یکشنبه, ۱۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 2 June, 2024
مجله ویستا

سفر در زمان چطور انجام میشود؟


سفر در زمان چطور انجام میشود؟
یكی از جالبترین افكار بشر، ایده جابجایی در بعد زمان است. البته اگر از یك بعد دیگر به قضیه نگاه كنیم همه ما مسافر زمان هستیم. همین الان كه شما این را میخوانید، زمان در حول و حوش و به پیش میرود و آینده به حال و حال به گذشته تبدیل میشود. نشانه اش هم رشد موجودات است. ما بزرگ میشویم و میمیریم. پس زمان در جریان است.
آلبرت اینشتین با ارائه نظریه نسبیت خاص نشان داد كه این كار از نظر تئوری شدنی است. بر طبق این نظریه اگه شیئی به سرعت نور نزدیك شود گذشت زمان برایش آهسته تر صورت میگیرد. بنابراین اگر بشود با سرعت بیش از سرعت نور حركت كرد، زمان به عقب برگردد. مانع اصلی این است كه اگر جسمی به سرعت نور نزدیك بشود جرم نسبی ان به بینهایت میل میكند لذا نمیشود شتابی بیش از سرعت نور پیدا كرد. اما شاید یه روز این مشكل هم حل شود. بر خلاف نویسنده ها و خیالپردازها كه فكر میكنند سفر در زمان باید با یك ماشین انجام شور، دانشمندان بر این عقیده هستند كه اینكار به كمك یك پدیده طبیعی صورت میگیرد. در این خصوص سه پدیده مد نظر است: سیاهچاله های دوار، كرم چاله ها و ریسمانهای كیهانی.
۱ـ سیاهچاله ها:
اگر یه ستاره چند برابر خورشید باشد و همه سوختش را بسوزاند، از انجا كه یك نیروی جاذبه قوی دارد لذا جرم خودش در خودش فشرده میشود و یك حفره سیاه رنگ مثل یه قیف درست میكند كه نیروی جاذبه فوق العاده زیادی دارد طوری كه حتی نور هم نمیتواند از ان فرار كند.
اما این حفره ها بر دو نوع هستد. یه نوعشان نمی چرخند لذا انتهای قیف یك نقطه است. در انجا هر جسمی كه به حفره مكش شده باشه نابود میشود. اما یه نوع دیگر سیاهچاله نوعی است كه در حال دوران است و برا همین ته قیف یه قاعده داره كه به شكل حلقه اس. مثل یك قیف واقعی است كه تهش باز است. همین نوع سیاهچاله است كه میتواند سكوی پرتاب به آینده یا گذشته باشد. انتهای قیف به یك قیف دیگر به اسم سفیدچاله میرسد كه درست عكس ان عمل میكند. یعنی هر جسمی را به شدت به بیرون پرتاب میكند. از همین جاست كه میتوانیم پا به زمانها و جهان های دیگر بگذاریم.
۲ـ كرم چاله :
یك سكوی دیگر گذر از زمان است كه میتواند در عرض چند ساعت ما را چندین سال نوری جابجا كند. فرض كنید دو نفر دو طرف یك ملافه رو گرفته اند و میكشند. اگر یك توپ تنیس بر روی ملافه قرار دهیم یك انحنا در سطح ملافه به سمت توپ ایجاد میشود.
اگر یك تیله به روی این ملافه قرار دهیم به سمت چاله ای كه ان توپ ایجاد كرده است میرود. این نظر اینشتین است كه كرات آسمانی در فضا و زمان انحنا ایجاد میكنند؛ درست مثل همان توپ روی ملافه. حالا اگه فرض كنیم فضا به صورت یك لایه دوبعدی روی یه محور تا شده باشد و بین نیمه بالا و پایین ان خالی باشد و دو جرم هم اندازه در قسمت بالا و پایین مقابل هم قرار گیرد، آن وقت حفره ای كه هر دو ایجاد میكنند میتواند به همدیگر رسیده و ایجاد یك تونل كند. مثل این كه یك میانبر در زمان و مكان ایجاد شده باشد. به این تونل میگویند كرم چاله.
این امید است كه یك كهكشانی كه ظاهرا میلیونها سال نوری دور از ماست، از راه یك همچین تونلی بیش از چند هزار كیلومتر دور از ما نباشد. در اصل میشود گفت كرم چاله تونل ارتباطی بین یك سیاهچاله و یه سفیدچاله است و میتواند بین جهان های موازی ارتباط برقرار كند و در نتیجه به همان ترتیب میتواند ما را در زمان جابجا كند. آخرین راه سفر در زمان ریسمانهای كیهانی است. طبق این نظریه یك سری رشته هایی به ضخامت یه اتم در فضا وجود دارند كه كل جهان را پوشش میدهند و تحت فشار خیلی زیادی هستند. اینها هم یه نیروی جاذبه خیلی قوی دارند كه هر جسمی را سرعت میدهند و چون مرزهای فضا زمان را مغشوش میكند لذا میشود از انها برای گذر از زمان استفاده كرد.
●تونل زمان : واقعیت یا خیال ؟
حالا اینها رو گفتیم ولی چند اشكال در این كار است. اول اینكه اصلا نفس تئوری سفر در زمان یك پارادوكس است. پارادوكس یا محال نما یعنی چیزی كه نقض كننده(نقیض) خودش در درونش است. یك مثال :اگه خدا میتواند هر كاری را انجام دهد پس آیا میتواند سنگی درست كند كه خودش هم نتواند تكانش دهد؟ این یك پارادكس است چون اگر بگوییم آری پس انوقت با اینكه خدا هركاری را میتواند انجام دهد متناقض است و اگر بگوییم نه باز هم همان میشود یعنی خدا هر كاری را نمیتواند انجام دهد. یك مثال دیگر این است كه اگر من در زمان به عقب برگردم , به تاریخی كه هنوز بدنیا نیامده بودم پس چطور میتوانم انجا باشم. یا مثلا اگر برگردم و پدربزرگ خودم را بكشم پس من چطور بوجود اومده ام؟ یك راه حلی كه برای این مشكل پیدا شده است، نظریه جهانهای موازی است. طبق این نظریه امكان دارد چندین جهان وجود داشته باشد كه مشابه جهان ماست اما ترتیب وقایع در انها فرق میكند. پس وقتی به عقب برمیگردیم در یك جهان دیگر وجود داریم نه در جهانی كه در ان هستیم. طبق این نظریه بینهایت جهان موازی وجود دارد و ما هر دستكاری كه در گذشته انجام بدهیم یك جهان جدید پدید می اید.
منبع : حامد منصف