دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 May, 2024
مجله ویستا


بافنده داننده: یک قصه از 'جامع الحکایات' دهستانی


بافنده داننده: یک قصه از 'جامع الحکایات' دهستانی
نویسنده : آذریزدی - مهدی
نقاش : تجویدی - محمد
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۱/۱۱/۲۶
نوبت ویرایش : ۳
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
قطع : پالتویی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۵۶
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : PIR۷۹۲۹/ذ۷۴ر۲
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۵۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۵۵۹۷-۴۵-۵

در نهمین شماره از مجموعه 'قصه‌های تازه از کتاب‌های کهن 'داستانی از 'جامع الحکایات دهقانی', همراه با تصاویر سیاه و سفید, برای نوجوانان بازآفرینی شده‌است .این داستان در زمان خلافت 'مامون 'اتفاق می‌افتد . 'عامر 'نماینده‌ای است که از جانب خلیفه به اهواز می‌رود تا گزارشی از کار حاکم اهواز به نزد مامون بفرستد .در راه به پیرمردی بر می‌خورد که ژولیده است و تقاضای کمک می‌کند .عامر دستور می‌دهد او را با خود همراه بسازند و از او دلجویی می‌کند .پیرمرد خود را 'بافنده 'معرفی می‌کند .عامر در پاسخ سوال پیرمرد که می‌پرسد وی چه کاره است خود را ابتدا معمار معرفی می‌کند ;اما زمانی که پیرمرد از او درباره علم معماری می‌پرسد, عامر از پاسخ دادن عاجز می‌شود .او این بار می‌گوید که طبیب است . پیرمرد دوباره از او درباره علم طب می‌پرسد و عامر در پاسخ دادن در می‌ماند .تا این که ....