جمعه, ۲۳ آذر, ۱۴۰۳ / 13 December, 2024
مجله ویستا


ضرورت های مدیریت شهری


ضرورت های مدیریت شهری
ارتقاء شاخص های زندگی شهری نیازمند همفکری و برنامه ریزی صاحب نظران، کارشناسان و مدیران شهری است تا با ارائه راهکارها و کاربردی کردن آنها، بسترهای لازم شهری سالم و با رفاه را ارزانی شهروندان کنند.
اگر در جهان شاهد شکوفایی کشورهائی همانند سوئیس هستیم که در عین حفظ ساختارهای سنتی، در بالاترین سطح ممکن دارای شاخص های توسعه، آرامش شهروندی و خودگردانی هستند.
چیزی نیست جز اینکه، همه فعالیت های ارکان مدیریت شهری معطوف به توانمندسازی مدیریت شهری و تهیه اجرائی ترین روشها برای بالا بردن این شاخص ها است تا با بهره گیری از مشارکت مردمی به جمع آوری مشکلات از کانالهای ارتباطی همچون شوراها اقدام، و از این طریق مدیریت مشارکتی را اعمال می کنند.
این موفقیت روز افزون نتیجه تلاشهای گام به گام در طی زمان بوده. بطوری که ما آن را اکنون نهادینه می بینیم.
علی رغم سپری شدن دو دوره چهارساله از عمر شوراهای شهری در ایران، هنوز شاخص های کامل یک تشکیلات مدنی توانمند را در خود نیافته و حتی بسیاری از منتخبین، جایگاه و وظایف خود در شوراها را نمی دانند و اهمیت و کارکرد شوراها را متوجه نیستند، به همین دلیل نقش خود را در شوراها سطحی می بینند.
لذا شورای شهر را به شورای شهرداری مبدل کرده و به روزمرگی افتاده اند. که به تبع آن مدیریت شهری را بامشکلات عدیده و ناکارآمدی مواجه کرده اند. براین اساس تکثر شهرها را فاقد چشم انداز می بینیم.
قطعاً نهادهای مدنی زمانی می توانند به کسب شاخص ها و حداکثر توانمندی دست یابند که در سایه هماهنگی و فعالیت کارشناسی از عملکردی شفاف و در معرض نقد و ارزشیابی برخوردار باشند. زیرا در این تعامل دو سویه می توان به اصلاح خود پرداخت و سپس شوراها را به عنوان نهاد مدنی جایگاه واقعی بخشید.
لذا منتخبان مردم در شورای شهرها باید واقف گردند که در سایه همگرائی، همفکری و استفاده از پتانسیل مردم و کارشناسان امور شهری (جامعه شناسی، اقتصادی، بهداشتی، فرهنگی، مهندسی شهرسازی و...) درجهت تقویت این نهاد و مدیریت شهری بهره گیرند تا خدمات مطلوب و مورد انتظار را ارائه دهند.
اما اگر شوراها و مدیریت شهری نتوانند از این امکان استفاده کنند به نهادی بدون محتوا تبدیل می شوند؛ تا جائی که مانند شورای اول شهر تهران انحلال آن، شایسته تر بنظر می رسد.
آنچه بیش از همه اذهان مردم را به خود معطوف می کند. مشارکت مردم در تصمیم گیری. حل معضلاتی چون ترافیک، محیط زیست شهری، ارتقای فرهنگ شهر نشینی، وجود سیستم حمل و نقل عمومی پیشرفته، ایمنی شهرسازی و... و نهایت خدمت رسانی است، که همه از حقوق اولیه و مسلم شهرنشینی است.
مردم برای دستیابی به اینگونه موارد انتخاب خود را انجام داده و توقع دارند منتخبین با تکیه بر آراء مردم و بدور از مسائل سیاسی از حقوق آنها دفاع و شهر را سامان ببخشند.
هرچند فعالیتهای شوراها در گذشته مرز میان مسائل سیاسی و اجتماعی را بسیار نزدیک کرده اند، حال آنکه عده ای برای رسیدن به قدرت، به امکانات مادی و جایگاه ویژه شوراها چشم به سکوی پرتاب دوخته اند.
بدون تردید اگر یکبار چنین اتفاقی در ریاست جمهوری نهم افتاد، نه بخاطر نگاه سیاسی به شوراها و مدیریت شهری، بلکه به خاطر ذهنیت مناسبی بود که مردم از کارکرد مدیریت شهری و خدمات رسانی مشاهده کردند.
لذا تحلیلهائی که شورا و مدیریت شهری را سکوی پرش می دانند. بی راهه ای بیش نیست. زیرا تکرار چنین اتفاقی بستگی به خدمات دهی است که محصول مدیریت شهری و فعالیت شوراها به مردم است.
هر مسئولیت و سازمانی که دغدغه خدمات مناسب به مردم داشته باشد، ملت آن را ارج می نهند. در این صورت، آنجا می تواند سکوی پرش باشد.
لذا کسب قدرت فردی و حزبی از شوراها و مدیریت شهری، خدمات رسانی شهری و ساماندهی شهری را دچار خلل و چالش کرده و سپس نگرانی مردم را در پی خواهد داشت.
پس شایسته است، خارج از مسائل سیاسی که شوراها دوره اول با آن گریبانگیر بوده اند، و خدای ناکرده، تسویه حسابهای شخصی و تنشهای درونی احتمالی، به تقویت این نهاد بپردازیم و با مدیریت مشارکتی و تقویت مدیریت شهر، شهرها را سامان دهیم.
البته ناگفته نماند، که داشتن شهر مورد انتظار شهروندان با مدیریتهائی که در کلاف سردرگم روزمره گی افتاده باشند ممکن نیست بلکه مدیران در شهرداری علاوه بر توانمندی، باید دارای نوآوری و خلاقیت و ذوق شهرسازی و مقبولیت عمومی نیز باشند، تا از حداقل امکانات، حداکثر بهره برداری را داشته باشند.
نظارت بر امور شهرداری و دیگر دستگاههای خدمات ده شهری و پروژه های شهرداری حائز اهمیت است تا از هزینه های مضاعف به مردم جلوگیری گردد.
مهدی چقایی اراکی مدرس دانشگاه
منبع : روزنامه کیهان