پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا


مروری بر ۱۱۲ سال فعالیت سینما جشن نور بر پرده نقره‌ای


مروری بر ۱۱۲ سال فعالیت سینما جشن نور بر پرده نقره‌ای
یکصد و دوازده سال از تاریخ نخستین نمایش فیلم‌های کوتاه <برادران لومیر> می‌گذرد. لویی و آگوست لومیر فرانسوی، فرزندان آنتوان لومیر موسس کارخانه ساخت شیشه عکاسی در لیون، در ابتدا زمانی که کارخانه پدر در آستانه ورشکستگی بود با اختراعاتی در زمینه تکمیل عکاسی، کارخانه را نجات داده و در سال ۱۸۹۳ موسسه آنتوان لومیر و پسران را تأسیس کردند. آگوست بر روی دوربینی کارکرد که فیلم بدون سوراخ در آن به کار برده می‌شد.
لویی نیز اختراع دوربینی را که خودش بر روی فیلم،‌سوراخ به وجود می‌آورد رها نمود و دستگاه مخصوص سوراخ کردن فیلم را عرضه نمود. سپس طی قراردادی با موسسه سلولوئید نیویورک، لویی، دستگاه سینما توگراف را اختراع و برای حرکت دادن فیلم از چنگک استفاده کرد.
برادران لومیر با اختراع دستگاهی که هم فیلمبرداری می‌کرد و هم نمایش می‌داد دست به ساخت چند فیلم کوتاه زدند و آنها را به نمایش گذاشتند. بدین‌ترتیب در ۲۸ دسامبر سال ۱۸۹۵ برادران لومیر نخستین فیلمشان را در زیرزمین کافه‌ای واقع در بلوار کاپوسی شهر پاریس به نمایش عمومی درآوردند. نمایش این تصاویر سیاه و سفید و صامت که در مجموع حدود ۱۲ دقیقه بیشتر نبود، دنیا را تکان داد.
تصاویری از میدان بل کورلیون، اسبی که در حال کشیدن ارابه‌ای به دنبال خود بود و بعد سواری‌های دیگر و در نهایت عابران یک خیابان، بخشی از تصاویر متحرکی بودند که در آن روز بر روی پرده سفید گراند کافه پاریس به حرکت درآمدند.
سپس نوبت به فروریختن یک دیوار میان موجی از گرد و خاک رسید و بعد ورود قطاری به ایستگاه، سوپ خوردن بچه‌ای در زمینه درخت‌هایی که باد تکانشان می‌داد، خروج کارگرانی از کارخانه لومیر و بالا‌خره باغبانی که خیس می‌شد.
تصویر آخر را به عنوان اولین کمدی تاریخ سینما ثبت نموده‌اند. در پایان نمایش، تماشاگران در بهت و تعجب چگونگی به حرکت درآوردن این تصاویر بودند. به خصوص هنگامی که یک قطار به سمت ایستگاه می‌رفت، تماشاگران وحشت‌زده شدند و چنین پنداشتند که قطار در حال ورود به سالن نمایش است.
بشر، برای نخستین بار موفق شده بود خود، دیگران و زندگی را به صورت طبیعی بر روی پرده ببیند. در هر حال آن روز سرآغاز تاریخ سینما محسوب می‌شد؛ بی آنکه کسی تصور نماید که گستره این تصاویر در سال‌های بعد به کجا کشیده می‌شود. تصاویری که در ابتدا حاکی از زندگی روزمره مردم بود و بعدها نمایشگر داستان‌هایی واقعی و غیر واقعی از موضوعات مختلف شد.
در آن روز برادران لومیر با نمایش تصاویر انتخابی خود، که آن را <وقایع اتفاقیه> می‌نامیدند از تماشاگران دعوت نمودند تا زاویه دیدی را اختیار کنند که آنان می‌خواستند. سینما برای تماشاگران فیلم‌های لومیرها رویایی بود که عینیت می‌یافت؛ خوابی بود که تعبیر می‌شد.
در عین حال رویا و خوابی که دیگر متعلق به فرد نبود و گروهی شده بود. تماشاگر با هنری روبه‌رو می‌شد که می‌توانست مخرب‌ترین و سازنده‌ترین تأثیرات را بگذارد. اما راز فیلم‌های آنها در چه بودکه باعث شد با فیلم‌های بقیه پیشگامان مخترع تفاوت داشته باشد تا از آنها به عنوان نخستین فیلم‌های مطرح تاریخ سینما یاد بشود و هنوز که هنوز است گیرا و تأثیرگذار باشند؟ برای کشف این راز باید به میزانسن این فیلم‌ها رجوع کنیم.
میزانسنی که نمایانگر ذات روایتی نمایشی در بطن تصاویری مستند است. مثلا‌ً ورود قطار به ایستگاه سیوتا تماشاگر را می‌ترساند؛ چون دوربین در زاویه‌ای قرار گرفته است که قطار به طرف آن و در نتیجه تماشاگر حرکت می‌کند یا درصحنه غذای بچه، نمای عمومی از پدر و مادری که به بچه‌ای سوپ می‌دهند، چون به نماهای بسته‌تر محدود نشده است، حسی از وابستگی به خانواده را منتقل می‌کند یا در خروج از کارخانه لومیر، چون افراد، آگاه به حضور دوربین فیلمبرداری هستند، طوری حرکت می‌کنند که خود را به تصویر عرضه بدارند. زاویه دوربین و محل آن نیز به ترتیبی است که این بازی را بتواند ثبت کند.
لومیرها در باغبان آب پاشی شده از این هم فراتر می‌روند.
نوعی کمدی خلق می‌کنند که پایه اغلب کمدی‌های <بزن بکوب> تاریخ سینماست: جوانی پایش را روی شیلنگآب باغبانی که مشغول آبیاری است قرار می‌دهد. باغبان به تصور این که آب قطع شده، سر شیلنگ را به طرف صورتش می‌گیرد. جوان پایش را از روی شیلنگ بر می‌دارد و باغبان خیس می‌شود.
سرانجام باغبان با آگاهی از ماجرا، جوان را تنبیه می‌کند و به سرکارش باز می‌گردد. اهمیت این فیلم نه فقط به دلیل تأثیرات کمدی لحظه‌های نخستش، بلکه به جهت انتهای آن است که فیلم از تماشاگر جلو می‌افتد.
پس از این فیلم‌ها، برادران لومیربیکار ننشستند و تا سال ۱۹۰۰ حدود شصت فیلم را کارگردانی و بیش از دو هزار فیلم تهیه کردند. فیلم‌های لومیرها در تمام جهان به نمایش در‌آمدند و فیلمبرداران آنها به همه جا سر کشیدند.
مثلا‌ً در روسیه تاجگذاری تزار نیکلا‌ی دوم را به ثبت رساندند؛ در ایتالیا قایقرانی در شهر ونیز را ضبط کردند؛ در انگلستان سیاهپوستی را در حال رقص در خیابان‌های لندن به تصویر کشیدند؛ در هندوستان مهاراجه‌ای را در قصرش به یادها سپردند و... در سال‌های بعد نیز چند دستگاه را به اختراع و ثبت رساندند.
لویی در سال ۱۹۲۰ مدیریت کارخانجات را رها کرد و در سال ۱۹۳۴ اولین فیلم‌های سه بعدی خود را ساخت که در سال ۱۹۳۶ در پاریس به نمایش درآمد.
آگوست به تحقیقات پزشکی پرداخت و چند کتاب تحقیقی نوشت. در سال‌هایی که سینمای کلا‌سیک جهان در اوج شهرت خود قرار داشت، لویی درسال ۱۹۴۸ و آگوست در سال ۱۹۵۴ در گذشتند و هنر - صنعت سینما را برای تمامی مردم جهان به یادگار گذاشتند.
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید