سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

خانه ای روی آب


خانه ای روی آب
سال ۱۳۲۳ چهار جوان تصمیم گرفتند تا باشگاهی تأسیس كنند. نام آنها میرزایی، نواب، خشایار و جانان پور بود. تصمیم آنها در چهارم مهرماه این سال عملی شد و محل باشگاه نیز در خیابان فردوسی درنظر گرفته شد.
علاوه بر آنها خاكزاد، گیتی، گریش، كلانی، مهریون، و حسینی نیز بودند كه به خاطر علاقمندی شان به دوچرخه سواری نام باشگاه را «دوچرخه سواران» گذاشتند. در ابتدا دوچرخه سواری تنها رشته فعال بود و بعدها رشته های والیبال، پینگ پنگ، بسكتبال، وزنه برداری، كشتی، شنا و فوتبال هم در این باشگاه شروع به فعالیت كرد.
رقابت اصلی در فوتبال كشور تا پیش از سال ۱۳۲۵ بین ۳ تیم دارایی، شاهین و سرباز بود اما با ورود تیم «دوچرخه سواران» كه از همان ابتدا با پیراهن آبی به میدان آمد، مثلث قدرت تبدیل به مربع شد. قطب چهارم فوتبال نیز شكل گرفت.
تیم دوچرخه سواران در سال ۱۳۲۵ و با حضور پرویز عمواوغلی، گرائیلی، دانایی، سیدآقا جلالی در هیأت مدیره تشكیل و روانه رقابت ها شد. حاصل كار نایب قهرمانی در سال های ۱۳۲۵ و ۱۳۲۶ و قهرمانی جام حذفی در همان سال ها بود.
در سال ۱۳۲۸ نام باشگاه «دوچرخه سواران» به «تاج» تغییر كرد و در همین سال قهرمان تهران شد. به خاطر اهمیت كار، باشگاه تاج ردیف بودجه اختصاصی گرفت. رنگ لباس باشگاه نیز پیراهن آبی با شورت ورزشی سفید و جوراب سفید بود.
علی دانایی فرد برای تقویت این تیم، تیم های تورج، افسر، دیهیم، كوروش و اتم را تأسیس كرد و تیم در سراسر كشور گسترش یافت و در شهرهای اهواز و رشت بیش از دیگر نقاط ایران پایگاه مردمی یافت.
اینها خلاصه ای از تاریخچه پیدایش باشگاه استقلال امروزی است، باشگاهی كه برخی مدعی اند بیش از ۲۰ میلیون هوادار در ایران دارد كه اگر این آمار حقیقی باشد، باید گفت استقلال ۱۰۰ برابر تیم منچستریونایتد انگلیس طرفدار دارد؛ تیمی متمول كه ۲۰۰ هزار هوادار رسمی و شناسنامه دار در كل جهان دارد. اما در ایران به ویژه در بخش ورزش همیشه آمارهای ما دلی و احساسی است. بنابراین بررسی عملكرد یكساله باشگاه را با همین ادعا! به جای آمار رسمی آغاز می كنیم. شما هم از ما نخواهید در بررسی عملكرد یكساله باشگاهی كه اتفاقاتش حتی ریشه در انتخابات كشور دارد، به طور دقیق و روزشمار پیش برویم.
مرز سیاست و ورزش امروزه بسیار كمرنگ است. هرچند فیفا شعار جدایی فوتبال از سیاست را می دهد اما وقتی دولتمردان ایتالیایی باشگاه داری می كنند این شعار به لطیفه بیشتر شبیه می شود. بررسی عملكرد سال ۸۵ باشگاه استقلال را در سه اپیزود مدیریتی، فنی و حذف این باشگاه از لیگ قهرمانان آسیا مورد نقد و ارزیابی قرار می دهیم. ارزیابی كه به علت در اختیار نداشتن آمار رسمی و واقعی مطمئناً دقیق نیست، اما برشی از حقایق تلخ و شیرین استقلال است؛ باشگاهی كه خیلی ها از نام آن استفاده و سوءاستفاده كردند تا در ورزش ایران خود را مطرح كنند.
● حوادث سیاسی و آشفتگی استقلال
برای بررسی اوضاع مدیریتی باشگاه استقلال به جای آن كه به روزهای اول سال ۸۵ بازگردیم، بهتر است به گذشته ای دورتر برویم، حدود دو سال و نیم پیش. همان زمانی كه محسن مهرعلیزاده رئیس سازمان تربیت بدنی وقت محمدحسین قریب مدیرعامل باشگاه را به یكباره بركنار كرد تا بعدها شایعه شود چون در انتخابات ریاست جمهوری از مهرعلیزاده حمایت نكرده، بركنار شده است. قریب مدیر كم حرف و موفقی بود.
او تلاش كرد حاشیه ها را از باشگاه دور كند و پای برنامه ۳ ساله امیر قلعه نویی، سرمربی تیم ایستاد تا استقلال بالاخره مزه قهرمانی در لیگ برتر را بچشد. اما بعضی وقت ها كارنامه مدیریتی ملاك عمل نیست. بعد از قریب، كاظم اولیایی آمد.
مردی كه سابقه مدیریت در استقلال را داشت. البته این مرتبه حضور او پررنگ نبود و از همان روزهای اول مدیرعامل موقت نامیده شد. با جدایی قریب حتی قلعه نویی هم اعلام استعفا كرد. هر چند او خیلی زود از تصمیمش منصرف شد. اما زلزله واقعی در مدیریت باشگاه زمانی اتفاق افتاد كه با امضای تفاهم نامه ای استقلال به مدت ۱۰ سال به وزارت رفاه سپرده شد. و در واقع وزیر رفاه به جای مهندس علی آبادی رئیس مجمع استقلال شد و همه كاره باشگاه.
هدف از این انتقال سر و سامان گرفتن باشگاه آشفته استقلال بود. هر چند از همان ابتدا زمزمه هایی درباره مخالفت نمایندگان مجلس با تیمداری وزارت رفاه شنیده می شد. هواداران باشگاه در رؤیاهایشان می دیدند كه استقلال به روزهای طلایی خود بازگشته و دیگر بازیكنان محبوبشان از بی پولی گله نخواهند كرد. به هر حال آنها «مرفه» شده بودند. اما این خواب و خیال ها دیری نپایید و با تغییر وزیر رفاه، دنیا پیش چشم آنها تیره و تار شد.
«عبدالرضا مصری» وزیر جدید رفاه گفت قصد تیمداری ندارد و وزارت رفاه سیاست جدیدی را پیش گرفت. سیاستی كه ۱۸۰ درجه با تفاهم نامه امضا شده با وزارت رفاه مغایر بود. شاید با دوباره خواندن چند خط بالا متوجه شوید كه چرا باشگاه استقلال هیچ گاه سر و سامانی نگرفت. مهمترین دلیلش رفتار سلیقه ای مدیران است.
هیچ كدام آنها برنامه های كاری مدیران قبلی را ادامه ندادند و هر كس كه آمد طرحی نو درانداخت! مهرعلیزاده می خواست استقلال ورشكسته را وارد بورس كند و این باشگاه به صورت سهامی اداره شود. مهندس علی آبادی قصد داشت این باشگاه را به روش دولتی سر و سامان دهد و این گونه شد كه استقلال در پایان روزهای سال ۸۵ بی سروسامان تر از همیشه بود. نجف نژاد مدیرعامل انتخابی وزارت رفاه با عملكرد ضعیف و پرانتقادش در آستانه بركناری قرار گرفت و از زمانی كه این یادداشت نوشته می شد صحبت از حضور امیدوار رضایی به عنوان جانشین او مطرح می شد.
در كوران حوادث سیاسی ایران استقلال به آشفتگی كامل رسید و باز هم هوا دارانش چشم امید به آینده دارند. آینده ای كه چندان روشن نیست و شاید اگر تیم ملی ایران به جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان صعود نمی كرد، استقلال همچون گذشته در به در و اجاره نشین بود اما حالا به لطف این حضور و ساختمان اهدایی فدراسیون به استقلال، باشگاه ۲۰ میلیونی یك ساختمان ۵ طبقه دارد.
● كودتا با آلترناتیو ۳۰۰ هزار دلاری!
محبوبیت امیر قلعه نویی با قهرمانی استقلال در لیگ برتر پنجم چند برابر شد و او كه توانسته بود به وعده خود عمل كند و بعد از سه سال حضور در این تیم بر سكوی اول ایران بایستد خود را مالك معنوی تیم می دانست و تصور نمی كرد از استقلال جدا شود. قلعه نویی وعده قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا را هم داد.
البته با ارائه یك فهرست خرید رؤیایی او. نكونام، كعبی، بادامكی و آقایی چهارستاره سرشناس فوتبال ایران را می خواست، اما در نهایت علیزاده و انصاریان اخراجی از پرسپولیس را خرید. شاهین بخت و اقبال روی سر امیر قلعه نویی به پرواز در آمد و او سر مربی تیم ملی ایران شد تا صمد مرفاوی دستیار باوفای قلعه نویی سرمربی استقلال شود.
مردی كه منتقدان او را در قد و قواره های این پست نمی دیدند اما تیم صمد در چند هفته اول لیگ برتر صدرنشین شد. با این حال استقلال به زیبا بازی نكردن و صمد به خوش شانسی متهم می شدند. زمانی هم كه استقلال به مكان دوم جدول سقوط كرد، به طرز شگفت انگیزی به سرمربی استقلال حمله می شد.
شعارهای حیاكن در اماكن، علیه صمد هر روز از روی سكوها شنیده شد و منتقدان هم مدعی بودند امیر قلعه نویی استقلال را از راه دور هدایت می كند شایعه ای كه البته ابتدا تكذیب شد و در نهایت قلعه نویی با افتخار گفت: چون بنده رئیس سازمان فوتبال باشگاه استقلال هستم، در تمام امور تیم دخالت می كنم. در دربی ۶۱ می گویند قلعه نویی با تلفن همراه از خانه و پای تلویزیون نیمكت استقلال را كنترل می كرد. در آن مسابقه استقلال باخت اما قلعه نویی فقط در پیروزی ها سهیم بود!
صمد مرفاوی هم كه خود را مدیون امیر می دانست لام تا كام حرف نمی زد و از امیر قلعه نویی حمایت می كرد. با این حال قلعه نویی یكباره حرف از تقویت كادر فنی زد و به سراغ مربی سابق پرسپولیس رفت. او یونگ هلندی را آورد.
رئیس سازمان فوتبال به این ترتیب با یك كودتای آرام صمد مرفاوی را خلع كرد! هرچند همین یونگ و قراردادش در نهایت تلخ ترین حادثه ورزشی قلعه نویی را در استقلال رقم زد. رئیس تمامیت خواه سازمان فوتبال می گفت: صمد سر مربی است و یونگ باید زیر نظر او كار كند اما به قول خشایار محسنی مدیر برنامه های یونگ، شنونده باید عاقل باشد. آیا دستیار آری هان حاضر است زیر دست یك سرمربی تازه كار فعالیت كند؟
یونگ لقب هووی مرفاوی را گرفت. این هووی ۳۲۰ هزار دلاری فقط در یك هفته از لیگ روی نیمكت نشست و در همان مسابقه با فولاد همه فهمیدند كه وظایف سرمربی را چه كسی انجام می دهد. جرو بحث یونگ و مرفاوی روی نیمكت استقلال پشت پرده را نشان داد اما با اعلام خبر حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا، یونگ ترجیح داد خیلی زود بساطش را جمع كند و به كشورش برود البته می گویند او به دلیل جروبحث با مرفاوی بر سر تركیب استقلال ناراحت شده و گفته من مترسك و مجسمه نیستم اما ظاهراً یونگ وقتی فهمید لیگ قهرمانان آسیا در كار نیست و پایه های حكومت قلعه نویی در استقلال هم لرزان شده به بهانه قتل! یكی از دوستانش به هلند رفت و تا زمان نوشتن این مطلب هنوز به ایران باز نگشته ظاهراً او هنوز عزادار رفیق صمیمی اش است!
● بمب خبری
بمب خبری در روز ۲۷ بهمن ماه منفجر شد. درست چند ساعت قبل از مسابقه با فولاد ونخستین حضور یونگ روی نیمكت استقلال، نجف نژاد مدیرعامل تازه كار باشگاه كه تفاوتی میان سایت رسمی AFC و روزنامه های ورزشی قایل نمی شد خبر را تكذیب كرد و گفت حذف ما از لیگ قهرمانان آسیا مبنای درستی ندارد.
اما امیر قلعه نویی مرد شماره یك و همه كاره آبی ها اظهارنظر جالب تری كرد و مدعی شد باشگاه فهرست خود را به موقع ارسال كرده و احتمالاً فهرست در كشوی میز یكی از كارمندان AFC گم شده است!
با این جملات طنزآمیز و خنده دار تراژدی استقلال در آسیا كلید خورد. البته در همان زمان اعلام شد شانس استقلال برای بازگشت به لیگ قهرمانان آسیا در حد صفر است.
با این حال رایزنی ها ادامه پیدا كرد و هواداران استقلال یك هفته پر تب و تاب را پشت سر گذاشتند. اما در نهایت استقلال به دلیل اهمال كاری مسئولانش به راحتی از رقابت های آسیایی كنار گذاشته شد تا یك افتضاح رقم بخورد. هواداران خشمگین می خواستند با مقصران این ناكامی بزرگ برخورد شود. جلسه اضطراری و شبانه هیأت مدیره باشگاه روز ۷ اسفند ماه تشكیل شد.
نجف نژاد مدیرعامل، قلعه نویی رئیس سازمان فوتبال و نظری جویباری سرپرست تیم محترمانه اخراج شدند. حتی جایگاه سازمان فوتبال در باشگاه استقلال به طور كامل برچیده شد و اعضای هیأت مدیره هم با استعفای دسته جمعی خود از هواداران استقلال عذرخواهی كردند.
این اشتباه بزرگ تاریخی با سقوط ژنرال آبی ها به پایان رسید. كسی كه مدعی بود برای كمك به استقلال از قرارداد ۴۵۰ میلیون تومانی گذشته است. اما ظاهراً با حذف استقلال امیر قلعه نویی با این باشگاه بی حساب شد، چون سهل انگاری و ساده انگاری او در ارسال فهرست تیم به AFC استقلال را به كما برد. منتقدانش می گویند او برای اضافه كردن نام یونگ و چند بازیكن خارجی فهرست را نگه داشت و گفت: جریمه دو هزار دلاری اش را به AFC می دهیم!
غافل از این كه در آئین نامه مسابقات، مجازات سنگین تری برای استقلال در نظر گرفته اند. در آستانه عید نوروز و روز اول فروردین بازیكنان استقلال به جای حضور در ورزشگاه آزادی و مصاف با تیم الهلال عربستان باید به عید دیدنی بروند و حكایت ژنرال سقوط كرده خود را برای همه تعریف كنند. مردی كه خیلی دوست داشت مثل علی پروین در پرسپولیس شود، اما گاف تاریخی او استقلال و خودش را به نابودی كشاند!
استقلال بعد از قهرمانی در لیگ برتر پنجم روی خوشی را ندید، انگار این قهرمانی برایش شوم و بد یمن بود. در روزهای آینده و سال جدید استقلال كانون توجه خواهد بود. این باشگاه هم اكنون خانه ای روی آب است، باشگاهی كه نه مدیرعامل دارد و نه هیأت مدیره.
در ساختمان ۵ طبقه باشگاه در سعادت آباد هیچ نشانی از عید نوروز دیده نمی شود، آنجا سوت و كور است و دیگر كسی از قهرمانی اول اردیبهشت ماه ۸۵ و برنامه سه ساله حرفی نمی زند. شاید چرخش روزگار رحمی به این باشگاه بزرگ و بحران زاده بكند، شاید...
علیرضا ولعابی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید