سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
مجله ویستا
نگاهی به آئین های نوروزی در گذر تاریخ

زن شرقی، زن ایرانی ام، هویت فرهنگی بالنده دارم. قرنهاست مشتاقانه راهی دراز، پرنشیب و فراز، پیمودهام. کوله باری سرشار از گوهرهای فرهنگیِ دلپذیر و خواستنی دارم. باز هم در نوروز کوله بار خویش می گشایم. پر توانم، پر تلاش؛ همه ذرات وجودم شوق است. باز هم برآنم تا آیینی کهن از نو برپا کنم. چون طبیعت حیاتی دوباره، تولدی دیگر دارم. خستگی ره، غبار از تن می زدایم؛ شادمانم. روی به گلاب؛ و خانه و هر آنچه باشد به آب زلال می شویم. چشم دل بر نعمت های الهی می گشایم. چون گیاه سر از خاک بر میدارم. نماز می گزارم. سالهاست در نوروز هر آنچه هست می شویم. جامه ای ساده می دوزم. خوراکی مطبوع می پزم. غبار می زدایم، خانه می آرایم. سفره می چینم، سبزه می رویانم. دستانم از زر خالی است اما از مهر و صفا سرشار است و سالهاست با همین دست ها، آیین دوره باستان نگه داشتهام.
سفره هفت سین را می گسترانم. ماهی سرخ کوچکی در تنگ آب رها می کنم. نارنجی خوش رنگ و بو در کاسه آب می اندازم تا در لحظه تحویل سال به چرخش آن بنگرم و زیر لب زمزمه کنم: دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور... سیب سرخی که نشان از مهر و محبت دارد در برابر آیینه می نهم تا مهرمان افزونتر شود؛ و هفت گونه گیاه و خوردنی دستچین شده در سفره می چینم تا رونق و برکت سفرهمان افزون شود.
در گذشته رسم بوده است که در نوروز گروهی نوازنده ساز می نواختند و با آهنگ های شادمانه فرا رسیدن سال نو را شادباش می گفتند. سازهای بادی چون سورنای، کرنای، بوق و نیز سازهای کوبه ای چون طبل و دهل آلات موسیقی آنان بود.
با سبزه نورسته، سنبل سپید، گل سرخ، شکوفایی بهاران را بر سفره میهمان می کنم. نقل و نبات می گذارم. شمع و چراغ می افروزم تا کامی شیرین و دیدهای روشن شود. در برابر آیینه، رو به قبله آمال، کتاب آسمانی می گشایم و با رویی خوش و دلی پر مهر، عزیزان را پذیرا می شوم. تنهایان و بی کسان را میهمان می کنم. و در آغاز سال نو با درود به روان پاکان و نیکان، با سلامی به زحمتکشان و پرهیزکاران، همدل و همنوا با همگان، آفریدگار بخشنده را سپاس می گویم و طلب خیر و برکت، رونق و بهبودی بیشتر برای نیکاندیشان می کنم.
زن ایرانیام. قرنهاست هویت بالنده فرهنگی ام را پاس می دارم؛ و امسال نیز، دیگر بار نوروز - این خجسته آیین ملی و مذهبی خویش - را شادمانه برگزار می کنم و با تمامی زنانِ زن و مردانِ مرد در لحظه پرشکوه تحویل سال نو، خدای را سپاس می گویم.
● فرا رسیدن نوروز خجسته باد
پایان انتظار نزدیک است. آخرین لحظهها را مشتاقانه می گذرانیم. دلهامان پرشور و گاه درگیر تشویشی گنگ است. همه ذرات وجود سرشار از انتظار است. سالی می گذرد و سالی نو پیش روست. چشم به راه میهمانی عزیز و کهنسالیم تا از ره برسد. لحظه شورانگیز تحولی تازه و لحظه تکرار آفرینش است. طبیعت و انسان را حیات و تولدی دیگر است.
قلب ها پرشور می تپند. نفس ها در فضای بهاری، عطرآگین می شوند؛ و چشم ها مشتاقانه به آب و آیینه، شمع و چراغ، خیره می گردند. دست ها پرامید کتاب آسمانی می گشایند و لب ها آرام زمزمه می کنند: .یا مقلب القلوب....
در شکوه لحظه فرا رسیدن نوروز دم غنیمت شماریم. مقدم این میهمان عزیز را مبارک خوانیم که تا چشم بر هم زنیم خواهد رفت. از آیینه دل غبار یک ساله بزداییم، سفرهای هر چند ساده و کوچک اما پر امید بگسترانیم؛ سفرهای به سبزی گندم های تازه رسته، به سپیدی روی زحمتکشان و پاکان، و به سرخی آتش در هر زمان. به مهر و بخشایش به یکدیگر بنگریم که امروز، روزی نو، و نوروز است. در هر گذر گل گذاریم و آب ریزیم، بر سر و روی گلاب بیفشانیم، شمع و چراغ بیفروزیم و به نورش تیرگی از دل برهانیم. به روشنای آب و آیینه بنگریم، به ارواح پاک نیکان و عزیزان درود فرستیم و بر پرهیزکاران سلام کنیم. سر بر سجده نهیم و به امید سالی پرخیر و برکت، روزیدهنده جهانیان را نیایش گوییم؛ و با سرور و شادمانی این سنت خجسته و رسم نیک فرهنگی را پاس داریم.
قرنهاست که این آیین ملی - مذهبی با همه فراز و نشیب های تند و دشوار در راه دراز تاریخ که فراروی این ملت بوده، برگزار گردیده است. ما نیز در روزگاری که ملت ها به آیین های کهن خود می بالند و آنها را به نمایش می گذارند، این پدیده دلپذیر و آیین باستانی و این رسم دیرینه خویش را هرچه پرشکوه تر برگزار نماییم و دمی بیندیشیم؛ به گذشتهها، به آنچه بودهایم و آنچه هستیم و باید باشیم. چون کبوتری سبکبال بر فراز جاده پر فراز و نشیب زمان به پرواز درآییم تا به گذشتهها و به آن نقطه ای رسیم که نخستین بار جشن نوروز بنیاد نهاده شد. برگ برگ کهنه کتاب تاریخ را نگاهی گذرا اندازیم تا بیشتر دریابیم که نوروز - این واژه پرشور- چه پیشینه و معنا و مفهومی دارند و چگونه است که هر سال غم از دل ها می زدایند. جشن نوروز چه پدیده شگرف فرهنگی است که این چنین در دل ها ولوله و غوغا برپا می کند؟ آیین های جنبی نوروز چون چهارشنبه سوری، آبریزان، میر نوروزی و سیزده بدر چگونه اند؛ سفره هفت سین چه معنا و پیشینه ای دارد؟ و خلاصه چگونه است که نوروز قرن ها دوام یافته و باز هم در آغاز هر بهار، هر ایرانی با هر اندیشه ای، پرشور و پر امید فرا رسیدن نوروز را شادمانه جشن می گیرد و به دعا و نیایش می پردازد.
در این سال نو، دل هامان شاد، کشتزارهامان سبز، رودهامان پرآب، باغ هامان پربار و شهرهامان امن و آباد؛ بخت و رویمان سپید، و دین و ایمانمان استوارتر باد.
● جشن نوروز
واژه «جشن» همان یَسن/ یسنه اوستایی است که در زبان پهلوی یزشن گفته می شد و در اصل به معنی ستایش و نیایش شادمانه است. «نوروز» یا نوگ روچ/ نوک روز در پهلوی به معنی نخستین روز- روز هرمزد - از ماه فروردین است. ایرانیان در قدیم برای هر روز از ماه نامی گذاشته بودند و روز اول بهار یا فروردین، هرمزد نام داشت. در این روز جشنی بزرگ برپا می کردند و به شادی و نیایش آفریدگار می پرداختند. از چند روز مانده به نوروز مراسم و آیین های ویژه آغاز می شد که تا چند روز پس از آن نیز ادامه داشت. در روزهای اول دوره نوروزی، مراسم به طور همگانی برگزار می شد که به آن «نوروز عامه» می گفتند و از روز ششم به بعد بزرگان و خواص آن را نزد خود ادامه می دادند که به آن «نوروز خاصه» گفته میشد، اما در هر حال شادی و نیایش ویژگی بارز جشن نوروز بود.
نیاکان ما بر این باور بودند که آفریدگار بزرگ، جهان را در شش «گاه» یا «گاهنبار» [مرحله] آفرید که در آخرین گاهنبار انسان آفریده شد و از این رو روز تولد نخستین انسان را - که آن را روز نخست بهار میدانستند - شایسته شکرگزاری و شادمانی می پنداشتند و چون معتقد بودند که فـَروَهَرهای نیکان و پاکان یا همان قوای باطنی و ارواح مؤمنان در دوره نوروزی از جهان مینوی به گیتی بازمی گردند تا از خویشان و عزیزان دیدار کنند و تقاضای خیرات و صدقه دارند، سفرهها می گسترانیدند و خیرات می دادند و شادمانه دعا می خواندند تا پروردگار را شکر و فروهرها را شاد نمایند؛ و به همین سبب ماه فروردین را ماه فرود فروهرها یا فروردیگان و یا عید فَروشیها یا اموات هم می گفتند.
● بنیان جشن نوروز
نوروز جنبه مذهبی و روحانی دارد و نیایش و ستایش شادمانه همگانی را همراه می آورد. در اسطورهها
و افسانه ها و کتاب های پیشینیان بنیان نوروز را به پادشاه اسطورهای و افسانه ای، جمشید (جمشید)، نسبت دادهاند. فردوسی در حماسه بزرگ «شاهنامه» نوروز را به جمشید نسبت می دهد؛ آن هنگام که او بر تخت شاهی نشست و تاج مرصع بر سر نهاد، پرتو خورشید بر آن دمید و همگان آن روز را روزی نو و نوروز نامیدند و جشن و سرور برپا کردند.
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج تن دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستندمی و جام و رامشگران خواستند
چنین روز فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار
و گویند چون پرتو خورشید بر آن تاج پرگوهر دمید، جم که از آن پیشتر «یم» یا «یمه» نیز گفته می شد دارای شعاع خورشید گردید و از این رو جمشید نامیده شد. روایت ها و افسانههایی دیگر نیز در مورد نوروز وجود دارد که به طور قاطع بر آن نمی توان تأکید کرد. از جمله آنکه گفتهاند: روزی حضرت سلیمان انگشتر گمشده خویش را پیدا کرد. مردمان شاد شدند و آن روز را روز نو و نوروز خواندند؛ و نیز گفته اند که حضرت صادق (ع) نوروز را روزی فرخنده برای طلب حاجت ها دانستهاند، و نیز نظری است بر این که روز غدیر خم مصادف با اول فروردین بوده و از همین رو نوروز گفته شده و جشن برپا کردهاند. البته این مورد به لحاظ تقویمی مطابقت داده نشده است.
ایران شناس معروف دانمارکی، کریستن سن و برخی دیگر از محققان ایرانی گفته اند که جشن نوروز ایرانی متأثر از برخی جشن های کهن ملل قدیمتر است و از جمله، آثاری از زگموگ، جشن بابلیان - که خود متأثر از سومریان نیز بوده - در نوروز ایرانی مشاهده شده است. اما به خوبی پیداست نوروز ایرانی تجلی فرهنگ ایرانی است و دستکم قرنهاست که با آیین و رسم فرهنگ ایرانی برگزار میشود.
● چهارشنبه سوری
نیاکان ما در شب عید آتش می افروختند و به شادی گرد آن نیایش می کردند. گویند که پس از اسلام در ایران رسم بر این شد که در آخرین چهارشنبه سال، پس از غروب آفتاب با چوب و کنده و خار در فضای باز آتش افروزند و جشن گیرند؛ و هنوز پس از قرن ها، هر سال مردم با افروختن آتش و پریدن از روی آن و خواندن سرود و صرف نقل و آجیل و آش رشته مخصوص تا آخرین ساعات شب به شادمانی سرگرم می شوند.
آتش از زمان های دور مورد توجه بوده است. در قدیم آتشکدههای بزرگی در ایران ساخته بودند تا آتش - این عنصر مقدسشان - را همیشه روشن و برپا نگاه دارند. به خوبی پیداست در زمانی که نیروی اصلی در تولید نور، آتش بوده، روشن نگاه داشتن آتش و در نتیجه رهایی از سیاهی و تیرگی و بهرهمندی از نور و روشنایی چه اهمیتی داشته است. افزون بر این از روشنایی آتش در کار خبر رسانی نیز استفاده می شده است. بر فراز برج ها و بلندی ها آتش می افروختند و به یکدیگر پیام می رسانیدند. به جز بهرهمندی از نور آتش و جنبه پیام رسانی، آتش به سبب گرما و تولید حرارت در خانه و نیز استفاده در پخت و پز، کاربرد مفیدی داشته که به موجب آن مقدس به شمار می آمده؛ همچنین آتش به لحاظ پاک کنندگی و به عنوان نابود کننده آلودگی ها مورد توجه بوده است. بنابراین، آتش به لحاظ نور، گرما، خبر رسانی، پاک کنندگی و به عنوان یکی از عناصر چهارگانه مقدس پیشینیان - آب، خاک، باد، آتش - در فرهنگ ایرانیان قدیم اهمیتی ویژه داشته است. اکنون نیز همچنان به صورت نمادین در جشن چهارشنبه سوری افروخته می شود و مردم گرد آن به شادی سرگرم می گردند. اما واژه سوری یا سوریک به معنی گل سرخ و گل سوری است و شاید به همین سبب است که در چهارشنبه سوری خوانده می شود: .سرخی تو از من... چهارشنبه روز سرخ، روز گل سرخ، روز افروختن آتش و شادمانی مردم، و ستایش خداوند برای بهرهمندی از این نعمت است.
● آبریزان یا آب پاشان
گویند جشن آبریزان نخست از آیین های ماه تیر بوده است که بعدها به مراسم عید نوروز اضافه شده؛ و سالیان دراز پیش از این، هفت سال قحطی پدید آمد. مردمِ به جان آمده از خشکسالی برای نیایش و نماز و درخواست باران به بیابان رفتند و دست به دعا بردند و چون از ابر رحمت پروردگار باران بارید، در دل ها شادی پدید آمد و مردم به شادمانی پرداختند و به شکرانه این نعمت، پس از آن هر سال بر روی یکدیگر آب و گلاب پاشیدند. کم کم این رسم به صورت آب پاشی در خانه و کوچه و شستشوی خارج از برنامه معمول شد؛ و اکنون نیز چنین رسم است که پیش از فرا رسیدن نوروز تا آنجا که ممکن است خانه را شستشو دهند، بدن به آب بشویند و بر یکدیگر گلاب بپاشند. در شب نوروز برای پاکی از گناه، تن خود بشویند و آب بپاشند تا سال نو با فراوانی آب، رونق کشاورزی و بهبود وضع معیشت آغاز شود.
● میر نوروز - عمونوروز
سخن در پرده می گویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی
در قدیم که سرگرمی ها و امکانات شادی بخش اندک و محدود بود، در دوره نوروزی، فردی که به او میر نوروز می گفتند جامهای رنگین بر تن می کرد، سوار چهارپایی می شد، کیسه و کوله ای برمی گرفت و در کوچه و بازار به راه می افتاد. با صدای رسا سخنان خنده آور و شادی آفرین می گفت و موجب سرگرمی مردم می شد. در هر خانه ای دمی می ایستاد و چیزی دریافت می کرد و هر آنچه بود - نقل و آجیل و شیرینی و... - در کیسه خود می ریخت. می گفت و می خندید و می خندانید و دل ها را شاد می کرد.
شاید پدیده عمونوروز که به ویژه در چند دهه پیش در ایران معمول بود شکلی دیگر از همان میر نوروز بوده باشد. عمونوروز نیز با کلاه و جامه ای رنگین و دایرهای زنگی اما با رویی سیاه شده از زغال یا رنگ در کوچه و خیابان به راه می افتاد و اشعار کوتاه خندهآور می خواند و سعی می کرد تا دل مردم شاد کند و خود نیز چیزی بستاند و شاد شود. در حال حاضر این رسم تا حد زیادی منسوخ شده و کمتر مورد توجه قرار دارد. اما نواختن ساز و دهل در آغاز نوروز در کوچهها و محلههای قدیمی هنوز هرچند کم، اما متداول است.
● سیزده به در
وقت آن است که مردم ره صحراگیرند
خاصه اکنون که بهار آمد و فروردین است. (حافظ)
در سیزدهمین روز فروردین که پایان دوره نوروزی تلقی می شود، مردم در دشت و بیابان و در فضای سبز بهاری گرد می آیند و به شادی می پردازند. در این روز پایانی نیز چون روزهای دیگر عید، خوراکی ویژه همچون آش رشته و دیگر خوراک های سبزیدار می پزند. گندم هایی را که برای سفره هفت سین رویانیدهاند با خود به صحرا می برند و با انداختن آن در جوی و رود - و به هر حال بیرون از خانه - نحسی سیزده را که یا به آن معتقدند و یا بنا به رسم کهن، آن را خوش یمن تلقی نمی کنند از خود و خانواده دور می سازند. بسیاری از مردم به نحسی عدد سیزده نه تنها اعتقادی ندارند بلکه در اساس، تأثیر عددی خاص را در سرنوشت خود مؤثر نمیدانند، اما این باور که در قدیم عدد سیزده را خوش یمن تلقی نمی کردهاند شاید به این دلیل باشد که در طالع نمای نجومی، قدما معتقد بودند که آسمان دوازده برج دارد و هر تولدی که صورت می گیرد دارای ستارهای در یکی از دوازده برج است و بنا بر این که کدام ستاره در کدام برج قرار گرفته، طالع و خوی فرد متولد شده شکل می گیرد و خارج از دوازده برج - که عدد سیزده است - نابجا و نحس به شمار می آمده است. در هر حال اکنون دیگر نحسی عدد سیزده مورد پذیرش همگان قرار ندارد و بیشتر جنبه خرافی دارد.
● هفت سین
با فرا رسیدن سال نو، سفره مبارک هفت سین را می گسترانیم؛ سفرهای از هفت گونه گیاه و دانه و خوردنی دلپذیر. آب و آیینه، شمع و چراغ، نقل و نبات و گل و سبزه در آن می نهیم؛ کتاب آسمانی خود را می گشاییم و در لحظه حلول سال نو در برابر سفرهای از برکت الهی و به امید رونق و بهبود و معیشتی بهتر دست به دعا برمی داریم.
اما به راستی چرا توجه ویژه به «هفت سین» است؟ ویژگی عدد هفت نسبت به سایر عددها چیست؟ حرف سین یا شین یا هر حرفی دیگر چه مزیتی بر حروف دیگر دارد؟ آیا اعدادها و حروف ها می توانند در سرنوشت انسان مؤثر واقع شوند؟ چرا در سفره هفت سین نوروز سیب و سرکه، سماق و سمنو، سبزی و سبزه و سنبل می گذاریم؟
برخی از محققان معتقدند که پیش از اسلام، در این سفره هفت «شین» می گذاشته اند، همچون شمع و شیرینی و شیر، شربت و شهد و شراب و شاهدانه؛ و یا هفت گیاه چیدهشده سودمند به صورت هفتچین؛ و یا هفت سینی از خوردنی های مطلوب. اما قرن هاست که در سفره عید هر ایرانی هفت گونه خوردنی و سبزه که حرف نخست آن سین است چیده می شود و آن چنان که پیداست سخن بر سر حرف سین یا چین یا شین نیست، بلکه محتوای سینی ها یا ظروفی که خوردنی در آن می نهند اهمیت دارد و محتوای ظرف ها نمادهایی هستند در سفره هفت سین.
در هر حال بیشتر توجه به عدد هفت بوده که خوش یمن و مبارک و حتی مقدس تلقی شده است.
● چرا «هفت» در سفره هفت سین
عدد هفت که جمع سه و چهار است، نزد ریاضیدانان به سبب شکل هندسی مثلث و مربع که اشکال همگن و کامل به شمار می آیند نمایانگر کمال و به شکلی نمادین، به مفهوم کثرت و تکامل است. هنگامی که از عدد هفت، یا هفت هزار و... سخن گفته می شود معنای زیاد بودن مد نظر است. در میان اقوام هند و اروپایی و همچنین هند و ایرانی این عدد خوش یمن و مبارک تلقی شده و در اساس، نقش این عدد در فرهنگ ملت ها نقشی مثبت است.
واقعیت های طبیعی، مشاهدهها و تجربههای مردم در گذر زمان، نقش ادیان الهی و باورهای دینی مردم در توجه ویژه به عدد هفت بسیار اساسی است و از همین روست که قرن هاست در آیین ها و رسم های ایرانی نیز این عدد جایگاهی ویژه دارد. در چیدن و آراستن سفره هفتسین نیز نقش این عدد به خوبی آشکار است.
نگاهی گذرا به واقعیت های طبیعی، کتب الهی، باورهای مردم، هنر معماری، موسیقی، خط و نیز ادبیات ملل نشان می دهد که عدد هفت تا چه حد مورد توجه ویژه قرار دارد. در قرآن کریم و نیز نزد مسلمانان ایرانی عدد هفت جدای از سایر عددها مورد توجه قرار دارد. در برخی از آیهها و سورههای قرآن از عدد هفت نام برده شده است و نیز قرآن را مشتمل بر هفت موضوع دانستهاند. مناسک حج هفت مرحله دارد و نخستین قاریان نیز هفت نفر بودهاند. در کتاب های آسمانی انجیل و تورات، بارها و بارها این عدد با تأکید تکرار شده است. همچنین نزد زرتشتیان هفت امشاسپند گرامی بوده و در آیین مهر هفت اختر معتبر بوده است. پیشینیان ما نیز زمین و آسمان را دارای هفت طبقه دانستهاند و به زمین هفت اقلیم می گفتهاند که دارای هفت دریا بوده است.
خلق جهان را در شش مرحله یا گاهنبار گفته اند و در روز هفتم که پایان خلق جهان است به نیایش و جشن و سرور می پرداخته اند؛ این آیین هنوز مشاهده میشود و ادامه دارد. حرکت و تغییر شکل ماه در چهار هفته، وجود خوشه ستارگان یا خواهران هفتگانه و همچنین تکامل جنین در هفت ماهگی، رویش دندان کودک در هفت ماهگی، تغییر تکاملی نطفه به جوجه پس از سه هفته و... از مواردی است که در طبیعت مورد مشاهده و توجه قرار گرفته اند.
باورهای ملت ها نیز نمایانگر توجه به عدد هفت و نقش آن است. در قدیم مصریان به هفت رکن قدرت معتقد بودند؛ کلدانیها هفت طبقه کمال و بابلیان هفت طبقه آسمان را باور داشتند؛ یونانیان به هفت خدا معتقد بودند؛ هندوان خدایان هفتگانه «آدیتیا» را می پرستیدند؛ و رومیان جشن بزرگ هفت مادر یا «سپتی ماترا» را برگزار می کردند. بسیاری از ملت های دیگر نیز متوجه این عدد بودهاند. همچنین از عجایب هفتگانه جهان نام برده شده است. در موسیقی سنتی ایرانی هفت دستگاه، و در خط هفت شیوه نگارش تعیین کردهاند. در هنر و ادبیات نیز توجه هنرمندان و نویسندگان به عدد هفت آشکار است.
در اساس بین اقوام هند و اروپایی، و نیز ایرانیان و هندوان، عدد هفت خوش یمن و مبارک تلقی شده است؛ و از همین روست که در فرهنگ ایرانی ما - که بنیانش بر باورهای دینی استوار است - در سفره عید که سفرهای دلپذیر و خوش یمن و سرشار از امید به بهبودی و رونق بیشتر است، هفت سین چیده می شود؛ به این امید که سال نو پر برکت و مبارک باشد.
● روزی نو برای نیایش با آفریدگار
در بطن جشن ها و آیین های ملی - مذهبی ایرانی، ستایش و نیایش آفریدگار بزرگ جهان نهفته است. نوروز نیز همواره با سپاس پروردگار همراه بوده است. ما نیز در این خجسته آیین باستانی دست به دعا برمیداریم و با اندیشهای پاک و دلی روشن می خوانیم:پروردگارا! در این سال نو دلهامان پاک ساز؛ از هر چه خشم و خشونت و کینه جویی است؛ از تهمت و غیبت و دروغ؛ از خودخواهی و خودپرستی و خودبینی؛ از غرور و نیرنگ و ریا و سخنچینی؛ از خرافات و سحر و جادو؛ از بی مهری، پیمان شکنی، بدعهدی؛ از بیعدالتی و بیانصافی؛ از حق ستیزی و نامردمی؛ از سستی و کاهلی؛ از ستم و ستمکاری؛ و از ناسپاسی و وظیفه ناشناسی.پروردگارا! در این سال نو دلهامان سرشار ساز؛ از نور ایمان و شور هستی؛ از نشاط، عشق و مهر و محبت، درستی و راستی؛ از بخشش و گذشت و دلنوازی؛ از خودشناسی و خداشناسی و پرهیزکاری؛ از وفا و صفا، صبر و شکیبایی؛ از انصاف و عدالت و حقپرستی؛ و از دانش و خردمندی، از خویی مردمی.پروردگارا! در این سال نو رنج بیماری و فقر از ما و تمامی نیکاندیشان و پرهیزکاران دور ساز و آسودگی بهرهمندی از نعمت هایت عطا فرما. مادران و پدران و عزیزان ما را قرین رحمت، و روحشان شاد بدار و توفیق عبادت و بندگی عنایت فرما. ملت ما و همه مسلمانان جهان و مردمان نیک را از هر آنچه بدی و بلاست دور فرما؛ و با نور الهی دلهامان روشن بدار.
● سازهای ویژه نوروز
در گذشته رسم بوده است که در نوروز گروهی نوازنده ساز می نواختند و با آهنگ های شادمانه فرا رسیدن سال نو را شادباش می گفتند. سازهای بادی چون سورنای، کرنای، بوق و نیز سازهای کوبهای چون طبل و دهل آلات موسیقی آنان بود.
واژه «سور» به معنی جشن و میهمانی و «نای» همان واژه «نی» است و سورنای به معنای ساز بادی جشن و میهمانی استفاده شده است. بوق و کرنای نیز در اصل هنگام آغاز نبرد یا حادثه ای نواخته می شده که به مرور زمان در کنار سازهای بادی دیگر در آغاز بهار و نوروز به کار گرفته شده است. هنوز هم در کوچههای قدیمی شهرها طنین دلپذیر و شادمانه سازهای بادی و کوبه ای را می شنویم که با آهنگ و ریتم خاصی نواخته می شوند و فرا رسیدن نوروز و بهار را شادمانه خبر می دهند؛ و چه زیباست اگر نواختن این سازها در این گونه مراسم شادیبخش مورد توجه بیشتر قرار گیرد و این رسم دلپذیر بازسازی و احیا گردد.
● نوروز از نگاهی دیگر
کسی هست کمی آن سوتر از اینجا؛ مثل من و تو، مثل ما. کسی هست که در این عید مانده است تنهای تنها. دستان زحمتکش او تهی است از زر و زور. چشمان پر فروغش شده کم نور. سفرهاش خالی است. کودکانش مانده اند گرسنه، در سفره عیدش نه از هفت سین خبری است و نه از هیچ حرفی دیگر.
کسی هست ضعیف، بیمار، خسته و دل شکسته، بی چیز و بخت بسته. کسی هست مثل من و تو، مثل ما؛ کمی آن سوتر در شهر ما. دیوارهای خانه اش فرسوده، گلیمش مندرس، نفت چراغش رو به پایان، مانده بی کس و بی سر و سامان.
کسی هست که نه به نوای بلبل می اندیشد و نه به شکوفه و گل «تنها مانده حیران» آه که چه دهد پاسخ به فرزندان!
کسی هست کمی آن سوتر در فقرآباد «بی چیز اما باز هم امیدوار» او هم از ماست. در این نوروز تنهایش نگذاریم. دستش به گرمی بگیریم و دلش شاد نماییم.
● «نوروز» و «هفت» در شعر و ادب فارسی
فردوسی بنیانگذاری نوروز را به جمشید پادشاه افسانه ای و اسطورهای اقوام هند و ایرانی نسبت میدهد. به جمشید بر گوهر افشاندند مر آن روز را روز نو خواندند.
همچنین فردوسی در «شاهنامه» از هفتخوان دشوار رستم، هفتخوان اسفندیار و هفت بزم کسری نوشین روان با بوذرجمهر شعر میسراید(هفتخوان رستم: جنگ رخش با شیر، غلبه تشنگی بسیار بر رستم، جنگ رستم با اژدها، کشتن زن جادو، گرفتار شدن اولاد به دست رستم، جنگ رستم و ارژنگ دیو، و کشتن رستم دیو سپید را.هفتخوان اسفندیار: کشتن اسفندیار دو گرگ را، کشتن اسفندیار شیران را، کشتن اسفندیار اژدها را، کشتن اسفندیار زن جادو را، کشتن اسفندیار سیمرغ را، گذشتن اسفندیار از برف، و گذشتن اسفندیار از رود و کشتن گرگسار را. بزم های کسری نوشینروان با بوذرجمهر نیز هفت داستان پندآموز دارد). فردوسی همچنین داستان «هفتواد» را می سراید.
مولوی از «هفت شهر عشق عطار» می گوید:
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
و جامی هفت مثنوی می سراید («سلسله`الذهب»، «سلامان و ابسال»، «تحفة`الابرار»، «سبحة`الابرار»، «یوسف و زلیخا»، «لیلی و مجنون» و «خردنامه»). نظامی نیز «هفتپیکر» را می سراید (چهارمین منظومه از «خمسه نظامی» که داستانهایی است از بهرام شاه ساسانی، ازدواج او با هفت دختر هفت پادشاه در هفت گنبد با هفت داستان از زبان هفت زن او). در ادبیات پارسی از «هفت گنج» خسروپرویز یاد شده (گنج عروس، گنج بادآورد، گنج افراسیاب، گنج سوخته، گنج خضراء، گنج شادآورد و گنج بارتیف). خیام شاعر و ریاضیدان بزرگ «نوروزنامه» میسراید و شاعران و نویسندگان دیگر نیز متوجه نوروز و عدد هفت می شوند. حافظ مژده فرا رسیدن بهار و نوروز را می دهد و عید را مبارک می خواند؛ و بسیار نمونههای دیگر که همه نشان از توجه به این رسم و آیین خجسته در ادبیات فارسی دارد.
منابع
- کریستنسن، آرتور؛ ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، دنیای کتاب، ۱۳۶۱.
- کریستنسن، آرتور؛ کیانیان، ترجمه ذبیحالله صفا، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۳۶.
- هنری، مرتضی؛ آیینهای نوروزی، وزارت فرهنگ و هنر، مرکز مردمشناسی، ۱۳۵۳.
- شاهنامه فردوسی، به تصحیح ژول مول، انتشارات بهزاد، ۱۳۷۶.
- الیاده، میرچا؛ مقدمه بر فلسفهای از تاریخ، ترجمه بهمن سرکاراتی، انتشارات نیما - تبریز، ۱۳۶۵.
- روحالامینی، دکتر محمود؛ مقاله به حق پیر چکچکو، نشریه چیستا، ۱۳۶۰.
- دهخدا، علیاکبر؛ لغتنامه، زیر واژه جم.
- او بلاکر، اریک؛ صور فلکی و نشانههای نجومی، ترجمه بهروز بیضایی، انتشارات بنفشه.
- خالقی، روحالله؛ نظری به موسیقی، انتشارات صفیعلیشاه، ج۲.
- قرآنکریم: سورههای بقره، نوح، حاقه، مومنون، لقمان، یوسف.
- کتاب مقدس - عهد عتیق و عهد جدید، دارالسلطنه لندن، میراث ملل، ۱۹۳۵.
- کزازی، میرجلالالدین، جستارهایی در فرهنگ و ادب ایرانیان - از گونهای دیگر، نشر مرکز، ۱۳۶۱.
- روحالامینی، دکتر محمود؛ مقاله هفت در اساطیر و ادیان، نشریه چیستا، شماره۸ ، ۱۳۶۰.
- معین، دکترمحمد؛ فرهنگ فارسی، ج ۵ و ۶ چاپ چهارم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۰.
- عمید، حسن؛ فرهنگ عمید، چاپ دوازدهم، ۱۳۵۷.
- دیوان حافظ و...
- کریستنسن، آرتور؛ ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، دنیای کتاب، ۱۳۶۱.
- کریستنسن، آرتور؛ کیانیان، ترجمه ذبیحالله صفا، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۳۶.
- هنری، مرتضی؛ آیینهای نوروزی، وزارت فرهنگ و هنر، مرکز مردمشناسی، ۱۳۵۳.
- شاهنامه فردوسی، به تصحیح ژول مول، انتشارات بهزاد، ۱۳۷۶.
- الیاده، میرچا؛ مقدمه بر فلسفهای از تاریخ، ترجمه بهمن سرکاراتی، انتشارات نیما - تبریز، ۱۳۶۵.
- روحالامینی، دکتر محمود؛ مقاله به حق پیر چکچکو، نشریه چیستا، ۱۳۶۰.
- دهخدا، علیاکبر؛ لغتنامه، زیر واژه جم.
- او بلاکر، اریک؛ صور فلکی و نشانههای نجومی، ترجمه بهروز بیضایی، انتشارات بنفشه.
- خالقی، روحالله؛ نظری به موسیقی، انتشارات صفیعلیشاه، ج۲.
- قرآنکریم: سورههای بقره، نوح، حاقه، مومنون، لقمان، یوسف.
- کتاب مقدس - عهد عتیق و عهد جدید، دارالسلطنه لندن، میراث ملل، ۱۹۳۵.
- کزازی، میرجلالالدین، جستارهایی در فرهنگ و ادب ایرانیان - از گونهای دیگر، نشر مرکز، ۱۳۶۱.
- روحالامینی، دکتر محمود؛ مقاله هفت در اساطیر و ادیان، نشریه چیستا، شماره۸ ، ۱۳۶۰.
- معین، دکترمحمد؛ فرهنگ فارسی، ج ۵ و ۶ چاپ چهارم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۰.
- عمید، حسن؛ فرهنگ عمید، چاپ دوازدهم، ۱۳۵۷.
- دیوان حافظ و...
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست