یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

ستارگان کهکشان دانش


ستارگان کهکشان دانش
در روزگار معاصر، مردم جهان بی آنکه چندان شگفت زده شوند، روزانه در معرض بمباران دهها خبر و دستاورد علمی قرار می گیرند. از سویی خبر می رسد با استخراج پلی اتیلن و متانول از نیشکر، وابستگی بشر به نفت در آینده نزدیک، کاهش خواهد یافت. از سوی دیگر خبر می رسد دانشمندان قصد دارند از باز یافت پلاستیکهای غیر قابل مصرف، نسلی جدید از فضاپیماها را بسازند. از گوشه دیگر خبر می آید که اتومبیل های هیدروژن سوز به مرحله تولید انبوه نزدیک می شوند. واکنش معمولی مردم به این دستاوردهای عظیم و ژرف، از آن رو است که ابزارهای نوین ارتباطات جمعی و رسانه های غول پیکر در هر دقیقه میلیونها نفر از مخاطبان خود را با صدها خبر بمباران می کنند. علاوه براین، سالهاست که از دوره کار انفرادی یک دانشمند و پزشک و پژوهشگر برروی پروژه ای خاص گذشته است. امروزه گروهی از دانش پژوهان بر پروژه های علمی متمرکز می شوند و با بهره گیری از تجهیزات و ادوات پیشرفته، از همکاری خود نتیجه می گیرند. اما آنچه آرام آرام روبه فراموشی است، قدرشناسی و حفظ منزلت بزرگانی است که در ایام دور، در نبود تمام امکانات امروزی و با وجود خرافه و کج اندیشی و جهل فراگیر، بوستان های علم و دانش را سیراب کردند. اینان سرچشمه هایی بودند بی زوال، چنان که فضلشان، دهها نسل آمده و رفته پسین را هم بی نصیب نگذاشته است.
به راستی جای شگفتی است وقتی می خوانیم که بزرگمردی در سده سوم و چهارم هجری قمری، برابر با قرن نهم میلادی، به الکل و اسید سولفوریک دست یافته است. نیز مایه بسی شگفتی است آنگاه که در می یابیم حکیمی خراسانی در همین برهه از زمان، علاوه بر پایه ریزی مبانی فلسفه، منطق، هندسه و نجوم در مشرق زمین، تأثیر۷۶۰ دارو را فهرست بندی کرده و کتابی نوشته که قرن ها در دانشگاههای غرب، به عنوان کامل ترین مرجع علم پزشکی، تدریس می شده است.
● حکیم خردگرا و اهریمن ستیز
حسین بن عبداله، بو علی سینا در اول شهریور۳۵۹ هجری شمسی برابر با سوم صفر۳۷۰ هجری قمری در روستایی به نام افشنه، نزدیک قریه خرمیثن در بخارا (خراسان) متولد شد. پدرش عبداله از عمال دولت سامانی بود و در عهد سلطنت نوح بن منصور سامانی به بخارا منتقل شده و عهده دار امور مالی قریه خرمیثن بود. حسین در کودکی قرآن و ادب را فرا گرفت و هوش او موجب حیرت همگان بود. از این رو، پدرش او را برای فراگیری حساب و هندسه و جبر و مقابله نزد محمود مسّاح و برای تعلیم فقه نزد اسماعیل زاهد فرستاد. همان زمان ناتلی، حکیم و فیلسوف شاگرد ابوالفرج بن الطیب به بخارا آمد و با اصرار عبداله، حسین را پذیرفت. حسین نزد او فراگیری فلسفه را آغاز کرد و در تحقیق حد جنس، مسایل جدیدی آورد که شگفتی ناتلی را برانگیخت.
حسین، پس از آموختن مطالبی از استاد، شخصاً به تحقیق و تشریح فلسفه پرداخت و در آن علم سرآمد شد. همزمان به تحصیل علم طب و درمان بیماران و کشف درمانهای جدید مشغول بود و در عین حال، در آموختن فقه نیز کوتاهی نمی کرد.۱۷ ساله بود که از درک کتاب علم الهی (ما بعد الطبیعه) ارسطو عاجز ماند، به طوری که۴۰ بار این کتاب را خواند و مقصود را نیافت. برحسب اتفاق در بازار کتابفروشان، اغراض ما بعد الطبیعه، نوشته ابونصر فارابی را یافت و پس از مطالعه، به حقیقت مقصود پی برد.۱۸ سالگی حسین مصادف بود با بیماری نوح بن منصور سامانی. پزشکان دربار، عاجز از درمان نوح، به سراغ ابن سینا فرستادند و حکیم جوان با معالجه مالیخولیای امیر، نزد او منزلتی ارجمند یافت. آن گاه اجازه استفاده از کتابخانه دربار سامانیان را خواست که امیر آن را پذیرفت .
● تألیف شفا و قانون
وی از مطالعه کتابهای نایاب آن کتابخانه سود فراوان جست. دسترسی آسان به این کتابها از یک سو و آسایش و فراغ خاطر از سوی دیگر، ابن سینا را برآن داشت تا نگارش دو کتاب جهان شمول خود، یعنی »قانون« و »شفا« را آغاز کند. قانون، مشهورترین کتاب ابن سینا، علم طب را چنان جامع و کامل پوشش می داد که حتی تا سال۱۹۰۹ میلادی در دانشگاههای اروپایی تدریس می شد. حکیم، این کتاب را در هفت جلد و به زبان عربی( زبان علمی آن روزگار) نوشت و در آن قوانین کلی طب، دواهای ترکیبی و غیرترکیبی و آثارشان، اعضای بدن و نیز امراض مختلف را فهرست بندی کرد.
کتاب» شفا« نیز در هجده جلد پیرامون بخش های مختلف علوم و فلسفه یعنی منطق، ریاضی، طبیعیات و الهیات نوشته شد که هنوز مورد توجه بسیاری از دانشجویان فلسفه است. این دایره المعارف بزرگ، نمایانگر اوج تفکر فلسفی در قرون وسطی و از جمله تحقیقات معتبر جهان در تاریخ تفکر انسانی است.
بوعلی در۲۲ سالگی، پدر را از دست داد و چون کار سامانیان با حمله محمود غزنوی روبه افول گذاشت، دربار نوح را ترک و به گرگانج نزد خوارزم شاه شتافت. در آنجا با دانشمندانی چون ابوریحان بیرونی، ابو سهل مسیحی و ابونصر عراقی معاشرت کرد، پس از آن به خراسان رفت و بعد در گرگان، ابوعبید جوزجانی به شاگردی و ملازمت او در آمد. حکیم، مدتی را در ری و قزوین به طبابت و تدریس گذراند و پس از معالجه شمس الدوله دیلمی، فرمانروای همدان، وزارت او را عهده دار شد. پس از مرگ شمس الدوله به او اتهام بستند که با فرمانروای اصفهان مکاتبه دارد. به همین دلیل چهار ماه را در زندان گرفتار شد و طی این مدت۳ کتاب نوشت. پس از رهایی، مدتی در همدان بود تا با جامه درویشان از همدان بیرون رفت و رهسپار اصفهان شد. از اینجا به بعد محمود، برادر کوچک حکیم و عبید جوزجانی شاگرد و ملازم وی کنارش بودند. علاء الدوله فرمانروای اصفهان، ابن سینا را به گرمی پذیرفت و در سفر و حضر و جنگ و صلح، او را همراه و همنشین خود ساخت. حکیم در اصفهان، نگارش کتاب »شفا« را تکمیل و در سال۴۲۸ هجری قمری(۵۸ سالگی)، در سفری که همراه علاء الدوله به همدان می رفت، بیمار شد و در همان شهر درگذشت. آرامگاه وی نیز در همدان واقع است.
● کتاب ها و رساله ها
شماری از کتاب های به جا مانده از ابن سینا عبارتند از: شفا، نجات، الاشارات و التنبیهات (فلسفه)، زاویه، اقلیدس، علم هیأت، جامع البدایع (ریاضیات)، ابطال احکام النجوم، فضا، النبات و الحیوان(طبیعی)، قانون، الادویه القلبیه، سیاست البدن و فضائل الشراب، تشریح الاعضا، الفصد، الاغذیه و الادویه (پزشکی) و جوامع علم الموسیقی (موسیقی).
از جمله یافته ها و تلاش های علمی او، به عمل در آوردن رصدهای نجومی و تحقیقات ابتکاری پرشمار در زمینه حرکت، نیرو، فضای بی هوا (خلاء)، نور و حرارت است. رساله وی درباره معادن و مواد کانی تا قرن سیزدهم میلادی در اروپا، مهمترین مرجع علم زمین شناسی بود.
ابن سینا در فصل کوههای این رساله نوشته: ممکن است کوهها به دو علت پدید آمده باشند. یکی برآمدن قشر زمین، چنان که در زمین لرزه های سخت واقع می شود و دیگری، جریان آب که برای یافتن مجرا، سبب حفر دره ها و در عین حال برجستگی زمین می شود. چرا که بعضی زمین ها نرم هستند و بعضی سخت. آب و باد قسمتی را می برند و قسمتی را باقی می گذارند.
ابن سینا خرد مبتنی بر منطق داشت و کوشش زیاد کرد تا نظریات فلسفی خود را با عقاید مسلمانان توافق دهد. ولی تا قرن ها پس از او، خلافت ها و حکومت های متوالی، وی را مظهر کفر و الحاد می دانستند و سوزاندن کتابهایش متداول بود. ابن سینا در طول حیات، از نظر فلسفی دو دوره را گذراند. نخست، دوره ای که مشغول مطالعه فلسفه، عقاید و علوم مشاهی (ارسطویی) بود و دوم، دوره ای که از آن عقاید عدول کرد و طرفدار حکمت مشرقین و پیرو فلسفه اشراق شد. به گونه ای که مرگ او را پایان دوران فلسفه در مشرق زمین می دانند.
از ابن سینا۴۵۰ کتاب و رساله در علوم مختلف به جا مانده که از این شمار، حدود۴۰ عنوان مرتبط با علم پزشکی است. اما هیچ یک به اعتبار و شهرت و کاربری »قانون« نمی رسند. این کتاب سه بار به طور کامل و چندین بار به صورت گزیده به زبان لاتین ترجمه شده است. پنج نسخه کامل عربی از آن نیز در جهان ثبت شده اند که همگی در کتابخانه های اروپا و آمریکا نگهداری می شوند.
ویلیام هاروی، کاشف سیستم گردش خون در قرن۱۷ میلادی، گفته است: » اگر می خواهید به سرچشمه های دانش برسید، آثار ارسطو، سیسرو و ابن سینا را بخوانید.«
● کیمیاگر دانش
ابوبکر محمدبن زکریای رازی، فیلسوف، شیمیدان و طبیب پرآوازه ایران، ملقب به»جالینوس مسلمانان« در سال۲۵۱ هجری قمری و بنا به قولی دیگر در۲۴۹ هجری قمری، مطابق با۸۵۰ میلادی در ری متولد شد. در همین شهر به تحصیل در فلسفه، ریاضیات، نجوم و ادبیات پرداخت. توجه او به کیمیاگری در جوانی جلب شد. در حقیقت اهتمام و اشتغال رازی به علم طب، پس از مطالعات و تجارب فراوان وی در کیمیا و در نتیجه عارضه ای صورت گرفت که در چشم وی، از آزمایش های مختلف پدید آمده بود. نوشته اند: »رازی در سی سالگی به بغداد رفت و چون بر بیمارستان مقتدر گذر کرد به طب دلبستگی یافت و به تحصیل آن پرداخت. چون در آن چیره دست شد، به ری بازگشت و به خدمت منصور بن اسحاق، حاکم ری در آمد و سرپرست بیمارستان ری شد. بعدها به بغداد رفت و ریاست بیمارستان مقتدر را برعهده گرفت و شهرت وی در بغداد به جایی رسید که سابقه نداشت.«
به رغم وجود روایات و نقل های مختلف، جزییات زندگی و شرح حال شخصی رازی را چندان موثق ننوشته اند. چنان که حتی محل و تاریخ وفات وی به درستی مشخص نیست. ابوریحان بیرونی، تاریخ درگذشت وی را ماه شعبان۳۱۳ هجری قمری نوشته و دهخدا نیز در لغت نامه خود به همین قول استناد کرده است.
رازی در اواخر عمر به دلیل کثرت مطالعه و آزمایش های فراوان کیمیاگری، بینایی خود را از دست داده بود.
درباره استادان و پیشکسوت های رازی، میان تاریخ نویسان اتفاق نظر وجود ندارد. گروهی او را شاگرد علی بن ربن طبری و ابوزید بلخی
می دانند. اما شماری دیگر بنا به شواهد و دلایلی، این نظر را رد می کنند. ناصر خسرو در »زاد المسافرین« از شخصی به نام »ایرانشهری« به عنوان استاد و مقّدم زکریای رازی نام می برد. اما در منابع و مراجع دیگر، هیچ نشانی از این شخص به دست نیامده است.
در مقابل، شاگردان رازی شناخته شده تر هستند و از آنها، فراوان یاد شده است. یحیی بن عدی ، ابوالقاسم مقانعی ، ابن قارن رازی، ابوغانم طبیب، یوسف بن یعقوب، محمد بن یونس و ابوالحسن طبری از شاگردان وی بوده اند.
ابن ندیم در کتاب الفهرست خود، در خصوص اخلاق و صفات رازی نوشته است: »حکیم، مردی خوش خو و در تحصیل علم، کوشا بود. وی به بیماران توجه خاصی داشت و تا زمان درمان، دست از آنها بر نمی داشت و نسبت به فقرا و بینوایان، بس رئوف بود.«
رازی برخلاف بسیاری دیگر از پزشکان هم عصر خود، با پادشاهان و امرا میانه ای نداشت و بیشتر بین مردم عادی به سر می برد. رازی، خود در کتابی با عنوان »صفات بیمارستان« این عقیده را ابزار داشته که هرکس، لایق طبابت نیست و طبیب می بایست صفات و مشخصه های ویژه ای داشته باشد.
او طبیبی حاذق و عالی قدر بود. بعضی از عقاید وی در درمان و طبِ امروزی نیز به کار می روند. او به ویژه در درمان از طریق مایعات و غذا صاحب نظر بود. ابن سینا، رازی را در طب بسیار عالی مقام می دانست. گویند او برای تألیف قانون از کتاب»حاوی« رازی، بهره فراوان گرفته است.
رازی نخستین کسی است که تشخیص بین آبله و سرخک را بیان داشته است. وی در کتاب »آبله و سرخک« به علت بروز آبله پرداخته و سبب انتقال آن را عامل مخمّر از راه خون دانسته و برای مراقبت از مبتلایان، روش هایی را توصیه کرده است. او نخستین طبیبی است که استفاده از پنبه را در طب آورده و برای زخم نشدن بدن بیماران آبله ای از آن بهره می برده است.
رازی، همچنین به علم تشریح نیز اشراف داشت. در دوران او تشریح جسد انسان رواج نداشت، چون آن را قبیح و خلاف آموزه های دینی می دانستند. از این رو طبیبان عموماً به تشریح میمون می پرداختند. رازی در کتاب »الکناش المنصوری« از تشریح استخوان ها و عضلات، مغز، چشم، گوش، ریه، قلب، معده، کیسه صفرا و دیگر اجزای داخلی بدن نوشته و طرز قرار گرفتن ستون فقرات و سوراخ ها و زایده های آن و نخاع را به خوبی شرح داده است. وی اولین پزشکی است که بعضی از شعب اعصاب را در سرو گردن شناخته و راجع به آنها توضیحاتی داده است.
در درمان بیماریهای داخلی، رازی اسراف در دارو را بسیار مضر می دانست و معتقد بود مداوا تا حد امکان باید با غذا، پس از آن با داروی منفرد و ناگزیر، با داروی مرکب صورت گیرد. از جمله های او است که: »هرگاه طبیب بتواند بیماری ها را با غذا درمان کند، به سعادت رسیده است.«
وی بسیاری از داروها را روی حیوانات آزمایش و اثر آنها را ثبت و تشریح کرده است.
رازی، جراح حاذقی نیز بوده است. وی درباره سنگ کلیه و مثانه کتابی نگاشته و در آن تأکید کرده است: درصورتی که درمان سنگ مثانه با راههای طبی مقدور نباشد، باید به عمل جراحی پرداخت. آن گاه از اسبابی که با آن، عمل سنگ مثانه را انجام می داده، نام برده است.
در رابطه با تغذیه، رازی کتابی دارد با عنوان »منافع الاغذیه و مضارها« که یک دوره کامل بهداشت غذایی است و در آن، از خواص غلات و حبوب و ضررهای انواع آبها و شراب ها و گوشت ها و غیره سخن گفته است. این کتاب، فصلی در باب علل و جهات اشتها و هضم غذا و ورزش و مسمومیت ها و پرهیزهای غذایی دارد.
● طبقه بندی مواد در شیمی
اما در باب علم شیمی که برگرفته از کلمه Alchemy ، شکل انگلیسی واژه کیمیاست، عمده تأثیر او را »طبقه بندی مواد« می دانند. او نخستین کسی بود که اجسام را به سه گروه جمادی، نباتی و حیوانی تقسیم کرد.
رازی، پایه گذار شیمی نوین است، اگر چه به واقع کیمیاگری را باور داشت. شماری از شیمیدانان معاصر، نوعی از تبدّل ناقص فلزات به طلا را »تبدل رازی« می دانند.
ولی اگر به رازی از دریچه مراحل بعدی علم نگریسته شود، بیراه نیست اگر او را از بنیانگذاران علم شیمی بدانیم.
شماری از اکتشافات رازی در علم شیمی را می توان به این شرح برشمرد:
الف) او کاشف الکل است.
ب) از تأثیر محیط قلیایی بر کانه پیلیت، اسید سولفوریک فراهم کرد و با داشتن اسید سولفوریک، به دست آوردن دیگر اسیدها آسان بود.
ج) از تأثیر آب آهک بر نوشادور(کلرید آمونیوم)، اسید کلریدریک به دست آورد.
د) با اثر دادن سرکه با مس، استات مس یا زنگار تهیه کرد که با آن
زخم ها را شستشو می داد.
ه) از سوزاندن زرنیخ، اکسید آرسینک یا مرگ موش فراهم کرد.
و) از نارنج، اسید سیتریک تهیه کرد. او نخستین پزشکی است که داروهای سمی آلکالوئیدی ساخت و از آنها برای درمان بیماران بهره گرفت.
اما در زمینه فلسفه، رازی از تفکرات فلسفی رایج در عصر خود که همان فلسفه ارسطویی- افلاطونی بود پیروی نمی کرد و عقاید خاص خود را داشت که در نتیجه مورد بدگویی فلاسفه هم عصر و پس از خود قرار گرفت. از نظر رازی، جهان جایگاه شر و رنج است و تنها راه نجات، عقل و فلسفه. به اعتقاد رازی، روان ها از تیرگی این عالم پاک و نفس ها از این رنج رها
نمی شوند، مگر از طریق فلسفه.
در فلسفه اخلاق رازی، لذت و رنج اهمیت فراوانی دارد. از دید وی، (برخلاف ارسطو) لذت امری وجودی نیست، تنها راحتی از رنج است و رنج یعنی خروج از حالت طبیعی به وسیله امری اثرگذار. اگر امری ضد آن تأثیر کند و سبب خلاص شدن از رنج و بازگشت به حال طبیعی شود، ایجاد لذت می کند. او می گفت: چون فلسفه ، تشبّه به خداوند عزوجل است به قدر طاقت انسانی، و چون آفریدگار در نهایت علم و عدل و رحمت است، پس نزدیک ترین کسان به خالق، داناترین و عادل ترین و رحیم ترین ایشان است، نه زاهدترین آنها. وی معتقد به زهد و ترک و انزوای از خلق نبود و بارها از سقراط یاد می کرد که در حیات اجتماعی شرکت و از مواجهه با عوام امتناعی نداشت. ناصرخسرو قبادیانی گفته است: قول محمد زکریای آن است که گوید لذت چیزی نیست مگر راحت از رنج، و لذت نباشد مگر براثر رنج، و گوید چون لذت پیوسته شود، رنج گردد. و گوید: حالی که آن نه لذت است و نه رنج، آن طبیعت است که به حُسن، یافته نیست.
اما در مورد آثار رازی، در لغت نامه دهخدا آمده است: ابن الندیم در کتاب الفهرست خود تعداد آثار رازی را،۱۶۷ و ابوریحان بیرونی در کتاب »فهرست کتب رازی«۱۸۴ دانسته است. کتاب های رازی برحسب فهرست بیرونی به این ترتیب تقسیم بندی موضوعی می شود:۵۶ کتاب در طب،۳۳ کتاب در طبیعیات،۷ کتاب در منطق،۱۰ کتاب در ریاضیات و نجوم،۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران،۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی،۶ کتاب در ما فوق الطبیعه،۱۴ کتاب در الهیات،۲۲ کتاب در کیمیا،۲ کتاب در کفریات و۱۰ کتاب در فنون مختلف.
از مهمترین آثار او، »الحاوی« است که تا چند قرن مورد مطالعه و مراجعه طبیبان قرار می گرفت.
الحاوی دایره المعارفی بوده که بر خلاف کتاب قانون ابن سینا، امروز تمام آن در دست نیست. اثر دیگر وی به نام »طب المنصوری« به زبان لاتین ترجمه و چاپ شده و مورد استفاده اروپاییان بوده است.
المرشد، من لایحضره الطبیب، کتاب الجدری و الحصبه، الابدال، کتاب الاکسیر و کتاب التدبیر از دیگر کتابهای پرآوازه رازی هستند.
پایان بخش این یادداشت، گفتاری است از حکیم زکریای رازی: »اگر همه می توانستند از استعدادهای خود درست بهره بگیرند، دنیا همان بهشت موعود می شد که همه می خواهند.«
منابع:
- بیهقی، پوزفندق، تقمه صوان الحکمه، بخش زندگی نامه ، خود نوشت و اضافات ابوعبید جوزجانی
- آسیموف، آیزاک، دایره المعارف دانشمندان علم و صنعت، جلد اول، ترجمه محمود مصاحب، چاپ دوم، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
- ابن الندیم، محمد بن اسحاق. الفهرست، ترجمه محمدرضا تجدد.
- خلاصه زندگی نامه علمی دانشمندان، ترجمه بهروز بیرشک و دیگران.
- دهخدا، علی اکبر، لغت نامه دهخدا.
- معین، محمد، فرهنگ نامه فارسی
- نجم آبادی، محمود، محمد زکریای رازی، انتشارات دانشگاه رازی.
منبع : ماهنامه نفت پارس