دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
تفاوت در دسترسی به منابع اطلاعاتی
![تفاوت در دسترسی به منابع اطلاعاتی](/mag/i/2/mimtz.jpg)
اما امروزه وقتی صحبت از شکاف دیجیتالی به میان میآید، لحن متکلمان این عبارت و اصرارشان برای مقابله با این پدیده به گونهای است که آن را از لحاظ بار معنایی در کنار مفاهیمی مانند فقر، گرسنگی و فساد قرار میدهد.
عوامل این امر را بهطور کلی میتوان از زوایای مختلف کنکاش کرد. اصولا چرا شکاف دیجیتالی را یک معضل میدانند؟ چرا باید برای حذف آن اقدام کرد؟ چرا شرکتهای مطرح ICT دنیا برای از میان بردن شکاف دیجیتالی تلاش میکنند؟ در ادامه، پاسخهایی برای این سوالات پیشنهاد میشود.
در اواخر دهه ۹۰ میلادی، میزان دسترسی به منابع ارتباطی از رشد چشمگیری برخوردار شد. خطوط تلفن از ۷۰۰ میلیون به ۵/۲ میلیارد و کاربران اینترنت از یک میلیون نفر به یک میلیارد نفر افزایش پیدا کردند اما این رشد در اکثر موارد به طور همگن و یکسان نبوده است.
بهطور کلی مفهوم شکاف دیجیتالی بیانگر تفاوت در دسترسی به منابع اطلاعاتی است؛ از جمله تلفن، رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و هر وسیلهای که ذیل مفهوم فناوری اطلاعات و ارتباطات جای بگیرد.
بنابراین شکاف دیجیتالی، تفاوت در میزان امکانات افراد برای برقراری ارتباط باتوجه به مکان زندگی، استاندارد زندگی و میزان تحصیلاتشان است. این تفاوت، هم میتواند بین مناطق مختلف یک کشور یا طبقات مختلف یک جامعه وجود داشته باشد و هم در بین کشورهای صنعتی و دیگر کشورها (که به آن شکاف دیجیتالی جهانی گفته میشود.) در هر دو حالت، این شکاف یا تفاوت به وضعیت اقتصادی و اجتماعی دو طرف شکاف بستگی دارد.
همانطور که ذکر شد عوامل موثر بر شکاف دیجیتالی را میتوان از زوایای مختلف بررسی کرد. این عوامل را با در نظر گرفتن میزان کارآیی استفاده کاربران از ابزارهای ICT به عنوان معیار اصلی میسنجیم. در واقع مواردی که ذکر میشوند بیشتر در مورد اشکال خفیفتر و به بیان دقیقتر در مورد شکاف دیجیتالی درون کشورهای نسبتا پیشرفته صدق میکنند. شکاف دیجیتالی میتواند دارای سه فاز باشد:
۱) عوامل اقتصادی معمولا نخستین فاز را در ایجاد این شکاف تشکیل میدهند. عدم توانایی مالی در خرید کامپیوتر [مطلوب و مناسب]، سادهترین شکل شکاف دیجیتالی است. قیمت بالای لوازم عمده ICT نخستین عامل شکلدهنده شکاف دیجیتال هستند. در بعضی کشورهای جهان سوم حداقل تا ۲۰ سال دیگر، قیمت یک PC گرانتر از آن است که خانوادهای با درآمد متوسط امکان مالی خرید آن را داشته باشد.
این مشکل در آمریکای شمالی، اروپا، استرالیا و کشورهای پیشرفته آسیا تقریبا وجود ندارد. علاوه بر اینکه به دلیل فراوانی تقاضا، هر سال از هزینه سختافزارها کاسته میشود. برای مثال میانگین قیمت یک کامپیوتر Dell حدود ۵۰۰ دلار است و این قیمت تا ۵ سال دیگر به یکچهارم میزان فعلی کاهش خواهد یافت. عامل اقتصادی (بهطور خاص) در مورد استفاده از نرمافزارها نیز تا اندازهای موثر است چرا که کامپیوترها و PC ها معمولا همراه با یک سیستم عامل و نیز نرمافزارهای اولیه به فروش میرسند.
۲) صرفنظر از قیمت، مشکلی که در کشورهای با بافت سنتی نمود بیشتری دارد، پیچیدگی طرز کار با لوازم دیجیتال و احساس عدم امنیت استفادهکنندگان مسنتر در محیطهای کاربری این لوازم است. بهطور کلی افراد مسنتر دیرتر از جوانان، با فناوریهای نوین اخت میشوند و حتی معمولا تمایل چندانی برای رودررو شدن با ابزارهای این فناوریها ندارند. هرچه نحوه کار با یک وسیله، مشکلتر باشد، این شکاف سنی بیشتر نمایان خواهد شد.
این مشکل در همه جای دنیا باعث میشود که عدهای به کلی از کار با کامپیوتر، موبایلهای پیشرفتهتر و... چشمپوشی کنند. عده بسیار دیگری از کامپیوتر استفاده میکنند اما به دلیل عدم آشنایی از بسیاری از امکانات مدرنتر آن بیبهره میمانند چون بسیاری از خدماتی که از طریق ابزارهای ICT در اختیار این افراد قرار میگیرد، دارای حدی از پیچیدگی است که استفاده گستردهتر را برای آنها مشکل میسازد.
مشکل پیچیدگی، در واقع یکی از اساسیترین مشکلات مرتبط با شکاف دیجیتالی است که برحسب اتفاق، توجه بسیار کمی به آن میشود.
شاید یکی از دلایل اقبال بیشتر کاربران به سیستم عامل ویندوز، سادگی نسبی کار کردن با این سیستم عامل در مقایسه با سیستم عاملهای کد باز مانند لینوکس (حداقل تا چند سال پیش) باشد؛ حتی با اینکه امر در تعارض با عامل اقتصادی است.
دورههای آموزشی میتواند یکی از راههای رفع این مشکل باشد و صد البته کاستن از پیچیدگیهای استفاده از ابزارهای ICT و تلاش برای دستیابی به محیطهای .user friendly
۳) عامل شماره ۲ در واقع دربرگیرنده اطلاعات لازم و اولیه برای استفاده از یک وسیله پیشرفته ICT است و شامل مسائل سختافزاری نیز میشود اما اگر یک کاربر دارای اشراف مطلوب به پیچیدگیهای اولیه برای استفاده از ابزارهای ICT نیز باشد، مشکل احتمالی دیگر، عدم توانایی کاربران در استفاده بهینه از امکانات و سرویسهای مختلف است.
برای مثال، جستوجو در اینترنت را به عنوان فعالیتی فراگیر در نظر میگیریم. بسیاری از کاربران برای این کار، تنها یک ابزار (مثل گوگل) را میشناسند و یا تنها به همان ابزار قناعت میکنند. شاید تعجببرانگیز باشد اما کاربران بسیاری وجود دارند که از دستورهای ویژه جستوجوی پیشرفته به کلی بیاطلاع هستند. نخستین نتیجه یافت شده را به عنوان نتیجه قطعی جستوجو میپذیرند.
این کاربران به دلیل بیاطلاعی از امکانات پیشرفتهتر جستوجو، ممکن است با صرف زمان زیاد و زحمت بسیار، بالاخره اطلاعات موردنیاز خود را از بین انبوهی از نتایج بینظم و نامرتبط بیابند یا اینکه از نتیجه کار سرخورده شده و دیگر به سراغ موتورهای جستوجو نروند.
این عامل یادآور این نکته است که آمار و ارقام مربوط به ضریب نفوذ فناوریهای مختلف، تعداد کاربران یک سرویس و... لزوما اعدادی دقیق و روشنگر نیستند.
درباره فواید از بین رفتن شکاف دیجیتالی بحثهای مختلفی وجود دارد اما میتوان با فرض حذف این شکاف دلایلی برای تلاش بیان کرد.
ICT راههایی ساده و سریع برای برقراری ارتباط فراهم میکند. در سادهترین شکل ممکن، دسترسی به یک خط تلفن با کیفیت مطلوب میتواند برای یک فرد در موارد اضطراری (برای نمونه در موارد مرتبط با سلامتی یا صحنههای وقوع جرم) حیاتی باشد.
از سوی دیگر ICT میتواند باعث کاهش هزینه و زمان شود و به همین دلیل شکل دیجیتالی ارتباطات، هر روز جای خود را در عرصههای اقتصادی بیشتر باز میکند و در بسیاری از کشورها تبدیل به شکل مطلوب و معمول این فعالیتها شده است بنابراین چه در بعد داخلی یک کشور و چه در بعد جهانی، روی برگرداندن از شکلهای غیردیجیتال فعالیتها، به راهی جز شکست منتهی نمیشود.
هرچند الگوی استفاده از خدمات ICT در همه جای دنیا به یک شکل نیست اما باز هم میتوان کشورها را با درنظر گرفتن جایگاهICT در آنها، به دو دسته کلی تقسیم کرد: کشورهای توسعه یافته و کشورهای توسعه نیافته.
رقابت برای ارائه شرایط و خدمات بهتر در کشورهای دسته اول و تلاش برای گسترش جنبههای حیاتی ICT در کشورهای دسته دوم، نشان دهنده این است که ICT نه تنها باعث بالا رفتن بازده فعالیتهای مختلف میشود بلکه به شکلی اجتنابناپذیر، خود تبدیل به صنعتی شده که خدمات نوین گستردهای حول محور آن عرضه میشوند.
مطالب فوق را میتوان به بیان سادهتر اینگونه بیان کرد: در وهله نخست، نقش اصلی که برایICT شمرده میشود، بهبود اساسی کیفیت در حوزه خدمات مختلف است و از همین رو است که مورد توجه قرار میگیرد.
امروزه این نقش به حدی پررنگ شده که خدمات و فعالیتهای بسیاری را نمیتوانیم بدون ICT تصور کنیم؛ یعنی ICT از یک عامل تسهیلگر تبدیل به شرطی لازم شده است. در نتیجه خدمات و فعالیتهای جدیدی شکل میگیرند که هدفشان تنها افزایش کیفیت خود ICT است و معنی این امر این است که ICT خود باعث ایجاد فرصتهای جدید میشود.
در واقع اینجاست که از ICT بهعنوان صنعت یاد میکنیم. امروزه ICT تنها وسیله نیست بلکه خود تبدیل به هدف شده است و همه اینها بدون درنظر گرفتن ایده رویایی زندگی دیجیتال و Second Life است.
حال ضرورت پاک کردن شکاف دیجیتالی را میتوان به راحتی نشان داد. در بعد خرد، ضروری و حیاتی بودن ابزارهای ICT دلیلی قانعکننده خواهد بود. اما در بعد کلان شکاف دیجیتالی و تلاش برای از میان بردن آن، تا حدودی یادآور ایده عدالت اجتماعی - اقتصادی و برابری داراییها است که خود موافقان و مخالفانی دارد.
در بررسی ایده عدالت اجتماعی در مورد ICT، توجه به این نکته حیاتی است که المان اصلی بررسی در مورد ICT تفاوتی اساسی دارد. اهمیت فرد در ایده عدالت اجتماعی - اقتصادی نهفته در سهم او از درآمدهای اقتصادی و جایگاهش در چرخه انتقال سرمایه است و از این رو یک فرد باتوجه به طبقه اجتماعیاش سنجیده میشود اما در مورد ICT ، هر فرد یک مصرفکننده یا مشتری بالفعل یا بالقوه است. یعنی هر کاربر حوزه ICT از خدمات خاصی استفاده میکند و با پرداختن هزینه این خدمات، شرکت یا نهاد فراهمکننده آن خدمات به درآمد میرسند.
افراد یک کشور یا جامعه هنگامیمنبع درآمد کمپانیهای ICT خواهند بود که بتوانند از خدمات این شرکتها استفاده کنند و این امر نیز در صورتی ممکن خواهد بود که موانع عمده از جمله مشکلات سختافزاری و زیرساختی درمیان نباشند. پس هرچه تعداد کاربران ICT بیشتر باشد، درآمد شرکتهای مذکور نیز بیشتر خواهد بود.
از سوی دیگر، خدمات و در نتیجه درآمدهای حوزه ICT از شکلی پویا و دینامیک برخوردار هستند که یکی از دلایل این امر پدیدار شدن شکلهای جدید فناوریICT و در نتیجه خدمات جدید است. برای مثال، فردی که یک کامپیوتر میخرد، پس از مدتی مجبور به خریداری یک کامپیوتر جدید یا ارتقای قطعات ناکارآمد آن است. همینطور فرد یا شرکتی که دامنه وهاست برای وبسایت خود خریداری میکند، برای تداوم تملکش بر آن دامنه وهاست، باید هر سال مبلغی بپردازد. به همین ترتیب، یکی از بزرگترین منابع درآمدی ICT یعنی تبلیغات آنلاین نیز دارای ذاتی ناپایدار و دنبالهدار است
همه موارد فوق در یک اصل خلاصه میشوند: کاربر بیشتر برابر با درآمد بیشتر است؛ کاربر بیشتر نیز یعنی حذف شکاف دیجیتالی و اینجاست که شرکتهای بزرگICT دنیا، با امید دستیابی به بازارهای جدید، در راه حذف شکاف دیجیتالی، سرمایهگذاری میکنند
نویسنده : مازیار عطاریه
منبع : آروین تاژ آفرین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست