شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا
روابط پزشکی هند و ایران
آمدنم در اینجا از این رو نیز برای من موجب شادمانی بسیار است که فردی از خانوادهای هستم که نیاکانش به این سرزمین دانش و حکمت نسبت وطنی داشتهاند. پس از بلغار و کشتار چنگیر چون هزاران کس از اینجا مهاجرت نموده و روی به هند آوردند نیائی (جد) بزرگ من سید شمسالدین داود نیز یکی از آنان بود که به همراهی برادر خود سید شهابالدین نزدیک به هفت و نیم قرن پیش از امروز در عهد سلطان شمسالدین لتمش (۱۲۱۱-۱۲۳۵ م) وارد هند شدند. سید شمسالدین داود یکی از اعضاء مهم خانواده امام هشتم حضرت امام علی رضا بوده و این نسبت نسبی با امام عالیمقام برای من نیز از مایههائی شرف و سعادت است.
از همان دوره اولین که اسلام کشورهای مختلف جهان را با سرعت هر چه تمامتر در تحتتأثیر و نفوذ خود فرا میگرفت، کشور ایران جایگاه یک مرکز دانش و حکمت اسلامیان عالم را حائز بوده است. شاعران، ادیبان، محققان و طبیبانی که از این کشور آریا سر برآوردند از مفاخر ملی سراسر دنیای اسلام بودهاند. شاعرانی مانند فردوسی، رومی خیام و حافظ که در شاعری شهرت جهانی را بهدست آورند و نویسندگان یگانه روزگار مانند سعدی و نصرالله که تألیفاتشان گلستان و کلیله و دمنه در ردیف شاهکارهای ادبیات عالم قرار دارند و به همین قرار مزیتی که این سرزمین در آغاز عهد اسلامی در علوم طبی داشته است.
فاضلان و طبیبان آنجا در قرنهای بعدی نیز آن را ادامه و توسعه دادهاند - مانند اطبای گرامی منزلت همچون علی بن رین طبری، علی بن عباس مجوسی اهوازی، ابوسهل مسیحی جرجانی، محمد بن زکریا رازی، ابوعلی بن سینا، ابن ابی صادق نیشابوری و ابن مندویه اصفهانی در دوره متأخر یعنی روزگار صفویان؛ نیز میرزا ابوالفتح تبریزی، حکیم میرزا ابونصر گیلانی، حکیم رکنالدین گازرونی، حکیم رکنالدین کاشی، حکیم داود اصفهانی، حکیم بهاءالدوله رازی، حکیم حسین شیرازی، حکیم شرفالدین حسن، میرزا قاضی بنکاشفالدین یزدی، میرمحمد زمان، حکیم غیاثالدین منصور شیرازی، مولانا جلالالدین محمد، حکیم میرعمادالدین محمد شیرازی، میرمحمد مومن تنکابنی از طبیبان معروف بودهاند و در این مورد این امر نیز بهجای خود از عجایب اتفاقات است که تا اواخر عهد صفوی طب اسلامی در ایران به سرپرستی دولت عملاً رواج اشته و پس از آن به روزگار ناصرالدین قاجار در تحتتأثیر و نفوذ غربیان در ایران طب مغربی در آنجا شیوع پیدا کرد.
مهمترین اثری که در دوره صفویه صورت گرفت نفوذ و گسترش زبان و ادب فارسی در بیرون ایران و مخصوصاً در هندوستان است.
در هند اسلامی پس از تسلط دولت غزنویه، فارسی به مرتبه زبان رسمی رسیده بود و در این کتابهای فراوان در موضوعهای مختلفه به زبان فارسی تألیف گردید. در این عهد تألیف کتابهائی که در علم طب بهعمل آمدند، راقم سطور افتخار شناساندن بست و نه کتباً از آنها را بهدست آورده و اما در زبان و ادب فارسی و موضوعهای علمی دیگر در دوره مغول کارهای بیشتر از همه دورهها انجام گرفت و علم طب در این دوره بسیار رونق و رواج غیرعادی یافت و در این خصوص کاوشهای اطباء ایرانی بیشتر از همه دیگران درخور تحسین و ستایش قرار میگیرد.
در دوره صفویه که از شاهاسماعیل اول آغاز شد و به شاهعباس سوم پایان یافت (۱۵۰۰ تا ۱۷۳۶ م) تقریباً دو و نیم قرن را دربرمیگیرد - بهدرستی همین زمان سلطنت مغول در هند است - درباره بههم پیوستگیهای عمیق علمی، طبی و لسانی و فرهنگی این دوره اهمیت فوقالعادهای داشت.
روابط با همی (مشترک) رشتههای تَلَمّذ و تأثر و تأثیر در یک دیگر از علما و اطبا اینجا باب درخشانی در تاریخ علمی و فرهنگی هر دو کشور است. اهمیت مطالعه پیوندهای عمیق طبی هند و ایران بدیننظر نیز بیشتر است که بدون درک و ادراک این بههم پیوستگیها در تاریخ طبی هر دو کشور نمیتواند انجام اتمام پذیرد. بهمنظور جستجوی مواقع بهتر و با شنیدن شهره قدر افوای اینجا، طبیبنان بدان فراوانی به هند درآمدند که دهیل و رکن نمونه شهرهای ایرانزمین ارائه میکردند. این صدها معاریف فن طب که از شیراز، اصفهان، گیلان، جرجان، تبریز، مشهد و از دیگر نقاط ایران وارد هندوستان گردیدند. به واسطه درس و تدریس و تضعیف و تألیف و بهوسیله علاج و معالجه تأثیرات فراوان در هند و هندیان گذاشتند. سلسله همه اطباء و خانوادههای طب یونانی هند به واسطه یا بدون واسطه به طیبان ایران انتهاء مییابد. برای راقم الحروف (نویسنده این متن) نیز این سلسله از موجبات شرف و افتخار است.
موضوع سخن را از اطبائی که از تألیفات یا تلامیذشان، بیبان هند بسیار کسب فیض کردهاند ولی خود آنان به هند نیامدند، در اینجا نداریم. در مقاله حاضر خدمات برخی از اطباء معروف که مورد معرفی قرار گرفته است از ایران به هند آمده رونق و عظمت طب را فزونی بخشیدند و با وجودشان هندوستان امانتدار ورثه گرانپایه طب اسلامی ایرانی گردید.
تاریخ طبی دوره مغول در هند اصلاً تاریخ اطباء ایران است که بهکارهای با مزیت فراوان و خدمات بزرگ آنها گسترش دارد. مطالعه کلی این تاریخ آن کوششها را بر ما مکشوف میسازد که چطور آنها در هندوستان این طب را پروردند و بناهای آن را استحکام دادند؛ بهوسیله این طبیبان گرامی روایت، تصنیف و تألیف پیشرفت نمود و به واسطه خدمات فنی و معالجه معجزهنمائی ایشان این روش درمان چنان غلغله انداخته که همه روشهای درمانی بومی در مبارزه با آن فرو ماندند. از فیضان درس و آموزش آنها صدها طبیبان استفاده نمودند و در هر گوشه کشور پراکندند و مطبهای به این فراوانی را برداشتند که این روش درمان جای یک نظام کلی طب هندی را گرفت. بهعنوان نخستین طبیب دوره مغول، محمدبنیوسف هروی را نام میبرند که بر طبق روایتی همراه با بنیانگذار سلطنت مغول در هزار و پانصد و بیست و شش میلادی وارد هند شد. از حیث پزشک خصوصی بابر شخصیت تاو خیلی برجسته است.
از تألیفات او یکی فرهنگ طبی به نام بحرالجواهر است که در ۹۳۹ه/۱۵۳۲-۲م به عربی نگارش یافته و چندین بار به چاپ رسیده است. اثر دیگرش عین الحیوه است که یک نسخه خطی آن زینت ذخیره کتابهای راقم این مقاله را میافزاید و بر طبق نوشته کشفالظنون یکی از تألیفاتش تاریخالهند نیز بوده است. در ۹۹۱ه/۱۵۸۲م وابستگی به درباره اکبر پیدا کرد و با خطاب عضدالدوله نوازش یافت. وی گذشته از علم طب در علوم فلسفه، هندسه، حساب، نجوم و همچنان در علوم نقلی تفسیر و حدیث و غیر آن نیز یکتای زمان بود. ابوالفضل به اعتراف از علم او گفته بود که اگر کتابهای علم و حکمت از جهان معدوم گردند او میتواند که آنها را باز بنویسد و مورد هیچ تلف و اسف در این خصوصی باقی نماند. وی در زبان فارسی تفسیری بر قرآن نوشته و تکملهٔ برای حاشیه علامه دوانی نگارش داده و نیز در تألیف تاریخ الفی سهیم بوده است.
یکی از مزیتهای هم میر فتحالله شیرازی این است که بهوسیله وی در هندوستان علاوه بر علم طب، نفوذ و شیوع علوم عقلیه نیز صورت گرفت و یک دوره نوین علم و حکمت در این کشور آغاز گردید و دانشمنان یگانه روزگار مانند میرتقلیالدین محمد، ملاعبدالسلام الاهروی و حکیم عیل گیلانی از جمله تلامیذه وی هستند. میرنقیالدین محمد را فیضی سرآمد دانشمندان عراق و فارس نوشته است. عبدالسلام لاهوری هم که بهطور مسند درس و تدریس را گسترد از اساتید با کمال فراوان بهشمار آمد. شیخ محبا.. اله آبادی، شیخ محمدالفضل و ملاعبدالسلام دیوی از شاگردان او بودند و در تلامیذ شیخ ابوالفضل فیلسوف نامآوری مانند ملا محمد جونپوری صاحب شمس بازغه داخل است. ملا عبدالسلام دیوی شاگردی مانند ملا عبدالحلیم سهالوی داشت و از شاگردانش ملا قطبالدین سهالوی و شاگردش ملا نظامالدین سهالوی بانی درس نظامی بوده که تأثیرات درس نظامی در هند محتاج توضیح نیست و این نظام درس هم امروز مقبولترین نظام تعلیم در حوزههای علمیه این کشور است. میرفتحالله شیرازی در ۹۹۷ه/۱۵۸۹ م در کشمیر فوت کرد. ابوالفضل تأثرات اکبر (شاه) را مربوط به وی چنین نقل کرده است: ”بارها بر قدسی زبان رفت که میر، وکیل و حکیم و طبیب و منجم ما بوده اندازه سوگواری ما کی تواند شناخت؟ اگر به دست فرنگ افتادی و همگی خزاین عوض خواستی، به آرزو و آن سودای فراوان، سود کردی و آن گرامی گوهر را ارزان اندوختی!
حکیم عینالملک شیرازی، از امراء و خواص اکبر بود و دوائی تخلص میکرد. عبدالقادر بابونی راجع به وی نوشته است که ”در علم کجالی مرتبه عالی داشت“ عینالملک خطابش بوده باشد که جهت کمال داشتن در کجالی به وی اعطاء گردیده. وی کتابی در امراض چشم به نام ضیاءالعیون دارد و نسخه خطی یک کتاب منظومش در کتاب خانه خصوصی نگارنده این مقاله محفوظ است که فواید الانسان نام دارد وی نزدیک به یک دو جین تألیف دارد که اسامی آنها بدین قرار است: فوایدالاخبار، علاجالامراض، اصلالاصول، دلایل البول، دلایل البض، جامعالفواید، قصیده در حفظ صحت، رساله ماکول و مشروب، سته ضروریه، رسله بحران، مقطعات یوسفی. هشت کتاب اخیر از کتابهائی نام برده در یک مجلد بهعنوان طب یوسفی به سال ۱۸۸۶ م توسط چاپخانه نول کهشور به چاپ رسیده است ریاضالویه (با سته ضروریه) در حاشیه الفاظ الادویه در چاپخانه گلزار محمدی لاهور در ۱۳۱۱ هجری چاپ گردیده است. این کتابها در میان سالهای ۹۰۶ هجری/ ۱۵۰۰م تا ۹۴۶ هجری/ ۱۵۴۰ میلادی تألیف شده است.
در دوره اکبرشاه و اردین افزونی یافت. ابوالفضل در آئین اکبری نامهای اطباء این دوره را برشمرده است. بیشتر آنها از ایران بودند به هندوستان رسیده سکه حذاقت و مسیحا نفسی خودشان را روان ساختند. در آنها حکیم ابوالفتح گیلانی (پسر مولانا عبدالرزاق) در اسمهای ممتازین بهشمار میآید. این طبیب نامآور در ۹۸۳ هجری/ ۱۵۷۵م، با دو برادر خودش حکیم همام و حکیم نورالدین قراری (که هر یکی به جودت طبع وحدت فهم در علوم رسمی و کمالات صوری ممتاز زمان بودند) از گیلا به هند آمدند. حکیم ابوالفتح به غایت ذکی و زیرک و طبیب حاذقی بوده وی به نام فتاحی گزارشی بر قانونچه نوشته است. گزارشی در کتاب معروف اخلاق ناصری تألیف نصیرالدین طوسی شرح قیاسه گواه تبحر علمی او است. مجموعهای از مجربات طیبهاش نیز وجود دارد که در کتاب خانه دانشگاه پنجاب لاهور نگاه اری میشود. وفاتش در ۹۹۷ هجری / ۱۵۸۹ م در ایبت آباد اتفاق افتاد و در حسن ابدال (پاکستان) مدفون گردید. به موقعه وفاتش عرفی گفته بود.
که رهبرش به عدم شد که مرگ در مرگش
سیاه پوشتر از عمر جاودان آمد
حکیم سید ظل الرحمن (از حکمای برجسته هند)
منبع : فصلنامه عطارنامه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست