چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
معماری با خشت های هویت
مفاهیم و معانی خاص نهفته در آثار معماری و توالی این معانی در طول قرنها زندگی بشر گویای اندیشه انسانی و تحول آن بودهاند. تجربه حضور در فضای معماری به عنوان یک اثر هنری تمام ابعاد وجودی مخاطب را چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ ذهنی در بر میگیرد و پیام اثر هنری با قدرت بسیار به واسطه چنین حضوری به مخاطب القا میشود.
اندرو بنجامین استاد فلسفه هنر در دانشگاه موناش و دانشگاه سیدنی استرالیا در گفتوگوی خود به تاثیرات اندیشه انسانی و معماری بر یکدیگر میپردازد. بخش دوم این گفتوگو را در اینجا میخوانید.
اجازه دهید حالا به معماری بپردازیم، یکی از مواردی که مورد توجه خاص شماست. برای من جالب است، رویکرد شما را به معماری بدانم. در چارچوبی که هگل تعریف میکند معماری در مرتبه عقل قرار دارد. روح به سمت رهایی از جسم حرکت میکند به همین جهت به نظر میرسد که زبان شعر ایدهآل هنری باشد. کنجکاوم نظر شما را درباره معماری و ارتباط آن با فلسفه بشنوم.
این چیزی است که من از دو نقطه نظر متفاوت زیاد به آن اندیشیدهام. گادامر در اثر «حقیقت و روش» به شکلی متفاوت از هگل معماری را به عقل مربوط میداند و برای معماری جایگاه ویژهای در ورای هنرها قائل است.
فلاسفه زیادی در باب معماری صحبت کردهاند. اما آنها در واقع درباره معماری صحبت نکردهاند، آنها درباره طریقی که به آن سبب جایگاه فلسفی پیدا میکند سخن گفتهاند. این مساله را میتوانیم در گفتار هایدگر درباره معبد ببینیم یا جایی که او به خانه روستاییها پرداخته و در نوشته «ساختن تفکر سکونت» میگوید. سکونت اینجا شکل میگیرد و در شرح این گفته چندین عکس میآورد. اما او به معماری خانه نمیپردازد، ساختار فیزیکی و شکلگیریآن را مد نظر ندارد.
مساله فلسفی که پیش میآید به اینگونه است: «واژه معماری چه هویتی به همراه دارد؟» من در اینجا میتوانم به دو نکته اشاره کنم. معماری شیوههای مختلفی را در بر میگیرد. معماری خانگی، معماری موزه، معماری بیمارستان و... شاید در تمام اینگونهها تکرار ببینیم اما هر کدام حسی متفاوت القا میکنند. همه آنها را معماری مینامیم. به باور من در اینجا دچار یک استفاده نابجا شدهایم چرا که یک کاربرد واحد برای تمام اینگونهها فرض کردهاید. تمام این کاربردهای مختلف را باید در قالب یک کل تحت نام فلسفه مطالعه کرد. معمار به یک طریقی مشابه عمل میکند.
باید بگویم که مفهوم معماری از ساختمان جداست.معماری را میتوان ساختمان دانست که فضا را بر انتقاد باز میگذارد. حال اگر انتقاد را از میدان معماری خارج کنیم تنها ساختمان از آن باقی میماند. ساختمان یک موزه را تنها از چهارستون آن نمیتوان تشخیص داد بلکه از همان درب ورودی تا سایر جزئیات داخلی معماری آن از آن یک موزه میسازد. همین بعد انتقادی در درون معماری، معماری را به فلسفه نزدیک میسازد. در اینجا بر روشی که فلاسفه به واسطه آن روش دلایل فلسفی خود را شکل میدهند تاکید میکنم.
پس مشکل اینجاست که معمولا معماری به عنوان ایده معماری شناخته شده است و فلسفه خودش را در حکم وسیلهای برای درک و فهم ماهیت معماری مطرح کرده است. در حالی که طبق گفته شما ممکن است انسان در حال ساختن برخلاف ایده فلسفه و معماری حرکت کند.
این چیزی است که سعی کردم در بخشی از کتاب «رخداد جمعی» که به هگل اختصاص دادهام، به آن بپردازم. مشکل این مبحث غیرمتعارف بودن آن است.
معماری، در گذر از ذهنیات به عینیات و بالعکس فهم میشود. تصوری که آدمی از فضای ساخته شده دارد، در طول راهی که باید توسط وی طی شود تا به تصویری خاص در آید تا سپس ترسیم شود و از صافیهای خاص بگذرد، آدمیزاد شاید بتواند آنچه دیده است را به سخن بیاورد و توفیق یابد تا جلوههایی کم و بیش کامل از آنجا دیده است را به سخن بیاورد و به دیگران انتقال دهد، اما نمیتواند بیکاهش دادن پیاپی تعداد چیزهایی که در فضای معماری دیده است، از آن ترسیمی ارائه دهد. راه معکوس این نکته قابل توجه است.
آدمی میتواند جلوههایی ملموس و محسوس از آنچه در تصور خود دارد را از راه ترسیم آنها به دیگران انتقال دهد اما نمیتواند بیتقلیل دادن پیاپی و یا به دفعات چیزهایی که در جان ذهنی خود نظم و شکل داده شده است، تصور خود را به تصویر یا ترسیم در بیاورد. گذر از ذهنیات به عینیات و بالعکس، طریقه بازشناخت معماری را میسر میدارد و این کار، به قید کاهش دادن دادههای کمی و کیفیای که شناختشان تنها در فضای میان ذهنی آدمیان میسر تواند بود تحقق پیدا میکند.
▪ چه چیزی نگاه شما را به سمت معماری چرخاند؟ آیا در معماری چالش بینظیری دیدی که از نقاشی به سوی معماری تغییر جهت دادی؟
ـ به دوگونه میتوانم به این سوال پاسخ دهم. در یک سطح شخصی من به زیباییشناسی ساختمانها علاقهمند بودم. البته بهطور مشخص این علاقه را از خلاقیت و هوش طراحانی که در زمان تدریسم در کلمبیا مشغول بودند، گرفتم نسلی از طراحان که به لحاظ ادبی فلسفیاند.در سطحی دیگر تمایل خاصی نسبت به محافظهکاری پیدا کردم چرا که علاقهمند حفظ سنتها هستم، باید اضافه کنم که در این راستا مخالف منطق و عقل نیستم. معماری همیشه هستی را به ساختار یک ساختمان تقلیل میدهد و بدون هیچ فراری از واقعیت سعی دارد تمام آن را در ساختار خود منعکس کند. شاید به همین دلایل باشد که فیلسوفان و متفکران باید نگاه جدیتری به معماری و نقاشی داشته باشند و با نگاه خاص به سنت و بررسی تمامی جهات آن جایگاه تکرار در آن را شناسایی کنند. در نهایت فضای نقد را در این ساحت بگشایند.
▪ به نظر میرسد که معماری، برخلاف سایر رشتهها، باید توالی تاریخی را حفظ کند. در این راستا چه تعریفی از ساختمان دارید؟ ساختمان در چه فضایی شکل میگیرد؟ ساختمانها به ندرت بهطور مجزا موجودیت و هویت میگیرند در حالی که نقاشی را میتوان در موزهها نگه داشت، نظر شما در این باب چیست؟
ـ معماری اعلام یک حضور بزرگ در کنار تاریخی غنی و پر بار است، حکایت از زنده بودن دارد. حتی اگر تاریخ معماری به فراموشی سپرده شود اما ساختمانها حضور دارند و حکایتگر گذشته هستند. یک ساختمان با ساخته شدنش، جهانی را میسازد، لذا بسیار میتوان از فضای ایجاد شده، به واسطه خلق یک ساختمان، سخن گفت: این ساختمان بعد از هست یافتن، در حکم یک حافظه خواهد بود که تاریخی از سنتها را در خود حفظ میکند، البته این اتفاقی است که در دنیای نقاشی نیز رخ میدهد، اما با این تفاوت که نقاشیها در موزه و گالری نگهداری میشوند و به همین واسطه از چشم عموم مردم پنهان میماند. برای آگاهی از تاریخ نقاشی باید به موزهها رفت، اما معماری چیزی است که هر روز جلوی دیدگان ما قرار دارد.
واقعیت این است که آثار معماری، جدای از کارکردهای فیزیکی که برای آنها قائل هستیم، همواره میتوانند از منظر دیگری مورد ارزیابی و توجه قرار گیرند که این منظر به قابلیتها و کارکردهای پیامی آنها اشاره دارد. به تعبیر دیگر،آثار معماری گذشته از تعریف معماری به عنوان ظرفی برای زندگی، ویژگیهای دیگری هم دارند که برای مخاطبان اندیشهورز حاوی پیامهای فرهنگی و اجتماعی بسیاری است.
تجربه حضور در فضای معماری به این دلیل حائز اهمیت است که با حضور در یک فضا و مکان، تمام ابعاد وجودی ما، چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ ذهنی، مخاطب پیام اثر قرار میگیرند، به تعبیری اثر معماری همچون رسانهای است که پیامش با زبان فضا به مخاطب عرضه میگردد.
مفاهیم و معانی خاصی که در آثار معماری نهفته است باعث تداوم فرهنگی در جو فکری جامعه میشود. پیداست که معماری تاریخی هر کشور به قید برخورداری از هویت شکل میگیرد و نقش وسیله ارتباط جمعی پیدا میکند. به تعبیر دیگر معماری هر کشور و هر حوزه فرهنگی باتوجه به شرایط خاص طعم و رنگ میگیرد و سندی زنده برای موجودیت یک فرهنگ میشود و به عنوان یک مظهر تمدن با ما سخن میگوید.خصوصیت عملکردی فضا، به دنبال صفتهای فرمال فضا میآید و وقتی ما اتاق را ساختیم،خود به خود عملکرد را تعیین کردهایم.
بنابراین در معماری یعنی در ساختن فضاها، به منظور دستیابی به عملکرد باید از فرم شروع کنیم.فرم یعنی ارزشهای فضا به عنوان «سیمای طبیعی و عینی فضا» میتواند چیزی قابل تشخیص و اندازهگیری باشد، البته تشخیص فرم وظیفه مهم معمار است که از یک طرف صفتهای ویژه فضا را بر حسب نظام طبیعیشان هماهنگ کند و از طرف دیگر، نیازهای مشخص هر فضای عملکردی را تشخیص دهد. هویت معماری اثر معماری در جایی و زمانی بیرون از آن نیست که بتوان آن را به بنا افزود و بدینسان به معماری هویت بخشید بلکه هنگامی که اثر معماری آفریده میشود، هویت خود را از پیش دارد و بیان میکند. اثر معماری امروز نیز همچون همیشه با آفرینش قلمرو و زندگی آدمی به ژرفترین و کاملترین شیوه، هویت خود را آشکار میکند به گونهای که نیازمند عنصرهای بیرونی نیست که به مثابه نماد به جای خود اثر هویت آن را بیان کند.
مهدیه مفیدی
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست