جمعه, ۲۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 14 March, 2025
مجله ویستا
کارکرد آموزشی مطبوعات در موضوع ترافیک

● کارکرد آموزشی رسانهها
«آموزش»، از کارکردهای اصلی و حرفهای رسانهها است. «هارولد لاسول» در سال ۱۹۴۸ از سه کارکرد «نظارت بر محیط» (نقش آموزشی) در رسانهها نام برد. بعدها صاحب نظران دیگر، کارکردهای «سرگرمی» (نقش تفریحی) و «تحرک» (نقش بسیجگری) را به کارکردهای قبلی افزودند.
مطبوعات، ظرفیت گستردهای برای آموزشهای عمومی دارند. نقشی که مطبوعات در ایجاد، تغییر یا تقویت هنجارها، ارزشها و نگرشها ایفا میکنند، مکمل آموزشهای رسمی مدرسهای است که حتی پس از فراغت از تحصیل، گستره وسیع مخاطبان را شامل میشود.
با توجه به میزان نفوذ مطبوعات در جامعه، این رسانه مکتوب، توانایی تغییر در نظام ارزشی و هنجارهای فرهنگی مخاطبان خود را دارد و قادر است فرایند «اجتماعی شدن ثانویه» را پیش ببرد. آموزش رسانهای، به موازات آموزشهای رسمی عمل میکند و لذا آن را «آموزش موازی» یا «آموزش ضمنی» یا «آموزش غیر رسمی» نامیدهاند. محرکهای مورد استفاده در آموزش رسانهای، به گونهای نامحسوس و از راه تاثیرگذاری و لانه گزینی در ناهشیار مخاطب عمل میکند و لذا آثار آن دیرپا و ثابت است و جزئی از رگههای شخصیتی مخاطبان میشود. مخاطبان آموزشهای رسانهای مستقیم، عموماً کسانی هستند که به صورت تعمدی برای کسب اطلاعات از رسانه استفاده میکنند اما هنگامی که از آموزشهای غیر مستقیم یا پنهان سخن میگوییم، مخاطبان بعضا به صورت ناخود آگاه در معرض اطلاعات رسانهای قرار میگیرند و برای انجام رفتارهای خاص و کسب مهارتها، هنجارها و ارزشهای ویژه، آموزش میبینند. یکی از حوزههایی که در جهان امروز به شدت تحت تاثیر اطلاعات رسانهها قرار دارد، آموزش رفتارهای مدنی و مهارتهای شهروندی و توسعه مشارکتهای اجتماعی است.
بسیاری از پژوهشگران نقشهای مثبت و منفی رسانهها را در این زمینه مورد بررسی قرار دادهاند. بررسی یافتهها حاکی است که رسانهها میتوانند با ارایه الگوهای رفتاری، چهارچوب مرجع و اطلاعات مطلوب، به افزایش مهارتهای شهروندی و شکلگیری رفتارهای مدنی کمک کنند. نقش رسانهها در آموزش شهروندی، از دو منظر قابل بررسی است:
نخست این که رسانه به عنوان یک ابزار کمک آموزشی در تلفیق با دیگر مواد درسی، به کارآمدی بیشتر آموزشهای ارایه شده در مدارس کمک میکند. از این منظر نقش رسانهها بیشتر در حوزه مدارس و دانشآموزان مورد تاکید قرار میگیرد.
از منظر دوم، رسانه خود به عنوان ابزاری مستقل برای آموزش مفاهیم شهروندی و رفتارهای مدنی به مخاطبان گروههای سنی مختلف، در نظر گرفته میشود و با بهرهگیری از ظرفیتهای آن، راهبردهایی اثر بخش برای افزایش مهارتهای شهروندی ارائه میشود. لذا در این حوزه بر آموزشهای غیر مستقیم و ظرفیتهای رسانه در شکل دهی و اصلاح نگرش ها و رفتارها تاکید میشود.
از این منظر، مطبوعات به عنوان یک رسانه مکتوب، نقشی خاص ایفا میکنند، دلیل آن نیز ظرفیت و توانایی مطبوعات در الگوپردازی و فراهم آوردن چهارچوبهای مشخص برای پردازش اطلاعات و مفهوم پردازی آنها است. بسیاری از صاحبنظران الگوپردازی و جهت دهی به افکار، تفاسیر و پردازشهای ذهنی را یکی از مهمترین ساز و کارهای آموزش رفتارهای مدنی و مهارتهای شهروندی میدانند.
● ویژگیها و اهمیت آموزش ترافیک در مطبوعات
۱) فراگیری:
آموزشهای رسمی مدرسهای، به رغم تمام مزیتهایی که دارد، به خاطر ضرورت گردهم آمدن آموزش دهندگان و فراگیران در مکان و زمان خاص با محدودیتهایی روبرو است. دشواریهای موجود بر سر راه حضور فراگیران در زمان و مکان خاص، و وجود انبوه افراد لازم التعلیم در حوزه مباحث ترافیکی، از یک سو و کمبود آموزش دهندگان ورزیده و توجیه نسبت به موضوع از سوی دیگر، موجب میشود که ارایه آموزش در فضای مدرسهای هزینه بر باشد. این در حالی است که:
▪ از جهت زمان مطبوعات، محدودیت نظام مدرسهای را ندارند. افراد و به ویژه کودکان و نوجوانان، میتوانند در زمان دلخواه با مطبوعات همدم شوند. مطبوعات در قالبهای مختلف و از جمله مطالب خبری، سرگرمی یا آموزشی، دادههای متنوعی را در زمان دلخواه مخاطب به آنان منتقل میکنند.
▪ از جهت مکان نیز مطبوعات محدودیت ندارند. در حالی که کمبود فضای آموزشی مناسب و دشواری رفت و آمد از موانع توسعه آموزشهای رسمی است، مطبوعات را میتوان در بیشتر مکانها مورد مطالعه قرار داد.
▪ با توجه به تنوع مخاطبان، این امکان وجود دارد که متون آموزشی را در مطبوعات با توجه به نوع مخاطب تنظیم و ارایه کرد. مطبوعات، به تناسب نوع و میزان نفوذ خود، تعداد زیادی از مخاطبان را جذب میکنند. تنوع این مخاطبان از نظر سن، جنس، فرهنگ و قومیت بسیار حائز اهمیت است.
۲) تاثیرگذاری:
آموزش از طریق مطبوعات دستکم به دو دلیل تاثیرگذاری زیادی دارد: یکی بهرهگیری از جذابیتهای هنری و گرافیکی و دیگری استفاده از روش آموزشی غیر مستقیم.
کمبود استادان زبردست و آشنا با مهارتهای آموزشی، که واجد صلاحیتهای لازم باشند و بتوانند از شگردهای نو در آموزش بهره گیرند، از مشکلات جدی در آموزشهای رسمی است. مطبوعات امکانات وسیعی در اختیار دارند تا آموزههای مورد نظر خود را با استفاده از ظرافتهای هنری و به کارگیری جلوهخاص بصری به مخاطبان انتقال دهند.
آموزشهای غیر مستقیم و غیر رسمی، تاثیری بیشتر و دیرپاتر دارند. دریافتهای بصری انسانها، ناخودآْگاه در نهانخانه ذهن جای میگیرد و در فرصت مناسب خود را نشان میدهد. مطبوعات از این نظر دارای امتیاز هستند. مهمترین خصوصیت حرفهای مطبوعات این است که میتوانند اهداف مورد نظر را به گونهای غیر مستقیم دنبال کنند.
«پیرآلبر» این واقعیت را چنین بیان میکند: «هرروزنامه خوب و با ارزشی باید در خلال خبرهای خود مطلب مفید و آموزندهای نیز به خوانندگان ارائه دهد. اما هنر اصلی روزنامه نویس همین است که خبرها را در چه لفافی بپوشاند و در چه شرایطی به خواننده عرضه کند تا او احساس نکند که به جای کسب اطلاع و سرگرمی، مشغول مطالعه یک درس اخلاق است.»
● نقش مطبوعات در فرهنگ سازی
فرهنگ به مثابه روح جامعه، در برگیرنده مجموعه مشخصات معنوی، فکری و احساسی آن است. هیچ جامعهای بدون فرهنگ وجود ندارد. میان رسانهها و تغییرات فرهنگی جوامع، رابطهای تنگاتنگ وجود دارد. از مهمترین وجوه تاثیرگذار رسانهها برفرهنگ جوامع، ارایه تلویحی آموزه های مختلف، ایجاد پندارها و برداشتهای جدید و جلب مشارکت مخاطبان در زمینههای گوناگون است. رسانهها میتوانند برانگیزنده، تقویت کننده، اطلاع دهنده، راهنمایی کننده، یادآوری کننده، بسیج کننده و یا برعکس بازدارنده باشند. به کمک رسانهها، آموزشهای عمومی، مولدتر و موثرتر میشوند، یادگیری سریعتر صورت میگیرد، شالوده علمی تعلیم بیشتر شده و دسترسی به آموزش برابرتر میشود. آموزش از طریق مطبوعات، در مفاهیم آموزشی سنتی تغییرات اساسی ایجاد کرده و توانسته بسیاری از کاستیها و ناکارآمدیهای سیستمهای سنتی آموزش را رفع کند و تغییرات بنیادی و اساسی در آموزش به وجود آورد. محور این تغییرات، حذف زمان و مکان و محدودیتهای منابع آموزشی از سیستم سنتی است. این امر سبب تغییر تکنیکها، روشها و رویکردهای آموزشی شده است.
● نظریه همانندی:
طبق این نظریه، مردم با رسانههایی تعامل برقرار میکنند که خوشامدگوی افکار و اندیشه آنها باشد. به عبارت دیگر رسانههایی میتوانند به برقراری تعامل با مردم امیدوار باشند که مردم آنها را موافق اندیشههای خود بدانند. برخی از قواعد نظریه «همانندی رسانه» چنین است:
۱) رفتار:
این نظریه معتقد است مردم با رسانه همچون یک فرد ارتباط برقرار میکنند. به عبارت دیگر مردم با رسانهها همانطور مواجه میشوند که در زندگی واقعی با دیگران رفتار میکنند و به همین علت به قوانین اجتماعی که بر رفتار حاکم است و همچنین ویژگیهای روان شناختی و شخصیتی افراد توجه زیادی دارند. مثلاً در رادیو، نوع صدای مجری، لحن و کیفیت آن، جدای از سطح و چگونگی محتوای آموزش، تاثیر بسیار زیادی بر تعامل و ادامه یا قطع رابطه میان رادیو و مخاطب دارد. یا مثلاً در کلاس درس، دانشجو باید احساس کند که استاد، درس و دانشجو و روی هم رفته کلاس را جدی گرفته است، در غیر این صورت ممکن است احساس ناخوشایندی به وجود آید که موجب قطع تعامل بین مخاطب و مدرس شود.
۲) تکریم و احترام مردم:
مردم دوست دارند مورد تکریم و احترام قرار گیرند. بنابراین رعایت این قاعده در برنامهریزیهای آموزشی رسانه بسیار مهم است. باید به مخاطب احترام گذاشت ولی از تملق و چاپلوسی احتراز کرد، زیرا از نظر روانی، تکرار تملق موجب دلزدگی و قطع ارتباط میشود. در هر حال به کارگیری ادبیات کلامی محترمانه و در عین حال خارج از کلیشههای مرسوم اجتماعی و رسانهای، باعث برانگیختن احترام مخاطبان خواهد شد.
۳) همانندی شخصیتی:
مردم دوست دارند با شخصیتهایی ارتباط برقرار کنند که مثل خودشان باشند. این رفتار تحت تاثیر قاعده و قانون جذب همانند است.
۴) مخاطبان:
مخاطبان مطبوعات را میتوان به سه گروه دسته بندی کرد:
▪ گوش شنوا: این مخاطبان فقط شنونده هستند، یعنی بیشتر مایلند ارتباط یک جانبهای با رسانه داشته باشند. این گروه، افرادی هستند که همواره از رسانه میآموزند و فرا میگیرند و آن را یک وسیله آموزشی خوب برای یادگیری میدانند. به نیازهای این گروه میتوان با یک رویکرد تجویزی (انتقال یک طرفه مخاطب) پاسخ داد.
▪ گوش منتظر: مخاطبانی که انتظار دارند تا ضمن شنیدن و آموختن، به نیازهای آنها نیز جواب داده شود. این نیازها را میتوان کشف و متناسب با آنها مطلب آموزشی را منتقل کرد.
▪ گوش ناشنوا: مخاطبانی که موضوع مورد بحث برای آنها اهمیت ندارد. این امر ممکن است ناشی از چند چیز باشد: یا خود موضوع برای آنها بی اهمیت است و یا ارائه موضوع از حیث محتوا، فرم و شکل، ضعیف است. مخاطبان گروه سوم کمتر در دایره ارتباطی رسانه قرار میگیرند و احتمال قطع ارتباط آنها با رسانه زیاد است.
۵) کارشناسان: مردم هنگامی که به کمک نیاز دارند به متخصصان آن عرصه بیشتر اعتماد میکنند. لذا مطبوعات با تولید محتوای کارشناسانه مورد توجه قرار میگیرند. برای مثال مباحث کاربردی مربوط به ترافیک در روزنامه، هنگامی که با استفاده از نظر کارشناسان برجسته مطرح میشوند، جدیتر مورد مطالعه واقع شده و موثرتر عمل میکنند. براین اساس، توصیه شده است که در متون مطبوعاتی آموزش محور، مخاطب باید احساس کند افراد صاحب نظر مطلع به بحث درباره موضوع میپردازند.
۶) مخاطب محوری: ویژگیهای فردی مخاطبان و تلقی ای که جامعه از آنها دارد باید در متون آموزشی مورد توجه باشد. مثلاً اگر داستان آموزشی را از یک زبان یک قصه گوی پیر بیان میکنیم، این نکته بیانگر باور پیام آفرین رسانه به اهمیت و نقش بزرگسالان در ارایه آموزههاست و اگر قصهگو مثلاً یک زن جوان باشد، نشان دهنده باور پیام آفرین رسانه به نقش محیطهای رسمی تربیتی و آموزشی مثل مهد کودکها و کودکستانهاست.
۷) طرز بیان: در یک برنامه آموزشی، رعایت قوانین اجتماعی حاکم بر رفتارهای مردم ضروری است. مثلاً اگر برای ارائه برنامه آموزشی، نویسنده مطلب از سبک بیانی برخوردار باشد که نتواند شخصیت او را جدی و آشنا به بحث نشان دهد، تعامل بین روزنامه و مخاطبانش به سختی صورت میگیرد.
● دلایلی که استفاده از مطبوعات را در امر آموزش و فرهنگ سازی ضروری میسازد:
۱) انبوهی و تراکم جمعیت شهری: موضوع ترافیک، عمدتا مبتلا به شهرهای بزرگ و متراکم از جمعیت است. انبوهی و تراکم جمعیت در این شهرها، مانع از اعزام کارشناسان و امکانات آموزشی به کل نقاط شهری میشود. اما متون مطبوعاتی تقریباً تمام مناطق شهری را در پوشش خود دارند.
۲) جاذبه استفاده از تصویر و گرافیک در انتقال مفاهیم انتزاعی: با کمک تصاویر و طرحهای گرافیکی، مفاهیم بهتر و گویاتر بیان میشوند.
۳) توان تولید محتوای آموزشی جذاب مرتبط با ترافیک: هم از بعد نگرشی و هم نرم افزاری، توان نسبتاً خوبی برای تولید متون و تصاویر و طرحهای جذاب در مطبوعات ما وجود دارد و در صورت سرمایهگذاری در این بخش، میتوان مخاطبان زیادی را جذب کرد تا مطالب آموزشی مورد نظر را دنبال کنند.
۴) کمبود استادان زبردست و مجرب در حوزه ترافیک
۵) ضرورت بهرهبرداری درست از بودجههای آموزشی و ارتقاء دانش عمومی با صرف هزینه کمتر
● محدویت ها و مشکلات
۱) در جامعه ما کارکرد مطبوعات بیشتر به اطلاع رسانی خبر و سرگرمی معطوف است. هر چند انتظار از رسانهها برای آموزش عمومی زیاد است، اما تاکنون در ایجاد انگیزه برای مخاطبان در استفاده از پیامهای آموزشی موفق عمل نکردهایم. البته در زمینه آموزشهای غیر مستقیم از طریق مطالب و داستانهای سرگرم کننده، تجربههای موفقی وجود دارند، اما این تجربههای پراکنده تا هنگام که آموزشها تبدیل به فرهنگ شوند باید تداوم داشته باشد و این کار نیاز به سیاست گذاری، برنامهریزی دقیق و استمرار آموزشها در قالبهای متنوع و جذاب دارد.
۲) انفعالی عمل کردن مخاطبان در برابر ارایه مطالب آموزشی، به گونهای که آن عطش و انگیزه استفاده از رسانه به عنوان ابزار آموزشی را در جامعه نمیبینیم. باید تلاش کرد تا جوی در جامعه حاکم باشد که مردم، آموزش پذیر مستعد و با انگیزه باشند. باید تحقیقی انجام شود درباره این که در چه مقطعی و چه دورهای میتوانیم علاقه نیروی اصلی آموزش پذیر را که بیشتر کودکان و نوجوانان هستند، افزایش داده و این علاقه را به سمت استفاده از محتوای آموزشی رسانه هدایت کنیم.
لذا از یک طرف باید در درون مخاطب امید و رغبت ایجاد نمود و از طرف دیگر کاری کرد تا مخاطبان ما آگاهانه و با اختیار برنامههای آموزشی را دنبال کنند.
دکتر علی اصغر محکی
منبع : کارگزار روابط عمومی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست