پنجشنبه, ۲۲ آذر, ۱۴۰۳ / 12 December, 2024
مجله ویستا
اروپای وارونه
در اروپا بحران اقتصادی نگرانیها را افزایش داده است چراکه بحران اقتصادی به دلیل محدودیتها و کاستیها اتحادیه اروپا بیرحمانهتر دیگران را مورد آسیب قرار میدهد. در واقع آنچه که اتحادیه اروپا با عدم پذیرش قانون اساسی مشترک از دست داد اکنون خود را بهتر نشان میدهد و آن اعتماد به خود و آینده مشترک است.
مقالهای از یوشکا فیشر
وارن بوفت، سرمایه دار افسانه ای امریکا یکبار جایی گفته است تنها زمانی که موج ها آرام بگیرند، همه چیز مشخص می شود.
این جمله هوشمندانه برای زمانی مناسب است که شرکت ها در شرایط بحران اقتصادی قرار می گیرند، اما همچنین می تواند به کشورها و اقتصاد نیز ارتباط داشته باشد.
در اروپا این وضعیت، نگرانی ها را افزایش داده است چراکه بحران اقتصادی به دلیل محدودیت ها و کاستی ها اتحادیه اروپا بی رحمانه تر دیگران را مورد آسیب قرار می دهد. در واقع آنچه که اتحادیه اروپا با عدم پذیرش قانون اساسی مشترک از دست داد اکنون خود را بهتر نشان می دهد و آن اعتماد به خود و آینده مشترک است.
در بحبوحه این بحران اقتصادی که از سال ۱۹۲۹ در نوع خود بدترین بحران اقتصادی قلمداد می شود، امریکا برای آغازی کاملا جدید خود را آماده کرد و باراک اوباما را به عنوان رییس جمهور خود برگزید و در حال حاضر در حال تازه اندیشی برای خود است. در عوض هر روز که می گذرد در واقع اعضای اتحادیه اروپا را از یکدیگر دور و دورتر می کند. اروپا به جای اینکه برای خود نو اندیشی کند ، تحت تاثیر فشار و بحران اقتصادی و تضادهای داخلی با خطر بازگشت به گذشته روبه رو است.
اروپا امروز واحد پول مشترک و بانک مرکزی اروپایی دارد که می بایست از نظر ثبات اقتصادی اتحادیه را در مقابل بحران اقتصادی حفظ کند. هرگونه سستی در هر یک از این دو موارد می تواند موجب خسارت های زیاد به خواست های مشترک اروپایی ها شود. اما رفتار دولت های اتحادیه اروپا در ماه های اخیر موجب ایجاد شک و تردید در دیدگاه های آنها به این مسئله است.
هز چه این بحران بیشتر ادامه پیدا کند، بیشتر مشخص می شود که پول واحد و بانک مرکزی اروپایی توانایی اتحاد بازار اروپایی را ندارند. بدون اقتصادی مشترک و سیاست های اقتصادی همتا، همکاری بین اعضای منطقه اروپا، با خطر بسیار جدی روبه رو است. این بحران در تمامی کشورهای جهان خود را نشان داده است اما تفاوت ها و ناهماهنگی اقتصادی در اروپا بیشتر دیده می شود.
درحالی که در کشورهای ایتالیا، اسپانیا، ایرلند، پرتغال و یونان اعتماد مالی در حال از بین رفتن است. کشورهایی با اقتصادی قدرتمندتر در شمال اروپا در شرایط بهتری به سر می برند، هرچند این کشورها نیز از شرایط بد اقتصادی رنج می برند. اگر شرایط با همین وضع ادامه پیدا کند، بدون شک یوروو به طور جدی با خطر رو به رو خواهد شد. تصور اینکه اگر یوروو با شکست روبه رو شود چه خواهد شد به هیچ وجه دشوار نیست.
کشورهایی که به تازگی به اتحادیه اروپا پیوسته اند، به خصوص کشورهای اروپای شرقی که نه از لحاظ اقتصادی و نه از بعد سیاسی با ثبات هستند با مشکلات فراوانی روبه رو شده اند. این درحالی استکه برخی دیگر از کشورهای منطقه اروپا مانند اتریش نیز با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند و این نشان می دهد که بحران اقتصادی به طور مستقیم منطقه اروپا را تحت تاثیر قرار داده است. بنابراین اتخاذ استراتژی انتظار، روش درستی نیست.
هیچ دلیل قانع کننده ای وجود ندارد که نشان دهد این بحران در حال گذر است. بنابراین برای نجات تنها دو راه وجود دارد: یا کشورهای ثروتمندتر، با اقتصادی با ثبات تر در شمال اروپا مانند آلمان از منابع بزرگ اقتصادی خود برای نجات کشورهای ضعیف تر استفاده می کنند یا یوروو با یک خطر جدی روبه رو می شود و پروژه اروپای متحد با مشکل رو به رو می شود.
بنابراین چرا از ابزارهایی جدیدی مانند مکانیزمی برای اروپا قابل مقایسه با صندوق بین المللی پول را معرفی کند. چنین مکانیزمی هرچند بسیار پرهزینه است- به ویژه برای آلمان- اما جایگزینی برای این مکانیزم مسلما بسیار پرهزینه تر خواهد بود.
متاسفانه، اکنون موتور همکاری های فرانسه و آلمان در حال حاضر متوقف شده است. سخنان آنها نشان می دهد که فرانسه و آلمان منافع مشترک زیادی دارند اما واقعیت چیز دیگری را نشان می دهد. آلمان و فرانسه ابتدا به فکر منافع خودشان هستند، و منافع اتحادیه اروپا در اولویت های بعدی آنها قرار دارد.
اتحادیه اروپا همواره به عنوان یک گروه مصالحه گر شناخته می شود و باید به این روش در بحبوحه بحران اقتصادی جهانی ادامه دهد. اگر فرانسه و آلمان نتوانند اختلاف های خود را به سرعت برطرف کنند و پاسخی استراتژیک به بحران بدهند، به خودشان و به اتحادیه اروپا ضربه خواهند زد.
نباید فراموش کرد که اتحادیه اروپا پروژه ای است برای پیشرفت مشترک اقتصادی. اگر این هدف اقتصادی از بین برود، خواسته های هر کشوری فوران خواهد کرد و سبب از بین رفتن این پروژه خواهد شد. اروپای امروز در قدرت اقتصادی دچار کاستی نیست، بلکه کمبودهای سیاسی در عملکرد متحد است. اینجا، جایی است که فرانسه و آلمان باید رهبری مسیر را برعهده بگیرند.
مترجم : شادی آراسته
منبع : دیپلماسی ایرانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست