چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بعدالتحریر: شاهد از غیب رسید؟!


بعدالتحریر: شاهد از غیب رسید؟!
دو هفته قبل و به دنبال انتشار طرح موهن کاریکاتوریست هتاک روزنامه اعتماد ملی وابسته به حزب آقای کروبی و اهانت وقیحانه طراح مذکور به رئیس جمهور منتخب ملت، حقیر یادداشتی با عنوان [«سند جدید رسوایی مدعیان کذاب دمکراسی»] در پایگاه رجانیوز منتشر و بر اساس مقالات قبلی خود نفاق ورزی و سوابق درخشان! مدعیان کذاب جمهوریت خواهی! و مردم سالاری در احترام به منتخب ملت البته از طریق هتاکیهای متعدد به رئیس جمهور و از آن بدتر اهانتهای مستقیم به خود ملت به دلیل ذنب لایغفر! رویگردانی از این غوغاسالاران را تشریح و به روشنی تبیین نمودیم که: «در قاموس این حضرات مزور و مدعیان دروغگوی مردمسالاری، رأی مردم و اراده ملی بیش از ابزاری برای قدرت طلبی و ارضای عطش سیری ناپذیر و احتمالاً درمان ناپذیر! جاه طلبی ایشان نیست و انتخاب مردم البته محترم و اولی است اما فقط تا زمانی که در راستای منویات حضرات باشد و به عبارت دیگر از منظر این آقایان مدعی انحصاری! خط امام که همواره با استناد تقطیعی به فرمایشات آن عزیز راحل، تنها یک جملة گزینشی و تقطیعی «میزان رأی ملت است» را از میان هزاران فراز از فرمایشات ایشان علم می کنند!، «رأی ملت» تا زمانی «میزان» است که به سود ایشان باشد در غیر اینصورت دیگر نه تنها رأی ملت معیار نیست بلکه هر نوع اهانت و هتاکی به منتخب جمهور ملت و بلکه به خود ملت جایز شمرده می شود!»
هنوز بیش از یک هفته از انتشار آن یادداشت نگذشته و هنوز مقاله مذکور از ستون مقالات پایگاه رجانیوز به بایگانی نرفته، شاهد بودیم که یادداشت نویس هتاک همان روزنامه مدعی اعتماد ملی -گویا برای اینکه در مسابقه! اهانت و توهین به مردم و منتخب مردم از کاریکاتوریست روزنامه عقب نماند!- در یادداشتی اهانت آمیز مستقیماً به ملت، همان ملتی که به ادعای دروغین این حضرات هیچ چیز بالاتر از اراده و خواست ایشان نیست! وقیحانه توهین نمود و البته پس از اینکه واکنشها و اعتراضات گسترده و به حق مردم و گروههای مختلف سبب اعتذار و پوزش خواهی دبیرکل حزب متبوع آن جریده و در واقع بیشتر سبب سرافکندگی حضرات گردید، به خیال خام خود با زرنگی! و در قالب یادداشت عذرخواهی، مجدداً همان اهانتهای گستاخانه و البته جاهلانه و حقدآمیز را تکرار کرد و به [توهین دوباره در پوشش عذرخواهی] پرداخت تا اولاً سیرت عقده ای و لجوج خود را آشکار نموده و ضمناً افکار عمومی را در خصوص صادقانه بودن عذرخواهی دبیرکل حزب اعتماد ملی نیز به تردید بیندازد.
نکته دیگری که باید به یادداشت «سند جدید رسوایی مدعیان کذاب دمکراسی» اضافه کرد شباهت قبال تأمل این مدعیان جمهوریت طلب! به روشهای سازمان جهنمی «مجاهدین خلق» منافقین می باشد.
● چگونه؟!
بدون اینکه قصد تشبیه حزب اعتماد ملی به آن سازمان جنایتکار و رهبران دیکتاتورپیشه آن داشته باشیم اما متأسفانه نمیتوانیم در برابر شباهت و همسانی روشهای عوامل اهانتهای اخیر که در آن حزب و ارگان مطبوعاتی آن نفوذ کرده اند، با روشهای مزورانه آن سازمان ننگین بی تفاوت بمانیم! سردمداران آن سازمان ضد خلقی نیز همواره در میتینگها و اعلامیه ها و سخنرانیها و نشریات خود دم از خلق می زدند و خود را «مجاهد خلق» می نامیدند و حتی در این نفاق ورزی خود کار را بدانجا رسانده بودند که در حرکتی نمادین و البته شرک آلود نام «خلق قهرمان ایران» را در کنار نام خدا قرار داده و اعمال و افعال جنایتکارانه خود را با عبارت «به نام خدا و خلق قهرمان ایران!» یا عبارت مزورانه و شرک آلود دیگر «به نام خدا و به نام ابوذر!» آغاز می کردند اما همینکه همان «خلق قهرمان» بدلیل روشهای دیکتاتورمنشانه و زیاده خواهی های آن باند تشنه قدرت از آنها روی برگرداندند، همین مدعیان دفاع از خلق به کشتار خلق پرداختند و خلق خواهی دروغین خود را با ترور مردم عادی و بمب گذاری در محل تردد عابران بی گناه و آتش زدن وسایط نقلیه عمومی مملو از مردم و سوزاندن زنان و کودکان آنهم تنها به جرم نه گفتن به اعمال و افکار التقاطی و ضدخلقی ایشان، اثبات کردند!
حال حکایت اهانتهای سخیف و تکرار وقیحانه آن از جانب قلم به دستان روزنامه مدعی اعتماد ملی علیه مردم (همان مردمی که به ادعای حضرات «رأیشان میزان است») نیز از لحاظ شکلی (و نه لزوماً ماهوی) درست از همین سنخ نفاق ورزی و خلق خواهی مدعیان دیروز مجاهدت در راه خلق! می باشد. تنها با این تفاوت که آنها با بمب و مسلسل به جنگ خلق و مقابله با ارادة ملی آمده بودند و اینان با قلم و البته که قلم برنده تر از سلاح است و به تعبیر رسای امام راحلمان –که آقای کروبی خود را پیرو راستین ایشان می داند- «چماق قلم صد درجه از چماق و مسلسل بدتر و فسادش بیشتر است» در اینجا توجه همگان را به فرازی خواندنی از حضرت امام خمینی (ره) جلب می نماییم:
«یک کلمه هم با کسانی که قلم دستشان است و بیان در اختیارشان و آن این که ...همه ما باید کوشش کنیم در اینکه وحدت ایجاد کنیم؛ در اینکه هماهنگی بین جناحها و گروهها ایجاد کنیم. من باید عرض کنم که بعض از زبانها از چماق بدتر است! ...چماق زبان و چماق قلم بالاترین چماقهاست که فسادش صدها برابر چماقهای دیگر است. آنهایی که می خواهند صحبت بکنند و خصوصاً در این چند روز زیاد هم هستند، باید ...قبل از اینکه صحبت کنند، بنشینند و با خودشان فکر بکنند، ببینند که این زبان چماق است و می خواهد به سر یک دسته دیگر کوبیده بشود، یا اینکه این زبان زبان رحمت است وبرای وحدت؟ چنانچه مالک نفس خودشان هستند -این امر مهم که مالکیت شخص بر نفس خودش است، ...این یک ادعای بزرگی است که شایسته پیغمبران است. ماها مالک خودمان نیستیم. مالک برادرهایمان هم نیستیم. مالک فرزندانمان هم نیستیم. مالک دوستانمان هم نیستیم ...انسان وقتی می خواهد صحبت بکند [باید] زبان مملوک او باشد و او سلطنت بر زبان خودش داشته باشد؛ نه اینکه شیطان بر نفس او و بر زبان او تسلط پیدا کند، و حرفها و چماقها و اسلحه هایی باشد که از اسلحه صدام برنده تر است!
...توجه کنید که قلمهای شما شریک خنجرهایی که از پشت به ما می زنند نباشد. توجه کنید که زبانهای شما، قلمهای شما چماق نباشد، و با همان قلم بنویسید که چماق بد است! توجه کنید که قلمهای شما و زبانهای شما مسلسل نباشد و به سینه این جوانهای ما وارد بشود و آن وقت بگویید که به ما حمله شده است! ...باید انسان پیش اشخاصی که می توانند معالجه کنند خودش را معالجه کند. پیش اطبای روح برود و خودش را معالجه کند. قبل از اینکه دست به قلم بزند و قبل از اینکه زبان باز کند، توجه به حال خودش بکند و توجه به مسائل سیاسی، اجتماعی، اموری که الآن ما مبتلا به آن هستیم، ببیند که آیا این صحبت در سطح کشور یک تشنجی ایجاد می کند؟ چماق ایجاد می کند یا آرامش ایجاد می کند؟ ببیند که این روزنامه و این قلم، آرامش در این کشور که الآن لازم است ایجاد میکند یا تشنج ایجاد می کند؟ چنانچه تشنج ایجاد کرد، این روزنامه چماق است و آن گفتار چماق است و اگر آرامش در مردم ایجاد کرد، این رحمت است و این مشکور است پیش خدای تبارک و تعالی.
...می توانیم ما کمتر بکنیم این شیطنتها را، ...این طور نیست که ما مجبور باشیم و معاقب نباشیم از باب اینکه مجبور هستیم. نه، ما مختاریم. با اختیار خودمان فساد ایجاد می کنیم. با اختیار خودمان قلمهایمان را به کار می اندازیم برای اینکه دیگران را بی آبرو کنیم. قلمهای خودمان را و زبانهای خودمان را به کار می اندازیم برای اینکه حریفها را از میدان بیرون کنیم. اینها همه مکایدی [حیله هایی] است که در خود انسان هست. انسان خیال می کند کار خوب می کند؛ و حال آنکه کار بد دارد می کند. خیال می کند برای خداست و حال آنکه برای شیطان است.
ان شاءالله خداوند تبارک و تعالی به همه ملتهای اسلامی توفیق بدهد و آنها را تأیید کند برای اینکه از شر اجانب و از شر شیاطین و خصوصاً شیطان خودشان، نجات پیداکنند. و خداوند تعالی کشور ما را از شر شیاطین و اجانب و از شر قلمها و قدمها و زبانها نگه دارد.» (بیانات حضرت امام در جمع رؤسای کلانتریها، ۴/۱۲/۱۳۵۹)
در انتها توجه به چند نکته دیگر در حاشیة این اهانتهای مکرر ضروری است:
۱) تکرار اهانتهای گستاخانه چه از طریق کاریکاتور اهانت آمیز و چه یادداشتهای موهن و پافشاری وقیحانه بر این اهانتها نشان می دهد که بروز این قبیل شیطنتها در روزنامه آقای کروبی نه یک «خطا» که یک «خط» می باشد و این بسیار مایة نگرانی و تأمل است.
۲) با عنایت به مطلب فوق، عذرخواهی آقای کروبی از بابت اهانت عناصر وابسته به حزب و روزنامة او به ملت اگرچه در نوع خود قابل تقدیر است اما با توجه به تکرار این اهانتها آنهم طی زمانی بسیار کوتاه، هرگز کافی نیست. آقای کروبی باید از سرنوشت موضعگیریهای دوپهلو و غیرشفاف رئیس جمهور سابق و به عبارتی ملاحظه کاری ایشان در برخورد با افراطیون اطراف خود درس بگیرد و فراموش نکند که آقای خاتمی طی ۸ سال ریاست جمهوری خود و به ویژه در سالهای پایانی آن اگر چه در مواردی بصورت کلی و غیرشفاف و شاید برای خالی نبودن عریضه! تعریضاتی خطاب به رادیکالها و افراطیون تجدیدنظرطلبی که در لوای حمایت از ایشان و با داعیه دفاع از پیام دوم خرداد!؟ در پی تأمین اغراض باندی و ضد ملی خود بودند، اظهار می داشت ولیکن عدم برخورد جدی و یکسره نکردن تکلیف این عناصر تجدیدنظرطلب و تندرو و به عبارتی تلاش نافرجام برای حفظ این عناصر افراطی، آقای خاتمی را به این حال و روز رقت بار کنونی انداخته که حتی هزینه کردن سرمایه خیالی! ۲۰ میلیون رأی ایشان در جریان انتخابات مجلس هشتم جز شکستی سنگین هم برای حیثیت خود ایشان و هم برای عناصر رادیکال اطراف ایشان ثمری به بار نیاورده است، بنحوی که ناچار از حذف نام و عنوان ایشان از تبلیغات خود گردیده و بعبارتی به روشن ترین وجهی به بی فایدگی و تهی بودن کیسه اعتبار ایشان و برگشت خوردن چک سفید! ۲۰ میلیون رأی دوم خرداد اذعان نموده اند.
آقای کروبی نیز باید همواره در خاطر داشته باشند که تداوم این رویه از جانب ایشان و روشن نکردن تکلیف نفوذیهای تجدیدنظرطلب و کوتوله های تازه به دوران رسیده ای که احیاناً برای کسب نام و نان محملی بهتر از روزنامة وابسته به ایشان پیدا نکرده اند، همان سرنوشت محتوم را برای ایشان رقم خواهد زد. به خصوص با توجه به اینکه ایشان همان سرمایة خیالی ۲۰ میلیون رأی دوم خرداد را نیز فاقد می باشند! لازم است ایشان یکبار و برای همیشه تکلیف خود را با دشمنان دوست نمایی که گرد ایشان و حزب ایشان جمع شده اند، مشخص نماید و اجازه ندهد تا باقیمانده اعتبار انقلابی و مبارزاتی ارزندة ایشان بیش از این ملعبة مشتی تازه به دوران رسیدة جاه طلب و عناصر نفوذی هتاک که سوابق مشکوک آنها مایة نگرانی دلسوزان است، گردد!
اگر قرار باشد آقای کروبی در قول از هتاکی یادداشت نویس روزنامه وابسته به خود ابراز برائت نماید و از ملت پوزش بطلبد اما در عمل همان عناصر هتاک بدون کوچکترین برخورد و اصلاحی به همان شیوة موهن خود در روزنامة ایشان ادامه دهند، در این صورت افکار عمومی حق دارند که در خصوص آن پوزش خواهی نیز دچار تردید شوند و آن را نه یک اقدام صادقانه و شجاعانه بلکه یک موضع عمل گرایانه و فرصت طلبانه تلقی نمایند.
منصور رضوانی
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید