزله حذف میلان بود. تنها ۱۰ دقیقه باقی مانده بود. در دقیقه ۹۱ ضربه سر فداکارانه آمبروسینی از میانه میدان به درون محوطه جریمه رسید. در آن شلوغی در اوج ناامیدی پیپو با یک ضربه فنی توپ را از بالای سر دروازهبان به طرف دروازه فرستاد تا توماسون تعویضی روی خط کار را تمام کند. میلان با معجزه اینزاگی به نیمهنهائی رسید و آنجا با گل شوا به سمت اولدترافورد و رقابت با یووه بر سر تصاحب جام اروپا شتافت. در فینال سرد طی ۱۲۰ دقیقه یکی از معدود حملات جدی، ضربه سر اینزاگی بود که با مهار عالی بوفون توأم شد.
افسوس وی پس از هدر رفتن موقعیت نشان از عطش انتقامی داشت که هنوز در وجودش شعله میزد. میلان در ضربات پنالتی پیروز شد و برای ششمین بار جام اروپا را بالای سر برد. تصویر پیپو هنگام بالارفتن جام با دستان مالدینی جالب بود: او کارلو آنجلوتی مربی بدقلق خود در یووه را به آغوش کشیده بود. پیپوی ۳۰ ساله در ادامه قرارداد خود با باشگاه را تمدید کرد؛ ولی دوران ناخوشایند وی نیز آغاز شد. دقیقاً او از اواسط فصل گذشته تا چندی پیش به خاطر مصدومیت، حضور باثباتی را در میادین فوتبال تجربه نکرد. گل دقایق پایانی او در هفته دوم ۲ فصل گذشته مقابل بولونیا (فصلیکه به قهرمانی میلان در ایتالیا انجامید) آخرین خاطره برجای مانده از وی تا قبل از کار مشابه اخیر بود. داستان یورو ۲۰۰۴ نیز خیلی ویژه نبود. او و ایتالیا به هیچجا نرسیدند. پیپو خود نیز معترف است که در اواخر دوران فوتبالش قرار دارد. هر چند او هواداران را به خاطر زدن یک گل جان به لب میکند؛ اما آنقدر گل حساس زده و آنها را در پرونده دارد که هواداران را از به یادآوری خاطراتش شادمان سازد. پیپو اسطوره نبود و نیست؛ اما چرا! یک گلزن بزرگ است.
▪ Top secret
ـ پیپو دارای مدرک آموزش حسابداری است.
ـ او به دوستان خود از جمله ویهری؛ کاناوارو و دلپیهرو! برای سپری کردن تعطیلات نیازمند است.
ـ پیپو برای سیمونه برادر کوچکترش (مهاجم لاتزیو) یک راهنمای خوب و ناصحی ارزنده است. برادرش دانشآموز خوبی بوده و باعث افتخار خانواده شده است.
ـ شخصیت کارتونی مورد علاقه پیپو، ”میکیماوس“ است.
ـ پیپو به والیبال ساحلی و تنیس به چشم دومین رشته ورزشی مورد علاقه خود مینگرد و در تابستان به انجام این ورزشها میپردازد.
ـ پیپو از خانواده خود به جهت اجازه برای تحصیل علم و دانش و فوتبالیس شدن متشکر است. بهخصوص از مادرش مارینا.
ـ پیپو عاشق کودکان است و هنگام تولد ”توماسو“ برادرزادهاش بسیار خوشحال بود. او ”توماسو“ را نوجوان آیندهداری میداند.
ـ پیپو ادعا میکند داشتن رابطه نزدیک با برادر خیلی از مواقع دشوار است، اما او حسن برادری را در مورد سیمونه بهجای آورده است. جالب آنکه سیمونه؛ فان باستن و پیپو را قهرمانان فوتبالی خود میداند!
ـ پیپو در کودکی به همراه مادرش مسئول خرید و ظرفشوئی خانه بود!
ـ پیپو در جوانی در حیاط خانه با سیمونه فوتبال بازی میکرد.
ـ یکبار در دوران کودکی کدورتی بین سیمونه و پیپو بهوجود آمد؛ اما خیلی زود حل شد و آنها تبدیل به برادران صمیمی یکدیگر شدند.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست