مذهب و انتخابات در آمریکا

تنیدگی مذهب به عنوان یك مولفه ذهنی و انتخابات به عنوان یك مقوله مادی در ایالات متحده آمریكا باید واقعیتی تاریخی محسوب شود.
این كیفیت (تنیدگی) از آن روی دارای اهمیت، اعتبار و تاثیرگذاری فزاینده در گستره جامعه است كه از مشروعیت اجتماعی نهادینه شده‌ای برخوردار به نظر می‌رسد.
رابطه سیاست و مذهب در آمریكا شكلی كاملا افقی دارد و به همین روی تاثیرگذاری به گونه‌ای وسیع و بارز از كیفیتی متقابل و بهره‌مند به چشم می‌آید.
به ضرورت متقابل بودن تعامل است كه صحبت از تنیدگی از یكسو و توجه به مشروعیت از سویی دیگر باید كرد. این وجه تمایز غیرقابل‌انكاری است كه در كمتر جغرافیایی خارج از آمریكا قابل رویت است. در بسیاری از جوامع،‌مذهب حیات‌بخش و هادی حیطه سیاست است.
در تعداد وسیعی از ممالك هم این حوزه سیاسی است كه تعیین می‌كند، مذاهب چه نقش یا وزنی را در جامعه باید داشته باشند. این دو حالت به این جهت هویداست كه رابطه كاملا عمودی است اما در آمریكا رابطه یك‌جانبه چه از سوی مذهب و چه از سوی سیاست نیست بلكه تعامل از همان زمان ورود مهاجران وضعیتی به شدت دوجانبه داشته است.
این نوع تعامل، حیطه سیاست را با مذهب مرتبط ساخته است. پول رابطه هم‌وزن است و به علت اینكه اولویت ساختاری یكی بر دیگری وجود ندارد، تاثیرگذاری، حضور، اعتبار و پرستیژ مذهب همیشه و همه‌جا متجلی است كه به ضرورت حیطه انتخابات هم این تجلی را تجربه می‌كند.
در زمان انتخابات شهروندان آمریكایی براساس یك مجموعه از متغیرهاست كه به ارزیابی كاندیداها می‌پردازند. در انتخابات برای مقام ریاست‌جمهوری این متغیرها از وضوح فراوان‌تری برخوردار هستند .
● ارزش‌ها
فرد رای‌دهنده بر این مبنا به سوی یك كاندیدای خاص حركت می‌كند كه به این نتیجه رسیده باشد، همسویی ارزشی وجود دارد. رای‌دهنده برایش به شدت مهم است كه كدام یك از كاندیداها، ارزش‌های منطبق با او را دارد. رای بر این اساس هویت می‌یابد كه «نزدیكی ارزشی» بین رای‌دهنده و كاندیدا متصور شود. رای به كاندیدایی داده می‌شود كه ارزش‌هایش را به‌راحتی و طیب‌خاطر پذیرا شود.
● مدیریت
رای‌دهنده آمریكایی خواهان فردی در بالاترین درجات سیاسی است كه از ویژگی‌های رهبری برخوردار باشد. كاندیدا باید این تصور را بین رای‌دهندگان ایجاد كند كه او قادر است كشور را در مسیری كه شهروندان خواهان آن هستند، هدایت كند و می‌تواند در مواقع بحرانی به مدیریت شرایط بپردازد.
به همین جهت كسانی كه برای مقام ریاست‌جمهوری كاندیدا می‌شوند قبلا در حیطه‌هایی كه در آن مشغول بوده‌اند، توانایی‌های رهبری و مدیریت را از خود نشان داده‌اند. سرنوشت كشور مطرح است و به همین جهت شایستگی رهبری و بسیج توانمندی‌ها بارز.
● موضوعات
رای‌دهندگان دارای مجموعه‌ای اولویت‌ها در رابطه با موضوعات هستند. آنان برای خود موضوعاتی را مهم و موضوعاتی را كم‌اهمیت قلمداد می‌سازند. رای آنان بر این اساس شكل می‌گیرد كه آیا كاندیدا نگاهی موازی با نگاه آنان به موضوع خاصی دارد یا فاقد آن است.
برای رای‌دهنده مهم است كه كاندیدایی به پیروزی دست یابد كه موضوعاتی را مطرح كند و آنها را شایسته توجه بداند و در واقع در تطابق با نظرات او باشد. دغدغه موضوعی رای‌دهنده شاید واضح نباشد و رای‌دهنده نتواند به‌طور مطلوب درخصوص موضوعات مورد نظر به بحث بپردازد، اما به‌طور ناخودآگاه به این مساله وقوف دارد كه چه موضوعاتی شایسته اهمیت فزاینده‌تر هستند.
● بینش و ایمان
برای را‌ی‌دهنده این مطرح است كه كاندیدا درخصوص آینده از یك انسجام تئوریك و نگرشی برخوردار باشد. او برایش مهم است كه كاندیدا دارای یك بینش غنایافته و متعالی و حركت در مسیری باشد كه جامعه در آن حركت می‌كند و اینكه چه نوع جامعه‌ای باید شكل بگیرد.رای‌دهنده آمریكایی به‌طور كلی، نقش معتبری برای ایمان خود در جهت دادن نگاهش به انتخابات قائل است.
او خواهان آن است تا كسانی به قدرت برسند كه مانند او به مقوله جایگاه ایمان در تصمیم‌گیری‌ها فكر كنند، اما اگر با كاندیدایی روبه‌رو شود كه ایمان او را ندارد، اما توان رهبری را دارد به موضوعاتی توجه می‌كند كه او علاقه دارد و دارای بینشی است كه او آن را مطلوب می‌داند و ارزش‌های موردنظر او را همراه دارد حتی اگر موافق ایمان او نیست به آن كاندیدا رای می‌دهد.
برای رای‌دهنده آمریكایی دیدگاه‌های اعتقادی‌اش راهنمای او هستند اما اگر در حیطه ایمانی همسویی با كاندیدا وجود نداشته باشد قطعا اولویت‌ها بر پایه ایمان شكل نمی‌گیرند.

دكتر حسین دهشیار

منبع : روزنامه هم‌میهن