چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
نخستین گام؛ ترویج فرهنگ نوآوری
مهندس محمدرضا رجایی در مقاله ای به بررسی ضرورت ترویج فرهنگ نوآوری پرداخته و معتقد است، این فرهنگ مانند جاده برای رسیدن به مقصد بوده که اگر جاده مناسب برای رسیدن به مقصد وجود نداشته باشد، با بهترین وسیله نقلیه نیز نمیتوان به هدف رسید.
مشاور جوان وزیر نفت در امور گاز در مقاله ای با عنوان «قدم اول، ترویج فرهنگ نوآوری» به بررسی ایجاد زمینه های مناسب برای ترویج این فرهنگ پرداخته است.
وی در این مقاله آورده است: چندی پیش در همایش مدیران ارشد صنعت نفت، همه از مصادیق نوآوری در صنعت نفت گفتند و برنامهها و پروژههای نوآورانه خود را معرفی کردند، اما کسی از پیش نیازهای نهادینه کردن نوآوری و ترویج فرهنگ نوآوری سخن نگفت.
اگر هدف از نام گذاری امسال، صرفاً انجام پروژههای پژوهشی یا خلق روش های نوآورانه باشد، این امر در سال های گذشته نیز انجام میشده، وظیفه واحدهای پژوهشی نیز همین بوده و مدیران برای راهبری سازمانشان همواره بهدنبال روشهای نوین برای خروج از تنگناها بودهاند. به نظر میرسد مهمترین فلسفه نامگذاری امسال، نهادینه کردن فرهنگ نوآوری است.
فرهنگ نوآوری، مانند جاده برای رسیدن به مقصد است. اگر جاده مناسب برای رسیدن به مقصد وجود نداشته باشد، با بهترین وسیله نقلیه نیز نمیتوان به هدف رسید. برای تحقق کامل اهداف، در قدم اول، باید بسترهای مورد نیاز را فراهم کرد؛ اصول اولیة نوآوری را باور داشت؛ عوامل موفقیت را تقویت، تنگناهای موجود را شناسایی و مرتفع کرد.
نوآوری بهمعنای استفاده از ایدههای نوین ناشی از خلاقیت، برای حصول ارزش افزوده و کارایی بیشتر است و به تولید یک محصول جدید، خدمتی نو یا روشی متفاوت برای انجام کار منجر میشود. اگرچه واژه نوآوری در چند دهة گذشته وارد ادبیات مدیریت شده است، اما مفهوم نوآوری از اصول زندگی بشری است. اگر نوآوری نبود، انسان غارنشین باقی میماند.
در ادامه این مقاله آمده است: امروزه به دلیل رقابت شدید در بازار، محدودیت منابع مالی و نیروی انسانی متخصص و بهخصوص محدودیت انرژی، نوآوری به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل شده است. بازارهای انحصاری و منابع نامحدود انگیزه برای نوآوری را کاهش میدهد؛ از این رو پیش نیاز اول، احساس نیاز برای نوآوری به خاطر محدودیت است.
از همه مهمتر، مدیریت یک سازمان باید به نوآوری اعتقاد داشته باشد و صیاد خوبی برای صید ایدههای نوآورانه باشد و در یک جمله، نوآوری باید یک ارزش تلقی شود.
برخی تصور میکنند که نوآوری، امری ناگهانی و فیالبداهه است، اما دومین اصل نوآوری میگوید که نوآوری دانش، تخصص، برنامهریزی و تلاش و کوشش میطلبد. سومین اصل تأکید میکند که برای هدفمند کردن نوآوری، ایجاد نظام و سیستم نوآوری و تخصیص منابع، ضروری است. نظام نوآوری، شرایط مناسب برای فرآیند نوآوری را که شامل ایدهپردازی تا اجرایی شدن ایده است، فراهم میکند و از هدر رفتن انرژی، دوباره کاری و پراکنده کاری جلوگیری میکند.
نوآوری یعنی تغییر. تغییر نوعی عادتشکنی و بدعتگذاری است که همواره با ریسک همراه است. اصل چهارم نوآوری، ریسکپذیری است. مدیران نوآور از اشتباه نمیترسند و از شکستها میآموزند که چگونه موفق باشند.
شرکتهای نوآور هیچچیز را مطلق و تغییرناپذیر نمیبینند، سیستم را دینامیک میدانند و هر روز با عینک جدیدی به موضوع ها نگاه میکنند. قناعت به وضع موجود، نقطه مقابل نوآوری است.
اصل پنجم میگوید: هر تغییر و تحولی را نمیتوان نوآوری دانست. تنها تغییری که افزایش بهرهوری و ارزش افزوده بیشتر را بهدنبال داشته باشد، نوآوری تلقی میشود. البته هر طرح نوآورانه را ولو بسیار ساده و پیش پا افتاده باشد، باید جدی گرفت، ولی ارزیابان طرح های نوآورانه نباید اجازه دهند که به بهانه نوآوری، ریسک غیرمعقول و هزینة غیرمتعارف بر سیستم تحمیل شود.
اگرچه اصلیترین مخاطبان نوآوری، مراکز علمی و تحقیقاتی هستند، اما اصل ششم نوآوری تأکید دارد که نوآوری منحصر به فرد، گروه یا مرکز خاصی نیست. به هر کس باید اجازه ایدهپردازی داد.
مدیران نوآور تحمل شنیدن نظرهای انتقادی مستدل و پیشنهادهای تحولی منشی خود را نیز دارند و هیچ طرحی را به تمسخر نمیگیرند، زیرا تمسخر، آفت نوآوری و اعتماد به نفس افراد است.
هفتمین اصل نوآوری، عدم محدودیت در نوآوری است. نوآوری بنیادی منجر به خلق یک نظریه یا دانش جدید میشود. نوآوری در طراحی و فناوری، به تولید یک محصول جدید یا اصلاح محصولات ختم میشود.
نوآوری در فرآیندها، روالهای کاری و ساختار سازمانی موجب افزایش بهرهوری و کارآیی و اثربخشی بیشتر سیستم میشود. نوآوری در بازاریابی و ارائه خدمات، موفقیت در بازار را بهدنبال دارد. اصولاً هر فردی میتواند در زمینه فعالیت شغلی خود حتی در زندگی روزمره، نوآوری داشته باشد.
تشویق و تکریم افراد نوآور و احترام به مالکیت معنوی و فکری، هشتمین اصل در نوآوری است. عدم توجه به این امر، انگیزه برای نوآوری را کاهش میدهد.
نظام نوآوری یک پروژه نیست که نقطه آغاز و پایان داشته باشد، نوآوری یک فعالیت مستمر و بدون محدودیت زمانی است و این مهم به عنوان اصل نهم شناخته میشود.
دهمین اصل، آموزش است، مانند هر فعالیت دیگر، نوآوری نیز نیازمند آموزش و فراگیری مهارت های جدید است. تکنیکهای نوآوری به افراد کمک میکند که ذهن خلاقتری داشته باشند و آگاهانهتر، مفیدتر و اثربخشتر دست به نوآوری بزنند.
منبع : شبکه اطلاع رسانی شانا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست