دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
فاصله نیاز و میل
![فاصله نیاز و میل](/mag/i/1/ng4mt.jpg)
۱- ego یا «من» كه خواهیم گفت از چه جهت به تعبیر قدما از نفس مطمئنه می ماند.
۲- superego یا «ابرمن» كه شباهت زیادی به نفس لوامه دارد. و
۳- id یا این و آن نفسانی یا «نهاد» كه از بسیاری جهات نظیر نفس اماره است. از آخری شروع كنیم، «نهاد» یا «آن» جلوه حضور «طبیعت» در وجود بشر است. «نهاد» بخش آغازین و بنیادی دستگاه روان ما است كه از دید فروید دست كم در ظاهر تنها بر پایه لذت جویی و پرهیز از درد و رنج و ناخوشی عمل می كند- به تعبیری بر پایه «نیاز»های طبیعی. مهم این است كه فروید به ما می آموزد كه «نهاد» یا «آن» منشاء انرژی روانی است (از این حیث است كه زنده بودن ما و همه فعالیت های ما لاجرم متكی به تعلق بنیادی مان به طبیعت است). ولی این همه ماجرا نیست، «نهاد» یا «آن» در حقیقت میدان مبارزه است، چون مخزن سائق هایی است كه هیچ گاه به همسویی كامل نمی رسند (همان طور كه انسان حیوانی است كه به تمامی حیوانی نیست)، بخش ناآگاه وجود آدمی كه همان id و مسامحتاً نفس اماره (امركننده، پیش راننده) باشد مخزنی است حاوی گرایش های ارثی و نیازهای تن و امور اكتسابی و از همه مهم تر میل های دفع شده یا واپس زده و آرزوهای كام نیافته، و خب روشن است كه این مخزن عظیم انرژی در همه شئون حیات بشر حضوری پررنگ دارد.
ego یا «من» بر وفق روان كاوی فروید به بخشی از شخصیت آدمی اطلاق می شود كه عمدتاً خودآگاه است و البته از بطن «نهاد» (id) می زاید، یعنی در مواجهه با «واقعیت ها»ی خارجی. واقعیت هایی كه مسلماً پیوندی ناگسستنی با فرهنگ و جامعه دارند، یعنی در مجموع با جهان نمادین هر انسانی در آن به سر می برد (چون چنان كه بارها گفتیم زندگی «انسانی» بدون ارتباط یعنی بدون زبان میسر نمی شود و تنها زیستن عموماً به حیات «حیوانی» می كشد). همین مواجهه با جهان نمادین است كه به تعبیر لوی استروس آدمی را انسان می كند، یعنی از حبس نیازهای محض برون می آورد و وارد عرصه میل های نمادی می كند.
در نهایت باید از superego (ابرمن) سخن بگوییم. «ابرمن» بخشی از دستگاه روان بشر است كه بخشی از آن خودآگاه و بخشی دیگرش ناخودآگاه است. «ابرمن» در نتیجه فرآیندی شكل و قوام می پذیرد كه فروید از آن به «درون فكنی» تعبیر می كند. روان بشر طی این فرآیند اندرزها و تهدیدها و هشدارها و كیفرهای پدر و مادر، معلمان و مربیان و دیگر مراجع دارای اقتدار را به درون می برد و بر پایه ego (من) به آن انتظام می بخشد: «ابرمن» حاصل جمع آمدن قواعد اخلاقی و هنجارهای اجتماعی در درون است. می دانید كه نفس لوامه یعنی نفس بسیار سرزنش گر و ملامت گر كه عملكرد اصلی اش بازدارندگی است. از دید فروید «من» در كشاكش خواهش های «آن» و درخواست ها یا نهی های «ابرمن» (وجدان اخلاقی+ هنجارهای جامعه) و در مواجهه با واقعیات جهان هرروزه سعی در ایجاد تعادل و حفظ آن دارد؛ می توان گفت «من» با میانجی گری میان نیروهای اغلب متعارض طبیعت و فرهنگ تعین می یابد، «من» بودن و متلازماً فكر كردن یعنی زیستن در مبارزه ای بی امان، دوام آوردن در حدفاصل نیاز و میل.
صالح نجفی
منبع : روزنامه ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست