شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

سازمان اداری و مالی در زمان رسول خدا (ص)


سازمان اداری و مالی در زمان رسول خدا (ص)
● مقدمه
اندیشه حكومت اسلامی، طبق آیات قرآن كریم و رهنمودهای پیامبر صلی الله علیه و آله به صحابه، دلالت‏بر احساس فطری بشر در تشكیل دولت دارد . (۱) علامه طباطبایی‏قدس سره با استناد به آیه: «فاقم وجهك للدین حنیفا فطرهٔ الله التی فطرالناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلك الدین القیم و لكن اكثر الناس لا یعلمون‏» (۲) لزوم دولت اسلامی را اثبات می‏كند و در توضیح آن، یادآور می‏شود: فطری بودن نیاز به تشكیلات حكومتی، به حدی بود كه وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله پس از هجرت به مدینه، دست‏به ایجاد دولت اسلامی زد، مردم با وجود پرسش‏هایی كه در زمینه حیض و اهله و انفاق و دیگر مسائل عادی مطرح می‏كردند و از پیامبر صلی الله علیه و آله توضیح می‏خواستند، در مورد تشكیل دولت هیچگونه پرسشی مطرح نكرده و توضیحی نخواستند . حتی جریان‏های پس از رحلت آن حضرت نیز با تمامی فراز و نشیب، از همین احساس فطری سرچشمه می‏گرفت . همه به انگیزه فطرت احساس می‏كردند كه چرخ جامعه اسلامی بدون گرداننده، گردش نخواهد كرد و دین اسلام این واقعیت را، كه درجامعه اسلامی باید حكومتی وجود داشته باشد، امضای قطعی نموده است . (۳)
طبیعی است كه اسلام برای فعلیت‏بخشیدن به اهداف عالی خویش در زمینه‏های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی عبادی، نیازمند وجود دولت است .
حضرت امام خمینی‏قدس سره در كتاب ولایت فقیه خویش، وجود احكام مالی، دفاع ملی، احقاق حقوق و احكام جزایی در متن دین و شریعت را دلیل بر لزوم تشكیل حكومت دانسته، می‏نویسند:«سنت و رویه پیغمبر صلی الله علیه و آله دلیل بر لزوم تشكیل حكومت است; زیرا اولا: خود تشكیل حكومت داد ... و ثانیا: برای پس از خود به فرمان خدا تعیین حاكم كرده است . (۴) »
چنانچه تشكیل حكومت اسلامی، برای سرپرستی و اداره شؤون مسلمانان به حكم ضرورت لازم آید، قهرا نظام و تشكیلاتی باید باشد كه بر تعیین حاكم، شرایط، صلاحیت‏ها، اختیارات و اوصاف او نظارت داشته باشد و در چگونگی صدور صلاحیت‏ها و رابطه حاكم بر مردم ضوابطی باشد وگرنه هرج و مرج جای نظم و انضباط را می‏گیرد و این بر خلاف اصول اسلام و منطق است .
این نوشتار بر آن است تا حكومت اسلامی رسول الله صلی الله علیه و آله را، كه پس از هجرت در مدینه ایجاد كردند، مورد شناسایی قرار دهد و در نگرشی دقیق، سازمان اداری آن را تشریح كند .
● سازمان اداری در دوران جاهلیت
اعراب حجاز، بدوی بودند . بنابراین ذكر حكومت و سازمان اداری به معنای دقیق كلمه در مورد آنان درست نیست; زیرا بدوی بودن و نظام حكومتی دو امر متناقض‏اند . ولی شهر مكه، مدینه و طائف وضعی میانه در بداوت و حضارت (تمدن) داشتند . به عبارت بهتر، در حالتی میان زندگی شهری و قبیله‏ای به سر می‏بردند .
شهر مكه مقر قبایل قریش بود و هر قبیله‏ای محله‏ای از آن را در اختیار خود داشت و این مجاورت قبایل با یكدیگر، نوعی اتحاد و تقسیم كار در میان آنان ایجاد نموده، لیكن با این حال، همچنان علاقمند به استقلال باقیمانده بودند و از پیوستن به یكدیگر خودداری می‏كردند، به همین جهت هیچگاه به مرحله یك شهر به معنای جدید نرسید و به سلطه و نفوذ یك قدرت همگانی تن نداد .
هیچگاه دیده نشد كه شخصی به عنوان مكی معروف باشد و منسوب به مكه گردد .
ولی انتساب به قبیله بسیار معمول و متداول بود . ملیت فقط ملیت قبیله‏ای بود و افتخار، افتخار قبایلی .
● دارالندوه
قریش برای مذاكره و مشاوره در امور خصوصی و عمومی اجتماع می‏كردند و این اجتماعات رسمی در دارالندوه برگزار می‏شد . محل آن، خانه قصی بن كلاب بود كه آن را ساخت و از آن دری به جانب كعبه قرار داد . آن اولین خانه‏ای است كه در مكه ساخته شد و سپس مردم خانه‏های خود را به تبعیت از او ساختند . مورخان و سیره نویسان گفته‏اند كه وجه نامگذاری «ندوه‏» از آن‏رو است كه مشتق از ندی و نادی و منتدی است و این لغت‏به معنای مجلس است كه مردم برای مشورت در امور خیر و شر، در آنجا گردهم می‏آمدند و قریش در آنجا به حل و فصل كارها، پیوندهای زناشویی، لوای جنگ، ختنه پسرها و ... می‏پرداخت . (۵)
● پست‏های مهم اداری مكه (۶)
۱) سرانت و حجابت; یعنی دربانی و پرده داری كعبه، كه به عهده بنی عبدالدار بود و پس از آن امور مربوط به دارالندوه نیز بدان افزوده شد .
۲) سقایت و عمارت; یعنی آب دادن حجاج و حفظ و حراست آداب و تشریفات در خانه كعبه . این منصب در دست‏بنی‏هاشم بود . عمارت یا نگاهبانی مسجدالحرام، یكی از مؤسسات وابسته به سقایت‏بود تا مراقبت كنند كه كسی در آن محل مقدس یاوه سرایی و بدگویی نكند و فریاد نزند .
۳) افادت; یعنی میهمانداری و اطعام حاجیان . قریش در مواقع معین، مبلغی پول از میان خود گرد می‏آوردند و برای اطعام فقرا به متصدیان میهمانخانه می‏دادند . این منصب از آن بنی نوفل بود .
۴) ایسار; تفال و تطیر با تیرهای بی پر، در دوران جاهلیت‏بود كه اعراب از این طریق در مشكلات زندگی چاره‏جویی می‏كردند و این خود به سمتی تبدیل شد كه بنی جمح آن را بر عهده داشتند .
۵) اموال محجره; اوقافی بود كه به نام خدایان خود وقف می‏كردند . این سمت در دست‏بنی سهم بود . این پنج منصب جنبه دینی داشت . در كنار آن‏ها منصب جنگی نیز وجود داشت .
۶) اللواء; پرچمداری; پرچمی دینی بود كه در جنگ ها آن را خارج می‏ساختند و آن را عقاب می‏نامیدند . پرچم قریش به دست قصی بن كلاب بود كه به فرمان وی آن را برای جنگ آماده می‏كردند .
۷) قبه و اعنه; و آن خیمه‏ای بود كه برخی از ابزار جنگی و تجهیزات نظامی در آن نگاهداری می‏شد و مقام «اعنهٔ الخیل‏» متصدی نگهداری اسبان قریش در جنگ بود و این سمت را بنی مخزوم عهده‏دار بود .
در كتاب های عرب پنج منصب دیگر برای اعراب ذكر شده و آنها عبارتند از:
۸) قیادت; مقام راهبری قافله یا جنگجویان یا هر دو، كه ولایت آن در بنی امیه بود و در اواخر عهد جاهلی، ابوسفیان آن را به دست داشت .
۹) مشورت; عبارت بود از مشاوره در امری با متصدی این سمت، پیش از آن‏كه برای آن امر اجتماع نمایند . این منصب در ست‏بنی اسد بود .
۱۰) اشناق; مؤسسه ای كه برای حل اختلاف و رضایت‏خصم تاسیس شد و معمولا برای پرداخت دیه‏های قبایل قریش و یا دیگران بوده است و ریاست آن به دست‏بنی‏تمیم بود .
۱۱) سفارت; یعنی اعزام نمایندگان و سفیران برای انجام مذاكرات صلح و جنگ یا اظهار تفاخر قریش در برابر اقوام دیگر . این منصب را بنی عدی به دست داشت . و آخرین مسؤول آن در جاهلیت عمربن خطاب بود .
۱۲) ایلاف; به معنای تضمین راه های بازرگانی، بدون پیمان حلف است . نوعی اجازه تجارت كه قبیله قریش آن را از دولت های ایران و روم و از حكام حبشه و یمن در اختیار داشت و كسانی كه این مقام ممتاز را برای قریش كسب كردند، هاشم، مطلب، عبد شمس و نوفل فرزندان عبد مناف بودند .
۱۳) قضا; نظام اداری مكه بر روی سه محور دینی، نظامی، اقتصادی می‏چرخید . لذا جای مؤسسه قضایی یا قضاوت خالی بود . برخی سران عشایر قریش بر آن شدند . تا این خلا را برطرف كنند و در این راستا حلف الفضول را میان خود بستند . اساس آن پیمان دفاع از حقوق افتادگان بود و بنیانگذاران آن، همه نام فضل داشتند و پیامبر خدا در این پیمان، كه حقوق مظلومان را بیمه می‏كرد، شركت فرمود . (۷)
پیامبر صلی الله علیه و آله همه این مناصب، جز حجابت و سقایت را لغو و باطل اعلام كرد .● ویژگی‏های اجتماعی مكه در آغاز بعثت
ساختار اداری مكه متاثر از سه ویژگی اجتماعی بود، كه شهر مدینه آن سه ویژگی را نداشت و آنها عبارت بودند از:
الف) اكثریت‏شهروندان مكه را قریش و عشایر و تیره‏های آن تشكیل می‏داد، احتمالا افرادی از قبایل دیگر بوده‏اند اما در اقلیت قرار داشته‏اند . یكدست‏بودن شهروندان در مكه، این شهر را از خونریزی و عداوت‏های حاد سیاسی بدور می‏داشت . جنگ و خونریزی عمده‏ای میان قریش در تاریخ ثبت نشده است .
ب) خصوصیت دیگر مكه در رنگ و طبع بازرگانی آن بود، بازرگانان قریش با عشایر قریش و كشورهای خارج روابط بازرگانی داشتند . تنظیم دقیق حركت كاروان‏های بازرگانی از اهمیت ویژه‏ای برخوردار بود و مستلزم آن بود كه روابط با قبایل سر راه‏های قافله‏ها و كشورهای مقصد به دقت‏بررسی شود .
ج) به دلیل وجود كعبه، این شهر به عنوان جایگاه عبادت و انجام مراسم حج، برای اعراب تقدس داشت و از نظر درآمد توریست و بازرگانی، منبع درآمد سرشاری برای قریش بود .
این ویژگی‏های سه‏گانه موجب شد كه این شهر از یك نظام اداری و مركز قدرت برخوردار باشد و پیامبر در مكه مردم را به دینی جدید دعوت می‏كرد و عقول را از خرافات آزاد می‏نمود . او به بركت این دین توانست گروهی از مردم را پیرامون خود جمع كند و از این گروه، سازمانی واحد مبتنی بر تعلقات و تمایلات روحی واحد تشكیل گردید .
● وضعیت دولت اسلامی و سازمان‏های مربوط به آن، در مدینه
اوضاع یثرب در آستانه هجرت پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله
چون ساكنان شهر یثرب (عرب و یهود) قبل از اسلام فاقد پیكره اجتماعی متكامل بودند، هیچ گونه اقتدار سیاسی فراگیر و یا نظام اداری جامع در آن پدید نیامد و مؤسسه و سازمانی كه بتواند واحدهای متفرق را در یك زنجیره مصالح مشترك و حیاتی پیوند دهد وجود نداشت . اما پس از آمدن اسلام به مدینه و اندكی پیش از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله تكوین نظام اداری در این شهر آغاز شد .
ممكن است‏شالوده و زیر بنای نظام اداری شهر یثرب با انتخاب نقبای دوازده گانه، از میان بیش از ۷۰ نفر توسط اوس و خزرج كه به تقاضای پیامبر بود، گذاشته شده باشد . در دومین بیعت عقبه، (۸) سه نفر از اوسیان و نه نفر از خزرجیان با پیامبر خدا بر اسلام و طاعت و جهاد بیعت كردند . وظیفه و مسؤولیت نقبا، مسؤولیت اداری، سیاسی، فرهنگی و تبلیغ و نشر اسلام در یثرب و زمینه سازی برای مهاجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان بود .
● نقش هجرت در استقرار حكومت
هجرت مرحله‏ای بزرگ در زندگی اسلام است و از دیدگاه ما در باب تاریخ حكومت اسلامی، قطعا مهمترین مرحله پیدایش حكومت اسلامی است . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نتیجه زیستن در جو سیاسی و اداری شهر مكه، از درایت و خبرگی لازم برخوردار بود . آن حضرت در آغاز هجرت، به چند جهت‏باید با دشواری های فراوان در تاسیس نظام اداری شهر مقابله كند .
▪ نخست: شهر یثرب به لحاظ ناهمگونی میان شهروندان از هرگونه نظام اداری كامل و مناسب تهی بود و اصولا افراد و اجتماع یثرب فرهنگ نظم اجتماعی و اداری نداشتند .
▪ دوم: رابطه میان قبیله اوس و خزرج و رابطه همه آنها با یهودیان بر پایه جنگ و خونریزی بود و لذا امنیت‏شهر همیشه نگران كننده می‏نمود و مردم را بر آن داشت تا خانه‏های خود را در مجتمعات مسكونی، جدا از هم، به شكل پادگان های نظامی بنا كنند .
▪ سوم: سه گروه كه دشمن اسلام بودند، از ساكنان شهر به شمار می‏آمدند:
۱) اعراب (به استثنای اوس و خزرج)، مانند خطمه، بنو واقف، بنو سلیم كه در سال اول هجرت اسلام نیاوردند و اسلام بسیاری از ایشان تا سال چهارم هجرت به تاخیر افتاد . (۹)
۲) منافقین، گروهی كه عمل به شعائر اسلامی می‏كردند ولی با طرح سیاسی اسلام و تشكیل حكومت اسلامی با ریاست پیامبر صلی الله علیه و آله مخالف بودند .
۳) یهودیان، كه نمونه عینی مخالفین فرهنگی، سیاسی، اجتماعی با اسلام، به اعتبار آیین و دولت و نظام سیاسی - اجتماعی بر مبنای اسلامی به حساب می‏آمدند .
این دشواری سه بعدی، در راه تلاش پیامبر صلی الله علیه و آله برای سازماندهی نخستین جامعه اسلامی، بسیار مهم و حساس بود .
● پیمان برادری، نخستین قانون دولت اسلامی
یكی از مهمترین تدبیرهای پیامبر برای رفع مشكلات و موانع موجود و تكوین سازمان جامعه جدید، عقد برادری و اخوت میان مهاجر و انصار بود . این پیمان نامه در واقع قانون مختصری بود كه وظایف اولیه مدنی افراد را به عنوان شهروندهایی كه باید همكاری متقابل با یكدیگر داشته باشند، بیان می‏كرد . پیامبر با این پیمان، آزادی دینی یهود را تضمین كرد و میان مسلمانان و یهود اتحاد برقرار ساخت . بدین ترتیب قدرت و سلطه‏ای عمومی ایجاد كرد كه تا پیش از آن اعراب با آن آشنا نبودند . پیمان نامه چنین آغاز می‏شود:
«بسم الله الرحمن الرحیم، هذا كتاب من محمد النبی بین المؤمنین و المسلمین و من قریش و الیثرب و من تبعهم فلحق بهم و جاهد معهم انهم امهٔ واحدهٔ ...» (۱۰)
پیامبر صلی الله علیه و آله با اجرای برنامه پیمان برادری و سازمان دادن به این امر مهم، به قصد بنای جامعه سیاسی دولت اسلامی، گام پیشرفته‏تری برداشت .
● مراحل تاسیس سازمان اداری پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در مدینه
▪ مرحله اول، از آغاز هجرت تا سال چهارم (جنگ خندق) بود . در این مرحله اداره امور شهر مدینه و همه مسؤولیت‏ها زیر نظر شخص پیامبر بود و جز اذان و كتابت وحی را به هیچ كس واگذار ننمود مگر زمانی كه به سفر و یا جنگ می‏رفت . بدلیل هجوم مهاجرین مكه و مهاجرت برخی از افراد قبایل عرب، جمعیت این شهر زیاد شد و در نتیجه مشكلات مسكن و اقتصادی ظاهر گشت .
▪ مرحله دوم، بعد از جنگ خندق تا سال نهم هجری (فتح مكه) است . در این مرحله اقبال عشایر عرب به آیین اسلام افزون شد و تب مهاجرت به شهر مدینه فرو نشست . بسیاری از سران عشایر جدیدالاسلام از سوی پیامبر نزد قبایلشان باز می‏گشتند و به حل و فصل مشكلات روزانه مردم می‏پرداختند . نمایندگان پیامبر مسؤولیتی شبیه به مسؤولیت قضایی داشتند .
▪ مرحله سوم، پس از فتح مكه تا رحلت‏حضرت رسول صلی الله علیه و آله كه در آن متصرفات حكومت اسلامی توسعه یافت و تمام شبه جزیره عربستان و عمده شهرهای آباد جز و منطقه جغرافیایی اسلام درآمد و در نتیجه در سازمان اداره اسلامی نیز تحولات كیفی و كمی صورت گرفت .● مساجد، مقر حكومت و اداره
یگانه مقر عمومی دولت اسلامی مسجد بود . در هیچ ماخذ تاریخی نیامده است كه پیامبر صلی الله علیه و آله در سال های اقامت در مدینه، امور حكومتی و اداری را در جایی جز مسجد انجام داده است . نخستین مسجدی كه در اسلام بنا شد مسجد قبا بود . به استثنای مسجدالنبی، نه مسجد در مدینه در دوران حیات رسول الله صلی الله علیه و آله ساخته شد . همه آن مساجد مركز عبادت، آموزش و انجام امور مملكتی و اداری و غیره بود . از میان این مسجدها مسجد النبی در مدینه مقر مركزی حكومت اسلامی شد و در آن‏جا پیامبر نمایندگان را به حضور می‏پذیرفت و سفیران را از سوی خود به ماموریت‏های اداری و سیاسی و دیپلماسی و نظامی روانه می‏ساخت . (۱۱)
● مؤسسات و سازمان‏های اداری در مدینه (۱۲)
▪ مؤسسه آموزش و تبلیغ احكام
الف) آموزش همگانی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آموزش همگانی را در اولویت امور قرار داده بود و نه تنها نسبت‏به آموزش معارف دین توجه داشت، بلكه به آموزش خواندن و نوشتن به صحابه امی در مدینه عنایتی خاص داشت . پیامبر خدا شرط آزادی هر یك از اسیران بدر را، كه خواندن و نوشتن می‏دانستند، تعلیم ده تن از صحابه و فرزندان آنان قرار داد . وی به زید بن ثابت دستور داد سرپرستی امور ترجمه و پاسخ نامه‏ها را به عهده‏بگیرد و در این راستا زبان سریانی را بیاموزد . پیامبر صلی الله علیه و آله راجع به تعلیم حرفه و فن نیز، كه در احتكار یهودیان بود، اهتمام می‏ورزید . در جای جای سنت‏شریف، پدران و مادران را به آموزش نوشتن، شنا و تیراندازی فرزندان تشویق كرده است . نتیجه آنكه پیامبر دارای سیاست آموزشی ویژه بوده و به آموزش همگانی اهتمام خاص داشته داشت .
ب) معارف دینی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله تعلیم و تعلم مسائل مذهبی را وظیفه‏ای عمومی اعلام كرد و همه افراد با سواد را به این كار موظف ساخت . ایشان برای آموزش قرآن از بعضی اصحاب در شهر مدینه كمك می‏گرفت . ظاهرا تعلیم قرآن در اوقات معین، در خانه یكی از مسلمانان انجام می‏شد و تعدادی برای این كار گرد هم می‏آمدند . برخی احتمال داده‏اند كه پیامبر صلی الله علیه و آله خانه مخصوصی را برای تعلیم قرآن آماده كرده بود . (۱۴) اعزام معلمان به سوی قبایل، به دو صورت انجام می‏گرفته است، در بعضی حالات بنا به درخواست نمایندگان قبایل و در دیگر احوال با پیش دستی پیامبر بوده است .
ج) كاتبان
گروهی از كاتبان، پیامبر را در انجام كارها یاری می‏دادند . از این افراد چهار تن اختصاص به نوشتن وحی داشتند; (علی ابن ابی‏طالب، عثمان بن عفان، ابی بن كعب، زید بن ثابت) . دو تن، در امور زندگی به آن حضرت مدد می‏رساندند; (خالدبن سعید بن العاص، معاویهٔ بن ابی سفیان) . دو تن، آن چه را میان مردم پیش می‏آمد می‏نوشتند; (مغیرهٔ بن شعبه، حصین بن نمیر) و دو تن مطالب مربوط به قبایل و مسائل مربوط به آنها را برای مردم می‏نگاشتند; (عبدالله بن ارقم بن یغوث، علاء بن عقبه) . همچنین زید بن ثابت نامه‏هایی را كه به عنوان پادشاهان بود می‏نوشت . (۱۵)
▪ سازمان مالیات و دارایی
ویل دورانت در كتاب تاریخ تمدن در باره وضعیت ثروت و میزان آن در عربستان، در آستانه تشكیل دولت اسلامی می‏نویسد: كشور عربستان، كه سه چهارم (۳۴) آن بی آب وعلف بود، عرصه زندگی قبایلی بدوی به شمار می‏آمد كه همه ثروت آنان، برای تزیین بنایی چون كلیسای سانتاسوفیا بسنده نمود . (۱۶)
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در چنین وضعیتی حكومت اسلامی را در مدینه پی ریزی كرد .
● سیاست‏های مالی پیامبر صلی الله علیه و آله
در دوران ابتدای ظهور اسلام در مكه، جامعه مسلمانان بسیار كوچك بود و نیازی به دریافت مالیات وجود نداشت . پس از فتح مكه موقعیت دولت اسلامی تثبیت‏شد . پیامبر ماموران مالیاتی را برای دریافت زكات به كلیه قبایل عرب، به استثنای یك یا دو مورد، اعزام كرد . تا مطالبات را دریافت كنند . با این‏كه دریافت مالیات زمین در زمان حیات پیامبر آغاز شده بود، اما مبلغ آن بسیار كم بود و فقط به دو صورت تسهیم محصولاتی زراعی از یك قبیله یهود دریافت گردید . جمع آوری جزیه نیز در زمان پیامبر آغاز شد . با این‏حال، این مالیات از نظر مبلغ، زمان و نحوه دریافت قاعده‏مند نشده و با شیوه‏ای ساده و در مقیاس كوچك بود . با وجود سادگی ساختار مالی، نكته دارای اهمیت، تاكید زیاد به پولی كردن اقتصاد بود . معاملات تجاری اعراب قبل از اسلام با استفاده از سكه‏های سایر ملت ها انجام می‏شد كه بیشتر دینارهای روم شرقی و درهم‏های ایرانی بود . اعراب دارای شیوه توزین پولی خاص خود بودند و این سكه‏ها را با توجه به روش خود وزن می‏كردند و محاسبات ارزش پول را انجام می‏دادند . بدین معنا كه گویا آنها سكه نیستند . اوزان طلا و نقره به ترتیب درهم و دینار «مثقال‏» نامیده می‏شدند . وزن هفت دینار، برابر ده درهم بود . وزن هر دینار برابر ۷۲ دانه جو و با اندازه مشخص بود . از آنجا كه این روش پولی برای جمع كردن زكات مشكلی ایجاد نمی‏كرد، مورد تصویب پیامبر قرار گرفت . خلفای بعدی سعی كردند واحد پولی دقیق‏تری ایجاد كنند . (۱۷)
● منابع مالی و روش جمع آوری و توزیع آنها در صدر اسلام
الف) خمس غنایم
نخستین درآمد مالی كه به امر خداوند عمل گردید، خمس غنایم بود، سپس جزیه و خراج و آخرین آن زكات بود كه از منابع دیگر، ثبات بیشتری داشت . پیامبر صلی الله علیه و آله برای اداره درآمدها، اداره مالی تاسیس كرد . اعضای این اداره را كارگزاران و عمال زكات و نگهبانان و كتاب (حسابداران) و همه كسانی كه وجود آنها برای اداره امور مالی، لازم بود تشكیل می‏داد . اداره دارایی گام به گام بر حسب رشد و تنوع درآمدهای حكومت اسلامی و مصارف آن، گسترش یافت .
نخستین اقدام پیامبر صلی الله علیه و آله در باره اولین غنیمت جنگی مسلمانان در بدر، تعیین عبدالله بن كعب برای گردآوردن و حفظ و ضبط اموال در مكان خاص و جلوگیری از پخش آن به‏دست مجاهدان بود و سپس توزیع غنایم میان مجاهدان به‏وسیله پیامبر انجام می‏شد . (۱۸)
روایت است كه پیامبر معیقب بن ابی فاطمه را رییس مركزی ثبت غنایم در دفاتر ویژه كرد . (۱۹) افرادی را نیز مسؤول اخماس غنایم كرد; زیرا خمس باید در بیت المال محفوظ و نگهداری می‏شد و در موارد نیاز، دولت آن را انفاق می‏نمود و نام عبدالله بن كعب و محیمهٔ بن جزء را در میان این افراد ذكر كرده‏اند . در آیه ۴۱ سوره انفال نحوه توزیع غنایم تصریح گردیده است; «و اعلموا انما غنمتم من شی‏ء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتمی و المساكین و ابن السبیل ان كنتم امنتم بالله و ما انزلنا علی عبدنا یوم الفرقان یوم التقی الجمعان و الله علی كل شی‏ء قدیر .»
«ای مؤمنان بدانید كه هر چیزی را به غنیمت گرفتید (زیاد یا كم) خمس آن خاص خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان است‏به آنها بدهید، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود (محمد ص) در روز فرقان و روزیكه دو سپاه اسلام و كفر، در جنگ بدر روبرو شدند نازل فرمود ایمان آورده‏اید و بدانید كه خدا بر هر چیزی تواناست .»
ب) جزیه (مالیات سرانه)
جزیه، مالیاتی است كه در قرآن به صراحت از آن، سخن به میان آمده است; «قاتلوا الذین لا یؤمنون بالله و لا بالیوم الآخر و لا یحرمون ما حرم الله و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الكتاب حتی یعطوا الجزیهٔ عن ید و هم صاغرون .» (۲۰)
ای اهل ایمان، با هر كه از اهل كتاب كه ایمان به خدا و روز قیامت نیاورده است و آنچه (خدا و رسول حرام كرده حرام نمی‏دانند و به دین حق و آیین اسلام نمی‏گروند، كارزار كنید تا آنگاه كه با ذلت و تواضع به اسلام جزیه دهند .»
جزیه تنها بر مردان بالغ، كه از لحاظ مالی توانایی پرداخت داشتند، تعلق می‏گرفت . میزان این مالیات به تناسب توانایی افراد، متفاوت بود و در قرآن نرخی برای آن ذكر نشده است . این مالیات مخصوص غیر مسلمانان بود و معادل زكاتی بود كه فقط از مسلمانان گرفته می‏شد .
ج) خراج (مالیات بر زمین)
پیامبر صلی الله علیه و آله برای خراج كه نوعی مالیات بر زمین بود، سوادبن غزیه انصاری را عامل خراج خیبر كرد . هنگام تعیین خراج، ارزیابی كننده باید عناصر زیر را در نظر می‏گرفت: كیفیت زمین، نوع محصول برداشت‏شده و نوع آبیاری . برابر نظریه ماوردی، وقتی در مورد مبلغ خراج، بر اساس عوامل فوق; یعنی سازگاری با شرایط زمین تصمیم‏گیری شد، بهترین شیوه رداخت‏خراج یكی از راه‏های زیر است: مالیات زمین، مكان كشت‏شده، تسهیم در محصول . (۲۱)د) زكات (مالیات صدقه)
زكات و اخذ آن با این آیه شریفه تشریع می‏شود: «خذ من اموالهم صدقهٔ تطهرهم و تزكیهم ...» (۲۱)
«ای رسول، تو از مؤمنان صدقات را دریافت كن تا بدان صفات، نفوس آنان را (از پلیدی و حب دنیا) پاك و پاكیزه سازی و آنها را به دعای خیر یاد كن كه دعای تو موجب تسلی خاطر آنان شود كه خدا (به دعای مخلصان) شنوا و (به مصالح مؤمنان) داناست .»
پس از تشریع زكات، اداره مالی از جهت نظم و توزیع مسؤولیت‏ها، به سطح پیشرفته‏ای ارتقا یافت; مانند عمال صدقات، مصدقین، جابیان كه وظیفه ایشان گردآوری زكات از مالكین بود . الخارصون، المخنون كه مقدار و اندازه آن را تخمین می‏زدند و كتاب و محررین اموال صدقه و ... (۲۲)
در حقیقت زكات مالیاتی است كه فقط بر روی ثروتی كه از سرمایه گذاری و رشد سرمایه حاصل شده است وضع می‏شود . بنابراین، ثروت و دارایی‏هایی كه برای نیل به هدف‏های مختلف; از جمله مصارف شخصی مورد استفاده قرار می‏گیرند، مشمول پرداخت این مالیات نمی‏شوند . نكته دوم در باب زكات این‏كه پیامبر نصاب زكات را با توجه به تعداد حیوانات تعیین كرد، نه بر اساس ارزش پولی آنها و وقتی به این نرخ ها بر حسب تعداد حیوانات توجه شود، ملاحظه می‏گردد كه بسیار نظام گرا هستند . نكته سوم، از آنجا كه زكات بر ارزش خالص افراد (ثروت خالص) در آخر سال وضع گردیده است، بنابراین این نوع مالیات از كالاهایی كه در مبادلات تجاری شركت دارند، گرفته نمی‏شود . این امر موجب می‏شود كه هزینه‏های معاملاتی را كاهش و گردش ثروت را تشویق نماید .
زكات مواد معدنی زیر زمینی نیز تحت عنوان ریكارز شناخته شده است كه در صدر اسلام از اهمیت زیادی برخوردار نبوده است .
▪ سازمان بازرگانی و اقتصادی
در زمینه مدیریت اسلامی در امور اقتصادی در عهد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، اصول مبتنی بر احترام مالكیت‏خصوصی مشروع، بازار آزاد، آزادی تولید، آزادی عقد قرار داد، التزام به تعهدات و قراردادها و عقود و حرمت كار بدون اجر و بیكاری مقرر بود . مالكیت ملی زمین، آب، چراگاه، جنگل، معدن، دریا و ... در اختیار سلطه عالیه مركزی و شخص پیامبر بود . با این همه پیامبر فعالیت‏های اقتصادی را بدون كنترل و مراقبت رها نكرد مدیریت اسلامی در دو بعد از ابعاد اقتصادی دخالت می‏كرد:
۱) مراقبت و كنترل بازار
بازار زیر نظر دولت‏بوده است تا مبادا در معاملات از التزام به حدود شرع تخلف ورزد و در صورت لزوم مخالفین را ا ز ظلم باز می‏داشت و در بعضی حالات تنبیه می‏كرد . چه بسا این اقدام اداری در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله در زمان‏های بعد پایه و اساس حسبه بوده باشد كه یكی از شاخه‏های مهم حكومت اسلامی در كنترل و مراقبت از امور بازرگانی بود .
۲) پیش‏گیری از احتكار
رشد جمعیت‏به سبب مهاجرت و مركزیت‏شهر مدینه، رو به افزایش نهاد و كار به سوء استفاده تجاری از غله و مواد روغنی و خرما و غیره انجامید و كمبود مواد غذایی در بازار، بازرگانان را به احتكار آن مواد و فروش آن با قیمت‏های زیاد واداشت . هر محتكری كه از عرضه كالاهای خود و فروش آن با قیمت مناسب و سودآور كه متناسب با قدرت خرید مصرف كننده باشد، امتناع می‏ورزید، به دستور پیامبر تحت پیگرد قرار می‏گرفت . در عهدنامه امام علی بن ابی‏طالب علیه السلام به مالك اشتر (حاكم مصر) آمده است: «... از احتكار جلوگیری كن كه پیامبر صلی الله علیه و آله آن را منع كرد .» (۲۳) ظاهرا مدیریت و كنترل بر بازار سودمند بوده است; زیرا در سیره نبوی و در حدیث چیزی كه از بحران و كمبود معیشت و اقتصاد خبر دهد، نیامده است .
▪ اداره روابط خارجی (بین‏الملل)
آغاز فعالیت در زمینه روابط بین‏المللی، اول محرم سال هفتم هجری بوده است; یعنی پس از صلح نامه حدیبیه و فراهم گشتن امكانات نشر دعوت اسلام در شبه جزیره عرب، اطراف و خارج آن، در بیزانس، ایران، مصر، حبشه، بحرین، یمن، غسان و میان دیگر سران قبایل عرب بود . اداره رسایل و ترجمه از چند نفر از صحابیان تشكیل شده بود كه بارزترین آنها عبارت بودند از: زیدبن ثابت (ترجمه از عربی به سریانی و به عكس) عبدالله بن ارقم، سرجیل بن حسنه، حنظلهٔ بن ربیع، حنظلهٔ بن صیفی و علی بن ابی‏طالب علیه السلام از اركان و رؤسای كاتبان پیامبر بوده است . مجموعه اسناد سیاسی و اداری كه صدور آن‏ها از پیامبر وایت‏شده، بالغ بر ۲۴۶فقره است كه شامل: نامه، عهدنامه، صلح نامه، امان نامه، دعوت نامه به قیاصره و پادشاهان و امیران و سران قبایل می‏باشد پس از این‏كه به پیامبر صلی الله علیه و آله اطلاع دادند پادشاهان و امیران نامه‏های غیر ممهور را دریافت نمی‏كنند . مهری تهیه كردند و در سیره آمده است كه مهردار پیامبر حنظلهٔ بن صیفی بوده است .
پیامبر در مدینه دارالضیافه‏ای ترتیب داد تا وفود و هیات‏هایی كه برای دیدار آن حضرت و تشرف به اسلام و یا مقاصد دیگر به مدینه وارد می‏شدند، از آنها پذیرایی شود و آن را دارالضیفان و الدار الكبری نیز می‏خواندند . در آغاز خانه حمید بن عبدالرحمن بن عوف بود . سپس درخانه رمله دختر حارث النجاریه استقرار یافت . در دارالضیافه ناهار و شام فراهم می‏كردند و بلال بن ریاح مسؤول غذای آنان بود . قبل از تهیه دارالضیافه برای پذیرایی از میهمانان از خانه‏های مرفه انصار و مهاجرین استفاده می‏شده است .
● دستگاه قضایی
بارزترین و مهمترین مؤسسه در دولت اسلامی بعد از ریاست دولت، نهاد قضایی است . رسول خدا نخستین قاضی در حكومت اسلامی بود، چه در مدینه و چه در خارج آن و با حضور او هیچ كس این ولایت را عهده دار نشد . در زمینه استنابت در قضا و اجرای حدود در تاریخ ثبت نشده است كه پیامبر صلی الله علیه و آله مسؤولیت قضا در خارج مدینه را به احدی جز علی علیه السلام سپرده باشد . (۲۴)
در خصوص سیره و تاریخ آورده‏اند كه پیامبر برای جماعات نو مسلمان، یك نفر یا بیشتر از علمای صحابه را برای تعلیم قرآن و احكام اسلام می‏فرستادند . احتمال می‏رود كه این افراد در كنار وظایف آموزشی به حل و فصل و قضاوت در مرافعات و منازعات ساده می‏پرداخته‏اند و در دعاوی مهم در مدینه به پیامبر رجوع می‏كرده‏اند و اصولا نمایندگان پیامبر اختیار قضاوت در مسایل عمده را نداشتند .
سازمان قضایی اسلام در مدینه و سایر بلاد اسلامی همزمان با تشكیل حكومت اسلامی به ریاست عالیه پیامبر تشكیل شد و متناسب با نیاز جامعه اسلامی و بر حسب امكانات و وجود نیروی انسانی صلاحیت دار برای تصدی در داخل و خارج مدینه به تدریج رشد یافت .
برای نخستین بار توسط پیامبر، مسؤولیت مدنی در جرم و كیفر در میان اعراب مطرح شد . در عهد جاهلیت اگر كسی جرمی مرتكب می‏شد، مسؤولیت آن جرم تمام عشیره و احیانا قبیله را فرا می‏گرفت . اسلام با اعلان اصل «لاتزر وازرهٔ وزر اخری‏» كه در حقوق جزایی امروز، مسؤولیت مدنی خوانده می‏شود، آن ارزش جامعه را محكوم كرد .
● فرماندهی نظامی و لشكری
تشكیلات ارتش در نظام اسلام، جزو سازمان های دولتی نبوده بلكه سازمانی وابسته به امت‏بوده است و جنگ مجاهدان را به حساب جنگ دولتی و دفاع از دولت نباید گذاشت، بلكه جنگ، جنگ‏امت و دفاع امت‏بوده است . مؤید این گفته، آیات صریح قرآن است كه جنگ برای دفاع از امت مسلمان است ضمن آنكه غنایم جنگ و اراضی مفتوحه متعلق به امت می‏باشد .
هزینه جهاد به عهده خود مسلمانان بوده و آنان بعنوان افراد ارتش حقوق دریافت نمی‏كردند . تمام دست آوردهای عظیم نظامی پیامبر در مدتی نسبتا كوتاه و در وضعیتی دشوار، بر اساس سازمان دقیق و بسیار گسترده بوده است . برای اهداف نظامی، پیامبر همواره خواهان آمار دقیق مردان مسلمان بود و برای آمار مسلمانان مرد، دفتر و سجل‏های مدون بوده است . مسؤول این سجلات حذیفهٔ بن یمان بود، كه او را صاحب سر رسول‏الله نامیده‏اند . (۲۵)
در زمینه تملك جنگ‏افزار نظامی، پیامبر تدبیری اندیشید كه سلاح، اسب و سایر تجهیزات نظامی، در ملك عموم امت‏باشد و برای آنها قرق معین كرد . و به طور منظم و در آمادگی برای جنگ از مردان نامزد برای شركت در لشكر بازدید می‏كرد تا آن‏جا كه مساله تمرین با سلاح و فنون جنگ، جز و فرهنگ عامه جامعه آن روز بود . پیامبر مسلمانان را به یادگیری صنایع نظامی تشویق می‏كرد و جاسوسی نظامی را بعنوان برتری تاكتیكی در جنگ علیه دشمن در برنامه ریزی خود داشت . در تنظیم لشكر، شیوه متعارف در آن عصر را بكار برد و لشكر را به پنج گروه: قلب، میمنه، میسره، مقدمه و ساقه تقسیم كرد . پیامبر صلی الله علیه و آله به جای روش‏های معمول كر و فر، روش (زحف) یا پیشروی آهسته را جایگزین كرد و در اداره لشكر، به والیان شهرها اختیارات نظامی داد .
تضمین امنیت دولت در شهرها و جلوگیری از تاخت و تاز دشمن خارجی و گردآوری جنگجو از محل ماموریت‏خویش در جنب مسؤولیت‏های اداری والیان قرار داشت .● نتیجه گیری
حكومت اسلامی مبتنی بر مشروعیت‏سلطه حاكم از ناحیه حق تعالی است و پیامبر صلی الله علیه و آله بعنوان قائد و حاكم از روز آغازین به قصد بنای اجتماع سیاسی و دولت، چهارچوب كلی مسؤولیت‏خود را بعنوان رهبر و حاكم امت و دولت و بر اساس نبوت و رسالتی كه داشت پی‏ریزی كرد . نتیجه این شد كه آن حضرت پس از هجرت به مدینه، بلافاصله تشكیل دولت داده و خود شخصا به رتق و فتق امور پرداختند . تشكیل سازمان‏های متعدد از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله نشان دهنده این است كه اسلام علاوه بر حكومت، سازمان هم دارد و این سازمان به حكم تاسی بر پیامبر قابل اقتباس است و نوع اقتباس هم بدین‏گونه است كه معیارهای برگرفته شده از این سازمان قابل پی‏گیری در هر حكومت اسلامی در هر عصر است .
مهم‏ترین دستاورد سازمان و دولت اسلامی پیامبر صلی الله علیه و آله ارائه این اصل می‏باشد كه تشكیل حكومت اسلامی و حفظ آن در صورت وجود شرایط و رفع موانع، از اهم واجبات الهی، بلكه مقدم‏ترین فریضه دینی است و این خود خط بطلانی است‏بر اندیشه جدایی دین از سیاست در طول تاریخ و ما امروز مفتخریم كه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تاسیس جمهوری اسلامی بر مبنای ولایت عامه فقیه، طرح فرضی حكومت در اسلام را از مرحله اندیشه به عرصه عمل درآورده است .
فهرست منابع و ماخذ
قرآن كریم، ترجمه الهی قمشه‏ای، (تهران انتشارات خورشید، ۱۳۷۰)
خمینی، روح الله الموسوی‏قدس سره، «ولایت فقیه‏» ، (تهران، انتشارات امیركبیر، چاپ اول، ۱۳۶۱) .
عمید زنجانی (آیهٔ‏الله)، «فقه اسلامی‏» (تهران، انتشارات امیركبیر، ۱۳۶۲)
مكارم شیرازی، ناصر، (آیهٔ‏الله)، «مدیریت و فرماندهی در اسلام‏» (قم: انتشارات هدف، بهار۱۳۶۹) .
ابن ابی الحدید، «شرح نهج البلاغه‏» ، ترجمه محمد ابوالفضل ابراهیم، (تهران: ۱۳۰۳) .
محمد بن منبع لزهری، «طبقات ابن سعد» ، ترجمه محمود مهدوی دامغانی (تهران: ۱۳۶۹) .
شمس الدین، محمد مهدی، «نظام حكومت و مدیریت در اسلام‏» ، ترجمه دكتر سید مرتضی آیهٔ‏الله زاده شیرازی، (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، پاییز ۱۳۷۵)
استاد بیات، «جزوه درسی تشكیلات اسلامی‏» ، دانشكده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران .
احمد بن یحیی البلاذری، «فتوح البلدان‏» ، ترجمه دكتر آذرنوش (تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ، ۱۳۴۹)
سلیم رشید و احمد اوران، «سیاست مالی در صدر اسلام‏» ، ترجمه دكتر احمد مجتهد، مجله اقتصاد (تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، شماره ۶ بهار ۱۳۷۶) .
جریر طبری، ابوجعفر، «تاریخ طبری‏» ، ترجمه ابوالقاسم پاینده‏» (تهران: انتشارات بنیاد فرهنگ، ۱۳۵۳)
ابو زید خلدون، «تاریخ ابن خلدون‏» ، ترجمه پروین گنابادی، (تهران: انتشارات علمی فرهنگی، چاپ پنجم، ۱۳۶۶)
ویل دورانت، «تاریخ تمدن‏» ، (تهران: انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ۱۳۶۵)
شیخ عبدالحی كتانی، «التراتیب الاداریه‏» ، (بیروت: نشر دارالكتاب العربی)
طباطبایی، محیط، «تطور حكومت در اسلام‏» ، (تهران: انتشارات بعثت، ۱۳۶۷) .
شریف قرشی، باقر، «نظام حكومتی و اداری در اسلام‏» ، ترجمه عباسعلی سلطانی، (تهران: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۶۹)
طباطبایی، سید محمد حسین (آیهٔ‏الله)، تفسیر «المیزان‏» ، (قم: انتشارات جامعه مدرسین)
نبوی، محمد حسن، «مدیریت اسلامی‏» ، (تهران: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، تابستان ۱۳۷۶) .

توضیح بعضی از كلمات
▪ سدنت‏سدن - یسدن سدنا سدانهٔ خدمت در خانه كعبه یا بتخانه‏ای را عهده دار شد . دربانی و پرده داری خانه كعبه
معجم الوسیط ۴۲۴/فرهنگ لاروس، ص‏۱۱۹۰/المنجمد فی اللغه ۳۲۷ .
حجابت دربانی، پرده داری، شغل دربانی .
حجب حجبا و حجابا مانع داخل شدنش گردید .
المنجد ۱۱۸/فرهنگ لاروس ۸۰۷/معجم الوسیط ۱۵۶
▪ سقایت محل آب دادن - ظرف آبخوری، از افتخارات قریش بود، حرفه و پیشه آب دادن به حاجیان . سقاخانه - آبشخور - حرفه ساقی - ساقی گری شراب و جام شراب - مزد ساقی و سقا - آب‏خوری - هر شراب نوشیدنی .
فرهنگ لاروس، ج‏۲، ص‏۱۱۹۶ .
عمارت عمورا، عمارهٔ عمرانا ملازم خانه خود شد و از آن بیرون نیامد، آن چیز را مادام العمر برای او قرار داد . سالیان درازی است .
خدای خود را بندگی كرد یا نماز و روزه بجای آورد، مال بسیار فراوان شد، هر چیزی كه روی سر باشد شامل عمامه - كلاه و مانند آن
المنجد ۵۲۹/فرهنگ لاروس، ج‏۲، ص‏۱۴۸۷/معجم الوسیط، ج‏۲، ص‏۶۲۷ .
▪ رفادت رفدا، رفادهٔ نگهداری كردن، زین یا پالان حیوان - پارچه یا كهنه‏ای كه روی زخم قرار داده می‏شود . آنچه كه قریش از زمان جاهلیت از اموالشان كنار گذاشته در هنگام حج غذا و نوشیدنی برای حاجیان فقیر می‏خریدند . به او اعطا كرد . او را كمك و یاری كرد .
فرهنگ لاروس ۱۰۷۹/المنجم الوسیط، ج‏۱، ص‏۳۵۹/المنجد فی اللغهه ۲۷۰ .
▪ یسار ایسر، ایسار توانگر و بی نیاز شد، آن مرد در طلب و درخواست كردن سختی نكرد، قمار كرد، آبستن به آسانی زایید، شترش را به سمت راست‏سوق داد . ظاهرا ارتباط معنای لغوی ایسار با معنای اصطلاحی پیش گفته آن، در همان معنای قمار كردن باشد; یعنی در این شیوه تیر انداختن نوعی قمار صورت می‏گرفت كه بدان ایسار می‏گفتند .
فرهنگ لاروس، ج‏۱، ص‏۴۰۵/المنجد ۹۲۴/المعجم الوسیط، ۲ - ۱۰۶۴ .
▪ اموال محجره حجر - تحجیرا الارض و علیها بر روی حدود مرزهای زمین سنگ گذاشت، آن را محدود ساخت
فرهنگ لاروس ج‏۱، ص‏۸۰۷/المعجم الوسیط، ج‏۱، ص‏۱۵۷/المنجد ۱۱۹ .
▪ اللواء درفش - بیرق - پیشوا - تعدادی از گردان های لشگر .
المنجد ۷۴۱/فرهنگ لاروس، ج‏۲، ص‏۱۷۹۱ .
▪ قبهٔ لبای دایره‏ای شكل قوس دار تو خالی كه با آجر و مانند آن بسته می‏شود، خیمه‏ای كوچك كه بالای آن مدور و دایره‏ای شكل است .
المعجم الوسیط، ج‏۲، ص‏۷۰۹/فرهنگ لاروس، ج‏۲، ص‏۱۶۰۹/المنجد ۶۰۴ .
اعنه جمع (عنان) آشكار شدن - ظاهر شدن - زمان - دهانه - وسیله رام و مهار كردن .
فرهنگ لاروس، ج‏۲، ص‏۱۴۹۲/المنجد ۵۳۲ .
▪ قیادت فرماندهی لشگر - ستاد فرماندهی قاد ... قودا - قیادهٔ ... . قیادا مقابلش حركت كرد در حالی كه افسارش را گرفت
المنجد ۶۶۰ فرهنگ لاروس، ج‏۲، ص‏۱۶۷۸ .
▪ مشورت پند - اندرز - نصیحت .
المنجد ۴۰۸/فرهنگ لاروس، ج‏۲، ص‏۱۹۰۸
▪ اشناق اشنق - اشناقا - دست را بر گردن حلقه كرد - سر مشك را به‏وسیله تسمه بست - شتر سرش را بلند كرد . بر او دراز دستی كرد . آن را بست .
المنجد ۴۰۴/فرهنگ لاروس، ج‏۱، ص‏۲۰۷ .
▪ سفارت سفر - سفرا - سفاره - سفاره - میان آن گروه برای صلح میانجی‏گری كرد . آشتی بر قرار كرد - سفارت كرد ست‏سفارت .
المعجم الوسیط، ج‏۱، ص‏۴۳۲/فرهنگ لاروس، ج‏۲، ص‏۱۱۹۳/المنجد فی اللغهٔ ۳۳۷ .
▪ ایلاف این كلمه مصدر است، هزار گردانیدن - عهد و پیمان - نیك سیاست كردن، نیك اداره كردن «لایلاف قریش ایلافهم‏» - برای نیك اداره كردن قریش، اداره كردن آنها . .).
المنجد، ص‏۱۶/فرهنگ لاروس، ج‏۱، ص‏۴۰۶ .
▪ قضا یقضی قضاء - آن چیز را محكم ساخت و اندازه‏گیری كرد، حاجت‏خود را برآورد و از آن خلاصی یافت، به آرزوی خود رسید، همه اشك خود را بیرون ریخت - وام را ادا كرد - نماز گزارد - آن امر را به او رسانید، عهد و پیمان را بجا آورد، به او توصیه و سفارش كرد - قضی علیه الامر - آن كار بر او واجب و ضروری كرد، میان طرفین دعوا داوری و حكم كرد، او را كشت، از او سخت در شگفت‏شد . قضی الله - خدا دستور داد . قضی الله - او را از كار خود آگاهی داد .
المنجد ۴۳۶/فرهنگ لاروس، ج‏۲، ص‏۱۶۴۷ .

پی‏نوشت:
۱) نساء: ۱۰۵; آل عمران: ۲۲ و مائده: ۴۹ و ۵۰ .
۲) روم: ۳۰ .
۳) بررسی‏های اسلامی، ص‏۱۷۷ .
۴) ولایت فقیه، امام خمینی‏قدس سره، ص‏۲۰ .
۵) طبقات، ابن سعد، ج‏۱، ص‏۷۰; سیرهٔ النبی، ابن هشام، ج‏۱، ص‏۱۳۰; فتوح البلدان بلاذری، ص‏۷۰; تاریخ طبری، ج‏۲، ص‏۲۵۸ .
۶) مراجعه شود به نمودار شماره یك .
۷) منصب قضا به نقل از تاریخ ابن كثیر، جلد۲، ص‏۲۹۲ .
۸) بیعت دوم عقبه در سال ۱۳ بعثت و در ماه ذی حجه بود .
۹) التراتیب الاداریه، الشیخ عبدالحی الكتانی، ج‏۱، ص‏۳۸۵ .
۱۰) تاریخ سیاسی اسلام، حسن ابراهیم حسن، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج ششم، صص‏۱۰۰ و ۱۰۱ .
۱۱) در منابع متعدد مساجد دوران حیات پیامبر را بیست‏باب ذكر كرده‏اند التراتیب الاداریه، ج‏۱، صص‏۳۵۰ - ۳۴۹ .
۱۲) مراجعه شود به نمودار شماره ۲ .
۱۳) كتاب الوزراء و الكتاب، جهشایری، ص‏۴۲ - ۴۰ .
۱۴) تاریخ سیاسی اسلام .
۱۵) تاریخ تمدن، ویل دورانت، كتاب دوم، فصل دهم، ص‏۱۹۷ .
۱۶) اقتصاد، مجله علمی پژوهشی دانشكده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران، شماره‏۶ - بهار ۱۳۷۶، صص‏۱۰۳ - ۱۰۲ .
۱۷) تاریخ طبری، ج‏۲، ص‏۴۵۸ .
۱۸) التراتیب الاداریه، ج‏۱، ص‏۳۸۱ به نقل از عقدالفرید، ج‏۲، ص‏۱۴۴ .
۱۹) توبه: ۲۹ .
۲۰) اقتصاد، نشریه دانشكده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی تهران، شماره ۶ بهار ۷۶، صص‏۱۱۰ - ۱۰۹ .
۲۱) توبه: ۱۰۳ .
۲۲) الاحكام السلطانیه، ماوردی، ص‏۱۵۰ .
۲۳) نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید، ج‏۳، ص‏۱۰۰ .
۲۴) اخبار القضاهٔ همدانی، ج‏۱، صص‏۸۹ - ۸۸ .
۲۵) التراتیب الاداریه‏به نقل از صحیح مسلم، ج‏۱، صص‏۲۲۱ - ۲۲۰ .
منبع : خبرگزاری فارس