شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

دردی که فقط چند دقیقه فروکش می کند


دردی که فقط چند دقیقه فروکش می کند
بیابان یک اکوسیستم طبیعی است که اگر توسط عوامل طبیعی ایجاد شده باشد، جای نگرانی وجود ندارد ولی واقعیت این است که به دلایل مختلفی از جمله بهره برداری نامناسب از زمین، فقر، جنگل زدایی و تخریب جنگل ها، چرای بیش از حد دام، روش های نامناسب آبیاری و ... مناطق و اکوسیستم های پرتولید از جمله جنگل ها و مراتع به سوی بیابانی شدن پیش می روند که این موضوع بیابان زایی نامیده می شود. تعریف دقیق آن را بخوانید؛«بیابان زایی به معنی تخریب سرزمین در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب است که از عوامل مختلفی از جمله تغییرات آب و هوا و فعالیت های انسانی سرچشمه می گیرد.»
بدین ترتیب برای مقابله با بیابان زایی فعالیت هایی مورد نیاز است تا با هدف جلوگیری یا کاهش تخریب سرزمین، احیای زمین هایی که به طور جزئی تخریب یا بیابانی شده اند، اقدامات لازم شکل گیرد. در واقع اهمیت بیابان زایی و مقابله با این پدیده به قدری زیاد است که یک روز جهانی را به این موضوع اختصاص داده اند. اگر به مناسبت های ماه خرداد در تقویم نگاهی بیندازید می بینید که ۱۷ ژوئن، مصادف با ۲۷ خرداد، روز جهانی بیابان زایی نامیده شده و هر ساله برای بزرگداشت این روز در کشورهای مختلف مراسمی برپا می شود.
واژه «بیابان زدایی» لغتی است که آن را به مفهوم فعالیت هایی برای مقابله با بیابان زایی به کار می بریم، اما محمد درویش پژوهشگر و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع معتقد است که «بیابان زدایی» اصطلاحی است که به غلط رایج شده یا به عبارتی یک غلط مصطلح است.
او در این باره می گوید؛ «بیابان یک اکوسیستم طبیعی است. بنابراین از بین بردن بیابان ها تحت عنوان «بیابان زدایی» واژه غلطی به شمار می رود. این موضوع مثل این است که برای مقابله با تخریب جنگل از واژه «جنگل زدایی» استفاده کنیم. انگیسی ها برای آن واژه Combating desertification را به کار می برند که ترجمه آن مقابله با بیابان زایی است. بنابراین باید به جای «بیابان زدایی» کلمه «مقابله با بیابان زایی» را به کار ببریم.»
با توجه به اینکه کشور ما هم کشور خشکی است و مقدار بارندگی در آن کم است، توجه به پدیده بیابان زایی اهمیت بیشتری پیدا می کند. این را هم بدانید که شعار امسال روز جهانی مقابله با بیابان زایی این است؛ «بیابان زایی و تغییر اقلیم، یک چالش جهانی هستند.»
محمد درویش در ادامه صحبت های خود درباره بیابان زایی می گوید؛ «بیابان زایی پدیده خطرناکی است چون در نتیجه آن مناطقی که پتانسیل بالایی دارند، از جمله جنگل و مرتع به بیابان تبدیل می شوند. در واقع بشر با تشدید فشار بر سرزمین برای رفع نیازهایش باعث می شود که توان سرزمین کاهش یابد و در نتیجه بیابان ها را در جایی می بینیم که توان آنها بالاتر است، بنابراین با هدف مهار بیابان زایی، این عرصه های بیابانی شده باید به توان قبلی خود برگردند. البته عرصه هایی مانند دشت کویر و دشت لوت در طول میلیون ها سال بیابان بوده اند، اما به طور مثال در گرمسار یا ورامین بیابان نداشته ایم که این زمین ها باید به توان اولیه خودشان بازگردانده شوند.»
● علل بیابان زایی و خسارات ناشی از آن
به طور کلی عوامل ایجاد بیابان ها به دو دسته تقسیم می شود. غلام عباس عبدی نژاد، مدیرکل دفتر تثبیت شن و بیابان زدایی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در این باره توضیحاتی دارد؛ « یک دسته از آنها عوامل طبیعی هستند مانند اقلیم، ساختار زمین شناسی، نامناسب بودن بارندگی، سرعت باد و .... و گروه دیگر پدیده های غیرطبیعی و انسانی هستند که عمده خسارات را گروه اخیر ایجاد می کنند.»
به گفته او به علت استفاده نامناسب از سرزمین و بهره برداری بیش از حد از سفره آب های زیرزمینی، بیلان منفی دشت ها و شور شدن زمین، آلودگی آب های زیرزمینی از طریق پساب های شهری و صنعتی، شخم زدن در جهت شیب، بوته کنی از عرصه های طبیعی و... بیابان زایی ایجاد می شود.
به طور مثال در مراتع ما بیش از ۵/۲ برابر ظرفیت، دام ها چرا می کنند. به علاوه برداشت غیراصولی از معادن هم عاملی برای بیابان زایی به شمار می رود. در حقیقت فلات مرکزی ایران یکی از معروف ترین مناطق خشک جهان است و کشور ما در نوار خشک کره زمین قرار دارد. ۸۰ درصد از کل سرزمین ایران هم از آب و هوای خشک و نیمه خشک برخوردار است و به این ترتیب اراضی بیشتری در معرض خطر بیابان زایی قرار دارند. میانگین سالانه بارش در بیابان های ایران هم کمتر از ۵۰ میلیمتر اندازه گیری شده است.
در مجموع بیابان ها و مناطق بیابانی روی هم ۳۶ میلیون هکتار از اراضی را به خود اختصاص داده اند. این را هم بدانید که پدیده بیابان زایی یک معضل فرامنطقه یی و جهانی است و طبق گفته عبدی نژاد در حال حاضر بیش از ۱۱۰ کشور جهان با این پدیده مواجه اند که البته در آفریقا و آسیا بیشترین تخریب سرزمین ایجاد شده است. او درباره برآوردهای سالانه بیابان زایی ایران هم حرف هایی دارد؛ «برآوردها نشان می دهند که ۵/۳۲ میلیون هکتار از زمین های ایران جزء بیابان ها و مناطق کم پوشش به شمار می روند. در حقیقت ۶۵-۶۰ درصد از اراضی دارای پوشش تمایل به بیابانی شدن دارند.»
خسارت های ناشی از بیابان زایی را هم از قول مدیرکل دفتر تثبیت شن و بیابان زایی سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور بخوانید؛«آمارهای جهانی نشان می دهد که در حدود ۵ میلیارد هکتار از مساحت کره زمین بیابان است. به علاوه سالانه بین ۷-۵ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی جهان به بیابان تبدیل می شود. ایران هم جزئی از کشورهای بیابانی است و ۴/۲ درصد از بیابان های جهان در ایران قرار دارد. خسارت وارده به محصولات کشاورزی هم سالانه ۴۲ میلیون دلار برآورد شده است.» او در ادامه می گوید که طبق برآوردهای فائو(سازمان خوار و بار جهانی) و سایر سازمان های بین المللی خسارات ناشی از بیابانی شدن در ایران نزدیک به هزار میلیارد ریال است.
● وضعیت غم انگیز بیابان های ایران
برمی گردیم به گذشته. سالیان سال اجداد ما در بیابان های ایران زندگی می کردند و با این شرایط سازگار بودند. با توجه به اختلاف دمای زیاد شب و روز، نه به بخاری نیاز داشتند و نه به کولر. در ساختمان منازل بادگیرهایی تعبیه شده بود که به خنک شدن هوایی منازل کمک می کرد. در حقیقت سیستم معماری آنها با شرایط طبیعی بیابان ها کاملاً منطبق بود. آنها برای تامین آب مورد نیاز از قنات استفاده می کردند.
بدین ترتیب اگر سطح آب سفره های زیرزمینی از حد معینی پایین تر می رفت، آب قنات قطع می شد و با شروع دوباره بارندگی آب فراوانی در اختیار مردم قرار می گرفت. خلاصه اینکه همه چیز روال طبیعی خودش را داشت، اما امروزه شرایط دیگری وجود دارد. به طور مثال سقف منازل را آسفالت می کنند که این مساله در جذب نور خورشید و افزایش دمای منازل موثر است. برای دریافت آب هم از پمپ استفاده می شود و هر چه آب در دل زمین وجود دارد به زور به بیرون می آید. واقعیت این است که ما به اسم توسعه، فقرزدایی و اشتغال در حال برهم زدن اکوسیستم بیابان هستیم ولی باید بدانیم که کار کردن در همه اکوسیستم های دنیا مانند کوهستان، جنگل، قطب، استوا و... ویژگی های خاصی دارد و نباید از بیابان انتظار آب زیاد یا رویش جنگل را داشته باشیم. مثلاً نمی توانیم درختی را که در شمال می کاریم در بیابان هم پرورش دهیم چون توقعات و نیازهای اکولوژیکی گیاهان متفاوت است.
طبق گفته کارشناسان ؛ یکی از مشکلات مناطق و بخش های مختلف محیط زیست ایران نبود مدیریت مناسب، فقدان چشم انداز بلندمدت برای فعالیت های مختلف و توجه نکردن به ظرفیت و توان منطقه است. در واقع ما هنوز کارکردهای متعدد بیابان را نمی شناسیم و در این زمینه کارشناسانه برخورد نمی کنیم و توان و ظرفیت طبیعی منطقه را هم درنظر نمی گیریم. به طور مثال از یک طرف خودمان شن را تولید می کنیم و از سوی دیگر برای مقابله با بیابان زایی و جمع آوری شن ها هزینه زیادی را صرف می کنیم. به هر حال در همه مراحل توسعه باید توان طبیعی منطقه را درنظر گرفت.
در حال حاضر عوامل متعددی در بیابان زایی دخیل هستند ولی شاید بتوان گفت که نداشتن آمایش سرزمین و برنامه جامع و بلندمدت برای بیابان ها موضوع قابل توجهی است. ما به برنامه یی نیاز داریم که بر پایه توان طبیعی سرزمین تدوین شده باشد تا به علت فقدان برنامه، سلیقه یی عمل نکنیم.● اقدامات کنترلی برای مهار بیابان زایی
یکی از اقدامات جهانی برای مبارزه با بیابان زایی، نهایی شدن کنوانسیون سازمان ملل برای مقابله با بیابان زایی در کشورهایی است که به طور جدی با خشکسالی و بیابان زایی مواجه می شوند.
هدف این کنوانسیون مقابله با بیابان زایی و کاهش اثرات خشکسالی در این کشورها است و لازم است که کشورهای عضو از طریق اقدامات موثر در تمام سطوح و با حمایت و همکاری های بین المللی در یک چارچوب مشخص و هماهنگ با توسعه پایدار گام بردارند. عبدی نژاد در این باره می گوید؛«با نهایی شدن کنوانسیون بیابان زایی در ۱۷ ژوئن ۱۹۹۴ در سازمان ملل متحد و براساس تصویب مجلس شورای اسلامی، ایران جزء اولین کشورهایی بود که به عضویت این کنوانسیون درآمد و اقداماتی را در ارتباط با مفاد این کنوانسیون انجام داد.»
به گفته او تهیه برنامه اقدام ملی مقابله با بیابان زایی و ارائه آن به کنوانسیون یکی از این اقدامات به شمار می رود. تعیین و کالیبراسیون شاخص ها و معیارها براساس ویژگی اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی کشور هم فعالیت مهم دیگری است. بر این اساس با استفاده از ۹ معیار و ۳۵ شاخص نقشه، نوع و شدت بیابان زایی کشور تهیه شده است.
عبدی نژاد به این نکته هم اشاره می کند که در ایران ۱۸ استان جزء کانون های بحرانی هستند که استان های سیستان و بلوچستان، یزد، خوزستان، هرمزگان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، بوشهر، اصفهان، سمنان و ... از پدیده بیابان زایی بیشتر آسیب دیده اند. تشکیل کمیته بیابان زایی هم اقدام کنترلی دیگری است.
در این کمیته نمایندگانی از وزارت جهاد کشاورزی، وزارت امور خارجه، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت نیرو، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان هواشناسی حضور دارند. این کمیته با ریاست وزیر جهاد کشاورزی و با حکم ریاست جمهوری به چند زیر کمیته تقسیم شده که عبارتند از؛ علوم و تکنولوژی، کمیته اجرایی و سازمان های غیر دولتی که به گفته عبدی نژاد این کمیته ها چند بار در سال جلسه دارند.
البته در زمینه این کنوانسیون محمد درویش هم حرف هایی دارد. صحبت های او را بخوانید؛ «در حال حاضر در حدود ۱۸۰ کشور به عضو کنوانسیون درآمده اند. یعنی با وجود اینکه کشورهای بیابانی یک سوم این تعداد هستند تقریباً چهار پنجم کشورهای دنیا عضو آن شده اند و به عبارت دیگر همه کشورها درک کرده اند که بیابان و بیابان زایی یک پدیده جهانی است. سال ۲۰۰۶ هم سال بین المللی بیابان و مقابله با بیابان زایی لقب گرفته بود و شعار این سال تاکید می کرد که قدر زیبایی های بیابان را بدانیم و خطر بیابان زایی را فراموش نکنیم. به هر حال کنوانسیون با هدف روشنگری به پیش آمد تا برای مقابله با بیابان زایی فرابخشی عمل کند اما جلسات کمیته های آن سالی یک بار هم تشکیل نمی شود و در این زمینه آن طور که باید اقدامات قانونی وجود ندارد.»
● توجه به نیاز طبیعی سرزمین
برنامه ریزی برای مقابله با بیابان زایی باید متناسب با نیاز طبیعی سرزمین باشد. محمد درویش با تاکید بر این موضوع می گوید؛ «به طور مثال در جایی مانند استان فارس که ۲ میلیارد مکعب توان منفی آب وجود دارد، نمی توانیم کشاورزی ایجاد کنیم. بدین معنا که برای جلوگیری از بحران باید به سرعت راهبرد دراز مدت استانی را از تکیه بیش از حد به کشاورزی به ویژه نوع سنتی آن، به سمت خدماتی که کمترین وابستگی را به آب دارد هدایت کنیم. مانند جلوه های طبیعت گردی و...»
او در ادامه به این موضوع اشاره می کند که علاوه بر توجه به توان سرزمین باید بر روی برنامه ریزان و مدیران هم کار کنیم تا توسعه بر اساس اصول سرزمین شکل گیرد. درویش در زمینه تاثیر اقدامات فعلی هم حرف هایی دارد؛ «اقدامات ما در حال حاضر مانند مïسکنی است که درد را برای چند دقیقه فروکش می کند و چه بسا که این مسکن در درازمدت می تواند خطرناک باشد چون درد را از بین نمی برد.
مشکل اصلی ما این است که یک اصل ساده طبیعت را فراموش کرده ایم؛ اینکه برای حکومت بر طبیعت باید از قانون آن پیروی کنیم و حرمت آن را حفظ کنیم.» البته به عقیده درویش اقداماتی که کارشناسان ایرانی برای مقابله با بیابان زایی انجام داده اند بسیار مثبت است و یک سر و گردن از بسیاری کشورهای منطقه جلوتر هستیم. او می گوید؛ «مقاومت گونه های مختلف توسط کارشناسان آزمایش شده و بعضی از شهرها از خطر مدفون شدن در زیر ماسه ها نجات یافته اند. بسیاری از کارشناسان ایرانی به خاطر عملکرد خوب شان به حاشیه خلیج فارس دعوت شده اند اما این اقدامات فقط از پیشروی فیزیکی بیابان جلوگیری می کند. به عبارت دیگر برای مبارزه با بیابان زایی فقط نباید در خود عرصه های بیابانی برای نجات مناطق داخل یا حاشیه یی تلاش کنیم، بلکه باید به داخل عرصه های غیر بیابانی هم وارد شویم و روند تخریب در این مناطق را مورد بررسی قرار دهیم.»
● مشارکت جوامع محلی
با توجه به اینکه حجم کاری برای مقابله با بیابان زایی بسیار گسترده است عبدی نژاد برنامه کاری برای جلب مشارکت مردم، توانمند سازی مردم محلی و استفاده از دانش بومی را اقدام موثر دیگری تلقی می کند و درباره طرحی که بدین منظور به صورت آزمایشی در حال اجرا است، می گوید؛ « در منطقه سربیشه بیرجند حدود ۱۴۴ هزار هکتار که شامل ۳۳ روستا است، با مشارکت روستاییان در قالب طرحی مشترک با UNDP قرار گرفته که برنامه ریزی و سیاستگذاری ها برای مقابله با بیابان زایی به مردم واگذار شده است.
در این راستا ۱۴ روستا به طور فعال مشارکت می کنند، ۱۰ شغل جدید برای مردم ایجاد شده و ۲۶ گروه توسعه روستایی به وجود آمده است.» او عقیده دارد که باید مردم را توانمند کنیم و شغل های جایگزینی را برای شان در نظر بگیریم تا کمتر به تخریب محیط زیست بپردازند. حرفه های پیشنهادی که به مردم آموزش داده می شود عبارتند از عرق گیری از گیاهان بومی، خیاطی، تولید قارچ، گلیم و جاجیم بافی، تعمیر ماشین آلات کشاورزی و...
بنابراین مقابله با بیابان زایی پدیده یی تک بعدی نیست و باید به اجتماعات مردمی بیشتر توجه شود تا ببینیم که درد مردم چیست و عامل تخریب سرزمین توسط آنها در چه مسائلی ریشه دوانده است. از لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه تر است که با آموزش مردم محلی آنها را به احیای سرزمین های تخریب شده تشویق کنیم تا کارهایی از جمله تولید بذر، نهال و ... را خودشان انجام دهند.
به هر حال برای مقابله با این پدیده جهانی برنامه ریزی های جامع و بلند مدتی مورد نیاز است تا از اتلاف هزینه یی که سالانه برای مبارزه با بیابان زایی نزدیک به ۲۰ میلیارد ریال تخمین زده شده جلوگیری شود و عرصه های بیابانی شده به شکل اولیه خودشان بازگردند.
آناهیتا درودیان
منبع : روزنامه اعتماد