سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
نقدی بر طرح جامع جدید تهران
هنگامی كه اجزا و فرازهای بر جسته تر این دفاعیات و اظهار نظرهای مقامات و دستاندركاران طرح جدید را كنار هم میگذاریم، باكمی دقت، بیگانگی و عدم توجه طرح به واقعیات و نیازهای این «مرحله» از روند توسعه كشور (مرحله گذر از وضعیت توسعه نیافتگی) را، مشاهده مینماییم. هر چند مدافعین طرح اصرار در جدید و متفاوت بودن این طرح با طرح كلیشهای و به بن بست رسیده قبلی دارند، ولی با استناد به همین مدافعات، باید گفت: طرح جدید از نظر نگرش، تبیین، تعریف و نحوه مواجه شدن با مساله و یا مسائل تهران و هم چنین مزید برعلت شدنهای
بعدی اش، همانند مشكلات بسیاری كه طرح جامع تهران با خود آورد، در اساس با آن هیچ تفاوت ماهویای ندارد، چرا؟قبل از اینكه پاسخ چرای یاد شده مطرح بشود، باید به دو نكته مهم اشاره بكنم. نخست اینكه باتوجه به اظهارات مسوولان در جلسات این مدافعات و طرح پرسشهای مقامات شهرداری ویا اعضای شورای شهر میتوان نوعی عدم اطمینان به نتیجه طرح را شاهد بود. كه این خود میتواند امر بسیار مثبتی باشد. چون مسوولان مایل نیستند بار دیگر ویا برای چندمین بار غافل گیر شده، طرح جدید هم بلای جانشان شود! نكته دوم را میتوان به صورت پرسشی صادقانه مطرح كرد این است كه آیا واقعا شك و تردید مسوولان، به خاطر جستوجوی راهكاری منطقی مبتنی بر وفاق جمعی برای هدایت تحولات و سازمان دهی توسعه شهر و یا هدایتی كه نتیجهاش با اطمینان كافی حداقل تعدیل معضلات كنونی باشد، بوده است؟. ظاهر موضوع و نحوه طرح پرسشها آن هم پرسشهای به ظاهر بسیار علمی! و اساسی! جریان را بهصورت نوعی مرافعه و تقریبا اظهار فضل مداوم طرفین در آورده، یك طرف مدعی علمی بودن و این چنان و آنچنان بودن كار خود است و طرف دیگر هماهنگی طرح را با برنامهریزی كلان كشور و جایگاه تهران را در شبكه شهرهای جهانی شده جستوجو میكند و حقیر و سایر ناظرین این بحثها، واقعا انگشت به دهان میمانیم.
انگشت به دهان و غرق در تعجبیم، چون اگر واقعا مسوولان در پی جستوجوی راه كاری عملی، مطلوب و قابل قبول بودند چرا از ابتدای كار، به جای اینكه كل مساله را قبل از هر چیز در معرض افكار عمومی قرار دهند، این كار را به مهندسین مشاور سپردند؟ (در اینجا صاحبنظران، استادان دانشگاه، كارشناسان و سایر القاب دیگر نیز خود به عنوان جزئی از افكار عمومی مطرح میشدند) به این صورت پیشاپیش مسالهای كه بدون شك از همه جهات دارای بعد ملی است در معرض افكار عمومی قرار گرفته و سمت سوی اقدامات بعدی مبتنی بر این نظریات تعیین میگردید. علاوه بر آن یادآوری این نكته ضروری است، كه در معرض افكار عمومی قرار دادن مسالهای با این اهمیت با نظر سنجیهایی كه دائما انجام شدن آن را به صورت توجه به خواسته جمع مطرح میكنند، به كلی متفاوت است. سپردن كار به مهندسین مشاور با این هدف بود كه، فرضا مهندسین مشاور برای كلان شهر تهران و یا امالبلد جمهوری اسلامی طرح مساله كند؟ و سپس اهداف و نحوه نیل به آن را مطرح نماید؟ آیا تعیین چنین مسیر هدایتی كه امری است كه میباید مبتنی بر وفاق جمعی باشد را میتوان به مهندسین مشاور سپرد؟ حال هرچند به فرض اینكه تصمیم گیرندههای نهایی شورای شهر و شورایعالی شهرسازی و غیره باشند.
اگر طرح جامع قبلی كلیشهای، نا موفق، روی دست مانده، مساله ساز و در بسیاری از زمینهها واقعا مزید بر علت بود، كه بود! باید قبل از هرچیز هم مدافع وهم مدعی، نه به صورت كلی و گندهگویی وریز نمودن پرسشها و یا به خیال خود همه جوانب را دیدن! نخست طرح قبلی را به صورت مشخص نقد نمایند. تا ناظر واقعا بیتقصیر، در مواجه شدن با این همه پرسشهای اساسی! بنیادین! سردرگم و مبهوت نگردد.
هنگامی كه میگوییم طرح قبلی به علت تقلیدی وكلیشه ای بودنش مساله ساز بود، در واقع مشكلمان مساله ساز بود نش و نه جنبه دیگر آن است، حال هرچند جنبههای دیگر هم مهم باشند. مثلا چرا مساله ساز بود؟ و یا در چه مواردی مساله سازد؟ در پاسخ میتوان به طور واضح و مشخص گفت با نحوه طرحریزیای كه مطرح نمود از همان آغاز به جای اینكه فرضا مشكل مسكن را با هدایتهای آگاهانه كمی تعدیل نماید آن را، نه كم و نه زیاد به بحران تبدیل كرد. جنگ داخل و خارج محدوده را چه كسی بانیاش بود؟! هنگامی كه میگوییم طرح سابق مبتنی بر مطالعاتی كه ویژگیهای ساختاری ـ تاریخی این مرحله از توسعه را مشخص مینماید، (مرحله بسیار ویژه و حساس گذر از توسعه نیافتگی كه كلیه جوانب ساختاری روند اقتصادی، اجتماعی مارا، حداقل در شرایط كنونی باتوسعه یافتهها در اساس متفاوت میكند) تهیه نشده بود، یعنی اینكه اگر مبنی بر چنین مطالعهای بود، بهعنوان مثال برای تهران سال ۱۹۷۰ سقف جمعیتی ۵/۴میلیون نفری تعیین نمیكرد و یا اینكه اگر به ویژگیهای پیش گفته نظری داشت به سرعت در مییافت كه شاید بتوان شهر تهران را مسقف نمود! ولی برای آن نمیتوان (و دقیقا نمیتوان، چون در توانایی هیچ قدرتی نیست كه چنین محدودیتی را اعمال كند!) سقف جمعیتی تعیین نمود. یا اینكه مدام بجای جستوجوی راه حل قابل دفاع، ممكن و عملی، پهلوان پنبه وار، سقف جمعیتی تعیین كنیم! تمركز (زدائی) كنیم! بی رویهها را با رویه كنیم! غرض این است كه اصولا در شرایط حاضر نمیباید به دستور و خواست این و یا آن ارگان سقف جمعیتی برای شهری چون تهران، تعیین نمود. تا اینجا، منصفانه، با توجه به فرمایشات مدافعین طرح جدید آیا دو طرح در رابطه با موارد اساسی فوق با یكدیگر تفاوتی دارند؟
طرح سابق توجهی به این مهم نداشت كه جامعه در كلیه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مرحله گذر و پشت سر نهادن عقب ماندگی را میگذراند. این مرحله در كلیه ابعاد فوق دارای ویژگیهای ساختاری بسیار تعیین كنندهای است. به همین سبب مشخصا وضعیتاش با كلیه جوامعی كه در این زمینهها از آنها تقلید میكنیم تفاوتهای ساختاری ـ تاریخی دارد. به همین علت برنامههای تقلیدی، كه در رابطه با سیاست گذاری در زمینههای اجتماعی مانند برنامهریزی توسعه و یا برنامهریزیهای مربوط به سازماندهی فضا، نظیر برنامهریزی شهری كلان شهری و امثال آن انجام میشوند، اكثرا دچار مشكل گشته وبا بن بست مواجه میشوند. بنا براین هرگونه سیاستگذاری در این زمینهها میباید اولا با توجه كامل به این ویژگیهای ساختاری و ثانیا با پشتوانه و مشاركت مردم در تصمیم گیریهای اصلی آن انجام شود. این دو مقوله از این جهت بسیار تعیین كنندهاند كه اولی، بدون چون و چرا، عملكرد و كارایی برنامهها را كاملا مشروط میكند و در مورد دوم چون در مرحله گذر از عقب ماندگی اكثر سیاستگذاریها موارد «اساسی» و«بنیانی» هستند، بهر صورتی كه امكانپذیر باشد باید با حمایت و وفاق جمعی انجام پذیرد و گر نه نتیجه همان خواهد شد كه میبینیم.
هنگامی كه میگوییم توسعه نیافتهایم، یعنی اینكه، بهرغم اجرای ده برنامه توسعه (یا حداقل پنجاه سال برنامهریزی توسعه) نه تنها توسعه نیافتگی، در زمینههای اساسی زندگی اجتماعی مانند اشتغال، مسكن، افزایش و توزیع عادلانه تر درآمد، مشاركت وسیعتر مردم در تصمیمگیری و اتخاذ سیاستهای مختلفه، از میان نرفته، بلكه در بعضی از عرصههای اجتماعی بر عقبماندگیها افزوده هم شده است.مانند شرایطی كه هم اكنون بر وضعیت مسكن حاكم است.توسعه نیافتهایم: چون هنوز تناسب قابل قبولی بین حجم و بزرگی اقتصاد ملی و میزان نیروی كار بالقوه كه هم اكنون بیش ۲۵میلیون نفر است، (و اگر بخواهیم این میزان را با میران نیروی كار به كل جمعیت در توسعه یافتهها مقایسه كنیم باید ۱۲میلیون دیگر به آن اضافه نمود!) برقرار نشده، یعنی ساختار اشتغال هم اكنون با حجم بزرگی از «فوق» ذخیره نیروی كار مواجه است. بدین معنی كه علاوه بر بیكاران (یاكسانی كه غیر داوطلبانه اشتغالی ندارند)، بخش مهمی از نیروی كار بالفعل را اشتغال پنهان و خودگردان و مابقی را اشتغال كاذب تشكیل میدهد. كه در مورد جامعه ما این امر بهوضوح مبین بقای توسعه نیافتگی است.به علت شرایطی كه برساختار اشتغال حاكم است، جابهجایی جمعیت نا پایداری و عدم تثبیت اكولوژی كار، تمركز جمعیت و فعالیتها درمركز كشور همچنان ادامه دارد. همه شواهد نشان میدهد با ادامه وضع كنونی، همانطور كه تهران بخش مهمی از جمعیت خود را به حاشیه میراند، جمعیت شهرهای بزرگ دیگر هم در قالب مهاجرتهای بین استانی كه در آینده نزدیك تشدید هم خواهد شد به حاشیه نشینان تهران افزوده شوند!!. به عوامل تشدید كننده روند تمركز استقرار جمعیت، فعالیتها و سایر امكانات در مركز در شرایط حاضر، تاثیر روندهای دیگر هم چون خصوصیسازی، و ورود ایران به سازمان تجارت جهانی در آینده را نیز باید اضافه نمود.شبكه شهرهای كشور از همه جهات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی ـ نهادی، فیزیكی ـ فضایی بسط وتثبیت فضاییاش بسیار كند بوده (در این باره باید یادآوری نمود بسط و تثبیت فوق بیشتر اقتصادی اجتماعی است تا همچنانكه برخی میپندارند بسط فیزیكی) و در شرایط حاضر قادر نیست روند توسعهای كه سعی در تحقق آن را داریم پوشش دهد. بالاخره بسیاری از ویژگیهای ساختاری كه روند توسعه و كلیه برنامهریزیهای مربوط به آن را از جمله برنامهریزیهای فضایی همچون طرح جامع تهران را به شدت مشروط میكند. ویژگیهایی كه ذكر موارد بیشترآن خارج از حوصله این اظهار نظر است.
اكنون در رابطه با چرا یی كه قبلا مطرح شد، یا اینكه چرا طرح جدید تفاوت ماهوی ای با طرح قدیم ندارد، نخست با این پرسش اساسی مواجهایم كه: با توجه به نقش و موقعیت كلان شهر تهران به عنوان مكه وامید اصلی بازار كار و فعالیت كشور با گرایش شدید تمركز جمعیت و فعالیت حول آن كه این هم یكی از ویژگیهای بارز و ذاتی این مرحله از توسعه است. مساله تهران را چگونه باید مطرح نمود؟ حاشیه نرویم، مشخصا مساله چیست؟ تا بتوان سمت سوی اقدامات بعدی را مشخص نمود. صغرا كبرا چیدن و طرح مسائل پراكنده آن هم با گندهگوییهای بسیار چارهجویی منطقی را واقعا فلج میكند. نمیتوان از یك طرف مرتبا آرزوهایی كه سر و وضعی بزرگ دارند را مطرح نمود ولی از طرف دیگر، در عمل، كورمال كورمال به دنبال روزنه امیدی گشت!!
هنگامی كه طرح جامع قبلی تهران تهیه میشد، سالهای چهل شمسی، مهاجرت به مركز، تشدید بیكاری، مشكل مسكن و گسترش تهران وغیره در حال اوج گیری بود. در آن زمان مسوولانی كه نمیتوانستند به توسعه تحقق بخشند، همه این تحولات را كه، قبل از هر چیزنا خواسته و مساله ساز و در نهایت برملا كننده ناكارآمد یشان بود، از همان زمان «بیرویه»اش خواندند. تهران به تبع دگرگونی و تحركات اجتماعی در حال گسترش بود، زمینهای حول شهر «ند ید » ویا بعضا بدون اینكه دیده شوند خرید و فروش می شد. مهندس از فرنگ برگشته (خاصه مهندسین معمار) آن را غیراصولی و بیضابطه، میدیدند.؟! در این معركه مسوولانی كه ناتوان در هدایت تحقق توسعه بودند و در واقع «غافلگیر» شده بودند. حاصل این غافلگیری چه بود؟ و چه میتوانست باشد؟ البته میبایست در جستوجوی راه حل بود. اما چگونه؟ راه حلی كه خود مشروط به تحقق توسعه است، با ناتوانی در تحقق توسعه چگونه میتوانست قابل طرح باشد؟ بالاخره تنها چاره كاستن از درماندگی مورد بحث را در جلوگیری میدیدند ونه رفع علت! جلوگیری ازگسترش بیرویه آن هم كما فی سابق شهر و در صورت امكان جلوگیری از مهاجرتها و غیره. سایه این طرز تفكر كه ریشه در ناتوانی و رفع مسوولیت دارد هنوز هم بر سیاستگذاریها و برنامهریزیهای ما گسترده است. بنابراین طرح جامع شهر تهران در چنین جوی شكل گرفت، آن هم به كمك مشاور خارجی. در واقع ائتلاف مسوولان با مشاورت تكنوكراسی نیمه وطنی و نیمه خارجی، طرح جامع تهران را بهصورت یك ابزار كنترل، سندی برای اخذ مالیات تدوین نمود. كنترل و جلوگیری در همه جهات. طرح به چگونگی ویژگیهای ساختاری همچون ساختار ناپایدار اشتغال، گرایش روز افزون تمركز در مركز كشور و.... توجهی نداشت. اگر به این ویژگیها و در واقع واقعیات وضع موجود توجه داشت، طرح را به صورت استراتژی این مرحله گذر همسو با نیارهای واقعی توسعه(به عنوان مثال با اینكه پدیده تمركز مسالهآفرین است ولی در عین حال توسعه ما در این مرحله به آن نیاز دارد) تدوین مینمود. اكنون پرسش این است كه مگر طرح جدید به صورت یك استراتژی هدایت و سازمانیابی استقرارها در خدمت این مرحله مشخص از توسعه تدوین شده است. اگر چنین است لطفا به طور مشخص موارد مذكور را برای اطلاع عموم مطرح كنید تا هم ممنون باشیم هم تفاوت واقعی آن با طرح قبلی در نحوه ارائه راهكارها مشخص شود میفرمایند: برنامهریزی، طرحریزی شهری و بالاخره طرح جامع حوزه عملش هدایت تغییرات كالبدی شهر است. مگر غیر از این را انتظار داریم؟ اما هدایت روند تغییر و تحولات كالبدی شهر و یا سازمانیابی فضای آن كه وظیفه طرحریزی شهری است مبتنی بر چگونه بر داشتی از موقعیت كنونی تهران بوده است؟ چه بخواهیم و چه نخواهیم در موقعیت كنونی تهران حداقل یعنی بیش از نیمی از كل ایران!! ساكنین تهران فقط ساكنین محدوده تهران نیستند كه به اصطلاح به خواست كارفرما، مهندسین مشاور برایش سقف جمعیتی تعیین و هنگامی كه شرایط برای داخل محدوده مسقف!!! تنگ شد، شهروندان كه بنیه مالیشان برای ماندن در داخل محدوده كافی نیست، ناچار شوند به حاشیه بدون سقف پناه ببرند! وبعد كارشناسمان آن را (سرریز جمعتی) بنامد ونه رانده شدن از روی ناچاری! جمعیت واقعی تهران جمعیتی است كه هماكنون در منطقه متروپلیتان آن استقرار یافته است. آیا منطقه كلان شهری تهران هم با به اصطلاح سرریز جمعیتی روبهرو است؟ و یا اینكه جهت مهاجرت به مركز عوض شده؟ حال در برنامهریزیمان، معتقد به پر شدن ظرفیت تهران باشیم وبا محدودیتهای غالبا من درآوردیمان این وضعیت ناهنجار را ناهنجار تر كنیم و بعد جهانی شدن تهران را پیش كشیم. گویا ضربالمثل زیبای ده وخانه كدخدا را فراموش كردیم. حال كه به وضوح در همه ابعاد زندگی جامعه شهریای كه مركزش مینامیم كسریها و ناهنجاریهای ساختاری در حال گسترش است، طرح جامعه جدید كدام هدایت واقع بینانه و مشكلگشایی را مطرح كرده، كه جمع قادر به دیدن آن نیست و یا منكر آن است.
مهدی كاظمی
منبع: www.shahrsazi-ra-tosee.com
منبع: www.shahrsazi-ra-tosee.com
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست