سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا
گیسو طلا
تاریخ نشر : ۸۴۰۲۲۸
تیراژ : ۱۰۰۰
تعداد صفحه : ۲۲
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۰۶-۴۷۴۹-۷
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : تویسرکان
نویسنده : مکیآبادی - سیما
قصهی حاضر دربارهی هیزمشکنی است که همسرش بعد از به دنیا آوردن دو دختر دوقلوی گیسو طلا، میمیرد. این دختران دارای نشانی به علامت ستاره روی دستشان هستند. روزی هیزمشکن، دختران خود را داخل سبد گذاشته برای شکستن هیزم به جنگل میبرد، اما در این لحظه عقابی فرود میآید و یکی از دختران را با خود میبرد. گرگ با دیدن فرزند آدمیزاد به عقاب میگوید: 'گیسو طلا را به من بسپار زیرا من فرزندی ندارم' و عقاب نیز میپذیرد. 'گیسو طلا' بعد از بزرگ شدن نزد گرگ، روزی با سهراب، پسر پادشاه که در حال عبور از جنگل بود - آشنا میشود و سهراب به او قول میدهد خانوادهاش را بیابد. 'گیسو طلا' نیز با این گفتهی پسر پادشاه، با تمام حیوانات جنگل خداحافظی کرده راهی قصر پادشاه میشود. فردای آن روز، سهراب به جارچیان دستور میدهد در شهر جار بزنند که دختری که دارای نشانی به علامت ستاره روی دستش است اگر به قصر پادشاه بیاید، هزار سکهی طلا، جایزه دریافت میکند، اما 'جواهر'، خواهر گیسو طلا جرات رفتن به قصر را پیدا نمیکند، زیرا پدر به او میگوید که نیرنگی در کار پادشاه است. روز بعد، سهراب با دعوت از نقاشان برای کشیدن چهره 'گیسو طلا' و نصب این تصویر در سراسر شهر به هدف خود میرسد.
تیراژ : ۱۰۰۰
تعداد صفحه : ۲۲
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۰۶-۴۷۴۹-۷
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : تویسرکان
نویسنده : مکیآبادی - سیما
قصهی حاضر دربارهی هیزمشکنی است که همسرش بعد از به دنیا آوردن دو دختر دوقلوی گیسو طلا، میمیرد. این دختران دارای نشانی به علامت ستاره روی دستشان هستند. روزی هیزمشکن، دختران خود را داخل سبد گذاشته برای شکستن هیزم به جنگل میبرد، اما در این لحظه عقابی فرود میآید و یکی از دختران را با خود میبرد. گرگ با دیدن فرزند آدمیزاد به عقاب میگوید: 'گیسو طلا را به من بسپار زیرا من فرزندی ندارم' و عقاب نیز میپذیرد. 'گیسو طلا' بعد از بزرگ شدن نزد گرگ، روزی با سهراب، پسر پادشاه که در حال عبور از جنگل بود - آشنا میشود و سهراب به او قول میدهد خانوادهاش را بیابد. 'گیسو طلا' نیز با این گفتهی پسر پادشاه، با تمام حیوانات جنگل خداحافظی کرده راهی قصر پادشاه میشود. فردای آن روز، سهراب به جارچیان دستور میدهد در شهر جار بزنند که دختری که دارای نشانی به علامت ستاره روی دستش است اگر به قصر پادشاه بیاید، هزار سکهی طلا، جایزه دریافت میکند، اما 'جواهر'، خواهر گیسو طلا جرات رفتن به قصر را پیدا نمیکند، زیرا پدر به او میگوید که نیرنگی در کار پادشاه است. روز بعد، سهراب با دعوت از نقاشان برای کشیدن چهره 'گیسو طلا' و نصب این تصویر در سراسر شهر به هدف خود میرسد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست