چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

بیو گان سیاه پوش


بیو گان سیاه پوش
درباره اولین زنی كه نقش بمب گذار انتحاری را برای القاعده در عراق به عهده گرفت، اخبار چندانی وجود ندارد، مگر اینكه او لباس مردان را پوشیده بود. دو هفته بعد از عملیات آمریكا در پاكسازی شهر تل عفر نزدیك مرز سوریه كه در ماه سپتامبر صورت گرفت، این زن لباس سفید بلند مخصوص مردان عرب را پوشید و چفیه مخصوص آنها را هم به سر كرد. این پوشش جنسیت او را تا وقتی وارد جمع داوطلبان حضور در ارتش نشده بود پنهان می كرد، به طوری كه توجه هیچ كس جلب نشد. این لباس همچنین مواد منفجره ای را كه به كمر این زن بسته شده بود پنهان می كرد. سایت اینترنتی وابسته به ابومصعب الزرقاوی در این باره نوشت: «خداوند خواهر ما را در میان شهدا قبول كند. او از ایمان و شرفش دفاع كرد.» هیچ اشاره ای به نام این زن نشد. اما بمبی كه این زن ناشناس با خود منفجر كرد به مرگ پنج مرد و مجروح شدن ۳۰ تندیگر منجر شد و فصلی جدید نه تنها در جنگ عراق بلكه در جنگ با ترور گشود.در گذشته هیچ گاه هیچ شاخه و شعبه ای از القاعده یك زن را به مأموریت انتحاری نفرستاده بود. زنان بمب گذار برای اولین بار دو دهه پیش در لبنان دیده شدند. و بعدها گروههای ملی گرای عرب سكولار، شورشیان كرد تركیه و ببرهای تامیل در سریلانكا از این زنان استفاده كردند. در چند سال گذشته زنان «ارتش گل سرخ» فلسطین و «بیوگان سیاهپوش» در چچن از شناخته شده ترین بمب گذاران انتحاری زن بوده اند.القاعده افغانستان و عراق و شاخه های آن در سراسر دنیا هیچگاه از این زنان استفاده نمی كردند. اما زرقاوی در این مورد هم مانند موارد دیگر دست به تابوشكنی زد. استراتژی او ایجاد تصویر وحشت و وانمود كردن آن است كه او توانایی هایی بیش از این دارد.زرقاوی در جاهایی كه بتواند دست به جذب نیرو می زند و به «نرم ترین» اهداف حمله می كند كه بیشترین تبلیغات را به همراه دارد. اكنون زنان ابزار جدید او هستند.در ماه اكتبر القاعده عراق ادعا كرد كه دومین بمب گذار زن این بار به همراه شوهرش در یك ایست بازرسی آمریكایی در موصل خود را منفجر كرده است.چند هفته پیش هم دنیا از سومین مورد از زنان بمب گذار انتحاری با خبر شد.این زن موریل دگاك ۳۸ ساله بلژیكی با موهای فر شده مخصوص بلژیكی هاست كه به شهر شارلروی نزدیك مرز فرانسه تعلق دارد. او وقتی جوان تر بود اغلب از خانه فرار می كرد. بعدها با چند مرد مسلمان ترك، الجزایری و سرانجام یك مراكشی تبار بلژیكی آشنا شد كه تعالیم سلفی شبیه تعالیم القاعده را دنبال می كرد. این زوج سه سال در مراكش زندگی كردند. و وقتی این زن به كشورش بازگشت پوشش كامل مذهبی داشت. موریل كه نام خود را به مریم تغییر داده بود بچه دار نمی شد. او در ۹ نوامبر مواد منفجره همراه خود را در حمله به یك دفتر پلیس عراق در نزدیكی شهر بعقوبه منفجر كرد و كشته شد.
اندكی بعد از مرگ مریم، نیروهای آمریكایی شوهر او را نیز به ضرب گلوله كشتند.در همان شب، بمب گذاران انتحاری سه هتل را در امان پایتخت اردن هدف قرار دادند. در حالیكه هنوز شمارش كشته ها و مجروحان این حملات به پایان نرسیده بود، القاعده عراق اعلام كرد یك زن در میان بمب گذاران انتحاری بوده است. زرقاوی یك بار دیگر رویكرد جدیدش را به رخ كشید و با آن تبلیغات كرد؛ اما نمی دانست كه آن زن نتوانسته بود بمب همراه خود را منفجر كند.ساجده مبارك الریشاوی ۳۵ ساله سه شب را در شهر «السالط» اردن پنهان شده بود و در تمام این مدت كمربند حاوی ماده منفجره را زیر لباسش با خود حمل می كرد.
اما مأموران امنیتی سرانجام رد او را پیگیری كردند. این زن سه تن از برادرانش را در جنگ با آمریكایی ها از دست داده و یك هفته قبل از دستگیری با یكی از هم رزمانش ازدواج كرده بود. الریشاوی در یك اعتراف كوتاه تلویزیونی توضیح داد كه چطور برنامه اش برای بمب گذاری با شكست روبه رو شده اما شوهرش موفق شد مواد منفجره همراهش را در یك مراسم عروسی در اردن منفجر كند.او گفت: «شوهرم هم این عملیات را برنامه ریزی كرد. من هیچ چیزی نمی دانستم.» ممكن است زنان دیگری هم باشند كه مشغول آماده شدن برای حملات بیشتر باشند، این حقیقتی است كه بسیاری از مقامات آمریكایی را نگران كرده است. تا همین اواخر بسیاری از تحلیلگران در دولت آمریكا خطر بمب گذاران انتحاری زن را در چارچوب یك مشكل نظری بزرگ می دیدند. به اعتقاد آنها «القاعده مركزی»، سازمان بن لادن و ایمن الظواهری، در برابر هر تلاش برای استفاده از زنان به عنوان شهدای انتحاری مقاومت می كنند. اما بعد از وقایع چند هفته اخیر، آنها این تهدید را جدی تر گرفته اند. این جدیت را مقامات ضدتروریسم آمریكا كه نخواستند نامشان فاش شود تأیید كرده اند.مقامات آمریكایی با مشاهده گسترش سریع این پدیده به عراق و اردن نگران آن هستند كه این «معضل» به نقاط دیگر هم برسد و مثلاً زنان بمب گذار در اروپای غربی و آمریكا دست به حمله بزنند. نگرانی مقامات غربی بیشتر از ناحیه «زوج های بمب گذار» است. زن بلژیكی با ظاهر كاملا اروپایی و پاسپورت اتحادیه اروپا به راحتی به همه جای این قاره و «اهداف نرم» آن دسترسی دارد، اما خود را در عراق منفجر می كند.درسی كه از این زن بلژیكی می توان گرفت این است كه همواره باید منتظر اتفاقات غیرمنتظره بود. پروفسور «میابلوم» نویسنده كتاب «بی تاب كشتن: تروریسم انتحاری» در این باره می گوید: «تروریست ها كاملا از وقایع موجود اطلاع دارند و همواره اتفاقات قابل پیش بینی را ناكام می گذارند. آنها همچنین به دنبال اقداماتی هستند كه تحریك كننده باشد. سربازان آمریكایی در عراق ممكن است نسبت به زنان به ویژه زنان باردار بیش از حد بدبین شوند. اما تفتیش بدنی زنان مسلمان ممكن نیست و خشم عمومی را در عراق برمی انگیزد. از سوی دیگر آنچه این روزها در جریان است با اصول و سنت های بن لادن و ایمن الظواهری در تضاد است. آنها زنان را موجوداتی در پس پرده می دانند كه مردان باید از آنها دفاع كنند. بسیاری از رهبران این سازمان از روشنفكران و بیشترشان پزشك، وكیل و مهندس هستند و در ظاهر بخشی از دنیای مدرن به حساب می آیند. اما در نگاه به زنان و نقش و مشاركت آنها سنتی ترین دیدگاه را دارند. ولی این بار زنان در صف مقدم نبرد القاعده قرار گرفته اند.چه چیز تغییر كرده است؟ ساده ترین پاسخ این است كه هسته اصلی القاعده در افغانستان و پاكستان و شاخه آن در عراق به نیروهای بیشتری نیاز دارد. حسن ابوهانیه پژوهشگر اردنی كه شخصا زرقاوی را می شناسد می گوید، او می خواهد با این كار مردان مسلمان را تحریك كند.پیش از شروع حملات توسط زنان، یكی از سایت های اینترنتی مرتبط با زرقاوی در پیامی به امضای خود او این پرسش را مطرح كرده بود كه: «وقتی مرد دیگری نباشد باید به سراغ زنان برویم. آیا این برای پسران این ملت شرم آور نیست كه خواهرانمان به دنبال عملیات شهادت طلبانه باشند و مردان مشغول زندگی؟» دلیل این همه اضطرار در كارها و حرف های زرقاوی شاید فراری بودن او باشد.به گفته فرماندهان آمریكایی از اوائل سال جاری میلادی تاكنون ۱۱۷ نفر از اعضای رهبری شبكه زرقاوی دستگیر شده اند كه در میان آنها شخصیت های ارشد این شبكه هم دیده می شوند. اما این جذب نیرو می تواند نشان دهنده گسترش شبكه هم باشد.از سوی دیگر، با گسترش دامنه درگیری های عراق به همه بخش های جامعه، زنان هم متقاضی حضور در اینگونه عملیات ها شده اند. بسیاری از این زنان، بیوه و اعضای خانواده مردانی هستند كه در درگیری ها و حملات انتحاری كشته شده اند.الریشاوی، همان زن عراقی كه عملیاتش در امان ناكام مانده بود، سه برادر و شوهر خواهرش را در این جنگ از دست داده است. در فلسطین هم زنانی كه دست به این گونه حملات می زنند كه اعضای خانواده قربانیان درگیری ها بوده اند. اما تكان دهنده ترین این گروه ها، گروه «بیوگان سیاه پوش» چچن است. اگر چه این گروه توجه چندانی در غرب به خود جلب نكرده است چرا كه اهداف آنها بیشتر روسی بوده اند، اما شیوه كاری آنها نمونه مهم و خوبی برای گروه های دیگر بوده است. زنان چچنی كه شوهران و پسران خود را در جنگ از دست می دهند فقط به امید گرفتن انتقام آنها زنده می مانند. یكی از اولین حملات «بیوگان سیاه پوش» در تابستان سال ۲۰۰۲ به مرگ ۲۷ عضو نیروهای ویژه روسیه منجر شد. در گروگان گیری مرگبار تئاتر مسكو در سال ۲۰۰۲ ، ۱۸ تن از این زنان حضور داشتند. در سال ۲۰۰۳ طی یك دوره چهارماهه زنان چچنی شش حمله از هفت حمله انتحاری علیه روس ها را انجام دادند كه این حملات به مرگ ۱۶۵ نفر منجر شد. سال گذشته این زنان دو هواپیمای روسی را ساقط كردند كه در این حملات ۹۰ مسافر و خدمه كشته شدند. در خاورمیانه، زنان فلسطینی از دهه ۱۹۷۰ در نبرد با اسرائیل در صف بمب گذاران انتحاری بوده اند. اما اولین زنی كه دست به این كار زد وفا ادریس یك كارمند ۲۷ ساله اورژانس و آمبولانس بود كه در ژانویه ۲۰۰۲ با عملیات خود یك اسرائیلی را كشت و ۴۰ نفر را مجروح كرد. بعد از مرگ او زنان و دختران دیگری داوطلب انجام عملیات برای سازمان فتح شدند. تشكیل ارتش زنان به نام ارتش گل سرخ رهبران جهاد و حماس را شگفت زده كرد و آنها با حضور زنان در این عملیات مخالفت كردند. اما زنان با این استدلال كه از صدر اسلام و در زمان حضرت محمد(ص) هم زنان برای پرچم اسلام مبارزه كرده اند، این رهبران را متقاعد نمودند. از سال گذشته زنان جنبش حماس هم دست به عملیات زدند. «ریم ریاشی» مادر دو فرزند، پیش از انجام عملیات و شهید شدنش، در یك نوار ویدئویی از آرزویش برای شهادت گفت. ایمن الظواهری تابستان گذشته نامه ای نوشت و به عراق فرستاد تا زرقاوی آن را برای عراقی ها منتشر كند. این پزشك مصری در این نامه برای اولین بار از حضور زنان در زندگی اش سخن گفت و نوشت: همسر محبوبم در بمباران آمریكا زیر آوار ماند و كشته شد. او آنقدر فریاد زد تا كسی بیاید و او را از زیر آوار نجات دهد. خدا او را در میان شهدا بپذیرد. دختر جوانم دچار خونریزی مغزی شد و آنقدر رنج كشید تا از این دنیا رفت و من هنوز نمی دانم محل دفن همسر، پسر و دخترم كجاست. یك مقام ضد تروریستی آمریكا كه می خواهد ناشناس بماند، می گوید: تا وقتی شاهد حضور زنان سعودی در حملات انتحاری نباشیم نمی توانیم با اطمینان بگوییم هسته مركزی القاعده در این مورد به نتیجه رسیده است. اما نشانه ها حاكی از آن است كه محدودیت برای زنان در این عملیات ها در حال رفع شدن است. یك منبع موثق از سوی طالبان می گوید: زرقاوی هم از تحصیل زنان و هم از مشاركت آنها در فعالیت های نظامی حمایت می كند. پیش از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ زرقاوی سعی می كرده ملاعمر رهبر طالبان را متقاعد كند تا به دختران اجازه تحصیل و حتی آموزش جنگی بدهد. اما رهبر طالبان به حرف های او توجهی نمی كرده است. بعد از حمله آمریكا به افغانستان، زرقاوی این موضوع را دوباره مطرح كرده است. او حتی برای نمونه به یك زن مشهور افغان به نام «مالالایی» اشاره كرده كه در قرن ۱۹ با انگلیسی ها مبارزه كرده است. اما ملاعمر باز هم این طرح را رد كرده و گفته است كه حضور زنان در جبهه باعث به هم ریختن نظم جنگ می شود. بعد از این جلسه، منشی جلسه ملاعمر به زرقاوی هشدار داده كه بار دیگر این موضوع را مطرح نكند. اما القاعده در پایگاه هایی نزدیك به جلال آباد و قندهار، زنان را آموزش نظامی داده است و رهبر طالبان از این موضوع بی اطلاع بوده است. در اواخر سال ۲۰۰۱ یك مجاهد پیر به نام صوفی عبدالعزیز بابا مسئول نگهداری از ۲۲ بیوه جنگجویان القاعده می شود. با افزایش تلفات در میان مردان القاعده تعداد زنان این گروه افزایش می یابد. آنها از بیم نیروهای آمریكایی در پایگاهی در پكتیا پنهان شده بودند. این زنان كه ازبك، چچنی و عرب بوده اند آموزش استفاده از كلاشینكف برای دفاع از خود را می بینند و این آغاز آموزش نظامی آنها پشت دیوارهای این پایگاه و دور از چشم مردان بود. در یكی از همان روزها این زنان طی نبرد سه ساعته به تیراندازی علیه نیروهای یك جنگ سالار افغان پرداختند كه به صف نیروهای آمریكا پیوسته بود. آنها سپس به پاكستان پناه بردند، یك سال بعد این زنان از بیم نیروهای پاكستان بار دیگر به افغانستان رفتند. اما در تمام این مدت آموزش نظامی ادامه یافته است. آنها در این مناطق تحت حمایت شبكه سازمان های جهادی و ارتباطات فامیلی هستند. جنگجویان القاعده و همسران و بیو گان آنها اعضای یك خانواده گسترده به حساب می آیند. هرچند وقت یك بار خواهر یا دختر یكی از فرماندهان با فرمانده دیگر ازدواج می كند. بیوگان جنگجویان كشته شده با یكی از اعضای خانواده او یا فرماندهان دیگر ازدواج می كنند. این شبكه ها در آینده هسته ای پایدار از القاعده یا نمونه ای جدید از آن را تشكیل می دهند. بعضی زنان این گروه اكنون برای اسلحه به دست گرفتن آمادگی كامل دارند و منتظر اعلام نیاز سازمان هستند. اكنون غرب با خشم خطرناك بیو گانی رو به روست كه به هر قیمتی آماده انتقام گیری هستند. آیا غرب می تواند كاری در مقابله با این جریان انجام دهد؟ پاسخ واشنگتن این است كه بله، با ایجاد امكان تحصیل، اشتغال و حقوق برابر. اما در كوچه های غبارگرفته تل عفر، تپه های وزیرستان، در گروزنی ویران شده و در روستاهای بدون دیوار كرانه باختری، یا حتی در ساختمان های كارگری بلژیك، پاسخ دیگر این نیست.
منبع:نیوزویك
ترجمه: نیلوفر قدیری
منبع : روزنامه همشهری