دوشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۳ / 9 December, 2024
مجله ویستا

بازیکنان ما حتماً حرفه‌ای هستند


بازیکنان ما حتماً حرفه‌ای هستند
مسابقه‌ای که تحت عنوان ال‌کلاسیکو به عنوان بزرگترین داربی فوتبال در دنیا، چشم همه را نوازش کرد، در پایان فصلی پر از فشار و در شرایطی توأم با اضطراب فراوان برگزار شد. مسابقه‌ای که جذابیت و زیبایی و گل و هنر را با هم داشت. دیداری که باعث شد بی‌دلیل، فوتبال ایرانی و شرایط نابسامان حاکم بر آن را با فوتبالی با این میزان از طراوت مقایسه کنیم. مقایسه‌ای البته مع‌الفارق و بدون داشتن پارامترهای مناسب برای رسیدن به یک ارزیابی مشخص؛ اما با این همه نمی‌شود این مسائل را نگفت و باز هم وانمود کرد که فوتبالی حرفه‌ای داریم.
۱) محمدرضا ساکت در توجیه ناکامی تیمش گفت: فشردگی مسابقات لیگ باعث شد نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان عملکردی مناسبی نداشته باشند. شاید منظور او از فشردگی، برگزاری بازیهای لیگ آن هم در فاصله‌ای بیش از ۴ روز است. اگر مدیر یکی از مطرح‌ترین باشگاه‌‌های ایران که عنوان نایب قهرمانی لیگ حرفه‌ای آسیا را هم یدک می‌کشد، نگاهی به برنامه مسابقات باسلونا در ۴۵ روز اخیر بیندازد متوجه خواهد شد که فشردگی یعنی چه. بارسلونا در این دوره زمانی، در فاصله هر ۳ تا ۴ روز یک مسابقه سنگین آن هم در سطح لیگ برتر اسپانیا، جام حذفی این کشور و لیگ قهرمانان اروپا برگزار کرده و در هیچ یک از این مسابقه‌ها شکست نخورده است. کاری به اینکه نتیجه مسابقه این تیم مقابل چلسی چه می‌شود ندارم چون چلسی فوتبال خاص خودش را بازی می‌کند، یکی از تیم‌های بزرگ اروپاست و توسط یکی از متفکرترین مربیان دنیا هدایت می‌شود و بارسلونا هم در آن بازی دو بازیکن اصلی خط دفاعی‌‌اش را ندارد.
۲) بارسلونا در حالی راهی مادرید شد که تمام روزنامه‌های پایتخت در یک هفته آخر، جنگی تمام‌عیار را به راه انداخته بودند؛ اما مهمان با آرامش بازی را شروع کرد و وقتی از رئال عقب افتاد هم قافیه را نباخت. این تسلط روانی ریشه در چه چیز دارد؟ خوانده راموس هم بعد از بازی گفت آنها یک کلاس بالاتر از ما بازی می‌کردند. آیا تیم‌های ما به همین میزان بر خود، فضای حاکم بر تیم، شرایط زمین و فشار روانی مسابقات مسلط هستند؟ و آیا مربیان ما آنقدر شهامت دارند که بعد از باخت آن هم این قبیل باخت‌ها به کنفرانس مطبوعاتی بروند و بعد هم به حقیقت اعتراف کنند؟
۳) سرمربی بارسلونا پیش از آغاز فصل مقرراتش را به تیم اعلام کرد. شرح وظایف موسوم به مقررات پادگانی از قبیل ساعت حضور در منزل و ساعت خواب و زمان حضور در تمرین. این مسائل است که بازیکن را می‌سازد؛ اما کسی هست که بگوید در فوتبال ما چه می‌گذرد؟ فوتبالی که کمرش زیر بار اتهام در حال شکستن است، ستاره‌های بی‌ستاره را دوست دارد، روابط بازیکن و مربی در آن تعریف شده نیست، به اندازه تمام کشورهای عضو AFC حاشیه دارد، سکوهایش نه در اختیار باشگاه که در اختیار افرادی خاص از جمله مربیان است، میزان توانایی بازیکنان برایش ملاک نیست، و افراد سالم ورزش و عاشقان پالایش این ورزش را دیوانه‌هایی قلمداد می‌کند که عشق تیتر یک شدن دارند و هزار مسئله دیگر که فوتبال را از فوتبال شدن محروم می‌کند. نمی‌گوییم بازیکنان حرفه‌ای اروپا حاشیه ندارند و مربیانشان هم قدیس‌اند؛ اما به هر حال آنچه را می‌بینیم نمی‌توانیم انکار کنیم. این همه توانایی و این همه زیبایی حتماً دلیل دارد.
۴) شاید برخی دوستان در باشگاه‌ها قیاس فوتبال ما را با فوتبال اروپا اشتباه خوانده و این قبیل درخواست‌‌ها را از فوتبالیست‌های ما ظالمانه بدانند. در صورتی که این درخواست‌ها اصول ابتدایی فوتبال را تشکیل می‌دهند نه پایه‌های فوتبال مدرن. اتفاقاً ما خیلی خوشحالیم که فوتبالی در آن سطح نداریم و ستاره‌ای در آسمان فوتبال ما سوسو نمی‌زند که اگر بود نمی‌دانستیم با او چگونه برخورد کنیم. ما که نمی‌توانیم بازیکنان معمولی‌مان را که اتفاقاً اضافه وزن دارند، قواعد باشگاه را نادیده می‌گیرند، برای هم‌تیمی‌های خود احترام قائل نیستند و هیچ کار خارق‌العاده‌ای هم انجام نمی‌دهند، نیمکت‌نشین کنیم، با ستاره‌ها چگونه می‌توانیم روبه‌رو شویم؟ چگونه می‌توانیم فوق ستاره‌ها را این گونه که شنبه‌شب دیدیم، به خدمت تیم دربیاوریم؟
۵) فقط نگاهی به برنامه مسابقات بارسلونا نشان می‌دهد بازیکنان فوتبال در ایران نازپرورده بار آمده و غیر اصولی تمرین می‌کنند. اگر مدیران باشگاه‌های ایران بخصوص مدیران صنعتی که بسترهای لازم برای ورود به برنامه‌های حرفه‌ای فوتبال (بخصوص بودجه لازم) را دراختیار دارند، بپذیرند که این حقیقت وجود دارد ایراد از آنهاست که نمی‌خواهند حرفه‌ای کار کنند. بارسلونا و چلسی و همه تیم‌های بزرگ در ابتدای فصل چنین روزهایی را دیده‌اند و در هر پست بازیکن جانشین در اختیار دارند تا در بازی‌هایی با درجه اهمیت کمتر از آنها استفاده کنند. بازیکنانی که اختلافشان با بازیکنان اصلی فاصله‌ای کهکشانی نداشته باشد. با این حال بازیکنان بدون جانشین مانند مسی هم به صورتی تمرین می‌کنند که بتوانند تا آخر فصل دوام بیاورند. در حقیقت شیوه جذب بازیکن، نوع تمرینات، راه ریکاوری و مدل استفاده از بازیکنان همه مطابق قواعد خاص خودش انجام می‌شود.
۶) اگر بازی کردن بازیکنان اصلی بارسلونا در طول این فصل و به فاصله هر ۳ تا ۴ روز یک بار در مسابقات سنگین درست باشد که درست است، دو فرض پیش روی ما قرار می‌گیر‌د: یا بازیکنان بارسلونا انسان‌هایی غیر عادی هستند یا یازیکنان ما. مدیران صنعتی باید به این پاسخ راهگشا دست پیدا کنند که چگونه بازیکنان اروپایی می‌توانند به این میزان مقاومت دست پیدا کنند تا در پایان فصل این گونه شاداب باشند و بازیکنان ما با یک ماه پرفشار آن هم در میانه فصل همه چیز را از دست می‌دهند. آیا غیر از این است که بازیکنانمان را ضعیف، تنبل و زیاده‌خواه بار آورده‌ایم؟ آیا نباید به این حقیقت اعتراف کنیم که عنوان حرفه‌ای برای فوتبال ما غیر قابل هضم است؟
علی جوادی
منبع : خبر آنلاین