سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
مجله ویستا
آموزش و معنویت در روسیه
بین اعلام حقوق و اختیارات، حتی در صورت تصویب قوانین مربوطه و تحقق علمی این حقوق فاصله زیادی وجود دارد كه نه تنها مشخص كردن اهداف و مقاصد، بلكه سازماندهی نحوه حل این مسایل را در بر میگیرد. مدرسه عمومی ما كه باید مسایل تدریس علوم دینی را از صفر شروع كند، با همین مشكلات روبروست.
مبنای اصولی حقوقی مساله "مدرسه و مذهب"، شناسایی حالت لاییك آموزش عمومی در مؤسسات آموزش دولتی است. این بدان معناست كه آموزش نمیتواند مذهبی یا ضد دینی باشد، ولی در عین حال مدرسه باید به همه دانشآموزان كمك كند كه برداشت مشخصی از دین كسب كنند. مدرسه همچنین باید روند تدریس مبانی علوم دینی را برای علاقهمندان تامین كند. در این رابطه سؤالات بیشماری بروز میكنند. چه كسی و چطور میتواند مسائل دینی را به كودكان تدریس كند؟ در رشتههای انسانی و طبیعی، چطور باید مسایل دین را منعكس كرد؟ چطور میتوان آموزش مذهبی را خارج از چارچوب برنامه عادی و الزامی تحصیلی ترتیب داد؟
چنین سؤالاتی مورد بحث و بررسی گسترده قرار گرفته، جنبههای متعدد اسلوبی، كادری، مالی و غیره دارند. همه اقدامات در جهت تامین مبانی قانونی در عرصه آموزش و تحصیل، میتوانند تنها در صورت آگاهی به اوضاع واقعی و نظرات شخصیتهای علاقهمند مؤثر باشند.
در ماههای آوریل و می سال ۱۹۹۸، مؤسسه غیروابسته مسایل اجتماعی و ملی روسیه و مركز تحقیقات جامعهشناسی وزارت آموزش عمومی و حرفهای فدراسیون روسیه، نظرسنجی برگزار كردند كه هدف اصلی آنها، مطالعه نیازهای والدین و كودكان به كسب آموزش مذهبی، خارج از حدود برنامه تحصیلی بود. هدف این بود كه میزان تدریس شاگردان مدارس، معلمان و خانوادههای كودكان تشخیص داده شود. این نظر سنجی در دوازده منطقه كشور و شهرهای مسكو و سنتپطرزبورگ برگزار شد و ۲۲۰۰ نفر از همه گروههای سنی و حرفهای را در برگرفت. همزمان با آن، نظرسنجی سراسری ۱۱۶۰ معلم از ۲۸۰ مدرسه متوسط مناطق مذكور و ۱۰۵۰ دانشآموز كلاسهای مختلف ۲۱۰ مدرسه در سن۱۷-۱۱ سال، در ۸ منطقه كشور برگزار شد. سؤال اصلی این نظرسنجی این بود كه آیا خود كودكان علاقهای نسبتبه دین از خود نشان میدهند و آیا آنها براساس ماده ۵ قانون فدرال "در باره آزادی وجدان و اتحادیههای دینی"، میتوانند درخواست كسب تحصیلات دینی نمایند؟ برخورد كودكان در سن ۱۱ تا۱۷ سال كه در نتیجه نظرسنجیهای مذكور مشخص شد، چنین بود: ۱/۲۱% آنها، به دین كوچكترین علاقهای ندارند و خود را پیرو مذهب نمیدانند; ۱/۲۰ پیرو دین نیستند، ولی به دین علاقه دارند;۷/۳۲ درصد خود را مذهبی محسوب میكنند، ولی در زندگی دینی شركت نمیكنند; ۴/۳ درصد مرتبا در مراسم دینی شركت میكنند;۷/۲۲ درصد نتوانستند جواب این سؤالات را بدهند. از اینجا میتوان نتیجه گرفت كه كودكان و نوجوانان متدین، حدود یك سوم افراد این سن را تشكیل میدهند. اگر فرض كنیم كه كسانی كه جواب ندادند، بالاخره به دو گروه برابر تقسیم شوند، معلوم خواهد شد كه میزان دانشآموزان متدین برابر ۵/۴۷% خواهد شد. این ارقام نمیتوانند نكات متعدد این پدیده را روشن كنند، از جمله برخورد سطحی جوانان با امور دینی.
با این وجود، از اینجا میتوان نتیجه گرفت كه نیمی از دانشآموزان مدارس، به دین علاقهمندند و به همین دلیل، دستاندركاران آموزشی، بدون شك، باید خارج از چارچوب برنامه عادی آموزشی، درخواست تشكیل كلاسهای دینی را هم ارضا كنند.
مطابق با قانون مذكور، غیر از موافقت كودكان، درخواست والدین آنها لازم است. مطالعات نشان داده است كه نیمی از جمعیت (۲/۴۵%) از اندیشه معرفی آموزش دینی حمایت میكنند، ولی در عین حال۳/۳۳% مردم مخالف این امر هستند و ۴/۲۱% جمعیت آماری نتوانستند جواب مشخصی بدهند. این اختلاف نظرات، حاكی از یك نوع بنبست در این زمینه و امكان وقوع مناقشات بین والدین طرفدار آموزش دینی و مخالفین این نوع آموزش است، چنانچه چنین كلاسهایی در مدارس ترتیب داده شوند. به همین دلیل باید با حساسیت و توجه خاصی با این مساله برخورد كرد و مكان و زمان درس و استاد علوم دینی را دقیقا انتخاب كرد تا هیچگونه تضییق حقوق، براساس مبانی مذهبی رخ ندهد. مبرم بودن این ملاحظات، ناشی از انشعاب شدید افكار عمومی درباره لزوم آموزش دینی است كه در میان روشنفكران علوم انسانی (۴۵% موافق و مخالف آموزش دینی)، نظامیان (۲/۳۹% موافق و مخالف) مشاهده میشود. باید به مخالفت روشنفكران صنعتی و فنی با آموزش دینی (۳/۵۲% مخالف و ۲/۳۵% موافق) و كارفرمایان كوچك (۷/۳۹% مخالف، ۲/۳۶% موافق) نیز اشاره كرد.اما بیشترین حمایت از اندیشه آموزش دینی در مدارس، در میان كارمندان دولت (۲/۵۴% موافق، ۲/۳۳% مخالف) و روستاییان (۶/۵۲% موافق،۶/۳۱% مخالف) مشاهده میشود. تنوع این تصویر، با دیدگاههای مختلف پیروان گروههای فكری و دینی گوناگون تكمیل میشود.
حال ببینیم خود آموزگاران در این مورد چه نظری دارند. این امر به این دلیل جالب است كه در روسیه، مدتها قبل از انقلاب سال۱۹۱۷، گرایش جدایی دین از مدرسه وجود داشت كه آموزگاران زیادی، پیرو این دیدگاه بودند. در حال حاضر، ۵/۴۱% معلمان روسیه، طرفدار معرفی آموزش دینی خارج از برنامه الزامی آموزشی هستند، ۵/۵۸% آنها مخالف این امر هستند. در میان معلمان مرد،۶/۲۹% موافق هستند و در میان معلمان زن، ۱/۴۳% درصد. اختلافات در حمایت از آموزش دینی در گروههای سنی مختلف معلمان، نوسان۳۶ تا۴۶ درصد دارد. (اكثریت معلمان بالاتر از ۶۰ سال، مخالفتخود را با معرفی آموزش دینی ابراز كردهاند). این تنوع دیدگاهها و مشكلات دیگری كه در حین نظرسنجی معلوم شدند، ما را به این نتیجه میرساند كه با وجود موجبات توسعه آموزش دینی در مدارس، چگونگی ترتیب دادن این روند برای معلمان و خانوادههای كودكان، فعلا روشن نیست.
منبع: سفارت ج .ا.ا. - مسكو به نقل از "مذاهب"، ضمیمه "نزاویسیمایاگازتا"،۱۶/۱۲/۱۹۹۸.
میخاییل مچدلوف
مبنای اصولی حقوقی مساله "مدرسه و مذهب"، شناسایی حالت لاییك آموزش عمومی در مؤسسات آموزش دولتی است. این بدان معناست كه آموزش نمیتواند مذهبی یا ضد دینی باشد، ولی در عین حال مدرسه باید به همه دانشآموزان كمك كند كه برداشت مشخصی از دین كسب كنند. مدرسه همچنین باید روند تدریس مبانی علوم دینی را برای علاقهمندان تامین كند. در این رابطه سؤالات بیشماری بروز میكنند. چه كسی و چطور میتواند مسائل دینی را به كودكان تدریس كند؟ در رشتههای انسانی و طبیعی، چطور باید مسایل دین را منعكس كرد؟ چطور میتوان آموزش مذهبی را خارج از چارچوب برنامه عادی و الزامی تحصیلی ترتیب داد؟
چنین سؤالاتی مورد بحث و بررسی گسترده قرار گرفته، جنبههای متعدد اسلوبی، كادری، مالی و غیره دارند. همه اقدامات در جهت تامین مبانی قانونی در عرصه آموزش و تحصیل، میتوانند تنها در صورت آگاهی به اوضاع واقعی و نظرات شخصیتهای علاقهمند مؤثر باشند.
در ماههای آوریل و می سال ۱۹۹۸، مؤسسه غیروابسته مسایل اجتماعی و ملی روسیه و مركز تحقیقات جامعهشناسی وزارت آموزش عمومی و حرفهای فدراسیون روسیه، نظرسنجی برگزار كردند كه هدف اصلی آنها، مطالعه نیازهای والدین و كودكان به كسب آموزش مذهبی، خارج از حدود برنامه تحصیلی بود. هدف این بود كه میزان تدریس شاگردان مدارس، معلمان و خانوادههای كودكان تشخیص داده شود. این نظر سنجی در دوازده منطقه كشور و شهرهای مسكو و سنتپطرزبورگ برگزار شد و ۲۲۰۰ نفر از همه گروههای سنی و حرفهای را در برگرفت. همزمان با آن، نظرسنجی سراسری ۱۱۶۰ معلم از ۲۸۰ مدرسه متوسط مناطق مذكور و ۱۰۵۰ دانشآموز كلاسهای مختلف ۲۱۰ مدرسه در سن۱۷-۱۱ سال، در ۸ منطقه كشور برگزار شد. سؤال اصلی این نظرسنجی این بود كه آیا خود كودكان علاقهای نسبتبه دین از خود نشان میدهند و آیا آنها براساس ماده ۵ قانون فدرال "در باره آزادی وجدان و اتحادیههای دینی"، میتوانند درخواست كسب تحصیلات دینی نمایند؟ برخورد كودكان در سن ۱۱ تا۱۷ سال كه در نتیجه نظرسنجیهای مذكور مشخص شد، چنین بود: ۱/۲۱% آنها، به دین كوچكترین علاقهای ندارند و خود را پیرو مذهب نمیدانند; ۱/۲۰ پیرو دین نیستند، ولی به دین علاقه دارند;۷/۳۲ درصد خود را مذهبی محسوب میكنند، ولی در زندگی دینی شركت نمیكنند; ۴/۳ درصد مرتبا در مراسم دینی شركت میكنند;۷/۲۲ درصد نتوانستند جواب این سؤالات را بدهند. از اینجا میتوان نتیجه گرفت كه كودكان و نوجوانان متدین، حدود یك سوم افراد این سن را تشكیل میدهند. اگر فرض كنیم كه كسانی كه جواب ندادند، بالاخره به دو گروه برابر تقسیم شوند، معلوم خواهد شد كه میزان دانشآموزان متدین برابر ۵/۴۷% خواهد شد. این ارقام نمیتوانند نكات متعدد این پدیده را روشن كنند، از جمله برخورد سطحی جوانان با امور دینی.
با این وجود، از اینجا میتوان نتیجه گرفت كه نیمی از دانشآموزان مدارس، به دین علاقهمندند و به همین دلیل، دستاندركاران آموزشی، بدون شك، باید خارج از چارچوب برنامه عادی آموزشی، درخواست تشكیل كلاسهای دینی را هم ارضا كنند.
مطابق با قانون مذكور، غیر از موافقت كودكان، درخواست والدین آنها لازم است. مطالعات نشان داده است كه نیمی از جمعیت (۲/۴۵%) از اندیشه معرفی آموزش دینی حمایت میكنند، ولی در عین حال۳/۳۳% مردم مخالف این امر هستند و ۴/۲۱% جمعیت آماری نتوانستند جواب مشخصی بدهند. این اختلاف نظرات، حاكی از یك نوع بنبست در این زمینه و امكان وقوع مناقشات بین والدین طرفدار آموزش دینی و مخالفین این نوع آموزش است، چنانچه چنین كلاسهایی در مدارس ترتیب داده شوند. به همین دلیل باید با حساسیت و توجه خاصی با این مساله برخورد كرد و مكان و زمان درس و استاد علوم دینی را دقیقا انتخاب كرد تا هیچگونه تضییق حقوق، براساس مبانی مذهبی رخ ندهد. مبرم بودن این ملاحظات، ناشی از انشعاب شدید افكار عمومی درباره لزوم آموزش دینی است كه در میان روشنفكران علوم انسانی (۴۵% موافق و مخالف آموزش دینی)، نظامیان (۲/۳۹% موافق و مخالف) مشاهده میشود. باید به مخالفت روشنفكران صنعتی و فنی با آموزش دینی (۳/۵۲% مخالف و ۲/۳۵% موافق) و كارفرمایان كوچك (۷/۳۹% مخالف، ۲/۳۶% موافق) نیز اشاره كرد.اما بیشترین حمایت از اندیشه آموزش دینی در مدارس، در میان كارمندان دولت (۲/۵۴% موافق، ۲/۳۳% مخالف) و روستاییان (۶/۵۲% موافق،۶/۳۱% مخالف) مشاهده میشود. تنوع این تصویر، با دیدگاههای مختلف پیروان گروههای فكری و دینی گوناگون تكمیل میشود.
حال ببینیم خود آموزگاران در این مورد چه نظری دارند. این امر به این دلیل جالب است كه در روسیه، مدتها قبل از انقلاب سال۱۹۱۷، گرایش جدایی دین از مدرسه وجود داشت كه آموزگاران زیادی، پیرو این دیدگاه بودند. در حال حاضر، ۵/۴۱% معلمان روسیه، طرفدار معرفی آموزش دینی خارج از برنامه الزامی آموزشی هستند، ۵/۵۸% آنها مخالف این امر هستند. در میان معلمان مرد،۶/۲۹% موافق هستند و در میان معلمان زن، ۱/۴۳% درصد. اختلافات در حمایت از آموزش دینی در گروههای سنی مختلف معلمان، نوسان۳۶ تا۴۶ درصد دارد. (اكثریت معلمان بالاتر از ۶۰ سال، مخالفتخود را با معرفی آموزش دینی ابراز كردهاند). این تنوع دیدگاهها و مشكلات دیگری كه در حین نظرسنجی معلوم شدند، ما را به این نتیجه میرساند كه با وجود موجبات توسعه آموزش دینی در مدارس، چگونگی ترتیب دادن این روند برای معلمان و خانوادههای كودكان، فعلا روشن نیست.
منبع: سفارت ج .ا.ا. - مسكو به نقل از "مذاهب"، ضمیمه "نزاویسیمایاگازتا"،۱۶/۱۲/۱۹۹۸.
میخاییل مچدلوف
منبع : بنياد انديشه اسلامي
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان ایران دولت دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم رهبر انقلاب مجلس محمدجواد ظریف انتخابات رئیس جمهور
پلیس تهران آتش سوزی قتل هواشناسی قوه قضاییه سیاست شهرداری تهران سازمان هواشناسی تب دنگی پشه آئدس وزارت بهداشت
واردات خودرو حقوق بازنشستگان خودرو قیمت خودرو قیمت دلار ایران خودرو بازار خودرو سایپا قیمت طلا برق مالیات بازنشستگان
سعید راد مهران مدیری مهاجرت سینمای ایران فضای مجازی دفاع مقدس سینما تلویزیون بازیگر عاشورا کربلا محرم
دانشگاه فناوری دانش بنیان شرکت دانش بنیان حوزه علمیه دانشگاه تهران سازمان امور دانشجویان
رژیم صهیونیستی جو بایدن کامالا هریس دونالد ترامپ غزه فلسطین یمن آمریکا روسیه ترامپ جنگ غزه انتخابات آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات لیگ برتر المپیک 2024 پاریس سپاهان لیگ برتر ایران باشگاه استقلال المپیک
همستر کامبت ایلان ماسک سامسونگ فیلترینگ سرعت اینترنت آیفون مایکروسافت گوگل تلفن همراه
رژیم غذایی فشار خون دیابت ویتامین بارداری افسردگی استرس سازمان نظام پزشکی