جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
بیایید از تاریخ غرب ننگزدایی نکنیم
یکی از موضوعات خاص زمان و کشور ما مساله هولوکاست میباشد که حتی رئیسجمهور احمدینژاد نیز با حساسیت فوقالعاده در انکار و نفی آن بسیار کوشیدهاند. موضوعی که باور نظام جهانی بر واقعیت داشتن آن استوار است و شاید هم <تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها> اما چرا ما آنچه را در رویاروی خود میبینیم و میتوانیم آن را به جهانیان نشان دهیم، رها ساخته و به دنبال رد و اثبات مسائل تاریخی میرویم؟
مهمتر از آن، چرا از همین نظام باور جهانی که پایگاه بسیار خوبی برای تفهیم ارزشهای خودی است، بهرهگیری نمیکنیم. آیا اثبات علمی آنکه یک هولوکاست دیگر سر راه یهودیان جهان به دلیل عملکرد صهیونیستها در حال شکلگیری است، ما را بهتر به نتیجه میرساند یا آنکه ثابت کنیم رویداد قبلی وجود نداشته است؟ از همه اینها گذشته چرا از تاریخ غرب ننگزدایی میکنیم. حقیقت آن است هر گروه و جناحی در غرب مرتکب موضوع هولوکاست شده باشد، ننگی را برای تاریخ غرب ایجاد کرده است. ننگی که در قرن بیستم اتفاق افتاد. این ننگ در برابر افتخاری است که ایرانیان دارند که ۲۵ قرن قبل، کوروش ما عامل نجات میهن شد. پس بهتر است بهجای ننگزدایی از تاریخ اروپا درصدد مقایسه این افتخار و آن ننگ برآییم و این دو را در برابر یکدیگر مطرح سازیم.
واقعیت آن است که نژادپرستی در اروپا فوران کرده و پایه و اساس شکلگیری اندیشه نازیسم و فاشیسم شد و این مکتب وجود یهود را در آن قاره برنتابید و آنها را زیر فشار شدید گذاشتند که نام این فشار را باید هولوکاست گذاشت.
فشار و رنجی که در آن تردیدی نیست مگر آنکه وجود نازیست و فاشیستها را منکر گشته و یا در وجود جنگ جهانی تردید کنیم. یهودیان نگاهی به گذشته تاریخی خود کردند و طی یک ارزیابی متوجه شدند که در جهان هیچ کجا بهتر از شرق با آنها رفتار نکردهاند، این است که تصمیم گرفتند بهسوی ما بیایند. این ارزیابی و انتخاب درست و طبیعی بود و اگر بهطور پراکنده به کشورهای شرقی میآمدند، برای آنها مشکلی نبود وبرای دیگران هم زحمت ایجاد نمیگشت. چنانچه عدهای از آنها در همان روزگار به ایران آمدند و با عزت زندگی کردند.
(برای مثال کسانی از آن فراریان استاد زبان سیاستمداران کشور ایران شدند و در دستگاه حکومتی آن زمان صاحب عزت و حرمت بودند)، ولی عدهای از آنها بازیچه دست استعمارگران شدند. درصدد تاسیس حکومت، آن هم از راه غیرطبیعی برآمدند و کمکم میهمانان صاحبخانه کشی گشته نقش بالانسگری قدرتهای استعماری در خاورمیانه و کشورهای اسلامی را برعهده گرفتند.
ما براساس فرهنگ غنی تاریخی و آموزههای دینی خود وظیفه داریم به آنها پناه بدهیم و به هر پناهندهای خوشآمد بگوییم. از سوی دیگر نیز بر اساس همین ارزشها باید از این نقشی که آنها ایفا میکنند، جلوگیری کنیم.
البته راههای جلوگیری از این نقشهای <بالانسگری قدرتها و صاحبخانه کشتن> متفاوتاند. برخی از شما ابتدا اسلحه را تنها راه دانسته و هنوز مراحل پیشین را طی نکرده، آخرین گزینه را پیشنهاد میکنند. در حالی که ما هنوز پیامهای ابتدایی خود را به جهانیان نرساندهایم. حتی اینکه بخواهیم ریال خود را به حمایت از فلسطینیان در برابر دلار که در حمایت از اسرائیل هزینه میشود، به میدان بفرستیم، غلط است.
موضع ما در برابر مردم اسرائیل و جهان نسبت به این پدیده باید از مواضع فلسطینیان و اعراب که با یکدیگر رودررو شده و جنگ کردهاند، لطیفتر باشد، چرا که ما بهدنبال صلح جهانی هستیم، در حالی که شاید آنها در پی انگیزههای وطنی یا قومی یا خونهای ریختهشده باشند. بنابراین ما باید از مواضع فراتر به این مساله نگاه کنیم. ما اگر درصدد محو و نابودی مسلحانه اسرائیل برآییم، اگر موفق شویم بهطور حتم اسرائیل دیگری در نقطه دیگر زمین شکل میگیرد و این کشتار تاریخی به مردم دیگر جهان منتقل میشود و این همان راهی است که رهبران جنگ جهانی دوم طی کردهاند و این آفت را برای ما ایجاد کردند. ما راههای طی نشده و تجربه نگشته زیادی را داریم که میتواند موثر باشد و هزینه بسیار کمتری را دارد. پیامهایی که در قبال این رویداد تاریخی میتوانیم داشته باشیم، از این قرارند:
۱) ابطال ایدئولوژی صهیونیسم با ملاکهای جهانی: بدون شک ایدئولوژی صهیونیسم فداییانی دارد و تا زمانی که در بوته نقد قرار نگیرد و مریدان آن پابرجا باشند، بهعنوان یک پارادایم نتایج خود را خواهد داشت و از بین نخواهد رفت. صفویه در ایران با تمام توان و قدرتی که داشت، هنگامی که دچار ضعف ایدئولوژیک شد، خودبهخود فرو ریخت و یک گروه افغانی که در یزد شکست خورده بودند و نتوانستند وارد شهر یزد شوند، به سوی پایتخت آمدند و آنجا را تصاحب کردند.
ما از راه منطق، باید بتوانیم برای صهیونیسم، پارادایم جانشین داشته باشیم. آیا از آغاز شکلگیری اسرائیل تاکنون ما به جنگ ایدئولوژیک با صهیونیسم رفتهایم؟ اگر نرفتهایم چرا؟. آن همه کشمکش با مارکسیسم داشتهایم، چرا یک خط درباره صهیونیسم نداریم؟
۲) بیداری حامیان اسرائیل: حامیان سیاسی اسرائیل را نسبت به راه خطایی که طی میکنند، باید بیدار کرد. ما باید این مساله را به مردم آمریکا و کشورهای حامی اسرائیل تفهیم کنیم که وجود اسرائیل موجب رشد آنچه شما نام آن را تروریسم میگذارید، میگردد. منابع علمی خود آنها نیز گواه است. چنانچه سرایردکمجیان نام دهها جنبش مسلحانه اسلامی را در کتاب خود <جنبشهای اسلامی معاصر> آورده است که همه آنها ریشه در مبارزات فلسطین و یا مصر با اسرائیل دارند و این تفکر به سراسر دنیای اسلام، بلکه جهان در حال صادرشدن است. بنابراین ما بخواهیم یا نخواهیم، آمریکا بخواهد یا نخواهد، حمایتهای یکجانبه آمریکا از حکومت متکی بر آپارتاید قومی - دینی صهیونیسم مصروف پرورش مخالفین خود خواهد شد که روزی همه چیز را در هم میریزند. چنانچه انقلاب اسلامی ایران نیز از فلسطین اثر گرفت.
۳) اثبات تبعیض نژادی در مجامع بینالمللی: اگر رژیم اسرائیل به فرمولها و معادلات دموکراسی مورد قبول جهان و حقوق بشر گردن نمینهد و خواهان تداوم حکومت مبنی بر برتری نژاد و خون ویژه صهیونیسمها نسبت به دیگر مردم است، باید در سطح بینالملل و مجامع علمی و سیاسی جهان این مساله به ثبوت و ظهور برسد و مبتنی بر آپارتاید و تبعیض نژادیبودن آن رژیم تبیین گردد. در این صورت با حقوق بشر برخورد خواهد کرد که یا خود را اصلاح کرده و یا باید پاسخگوی جهانیان باشد.
۴) به تودههای مردم اسرائیل باید پناه داد: بیشک تودههای مردم اسرائیل نسبت به زندگی در غرب بدبین هستند و ذهنیت تاریخی آنان به دلیل تحمل رنجهای فراوان اجازه بازگشت به کشورهای اروپایی را نمیدهد، به همین دلیل حاضرند کشاکش دائمی با فلسطینیان را تحمل کنند، ولی به غرب بازنگردند، چه زیباست کشور ایران که خود رأسا و سازمان کنفرانس اسلامی بهطور مشترک اعلام کنند که هر یک از یهودیان اسرائیلی که پناهجو میباشند، میتوانند در ایران یا هر یک از کشورهای اسلامی که خواستارند، پناهنده شوند و این کشورها آمادگی دارند تا مقدمات پذیرش آنها را فراهم کرده، در صورت مقیمشدن طبق ضوابط آن کشور به زندگی متعارف و شرافتمندانه خود ادامه دهند تا از حکومت نژادپرست صهیونیستی نجات یابند و زندگی خود و آیندگان خود را از هراس و اضطراب دائمی نجات دهند.
۵) رفع بدبینی نسبت به ایرانیان: ملت ایران طی ۲۵۰۰ سال گذشته با یهودیان بهطور مسالمتآمیز زندگی کرده است. چند نفر از انبیای بنیاسرائیل در ایران دفن شدهاند که قبور آنها حفظ شده است. چند قرن بازار طلا و صرافی ایرانیان بهویژه در شهرهایی نظیر اصفهان در دست یهودیان بود، ولی هیچگاه مورد تعرض و تهاجم از نوع هولوکاستی قرار نگرفتند. هماکنون نیز خود آنها و آثارشان مورد احترام مردم ایران هستند. برای نمونه اگر در گلستان شهدای اصفهان برویم، همیشه شاهد هستیم که خانواده شهدا علاوه بر زیارت شهدا، آرامگاه حضرت یوشع بن نون پیامبر بنیاسرائیل را زیارت میکنند و شمع روشن میکنند و نذری میدهند. در شهر شوش بر آرامگاه حضرت دانیال نبی نیز وضع مشابه دیده میشود، چرا پیام این گفتوگوی تاریخی ادیان که در متن مردم ما وجود دارد، نباید به جهانیان ابلاغ شود؟ و نشان داده شود که همزیستی مسالمتآمیز ادیان در اعماق جامعه ما از چه فرهنگ والایی برخوردار است تا اتهاماتی که علیه ما تبلیغ میشود، خنثی شده و یهودیان جهان به این باور برسند که مبارزه ایران با رژیم صهیونیستی از سر دلسوزی و در راستای جلوگیری از یک هولوکاست دیگری است که رویاروی تاریخ یهودیان به دلیل رفتار صهیونیستها قرار خواهد گرفت.
رژیم نازیست با ایجاد حاکمیت نژادپرست و برپایی هولوکاست موجب نابودی خود و زحمت فراوان برای یهودیان اروپا شد. رژیم صهیونیستی نیز جانشین رژیم نازیست شده و همان راه نژادپرستی را طی میکند، اما متاسفانه رئیسجمهور ایران است که باید به دلیل نفی رویداد هولوکاست، تهمت مشرب هیتلریداشتن را در یکی از بزرگترین دانشگاههای آمریکا تحمل کند. چرا؟
عباس نصر
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست