جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا

علم اسلامی چیست ؟


علم اسلامی چیست ؟
در داستان اول، کتاب داستان راستان بحث مهمی وجود دارد که بحث روز هم هست. “رسول اکرم (ص) وارد مسجد شد چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود و هر دسته حلقه‌ای تشکیل داده بودند. یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته‌ای دیگر به تعلیم و تعلم و یاد دادن و یادگرفتن سرگرم بودند. هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور شد . به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود: این هر دو دسته کار نیک می‌کنند و بر خیر و سعادتند. آن گاه جمله‌ای اضافه کرد: لکن من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شده‌ام پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت و در حلقه آنها نشست.”
خیلی از جوان‌ها در بیشتر جلساتی که داستان اول خوانده می‌شود سوالی را می‌پرسند که آن علم مورد سفارش اسلام چیست؟ این تعلیم و تعلم چه علمی است؟ آیا من که مهندس مکانیک هستم از آن علم جویانی هستم که مورد تائید و ستایش دین قرار گرفته؟ این عنوان مسئله بود . مباحث مربوط به بحث علم و دین در این سال‌های اخیر خیلی داغ شده ما می‌خواهیم از منظر استاد مطهری این بحث را مرور کنیم و ببینیم بالاخره اسلام که این اندازه به علم سفارش کرده منظورش کدام علم است؟
● فضیلت علم:
ما در مورد علم روایات خیلی سنگینی داریم که برای علم و عالم ارزش‌های فراوانی قائل شده‌اند. حضرت علی(علیه‌السلام) می‌فرمایند: راس الفضائل العلم. غایه الفضائل العلم . سرآمد فضیلت‌ها دانش است. نقطه پایان فضلیت‌ها دانش است.
وبه وسیله دانش انسان در زندگی‌اش طاعت به دست می‌آورد و بعد از مرگش نام نیکو به یادگار می‌گذارد.
امام باقر می‌فرمایند: دلی که درآن چیزی از دانش نباشد مانند خانه ویرانی است که آباد کننده‌ای ندارد. در حدیثی پیامبر اکرم می‌فرمایند: اگر روزی بر من بیاید که در آن روز بر دانش خود چیزی نیفزایم که به خدای تعالی نزدیکم گرداند طلوع خورشید آن روز بر من مبارک مباد.
حضرت رسول می‌فرمایند: برتری عالم بر عابد مانند برتری ماه شب چهارده است بر سایر ستارگان طلب دانش در روایات از هر محدودیتی جدا شده یعنی دین در این مسیر تمام بهانه‌ها را از دست ما می‌گیرد. از نظر مکان می‌گوید: اطلبو العلم ولو بالسین . دانش را فرا بگیرید حتی اگر در چین باشد. از نظر فرد یاد گیرنده هم می‌فرمایند: تحصیل دانش بر هر مرد و زن مسلمانی واجب است. از نظر شرایط می‌فرمایند: در جستجوی آموختن دانش برآیید اگر چه با فرو رفتن در ژرفای دریاها وشکافتن دل‌ها باشد یا از نظر زمان می‌فرمایند: اطلبوا العلم من المهد الی اللحد. ز گهواره تا گور دانش بجوی .
● علم مورد توصیه اسلام :
از اینجا بحث اصلی آغاز می‌شود که آیا علوم جدید که تحت عنوان علوم غیر دینی مطرح می‌شوند داخل در علوم وصف شده در روایات هستند یا نه؟ استاد مطهری از منظری به این مطلب نگاه می‌کنند که دقت کردن در آن زاویه دید خوبی به انسان می‌دهد . ایشان دو یا سه اصل را ذکر می‌کنند بعد هم نتیجه‌ای از این سه اصل می‌گیرندکه نظر استاد در مورد علم مورد توصیه‌ای اسلام است.
▪ اصل اول) اصل استقلال و عزت جامعه اسلامی:
استاد مطهری می‌گویند: باید به چند اصل توجه داشته باشیم. یکی اینکه اسلام چگونه جامعه‌ای می‌خواهد؟ البته واضح است که اسلام به جامعه‌ای می‌خواهد عزیز و مستقل و متکی به خود. اسلام نمی‌پسند که یک ملت مسلمان زیردست و توسری خود یک ملت غیر مسلمان باشد.لن یجعل الله للکافرین علی‌المومنین سبیلا- خداوند نمی‌پسندد که کافران بر مسلمانان سیطره و تسلط داشته باشند .
▪ اصل دوم) علم پایه عزت‌ها و استقلال‌ها:
استاد در ادامه می‌گوید:‌اصل دیگر اینکه در دنیا تحولی به وجود آمده که همه کارها بر پاشنه علم می‌چرخد و چرخ زندگی بر محور علم قرار گرفته است . همه شئون حیات بشر باعلم وابستگی پیدا کرده. به طوری که هیچ کاری و هیچ شان از شئون حیات بشر را جز با کلید علم نمی‌توان انجام داد.
▪ اصل سوم) فریضه علم کلید فرایض دیگر:
ایشان می‌گویند:” اصل دیگر اینکه انجام فرایض و تکالیف فردی و اجتماعی اسلام به فریضه علم بستگی دارد” مثلا جهاد یکی از فرایض اسلام است. اصلا بدون داشتن تسلیحات پیشرفته به جهاد کردن امکان ندارد. اینکه ما بیاییم از فیزیک هسته‌ای و انرژی اتمی واز تکنولوژی هوا فضا و از همه اینها کناره بگیریم و بخواهیم در همین حال هم مستقل باشیم نمی‌شود. و حتی آمریکا تهدیدمان می‌کند نباید مثل بعضی کشورها باشیم که بگوییم دست به سینه چاکرت هستیم. اما با ما کاری نداشته باشد. مثل خیلی از کشورهای اسلامی که الان در نهایت ذلت به سر می‌برند . چرا که تمام هستی شان وابسته به آمریکاست .
● نتیجه: نتیجه‌ای که استاد مطهری از این سه اصل می‌گیرد این است که می‌گویند: از مجموع این اصل‌ها نتیجه می‌شود که وظیفه شرعی و عمومی همه مسلمین این است که به سوی علم رو بیاورند و تعلیمات عمومی را بر فرد فرد واجب بشمارند .
تقسیم علوم به دینی و غیر دینی ،درست یا نادرست:
در این باره شبهه‌ای وجود دارد که برخی را از رفتن به دنبال فیزیک و شیمی و زیست‌شناسی وا می‌دارد . یکی از آنها تقسیم‌بندی علوم است به دینی و غیر دینی که در ذهن برخی این گونه می‌آید که آن دسته از علومی که جزء علوم دینی نیست مورد سفارش اسلام هم نیست.
اصلا این تقسیم بندی‌ علوم به دینی و غیردینی مشکل ساز شده. زمانی قبل از قرن پنج و شش که هنوز تفکر انحصار علم در سه مقوله فقه و کلام واخلاق در میان مسلمین رواج پیدا نکرده بود چیزی به اسم دانشگاه و حوزه علمیه وجود نداشت . در حوزه‌های علمیه طب هم خوانده می‌شد. بزرگترین کتابی که در مورد طب نوشته شده بود کتاب قانون ابن سینا است که تا مدت‌ها در دانشگاه‌های اروپایی هم تدریس می‌شد . علم هیئت ،‌نجوم، شیمی،‌ریاضی هم در حوزه‌ها رواج داشت. هنوز هم علمایی هستند که به این سبک درس خوانده‌اند . به هر حال این تقسیم ‌بندی در میان مسلمانان شکل گرفت. اما نظر استاد مطهری در مورد علوم دینی و غیر دینی چیست؟
ایشان می‌گویند: اصطلاحی شده که ما بعضی از علوم راعلوم دینی و بعضی از علوم را غیر دینی بخوانیم. علوم دینی ،‌یعنی علومی که مستقیما مربوط به مسائل اعتقادی و اخلاقی یا علمی دین است و یا علومی که مقدمه‌ یاد گرفتن معارف یا دستورها و احکام دین است از قبیل ادبیات عرب یا منطق. ممکن است بعضی این طور فکر کنند که سایر علوم به‌طور کلی از دین بیگانه‌اند و هر چه که در اسلام درباره فضیلت علم و اجر و ثواب تحصیل علم گفته شده منحصر است به آن چه که اصطلاحا علوم دینی گفته می‌شود یا اگر پیغمبر(ص) علم را فریضه خوانده، منحصرا مقصود همین علوم است که علوم دینی خوانده می‌شود. حقیقت این است که این اصطلاحی بیش نیست.
از یک منظر علوم دینی منحصر است به همان متون اولیه دینی یعنی خود قرآن کریم و متن سنت پیغمبر یا اوصیای آن حضرت. در صدر اسلام که هنوز مردم به خود اسلام آشنا نبودند بر همه واجب و لازم بود که قبل از هر چیز همین متون اولیه را یاد بگیرند.در آن وقت نه کلام، نه اصول، نه منطق ،‌نه تاریخ اسلام و نه علم دیگری وجود نداشت. اینکه در حدیثی نقل شده که پیغمبر فرمود : ( انما العلم ثلاثه: آیه محکمه و فریضه عادله و سنه قائمه) که خلاصه‌اش این است: علم منحصر است به یاد گرفتن آیات قرآن و فراگرفتن حدیث پیغمبر ناظر به تکلیف و وضع آن روز مسلمین است.
ولی بعدا مسلمین با آن متون اولیه که به منزله قانون اساسی اسلام است آشنا شدند و به حکم قرآن و حدیث پیامبر علم را مطلقا به‌عنوان یک فریضه مسلم شناختند و تدریجا علومی مدون شد و به وجود آمد. لهذا از نظر دیگر هر علمی که به حال مسلمین مقید باشد و گره‌ای از کار مسلمین باز کند آن علم فریضه دینی و علم دینی است. ما چرا نحو و صرف و لغت عرب را علوم دینی می‌دانیم؟ آیا جز این است که نفع وفایده‌ای را در بردارد که موافق با منظور اسلام است. پس هر علمی که برای اسلام و مسلمین نافع است و برای آنها لازم است آن را باید از علوم دینی شمرد واگر کسی خلوص نیت داشته باشد و برای خدمت به مسلمین آن علم را تحصیل کند مشمول اجر و ثواب‌هایی که در تحصیل علم گفته شده هست. اما اگر خلوص نیت در کار نباشد تحصیل هیچ علمی ولو یاد گرفتن آیات قرآن باشد اجر و ثوابی ندارد. با توجه به کلام استاد مطهری و روایاتی که در این زمینه داریم می‌توان گفت: دو نوع علم مورد توصیه اسلام است یکی تفقه در اسلام یعنی فهم عمیق معارف اسلامی . این جز لاینفک همان علومی است که اسلام بدان سفارش کرده . این مرحله عمومی است مرحله دوم، هر علمی است که برای عزت و استقلال جامعه اسلامی منفعت داشته باشد. الان مهندسی کامپیوتر و پزشکی مورد نیاز جامعه اسلامی است.
انحصار علم در فقه و اخلاق و عقاید - درست یا نادرست:
دقت کنید یکی از بزرگترین شبهاتی که در حال حاضر مطرح است این است که می‌گویند: علم در اسلام فقط شامل فقه و عقاید و اخلاق است. وقتی از آنها می‌پرسیم دلیل چیست؟ می‌گویند: روایت پیامبر. استاد هم به این روایت اشاره‌ای داشتند.
اولا) در جواب این عده باید گفت این روایت به تنهایی نمی‌تواند رساننده این معنا باشد چون همان گونه که استاد مطهری گفتند: این حدیث ناظر به وضعیت آن زمان مسلمین است.
ثانیا) استاد در کتاب بیست گفتار می‌گویند:” منطق قرآن درباره علم نیز به شکلی است که قابل تخصیص و اختصاص نمی‌باشد. قرآن صریحا مسائلی را به‌عنوان موضوع مطالعه و تفکر پیشنهاد می‌کند که نتیجه مطالعه آنها همین علوم طبیعی و ریاضی و زیست شناسی است.
ثالثا) در روایات دیگری تقسیم بندی‌های دیگری درباره انواع علم داریم که علم را سه تا نمی‌دانند مثلا رسول اکرم (ص) می‌فرمایند: العلم اکثر من ان تحصی. علم بیش از آن است که در شمارش آید. این اختلاف در روایات نشان می‌دهد که حضرت رسول (ص) در آن روایت نمی‌خواهند علوم را منحصر کنند به آن سه تا والا چرا اختلاف وجود دارد؟ برای فهم این روایات باید به مقام بیان آن رجوع کرد و دید که مخاطب پیامبر کیست و در چه زمانی گفته شده همان کاری که استاد مطهری انجام دادند. از همه اینها که بگذریم باید از این افراد پرسید که آیا علومی که شما به آن پایبندید وعلوم اسلامی را هم منحصر در آنها می‌دانید برای خواندن است یا عمل کردن؟ ما فقه می‌خوانیم اخلاق می‌خوانیم برای این که خوانده باشیم یا برای این است که عمل کنیم؟ اگر برای عمل است که همین گونه هم هست مگر یکی از همین معارضی که شما در کلام خدا و اهل بیت می‌خوانید وجوب دفاع از جامعه اسلامی نیست؟ در حال حاضر بدون داشتن تسلیحات نظامی چگونه می‌توان از مملکت دفاع کرد؟ آیا لازم داشتن این تسلیحات تسلط بر علوم و فنون آنها نیست؟ مگر یکی از همین معارض که می‌خوانیم حفظ عزت و استقلال جامعه اسلامی نیست؟ آیا بدون خودکفایی در بسیاری از علومی که شما برای آنها دو شاهی هم ارزش قائل نیستند می‌توان به این عزت و استقلال رسید؟
با توجه به اینکه گفته می‌شود در هنگام مرگ انسان تمام علوم به غیر از علوم معاد و خداشناسی را فراموش می‌کند. آیا عاقلانه نیست که انسان فقط دنبال این علم باشد؟
در پاسخ باید گفت: این مطلب در مورد علمی است که مطبوع نشده باشد.در روایت هست که حضرت علی(ع) فرمودند: دانش بر دو گونه است : سرشتین و شنیدنی و تا دانش سرشتین نشده باشد(در جان انسان ننشسته باشد) شنیدن آن فایده ندارد.
اگر بپرسند که در آن دنیا چه استفاده‌ای دارد این سوال دیگری است. مثلا یک فیزیکدان از فیزیک خود در آن دنیا چه استفاده‌ می‌کند؟ آنجا که نیازی به فیزیک ندارد . بله اما اگر همین فیزیکدان توانسته باشد از راه علم خود به جامعه اسلامی خدمت کند این خدمت در آن دنیا منفعت دارد یا نه؟ ما خیلی از کارها را که انجام می‌دهیم در آن دنیا خودشان نیستند بلکه ظهورش آنجاست . یعنی نتیجه ساختن بیمارستان اگر برای رضای خدا باشد آنجاست که به صورت نعمت‌های بهشتی و رضوان الهی ظهور پیدا می‌کند . علوم نیز همین طورند.
حجت‌الاسلام والمسلمین عباسی کارشناس مسائل فرهنگی
منبع : روزنامه رسالت