رمز پیروزی، رمز بقا

برای آنان که دغدغه حفظ و تداوم انقلاب اسلامی و نظام منبعث از آن را دارند، توجه به آنچه موجب این پیروزی اعجاب انگیز شد و با به زانو درآوردن رژیم تا دندان مسلح شاه و حامیان شرقی و غربی اش، استقلال و آزادی را برای ملت ایران به ارمغان آورد، ضرورت قطعی دارد. براستی چه عاملی ملت ایران را با دست خالی در انقلاب پیروز کرد و پس از آن نیز تا به امروز از توطئه ها و بحرانهای کمرشکن نظیر بمب گذاریها و ترورهای وسیع و گسترده مسئولین ومردم بدست منافقین از خدا بی خبر، کودتا، جنگ تحمیلی و انواع محاصره ها و تحریم ها که هر یک به تنهایی برای ساقط نمودن یک حکومت کافیست عبور داد؟ بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام (ره) در فرازی از وصیت نامه سیاسی- الهی خود در این مورد می فرمایند: «بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت می داند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت می کنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید؛ و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقای آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است.»
▪ وصیتنامه سیاسی- الهی
ـ صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۰۴
از نگاه امام وحدت ملت حول محور اسلام رمز پیروزی و بقای انقلاب است و هیچ عنصر دیگری غیر از اسلام نیز نمی توانست اقشار مختلف مردم را آنگونه که از پیروزی انقلاب تاکنون شاهد آن بوده ایم با هم متحد ساخته و همه را تحت یک لوا گرد آورد. امام تمسک به اسلام و داشتن انگیزه الهی را مستقلاً اصلی ترین عامل پیروزی می داند و وحدت مردم را نیز ناشی از محوریت اسلام در تعیین اهداف و روشها در انقلاب برمی شمارند. ایشان در مورد اساس بودن اسلام و ایمان می فرمایند: «شما می دانید که در این نهضت آن چیزی که ما را پیش برد دو مطلب بود، که یکی از آنها اساس بود و یکی از آنها به واسطه آن اساس تحقق پیدا کرد. آن که اساس بود اینکه مردم به عنوان اسلام و به عنوان ایمان و عقیده وارد این میدان شدند.»
ـ صحیفه نور، جلد ۶، ص۲۲۴- ۵۸.۲.۳۱
به همان اندازه که حفظ و بقای انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی نیازمند توجه به این رکن اساسی یعنی اسلام و حفظ روحیه معنوی در بین مردم و اتکال به خداست، مقابله با آن نیز جز از طریق مقابله با اسلام ناب محمدی و جلوگیری از نشر و گسترش آن و یا به انحراف کشیدن آن و جایگزین نمودن اسلام آمریکایی میسر نیست. اگر خدای نخواسته روزی دشمن بتواند حتی با عناوین دهن پرکن و به ظاهر موجهی از قبیل ملی گرایی، اسلام را از صحنه زندگی اجتماعی و عرصه اداره کشور و حکومت کنار بزند قطعاً نشانه های پیروزی دشمن و شکست انقلابی که خونبهای صدها هزار شهید به خون خفته است ظاهر خواهد شد. غداره بندان بین المللی و سرپنجه های منحوس داخلی آنان که همه ترفندها را برای مقابله و نابودی نظام و انقلاب آزموده اند، اکنون و به خصوص پس از پیروزی های اعجازگونه رزمندگان مؤمن حزب الله در لبنان و حماس در غزه به خوبی این راز را دریافته اند. بی جهت نیست که امام در اواخر عمر پربرکت خویش می فرماید: «من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می کنم که اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست، یا همه آزاد می شویم و یا به آزادی بزرگتری که شهادت است می رسیم و همان گونه که در تنهایی و غربت و بدون کمک و رضایت احدی از کشورها و سازمانها و تشکیلات جهانی، انقلاب را به پیروزی رساندیم، و همان گونه که در جنگ نیز مظلومانه تر از انقلاب جنگیدیم و بدون کمک حتی یک کشور خارجی متجاوزان را شکست دادیم، به یاری خدا باقیمانده راه پرنشیب و فراز را با اتکای به خدا، تنها خواهیم پیمود و به وظیفه خویش عمل خواهیم کرد، یا دست یکدیگر را در شادی پیروزی جهان اسلام در کل گیتی می فشاریم و یا همه به حیات ابدی و شهادت روی می آوریم و از مرگ شرافتمندانه استقبال می کنیم ولی در هر حال پیروزی و موفقیت با ما است و دعا را هم فراموش نمی کنیم.»
ـ صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۲۶
و در این راستا خود با صدور فتوای ارتداد و اعدام سلمان رشدی پیشتاز می شود.
پس از پایان جنگ تحمیلی که دشمنان ملت ایران و امت اسلامی بی نتیجه بودن فشارهای گوناگون نظامی و اقتصادی را بر ملت مقاوم و مظلوم ایران و ام القرای جهان اسلام آزمودند، در دو دهه اخیر با روی آوردن به تهاجم فرهنگی به مقابله با مبانی اعتقادی و دینی مردم و به خصوص نسل جوان به عنوان ارزشمندترین سرمایه مقاومت ملت پرداخته اند و در این راه از همکاری و مساعدت نوکران داخلیشان که گاه تا مسئولیت های بالا و حساس در حاکمیت نیز نفوذ کرده بودند بهره برده اند. هم از این روست که رهبر فرزانه انقلاب در تمجید از دولت نهم به عنوان یکی از ویژگی های بارز این دولت می فرمایند:
«(در این دولت) گرایشهای سکولاریستی- که متأسفانه باز داشت در بدنه مجموعه مدیران کشور نفوذ می کرد- جلویش گرفته شد. نظام انقلابی ما بر مبنای دین و بر مبنای اسلام و بر مبنای قرآن شکل گرفته و به همین دلیل از حمایت میلیونی این ملت برخوردار شده و جانهایشان را سر دستشان گرفته اند و جوانهایشان را به میدانهای خطر فرستاده اند، آن وقت مسئولان یک چنین نظامی دم از مفاهیم سکولاریستی بزنند! «یکی بر سر شاخ و بن می برید»، یعنی خودشان بنشینند و بنا کنند بن این مبنا و قاعده را کلنگ زدن!! خیلی چیز خطرناکی بود. خب، الحمدلله جلویش گرفته شد.»
البته مقابله با اسلام به عنوان مبنا و رمز پیروزی و بقا و دوام انقلاب و نظام اسلامی از ابتدای شکل گیری نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۲ استراتژی استکبار بوده است، لکن در زمانهای مختلف عوامل و شکل اجرای آن متفاوت بوده اند. یک روز با تبعید امام به جرم مرجعیت و رهبری و زعامت نهضت اسلامی و حبس و شکنجه و به شهادت رساندن روحانیون و انقلابیون متدین که به دست شاه جلاد جامه عمل می پوشید و روز دیگر در شکل مخالفت با گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی و غیر انسانی خواندن احکام قرآنی و اسلامی توسط ملی گراهای بی فرهنگ، و روزی با غیر عملی خواندن احکام اسلام و توهین به روحانیت و جسارت ملحدانه به ساحت مقدس ائمه اطهار در دانشگاهها بوسیله روشنفکران خودفروخته مدعی مجاهدت برای انقلاب اسلامی و با عنوان دهن پرکن اصلاح طلبی! اما به لطف خدا و عشق و ارادت عمیق مردم به خادمان به اسلام همواره این توطئه ها نقش بر آب شده اند.
امام روحی له الفداه همواره و در مناسبت های مختلف چه در اصل پیروزی انقلاب و جنگ و چه در موارد خاص نظیر شکست آمریکای جنایتکار در حمله به طبس و یا در پیروزی رزمندگان اسلام در خرمشهر و نظایر آن فرصت را مغتنم شمرده و نقش اسلام و ایمان به خدا را به مردم گوشزد می نمود و انقلاب را با این هشدارها در مسیر صحیح هدایت و از آسیب ها حفاظت می نمود. امروزه نیز خلف صالح او رهبر عزیز انقلاب با همان نگاه و باور حفاظت از نظام را در داخل و شاخه های تازه روییده شجره طیبه انقلاب در لبنان و فلسطین و دیگر نقاط دنیای اسلام را برعهده داشته و آن را هدایت می کند و در همین راستاست که در دیدار اعضای محترم مجلس خبرگان در شهریور ماه سال جاری شرط کافی حفظ نظام اسلامی را حفظ و تقویت محتوا و اصول اساسی نظام اسلامی دانسته و می فرمایند:
«اگر به محتوا و اصول توجه نشود ممکن است در زیر پوست شکل رسمی نظام، تغییرات تدریجی و بی صدایی اتفاق بیفتد و نظام اسلامی را به سمت انحراف بکشاند که در برخی مواقع خواص هم متوجه این انحراف تدریجی نمی شوند.»
رهبر انقلاب در این بیانات با برشمردن عدالتخواهی، استقلال و آزادی به معنای حقیقی کلمه، استکبارستیزی و منفعل نشدن در مقابل دشمن، مردم گرایی، مستضعف نوازی و گرایش به طبقات محروم و پرهیز از اسراف و زندگی اشرافیگری به عنوان مبانی انقلاب اسلامی، اعتبار و اصالت این مبانی را به دلیل برگرفته شدن آنها از متن قرآن و منطق اسلام دانسته و می فرمایند:
دشمنان نظام اسلامی در طول ۳۰ سال گذشته همواره تلاش کرده اند تا مبانی انقلاب اسلامی را زیر سؤال ببرند و علت مشکلات کشور را تأکید بر این اصول بدانند.
ایشان با تأکید بر لزوم حرکت مجموعه کشور در جهت واحد خاطرنشان کرده اند که: «اگر در میان جریانهای مختلف یکی از جریانها به «اصول و مبانی انقلاب اسلامی» نزدیک تر بود، باید آن جریان را تقویت و حمایت کرد.»که بیانگر اهمیت توجه جریانهای سیاسی به مبانی انقلاب برگرفته از اسلام و نقش آنها در حفظ و ادامه حیات نظام و انقلاب اسلامی است.
در خاتمه از خداوند قادر متعال متضرعانه می خواهم که ما را در شناخت صحیح اسلام ناب محمدی یاری فرماید و توفیق عمل به وظایف اسلامی مان در راستای حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی را عطا نماید.

دکتر مهدی کوچک زاده

منبع : روزنامه کیهان