دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


توسعه پایدار و میراث فرهنگی


توسعه پایدار و میراث فرهنگی
امروزه همه کشورهای جهان از جمله کشور ما به دنبال توسعه پایدار هستند که در این مسیر قبل از هر اقدامی به فکر توسعه مراکز اقتصادی و صنعتی می افتند. حال آنکه توسعه پایدار بدون در نظر گرفتن توسعه فرهنگی ناممکن است.
نمونه بارز این مساله در کشور های حاشیه خلیج فارس مشاهده می شود که این کشور ها طی سال های گذشته با سرمایه گذاری امریکا و اروپایی ها به رشد قابل توجهی در اقتصاد و صنعت شان رسیده اند. هر روز از این کشورها خبر جدیدی می شنویم که نشان دهنده برنامه ریزی شان در جذب مردم دنیا است. اما در یکی از نادر ترین موارد کشور امارات متحده عربی تصمیم داشت نام خلیج فارس را با هزینه های کلان به نام مجعولی ثبت کند و حتی در یک دوره زمانی موفق هم شد، که به دنبال پیگیری قضایی ایران و اعتراضات جهانی قدری از این کار کناره گیری کند.
این کشور پس از اینکه در این مورد به نتیجه مطلوب خود نرسید تصمیم گرفت با هزینه های کلان برای خود تاریخ سازی کند و از موزه لوور فرانسه در این مورد کمک گرفت. آنچه که گفته شد نمونه یی از تاثیر مسائل فرهنگی به خصوص تاریخی و میراث فرهنگی در جلب اعتبار و موفقیت های اقتصادی و سیاسی کشورها است.
کشور ما همان طور که می دانیم و بارها و بارها تکرار می کنیم یکی از کهن ترین کشور های دنیا است که در طول تاریخ نخبگانی را به جهان علم، هنر و ادب عرضه داشته است. سازمان ملل متحد که مقری برای تمام نمایندگان جهان است شعری از سعدی شاعر پارسی زبان را بر سر در خود به نشانه خلاصه اهدافش قرار داده است.
کتب پزشکی ابوعلی سینا سالیان سال است که در معتبر ترین دانشگاه های دنیا تدریس می شود. هنوز هم در تمام بیمارستان ها، مراکز علمی و تحقیقاتی معتبر دنیا ایرانیان در رأس کار قرار دارند که نشان دهنده هوش و ذکاوت آنها است. از طرفی کشور ما طی سال های اخیر و با برنامه چشم انداز توسعه به دنبال گسترش صنایع مختلف و در آمدزایی از بخش های غیرنفتی است که در این راه شاید از جایگاه میراث فرهنگی غافل مانده است.
در توسعه پایدار کشور ما نیز فرهنگ و میراث فرهنگی نقش مهمی دارند. توسعه موزه ملی ایران، گسترش موزه های خصوصی، توسعه کتابخانه ها و ترویج فرهنگ کتاب خوانی و نظایر آنها دست کمی از ساخت و گسترش کارخانجات صنعتی ندارند. اگر مردم کشوری فرهنگ توسعه را نیاموزند هیچگاه نمی توانند با دولت خود همکاری کنند و او را برای رسیدن به این هدف همیاری کنند که دولت بدون همیاری مردم به نتیجه نمی رسد. میراث فرهنگی در قالب بناهای تاریخی که از گذشتگان ما به جا مانده اند نه تنها هویت کشور ما را شکل می دهند بلکه الگویی برای تمام نسل ها هستند که حفظ آنها واجب است.
امروزه دیده می شود نه تنها جوانان با این آثار بیگانه هستند بلکه به جای حفظ آنها با بی رحمی پیکرشان را مجروح می کنند و یادگاری می نویسند. بنایی که صدها سال در برابر انواع بلاهای طبیعی جان سالم به در برده در عصر ما به دست انسان در شرف تخریب است.
مشکل کجا است؟ چرا جوانی که باید به پیشینیان خود احترام گذاشته و خاک کشورش را ببوسد با میراث خود بدتر از بیگانگان و مغولان که ویران کننده بناهای ایران بودند رفتار می کند؟ آیا می شود جوانی از پیشینه قلعه الموت و خدمات حسن صباح بداند، به آنجا برود و معماری این قلعه را که هنوز در عصر معاصر جای بررسی دارد ببیند و باز هم دست به تخریب بزند؟
در اینجا است که متوجه می شویم عدم آگاهی و اطلاعات مردم و به خصوص جوانان نه تنها آنان را از میراث فرهنگی جدا کرده بلکه بیگانه نیز ساخته است. چقدر در مدارس شهر های ما برنامه هایی برای معرفی آثار تاریخی آن شهر به دانش آموزان برنامه ریزی می شود. در پایتخت که مرکز کشور است هر گاه دانش آموزان از بناهای تاریخی و موزه ها بازدید می کنند، آنقدر بی برنامگی است که اگر در پایان هرکدام از این برنامه ها سوالی شود این دانش آموزان قادر به پاسخگویی آن نخواهند بود و یا اگر به آنها بگویند ترجیح می دهید به پارک یا محلی برای بازی یا موزه بروید، بازی را ترجیح می دهند.شاید بگوییم دانش آموزان از تاریخ و تمدن ایران آگاهی ندارند و باید آموزگاران شان به آنها آموزش دهند.
اما متاسفانه در قشر فرهنگی ما نیز به وضوح نا آگاهی از تاریخ و میراث فرهنگی دیده می شود. طی ماه های اخیر در اقدامی هماهنگ بین شهرداری و شرکت واحد اتوبوسرانی کتاب هایی برای مطالعه مسافران در اتوبوس های شهری قرار گرفت که تا حدی سرانه مطالعه در کشور افزایش یابد که نشان داد برای موفقیت در امور فرهنگی یک سازمان نمی تواند به تنهایی وارد عمل شود. در رابطه با آشتی مردم و مخصوصاً جوانان نیز تنها یک سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نمی تواند فرهنگ ساز باشد و نیاز به همکاری سایر ارگان ها دارد.در اولین اقدام هماهنگ بین دو سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و شرکت واحد اتوبوسرانی طی دو ماه گذشته شاهد بودیم طرح بلیت های شرکت واحد با بناهای تاریخی تهران مزین شد که حداقل وقتی مردم از وسایل حمل و نقل عمومی می خواهند استفاده کنند با برخی از بناهای تاریخی شهرشان آشنا می شوند. همچنین رادیو تهران از سال گذشته با برنامه ریزی قبلی در تعطیلات نوروز و تابستان اقدام به معرفی زنده بناها و جاذبه های فرهنگی تهران کرد. اما آموزش و پرورش در فرهنگ سازی هر کشوری جایگاه خاصی دارد و بدون همکاری این سازمان کشور ما نیز نمی تواند در رشد فرهنگی و قرار گرفتن میراث فرهنگی در زندگی مردم موفق شود.
میترا یزدچی
منبع : روزنامه اعتماد