سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا


جامعه ی بسته ذهن پرسشگر نمی خواهد


جامعه ی بسته ذهن پرسشگر نمی خواهد
از ویژگی های جامعه بسته كه بر عدم تعقل و تـفكر صحیح در سیستم چنین جامعه‎یی گواهی می دهد، انفعال محض و تقلید كوركورانه است. در تمام سطوح جامعه‎ی بسته، ویژگی فوق مطرح است و در كلیه‎ی روابط می‎توان به نحوی نمودی از آن را یافت. در سیستم تربیتی و آموزشی جامعه‎ی بسته، اصل بر این است كه معلم هر چه می گوید صحیح است و دانش‎پژوهان هنگام حضور در كلاس در حالت انفعال كامل قرار گرفته و تنها خود را در جذب آن چه (معلم) می‎گوید می‎نمایند، بدون این كه پرسشی یا شكی نسبت به آن چه گفته می‎شود، صورت گیرد. در خانوداه نیز، فرزندان به تبعیت كوركورانه از ساختار ذهنی والدین خود می‎پردازند و آن چه والدینشان از گذشتگان خود به عنوان آموخته‎های خود به ارث برده‎اند را پذیرفته و از آن تبعیت می كنند. روحیه‎ی موجود در چنین جامعه‎یی روحیه‎ی پذیرش وانفعال است. تحلیل و ارزیابی كه افراد در جامعه بسته گاهی به آن توسل می جویند سطحی و كم عمق بوده، مضافاً این كه مواد مستحكم منطقی كه با استناد به آن ارزیابی‎ها صورت گیرد، بسیار نادر یا موجود نیست. در جامعه‎ی بسته، انفعال محض ابعاد بسیار وسیعی پیدا می‎كند. بسیاری از قضایای علمی مكشوفه و قوانین در جامعه‎ی بسته بدون ارزیابی عمیق مورد پذیرش قرار گیرند، بی آن كه آن‎گونه كه باید شناخته شده و مورد بحث و تحلیل قرار گیرند. كافی است فشار تبلیغاتی در مورد نفی یا اثبات موضوعی زیاد باشد، پس از مدتی، نفی یا اثبات موضوع در اذهان آن چنان محقق می گردد كه با آن قاطعیت در مورد اثبات وجود خویش سخن نمی گویند!
یكی از دلایل عمده‎ی عدم ابتكار و عدم خلاقیت در افراد، وجود روحیه‎ی انفعال محض و پذیرش بی چون و چرا است. همه‎ی آن ها كه در طول تاریخ كاری كرده‎اند، خلاقیتی از خود نشان داده‎اند و ابتكاری داشته‎اند، از ذهنی پرسشگر، شكاك و جستجوگر در عمق قضایا بهره‎مند بوده‎اند. به یقین نمی‎توان مبتكری را سراغ داشت كه حداقل در زمینه‎ی خود از شك، پرسش و عدم پذیرش محض بدون نتیجه‎گیری منطقی برخوردار نبوده باشد.
جامعه‎ی بسته كه نمونه‎ی روشنی از تعطیل تعقل و تفكر منطقی است، به روش‎های‌ گوناگون زمینه را برای تحقق همه جانبه انفعال محض و پذیرش بی چون و چرا مهیا می‎سازد، چه، در غیر این صورت اگرذهن ها بارور گردند و شك و پرسش سرنوشت ساز در اذهان جرقه زند، دیگر سیستم جامعه‎ی بسته امكان دوام و پایداری نخواهد داشت. به همین جهت باید به صورت گوناگون زمینه‎ها برای مشغول داشتن ذهن به غیر معقولات و منحرف شدن ذهن از آن چه در بطن سیستم بسته است آماده شود تا عموم به طور مستقیم و غیر مستقیم آنچه بر آنان گفته می‎شود را بپذیرند و چرایی برای خود مطرح نسازند.
سیستم بسته برای آن كه حتی الامكان از برخورد منطقی اذهان با مسائل جلوگیری نماید و شك و سئوال را از ذهن آن‎ها حذف نماید، روش‎های مختلفی را مورد نظر قرار می‎دهد.
گاه با عطف مسئله به منبعی مؤثق، قصد آن دارد كه خود مسئله را به جهت مرتبط بودن با آن منبع، صحیح و درست جلوه دهد. این مغالطه در بعد فردی نیز مشهود است. مثلأ در خانواده، هنگامی كه یكی از فرزندان در مقابل عمل نادرست برادر یا خواهرش اعتراض می‎كند و چرا را مطرح می سازد، فرزند دیگرمی گوید، پدر این طور گفته یا مادر این گونه سفارش كرده است.
روش دیگر فشار تبلیغاتی است. تبلیغات سنگین و پر طمطراق می‎تواند مثبت یا منفی بودن امری را برای اذهان تا بدان جا برساند كه اذهان ساده انگار، حتی در نزد خود در مورد آن چه گفته می شود شك نمی كنند. در واقع مهم‎ترین نقش در جهت تحمیق عموم و سوق دادن آن‎ها به قبول بی چون و چرا به وسیله‎ی تبلیغات است.
دستگاه‎های سمعی و بصری، روزنامه‎ها و مجلات وقتی روی یك مسئله متمركز شده و به اثبات یا نفی به طور مكرر می‎پردازند، مهم‎ترین منبع برای دادن اطلاعات و ایجاد ساختار ذهنی نسبت به امور برای عموم قلمداد می‎شوند.بنابراین، تبلیغات همراه با تكرار عاملی بسیار مؤثر و موفق برای حذف یا اضافه نمودن امری در ذهن است.
تبلیغات تا بدان جا عمل می‎كند كه نوع شك، نحوه‎ی تحلیل، طرز پرسش، شكل ارزیابی مسئله را خود به عموم منتقل می كند و پر واضح است كه در این حالت، عوام به چه نحو به ارزیابی اموراقدام می كنند.
از ویژگی‎ها و خصوصیات جامعه بسته كه به نحو چشم‎گیر و بازی مشهود است، ویژگی تحقیر و كوچك شمردن دیگران است. از كانون خانواده به عنوان كانون كوچك از جامعه گرفته تا اجتماعات و كانون‎های بزرگ‎تر هم‎چون سازمان‎های اداری، ویژگی فوق در رفتارها موجود می‎باشد . در خانواده‎ی كودك یكی از قربانیان این پدیده است و به انحناء گوناگون تحقیر می‎شود. بی‎اعتنایی به او، بی‎احترامی نسبت به سخن و رفتارش، عدم مستقل تلقی كردن او و تجلی آن در نمودهای عینی، نشانه‎هایی از تحقیر كودك را هویدا می سازد. زن نیز در مرحله دوم، هدف این تحقیرها قرار می‎گیرد . صورتی كه حتی استقلال اسمی خود را از دست داده به اسم ضعیفه، اهل خانه و یا خانم آقای… طرح می‎گردد. خود مرد نیز به صور دیگر در اجتماع مورد تحقیر و كوچك انگاری واقع می‎شود‎. در یك سازمان اداری نحوه‎ی برخورد و رفتار رئیس با معاون و معاون با سایر مسئولان زیر دست، سیری را ایجاد می‎كند كه زورگویی‎، تحقیر شمردن دیگران اساس آن می باشد. حتی برخورد دانشمندان و اندیشمندان چنین جامعه‎یی براساس این گمان استوار است كه با نفی و تحقیر دیگری می‎توان تشخص یافت . به همین جهت در جامعه‎ی بسته تحقیق‎های دسته جمعی همه جانبه و منطقی بسیار كم دیده شده و انزوا‎، گوشه‎گیری و عدم هم‎زبانی در میان دانشمندان جامعه نیز مشهود است . حاكمیت پدیده‎ی فوق در جامعه، از سویی خود كم بینی را به همراه می‎آورد. كودكان كه بارها مورد تحقیر و كوچك شمردن قرار گرفته‎اند در عمل‎، اعتماد به نفس را از دست داده‎اند و ابتكار و اتكاء به خود را از یاد می‎برند. به علت فشار تحقیر، برطرف شدن محیط تحقیرآمیز و وجود حتی مقدار كمی آزادی، حركات و اعمال ناهماهنگ یا به تعبیر دیگر افراط در سیستم رفتاری را به همراه می‎آورد و تحقیر شده‎ها با قدم گذاشتن به محیطی كه نه تنها علائم و نشانه‎های تحقیر در آن موجود نیست بلكه آزادی و قدرت عمل نیز در آن مطرح است، سر از پا نمی شناسند. از آن جهت كه روحیه‎ی جامعه بسته نیز روحیه‎ی پذیرش بی چون و چرا و عدم برخورد منطقی و معقولانه با قضایاست، لذا برنامه‎های تربیتی جامعه بسته نیز بر همان محور حركت نموده و با فراهم نساختن محیطی كه تعقل در آن اصل باشد، اذهان را از اندیشیدن صحیح و خلاقیت بازمی‎دارند. تحقیرهای ایجاد شده در جامعه بسته از آن جهت كه با تلقین های متعدد و مكرر همراه است، گاه چنان مؤثر می‎شود كه افراد هویت حقیقی خود را نیز به دست فراموشی سپرده و تسلیم محض و بی‎چون و چرای دستگاه‎های تبلیغاتی می‎گردند تا بلكه بتوانند من هم هستم را به اثبات برسانند. به همین جهت در جامعه‎ی بسته الگو‎گیری از دستگاه‎های تبلیغاتی‎، اساس انتخاب‎ها و گزینش‎ها را تشكیل می‎دهد و استقلال در گزینش همراه با تعقل، به صفر نزدیك می‎گردد. در جامعه‎ی بسته عمداً بعضی جهت تحقیر انتخاب می‎گردند تا با فشار بیش از حد بر روی عموم خستگی و زدگی آنها، میزان انزجار و دوری از آن عامل یا عوامل در نزد افراد به سطح بسیار بالایی برسد، ازسوی دیگر عواملی كه درست نقطه مقابل عوامل تحقیر كننده هستند باز بر اساس سیاست گردانندگان جامعه‎ی بسته در صحنه وارد می گردند و عرصه هجوم خسته شد‎گان تحقیر شده‎یی قرار می‎گیرند كه آرزوی آن را بارها نموده‎اند.
نویسنده: دكتر سید محسن فاطمی