پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا


زبان فارسی در مغرب


زبان فارسی در مغرب
زبان فارسی به عنوان یكی از زبان‌های غنی و كهن دنیا و زبان دوم اسلام، به لحاظ گستره واژگانی و توانایی‌های خود، در ردیف زبان‌های مهم دنیا جای دارد و از ارزش شایانی برای انتقال مفاهیم دوستی و معاونی بلند برخوردار است. زبان فارسی امروز بی‌گمان در ایجاد پیوند دوستی ملل هم جوار و سایر ملت‌ها در تحقق و شكل‌گیری طرح گفت وگوی ملت‌ها و تمدن‌ها نقش بسزایی ایفا می‌كند، و بیش از پیش توانسته است توجه جهانیان را به خود جلب كند و آنها را به اندیشیدن در ایجاد روابط و پیوندهای دوستی با این زبان تشویق كرده است. زبان فارسی كه عهده‌دار برقراری ارتباط بین ملل مختلف دنیا شده، از پویایی ولطافت و شیرینی برخوردار است، پشتوانه علمی و فرهنگی و تمدنی سرشاری دارد و در زمینه تبادل علوم و فنون و آداب ورسوم پیشقدم است. به همین سبب زبان فارسی در پیشرفت فرهنگی و هنری در زبان‌های سایر ملل و كشورها تأثیرگذار بوده است.
پس اگر از جنبه‌های فرهنگی، ادبی، علمی، و تمدن‌های كهن جهانی به این قضیه بنگریم، ضرورت آموزش زبان فارسی و یاد دادن آن به غیرفارسی‌زبانان ِ مشتاق كه شمارشان درسطح جهان بسیار است، محسوس می‌گردد.بسیارند انسان‌های شیفته و فرهیخته‌ای كه با تمام وجود مشتاق‌اند زبان كهن و شیرین و غنی فارسی را بیاموزند تا بتوانند ضمن بهتر و بیشتر آشنا شدن با آداب و رسوم مردم این سرزمین، از ادبیات غنی و كم‌نظیر و گنجینه‌های گوناگون ِ فرهنگی و باستانی ِ آن باخبر شوند.
دانشجویان و فرهیختگان مغربی از جمله كسانی هستند كه آغوش خود را برای زبان فارسی گشوده‌اند و با اشتیاق و علاقه خاصی به آموختن این زبان شعر و عشق روی آورده‌اند.
آنچه دراین مقاله خواهد آمد، نگاهی است كوتاه و گذرا به پیوندهای تاریخی و فرهنگی دو كشور ایران و مغرب و سابقه و پیشینه زبان فارسی دراین كشور، و پس از آن به بررسی آموزش زبان فارسی دردانشگاه‌های مغرب پرداخته خواهد شد. آنگاه درباره شیوه‌های آموزشی و نقد آن سخن به میان خواهد آمد و در این زمینه پیشنهادات و نظرات مناسب و كارآمد ارائه خواهد شد.
پیوندهای فرهنگی ایران و مغرب
آغاز روابط ایران و مغرب به سپیده دم تاریخ می‌رسد و در دوره اسلامی قوت می‌گیرد. از روزهایی كه نور اسلام بر مشرق زمین تابید، «مغرب» به صورت قلعه استوار برای اسلام درآمد و بدین ترتیب دست‌هایش را به روی گروهی از مبلغان اسلام گشود و ازهمان زمان روابط دوجانبه ایران و مغرب و داد و ستد علمی و فرهنگی و هنری آنها آغاز شد. سفرنامه ابن بطوطه جهانگردِ صاحب نام مغربی كه بسیاری از قسمت‌های ایران را از نزدیك دید، گواهی بر وجود این رابطه است.
زبان فارسی هرچند در تاریخ مغرب و در فرهنگ و ادبیات سال‌های دور این منطقه منزلت و جایگاه چندانی نداشت و در واقع در طی روزگاران طولانی، مغرب از وجود زبان فارسی محروم بود، ولی امروزه در این سرزمین تعداد كسانی كه با زبان و ادبیات و فرهنگ ایرانی انس و الفتی دارند، رو به افزایش است.
تاریخ روایت می‌كند كه دانشمندان مغربی در طی مسافرت‌های خود به مشرق زمین و به خصوص به ایران برای كسب علم، از دیرباز با زبان و فرهنگ ایران سر و كارداشته‌اند و در این راستا دانشمندان و علمای مغرب سعی داشته‌اند زبان فارسی را فرا گیرند و بدان سخن گویند و مطلب بنویسند، تا بتوانند ازدریای متلاطم علم و فرهنگ این خطه بهره‌مند شوند. بدین ترتیب روابط علمی و فرهنگی بین علمای مغرب و ایران روز به روز گسترده‌تر می‌شد. كسانی كه در این سفرهای علمی و زیارتی صاحب توشه بودند، افزون‌تر از آن هستند كه بتوان برشمرد؛ اما از مشاهیر آنان، ابن بطوطه (۷۰۳ـ۷۷۹ ق.) سفرنامه‌نویس و جغرافیدان و جهانگرد بزرگ جهان اسلام است كه پنج بار ایران را دید و زبان فارسی را آموخت و زنی ایرانی را به همسری خویش برگزید. او با دقت و موشكافی، تمام جنبه‌های زندگی ایرانیان آن زمان را توصیف كرده و با اشاره به مراكزعلمی ومدارس بزرگ نیشابور، این مراكز را با مراكز علمی مغرب، مخصوصاً مدارس شهر فاس، مقایسه كرده است.
شیخ ابراهیم التادلی كه مدتی درمشرق به سر می‌برد، چنان كه از نسخه‌های كتاب وی درباره موسیقی مغربی برمی‌آید، با زبان فارسی آشنا بود و یك فرهنگ فارسی هم تألیف كرد.
پس از استقلال مغرب در سال ۱۳۳۵ ش. و به موازات و همزمان با برقراری مجدد روابط سیاسی بین ایران و مغرب، روابط فرهنگی و علمی و اقتصادی نیز در مرحله تازه‌ای قرارگرفت، و ما امروز به فضل ابراز علاقه دو طرف، شاهد بهبود و ارتقای سطح روابط دو كشور در همه زمینه‌ها هستیم. یكی از نتایج گسترش سطح روابط فرهنگی و علمی، اقدام دانشگاه محمد پنجم رباط در سال ۱۳۴۰ش. برای افتتاح كرسی زبان فارسی در دانشكده ادبیات و علوم انسانی بود. در دانشگاه مذكور كرسی دیگری به نام ادبیات تطبیقی وجود داشت كه در آن ادبیات فارسی نیز تدریس می‌شد.
وضعیت كنونی زبان فارسی در مغرب
در دانشگاه مغرب كرسی زبان فارسی و یا رشته ایران‌شناسی یا شرق‌شناسی كه تدریس زبان فارسی غالب دروس آن را تشكیل دهد، وجود ندارد، ولی در برخی از دانشگاه‌ها هم‌اكنون دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی و معارف اسلامی موظف‌اند یكی اززبان‌های شرقی، یعنی فارسی، عبری، و۰۰۰ را انتخاب كنند و به مدت دو سال، هفته‌ای دو ساعت، آن درس را بگذرانند. عملاً دانشجویان به این دلیل كه زبان فارسی زبان دوم اسلام است و با فرهنگ و تمدن كهن و اسلامی پیوستگی دارد و بدون آگاهی از این زبان امكان شناخت كامل این تمدن بزرگ میسر نمی‌گردد، ترجیح می‌دهند زبان فارسی را انتخاب كنند. آنان به این زبان عشق می‌ورزند و نگاهی به تعداد آنان كه هم‌اكنون این زبان را فرا می‌گیرند، می‌تواند دلیل روشنی بر صدق این مدعا باشد.علاوه بر دانشگاه محمد پنجم در رباط (كه در آن در حدود یكصد دانشجو زبان فارسی را می‌آموزند) در پنج دانشگاه دیگر نیز زبان فارسی آموزش داده می‌شود، از جمله دانشگاه شعیب الدكالی در شهر الجدیده (حدود ششصد دانشجو)، دانشگاه فاس سابیس (حدود دویست دانشجو)، دانشگاه سیدی محمد بن عبدالله (حدود دویست دانشجو)، دانشگاه المولی اسماعیل در شهر مكناس (حدود سیصد دانشجو)، و دانشگاه عبدالمالك السعدی در شهر تطوان (حدود سیصد دانشجو).
بررسی و نقد شیوه‌های آموزشی زبان فارسی در مغرب
درباره آموزش و یادگیری زبان فارسی در مغرب شاید ذكر این نكته خالی از لطف نباشد كه انگیزه دانشجویان مغربی در فراگیری این زبان و استعدادی كه از خود نشان می‌دهند چشمگیر و درخور توجه است. این مسئله یعنی انگیزه، هم‌چنان كه متخصصان معتقدند، یكی از عوامل مهم در میزان فراگیری زبان است كه در نحوه تدوین مواد درسی، انتخاب روش، نحوه ارزشیابی، اثرات بسیار دارد و بسیاری آن را عامل موفقیت و شكست می‌دانند؛ ولی این فرصت محدود به هیچ وجه كافی نیست تا دانشجویان در طی دو سال كه درس فارسی را می‌آموزند تسلط كافی بر این زبان بیابند. شاید یكی ازدلایل این مشكل و معضل، ضعف و نارسایی روش‌های آموزشی‌ای باشد كه در تدریس زبان فارسی در مغرب اتخاذ می‌شود. در ارتباط با شیوه‌های آموزش در مغرب ملاحظه می‌شود كه استادان از روش یكسان استفاده نمی‌كنند، بلكه طبق صلاحدید خویش كتابی و متونی را معرفی می‌كنند كه مرجع و منبع درس آنها قرار می‌گیرد و بیشتر كتاب‌های «آزفا» مورد قبول و پسند آنان قرار گرفته است و منبع اصلی درس آموزش زبان را تشكیل می‌دهد.
بر صاحب‌نظران پوشیده نیست كه پویایی روش‌های گوناگون آموزشی و اتكای آن بر پایه‌های استوار علمی و حساب شده، در جریان رشد یادگیری و ارتقای سطح فراگیری دانش‌آموختگان، تأثیر عمده دارد و این مسئله نیازمند تلاش متخصصان و كارشناسان این حوزه در تدوین و طراحی و به كارگیری شیوه‌های نوین است.
متخصصان اعتقاد دارند كه شیوه آموزشی و فعالیت‌های كلاس برای آموزش زبان دوم بر پایه هدف و نیاز زبان‌آموز برگزیده می‌شود. به علاوه متغیرهای مربوط به زبان‌آموز، از قبیل شخصیت، شناخت، زبان مادری، سن، و هم چنین امكانات آموزشگاه و توانایی استاد در انتخاب شیوه آموزش و فعالیت كلاس و موضوع متون درسی مؤثرند. لذا لازم است برای متصدیان كار آموزش زبان از آنچه به عنوان كتاب و مطالب درسی دربازار موجود است،‌ مناسب‌ترین ابزار آموزشی را در خور زبان‌آموزان خود فراهم سازند.
نتیجه این كه نیازمبرم آموزشگاه‌هایی كه به امر آموزش زبان فارسی می‌پردازند یا دانشگاه‌هایی كه در آنها زبان فارسی تدریس می‌شود، تهیه كتاب‌های درسی جدید مناسب و متناسب با فرهنگ و آداب و رسوم اجتماعی زبان‌آموزان یا دانشجویان و ارائه شیوه‌های گوناگون تدریس مناسب و متناسب با نیاز دانشجویان و برخورداری از راهكارهای نوین و مدد جستن از فناوری مدرن آموزشی و كمك آموزشی است.
بنابر آنچه گفته شد فكر می‌كنم اگر تمام خصوصیات و نكات یاد شده دركار برنامه‌ریزی و تهیه روش‌های جدید و كارآمد مد نظر استادان و معلمان مغربی باشد، بی‌تردید در راه آموزش ونشر و گسترش زبان فارسی و بهتر یاد دادن آن موفق خواهند شد و از عهده این مهم به خوبی برخواهند آمد. در اینجا ذكر این چند نكته مهم به نظر می‌رسد:
۱. در روش‌های اتخاذ شده، از زبان واسطه در ترجمه لغات و انتقال مفاهیم، فقط در موارد ضروری استفاده شود.
۲. تأكید بر آموزش‌های شفاهی و تقلید و تمرین و تكرار باشد.
۳. استفاده از وسایل كمك آموزشی از قبیل فیلم و سی‌دی و اسلاید و نوار كاست و۰۰۰ بسیار مؤثر است.
۴. برای آشنایی دانشجویان با مكالمه عامیانه از روش مشاهده و ایجاد ارتباط نزدیك و مستقیم (در حد امكان) با اماكن و مردم استفاده شود.
۵. در این روش احساس مسئولیت و تجربه و دلسوزی استاد و معلم نقش مهمی دارد.
در پایان باید گفت كه استادان و عهده‌داران تدریس زبان فارسی در مغرب با وجود مشكلات و موانع و بی‌بضاعتی، با دلسوزی تمام و اشتیاق و عشق كم‌نظیر تمام تلاش‌های خود را جهت ارتقای سطح دانشجویان و بهتر یاد دادن این زبان می‌كنند و از چیزی دریغ نمی‌ورزند. از سوی دیگر آنان برای راه انداختن كرسی زبان و ادبیات فارسی و تعمیم آن در بقیه دانشگاه‌های مغرب و هم چنین برطرف كردن مشكلات تلاش می‌كنند. لذا انتظار می‌رود كه همه مسئولان ذیربط جمهوری اسلامی ایران مخصوصاً در سطح رسمی همكاری‌های خود را نسبت به تحقق بخشیدن اهداف مرسوم و پیش‌بینی شده افزایش دهند.در جهت تعمیق روابط فرهنگی و علمی و دانشگاهی بین دو كشور، در نظر گرفتن سفرهای علمی به قصد گفت وگو و تبادل نظر با مقامات دانشگاه‌های مغرب لازم به نظر می‌آید. هم چنین دعوت از استادان مغربی زبان فارسی و دانشجویان ممتاز و علاقه‌مند برای شركت در دوره‌های كوتاه و بلندمدت دانش‌افزایی، و فراهم ساختن فرصت‌هایی برای مطالعه و پژوهش و تحقیق برای بالا بردن سطح علمی استادان و برخوردار كردن آنان از آخرین و تازه‌ترین اطلاعات در حوزه زبان و ادبیات و فرهنگ ایران، نتیجه پرباری خواهد داشت.
احمد موسی
برگرفته از: شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی
منبع : شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی