جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ناتو در برابر آزمون سخت


ناتو در برابر آزمون سخت
پنجشنبه گذشته در ویلنوس، وزرای دفاع کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) گرد هم آمدند و روزهای شنبه و یک شنبه، کنفرانس جهانی امنیت در مونیخ آلمان برگزار گردید. ولی، علیرغم اهمیت جدی این دو اجلاس، هم رسانه های جمعی و هم کارشنان چندان توجهی بدانها نکردند. ولذا، با توجه به همان داده های کوتاه، برخی مسائل مورد اختلاف در داخل اعضاء ناتو و شیوه حل آنها را مورد توجه قرار می دهیم.
روبرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، دیدار ویلنوس را دیدار «توضیحی » با متحدین خود، ارزیابی کرد و اعزام نیروی های نظامی بیشتر به افغانستان را بمنظور کمک موثرتر به آمریکا، انگلیس، هلند، و دانمارک که بدون دستیابی به هیچ موفقیتی در جنوب افغانستان با نیروهای طالبان می جنگند، خواستار شد. گیتس، همانطور که مطبوعات نیز اعلام کردند، در چنین وضعیتی، اولا؛ اعتراف کرد که علل عدم علاقمندی متحدان اروپائی در ادامه جنگ افغانستان عمیق است. ثانیا؛ کشورهای عضو پیمان نظامی ناتو، نیروهای آمریکائی حاضر در افغانستان و عراق را بعنوان اجزاء اصلی عمیقا بهم پیوسته ای از برنامه های آمریکا ارزیابی می کنند که، برای اعمال کنترل کامل بر منطقه وسیع خاور میانه بکار گرفته شده اند.
واقعیت برنامه های ماجراجویانه و مبتنی بر اطلاعات نادرست آمریکا در خاورمیانه، از همان ابتدا به اروپائیان توضیح داده نشد. بنابراین، متحدان اروپائی آمریکا حاضر نشدند نیروهای خود را همراه با نیروهای این کشور در جنگ عراق درگیر کنند. به گمان قریب به یقین، اروپائیها بر صحت اطلاعات آمریکا اطمینان نداشتند و از اینکه آمریکا به هشدارهای آنها توجهی نکرد و یک جانبه خود را درگیر جنگی بی نتیجه و نومیدانه کرد، بسیار عصبانی شدند. در مورد افغانستان هم به نتیجه مشابهی رسیده اند. بدین جهت، ناتوئیها از دعوت واشینگتن برای اعلام همبستگی، با سردی استقبال کردند و نشان دادند که ناتو بعنوان یک تشکیلات نظامی نیروئی نیست که بتواند در«هرجا» وارد جنگ شود. گیتس، با صراحت بیان داشت که، اگر در افغانستان شکست بخوریم، در سازمان ناتو، بین آنکه خواستار رعایت موازین است و آنکه نمی خواهد از مقررات تبعیت نماید، شکاف بوجود خواهد آمد.
می دانیم که برخی از متحدان آمریکا به بهانه مختلف پای خود را از گلیم افغانستان بیرون می کشند. نروژیها بیرون می روند و هلندیها هم تدارک خروج می بینند. کانادائیها نیز اعلام کردنده اند اگر، دیگر اعضای ناتو در اسرع وقت حداقل یک هزار سرباز به افغانستان اعزام نکنند، آنها، این کشور را ترک خواهند کرد، صدای انگلیسیها هم درآمده است. در چنین شرایطی، گیتس، بمنظور اندیشیدن تدابیر جدی، متحدین خود، بویژه آلمان را زیر فشار، قرار داد.
صرفنظر از عکس العمل ابتدا منفی دولت آلمان، می توان گفت که گیتس، پس از آنکه سارکوزی، دوست خوب آنگلا مرکل، برای اعزام «ورزیده ترین نیروهای خود» به افغانستان اعلام آمادگی کرد، موفق شد. رسانه های ارتباط جمعی این مسئله را مورد توجه قرار دادند که، گیتس در کنفرانس جهانی امنیت که روزهای شنبه و یکشنبه گذشته در مونیخ، در ارتباط با مسائل نظامی برگزار شد، آلمان را مورد خطاب قرار داده و از «خدمات بزرگ» آن در عملیات افغانستان طوری تمجید کرد. گفته می شود پیش از آغاز سخنرانی گیتس، آمریکائیها در راه روهای هتل «بایریشر» که کنفرانس در آنجا برگزار می شد، دست نمایندگان آلمان را به سختی پیچاندند و تنها بعد از گرفتن تعهد مبنی بر فرستادن یک هزار سرباز اضافی به افغانستان، نه تنها به نواحی شمالی، حتی به مناطق جنوبی این کشور، رها کردند.
این موضوع، باعث نارضایتی حزب سوسیال- دموکرات مورد حمایت همه اوپوزیسیون، «دموکراتهای آزاد»، «سبزها» و «چپ ها»، که شریکی کوچک در دولت ائتلافی سرخ و سیاه آلمان بسرپرستی آنگلا مرکل می باشد، گردید. اما، از قرار معلوم تصمیمات گرفته شده است و فقط کافیست به جدلهای علنی داخلی ناتو که از مدتها پیش آغاز شده و شدیداً به نفوذ آن خدشه وارد می سازد، خاتمه داده شود.
آمریکا در ویلنوس هم هنگام مذاکره پیرامون مسئله افغانستان، شگفت زده شد. بدین ترتیب که، در جریان بحث و گفتگو در باره استقرار سامانه ضد موشکی آمریکا در لهستان و چک، استریم اریکسن، وزیر دفاع نروژ گفت: کشور نروژ با تردید به ضرورت این سپرهای ضد موشکی نگاه می کند. وی طی بیانات خود اعلام کرد که، «ما با استقرار سپر ضد موشکهای دور پرواز، مخالفیم و معتقدیم که، این کار باعث تشدید مسابقه تسلیحاتی جدید خواهد شد».
عجیب این است که هیچ یک از اعضای ناتو، علیرغم نارضایتی از اجرای برنامه های آمریکا، نروژیها را مورد حمایت قرار ندادند. این دیدگاه که، سپر آمریکا فقط بخشی از حریم ناتو را تحت پوشش می گیرد، در میان اروپائیها بسیار گسترش یافته است. بنابراین، استقرار آن با اصل اساسی پیمان ناتو، یعنی، امنیت عمومی حریم ناتو، مغایر است. علاوه بر آن، طبق سند رسمی، یکی از شرط های سوسیالیستهای چپ هنگام تشکیل دولت ائتلافی نروژ به رهبری استولتنبرگ سوسیال- دموکرات، این بود که، نروژ با استقرار سامانه ضد موشکی آمریکا مخالفت خواهد کرد.
استرم اریکسن، در بازگشت از ویلنوس، تعجب خود را از اینکه تنها مانده است، پنهان نکرد. روزنامه های نروژی پیش بینی می کنند، که علت این امر در این است که، آمریکا قول داده است بعد از اجرای برنامه هایش در لهستان و چک، امنیت بخشهای «بی دفاع» حریم ناتو را نیز با استقرار سامانه های استراتژیکی ضد موشکی تأمین نماید. برای تأمین امنیت این بخش، «سپر کوچک» دیگری بمنظور دفاع در مقابل موشکهای تاکتیکی و راکتهای میانبرد لازم است. روشن است بیشتر اعضای ناتو که، پیشتر، از توافق دوجانبه آمریکا با لهستان و چک، اظهار نارضایتی می کردند، در مقابل وعده های آن تسلیم شدند. آمریکائیها در راه ایجاد این ذهنیت نیز بسیار تلاش کردند که، متوقف کردن برنامه های آنها ممکن نیست، زیرا آنها، با دولت توسک در مورد استقرار سامانه ضد موشکی در لهستان به توافق نهائی رسیده اند و مذاکرات پیرامون ایجاد پایگاه ضد موشکی در جمهوری چک نیز، مراحل پایانی خود را طی می کند. صرفنظر از همه اینها، اظهارات استریم اریکسن بیجا نبود. در اینجا این سئوال پیش می آید که؛ نروژیها در تصمیم گیری نهائی ناتو در ارتباط با این مسائل، از حق «وتو»ی خود استفاده خواهند کرد یانه.
لازم به یادآوری است که، در پیمان ناتو اصل توافق همه اعضاء، الزامی است و هر یک از اعضاء، از حق «وتو» برخوردارند. بنابراین «وتو»ی یکی از کشورها، بمفهوم عدم پذیرش تصمیمات محسوب می شود. استریم اریکسن در همین رابطه گفت؛ موضوع هنوز بررسی نشده است. بررسی دقیق آن تا دیدار وزیران امورخارجه در ماه مارس و مجمع عمومی کشورهای عضو پیمان ناتو در ماه آوریل در بوخارست پیش بینی می شود. وی در عین حال با ایما و اشاره نشان می دهد که، احتمالا نروژیها عقب نشینی خواهند کرد. در هر صورت، این امر نشاندهنده آن است که، فاکتها از بروز شکاف حکایت می کنند و بحثها هم هنوز پایان نیافته است.
باید در انتظار نتیجه بحثها بود. زمانی که در سالهای دهه هشتاد، ریگان نظریه «جنگ ستارگان» را مطرح کرد، کشورهای نروژ و دانمارک با آن مخالفت کردند. واقعا هم، ضمن نشان دادن فرمان برداری کامل، مواضع خود را با ارائه پیشنهاد اصلاحی در دکترین ناتو که، شامل «وتو» نمی شد، اعلام کردند و بعد از آن، هر دو کشور مورد تنبیه واقع شدند. بهمین جهت هم، دیگر اعضای ناتو، علیرغم عصبانیت، در ویلنوس به توافق رسیدند. پطرسن، وزیر امور خارجه سابق و رئیس کمیسیون دفاع فعلی، بلافاصله با خشنودی اظهار داشت که، استریم اریکسن، نتوانست در ویلنوس کاری از پیش ببرد. وی، علنا اعلام کرد که، دولت نروژ باید به فشارهای آمریکائیها تسلیم شود.
البته، همه مسائل به همین سادگی پیش نمی رود. در میان اعضای پیمان ناتو، بسیاریها با اجرای برنامه های آمریکا مخالفت می کنند. در کنار مسئله افغانستان، موضوع استقرار سامانه ضد موشکی آمریکا در کشورهای لهستان و چک، هنوز در پیش است و چگونگی حل آنها، میزان وحدت درونی ناتو را بنمایش خواهد گذاشت. این مسئله هنوز هم روشن نیست که، آیا «سوسیالیستهای چپ»، شرکای استولتـنبرگ، نخست وزیر کنونی در دولت ائتلافی نروژ، توافق نامه ای را که، بر اساس آن دولت ائتلافی تشکیل دادند، بازبینی خواهد کرد یا نه؟
در همه حال، یقیناً قانون وحدت ضدین، در مورد ناتو نیز صحت خود را به اثبات خواهد رساند.
ا. م. شیزلی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه