شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا
مردی که میتوانست بیل گیتس باشد
صنعت كامپیوتر مملو از شخصیتهای بزرگ و داستانهای عجیب است. اما یكی از این داستانها به مرور به یك افسانه بدل شدهاست. این داستان، سرگذشت یكی از پیشكسوتان دنیای نرمافزار است كه فرصت بزرگی را از دست داد. Garry Kildall كسی بود كه میتوانست سیستم عامل اولین كامپیوتر شخصی IBM را تأمین كند و در رقابت با بیل گیتس و مایكروسافت، كنترل آینده تكنولوژی را به دست بگیرد. ولی این بخت را از دست داد و شاید بخت معرفیشدن به عنوان ثروتمندترین فرد جهان را هم از دست داده باشد.
ماجرا از این قرار بود كه در یك روز سرنوشتساز تابستانی در سال ۱۹۸۰، سه آیبیامی محافظه كار به دیدار یك گروه از برنامهنویسان هیپی در شركت Digital Research INC میرفتند و امیدوار بودند كه بتوانند مجوز سیستم عامل پیشتاز صنعت این شركت، به نام CP/M را بگیرند.
در عوض، بنیانگذار یعنی همین گری كیلدال، آدمهای IBM را رها كرد و سوار بر هواپیمایش به تعطیلات رفت. آیبیامیها هم با دلخوری از این موضوع، به سراغ بیل گیتس و سیستم عاملش رفتند. این حكایت آن قدر تكرار شده كه اگر به كسی بگویید: <روزی كه گری كیلدال با هواپیمایش رفت>، بقیه داستان را خودش میداند. اگر چه كیلدال به خاطر ابداعات فنی بسیاری كه دارد، تقدیر میشود، اما خیلیها معتقدند وی یكی از بزرگترین خطاهای تاریخ كسبوكار را مرتكب شد.
اگر این اتفاق نمیافتاد، چه؟ چه میشد اگر IBM و مایكروسافت، كیلدال را، نمیگوییم از یك ثروت هنگفت، ولی از اعتبار بزرگی در انقلاب PC محروم نمیكردند؟ این فرضیه اصلی یكی از بخشهای كتابی است به نام <آمریكا را آنها ساختند>؛ یك كتاب تاریخی جدی، اثر نویسنده بلند آوازه و سردبیر سابق چند روزنامه. این كتاب كه توسط نشر Little Brown چاپ و منتشر شدهاست، ۷۰ مبتكر آمریكایی را مورد بررسی قرار داده و درواقع پیشدرآمدی است برای جلدهای بعدی.
و با اینكه سایر نویسندگان مطالب فنی ماجراهای كیلدال را مطرح كردهاند، اما ایوانز بخش مربوط به كیلدال را بر اساس خاطرات ۲۲۶ صفحهای خود كیلدال نوشته كه هیچ وقت منتشر نشده است. كیلدال این خاطرات را درست قبل از مرگش در سال ۱۹۹۴ نوشته بود. اوایل به نظر میرسید كیلدال بهترین كسی است كه میشد آینده صنعت نوپای كامپیوتر را در چشمان او جستجو كرد. اما كمكم كه به اواخر عمرش نزدیك شد، سر از میخانهها درآورد و گرفتار الكل شد تا این كه در سن ۵۲ سالگی دار فانی را وداع گفت.
<آمریكا را آنها ساختند> كتابی است كه سوابق برخی از بازیگران كلیدی عصر كامپیوتر آن زمان را مورد حمله قرار داده است؛ به طور مشخص گیتس، IBM، و تیم پاترسون، برنامهنویس سیاتل كه سیستم عاملی به نام QDOS را بر مبنای CP/M نوشت كه بعدها همان DOS شد. آن طور كه كتاب نوشته، به خاطر حاكم شدن بیل گیتس به جای مغزی چون كیلدال است كه <ما مجبوریم بیش از یك دهه خرابیهای عجیب و غریبی را تحمل كنیم كه هیچ وقت هزینههای آن محاسبه نشدهاند>. دیوید لفر، یكی از همكاران دیوانز در تألیف كتاب میگوید: <ما داریم سعی میكنیم خاطرات را اصلاح كنیم. سیستم عامل پیسی را گیتس اختراع نكرده، و هر جا نوشتهاند كه او این كار را كرده اشتباه است>.
هیچ شكی نیست كه كیلدال یكی از پیشتازان این صنعت بوده است. او با ابداع اولین سیستم عامل ریزكامپیوترها در اوایل دهه ۱۹۷۰، امكان ساخت اولین كامپیوترهای شخصی را برای شركتها و علاقهمندان فراهم كرد. صرفنظر از مسائل قانونی، سیستم عامل اولیه داس مایكروسافت تا حدودی بر مبنای سیستمعامل CP/M كیلدال نوشته شد. بینش او این بود كه با ساخت سیستم عاملی مجزا از سختافزار، میتوان برنامهها را در كامپیوترهایی بهاجرا درآورد كه سازندگان متفاوتی دارند. به قول تام رولاندر، دوست كیلدال و رئیس سابق DRI، <چیزی كه گری را واقعاً سر حال میآورد، نوآوری بود>.
با این وجود، كتاب ایوانز به طور كامل روشن نكرده است كه كیلدال چگونه مغلوب گیتس شد. این كتاب اساساً بر نوشتههای كیلدال، خانواده، و دوستان او تكیه كرده است. ایوانز میگوید: از گیتس درخواست مصاحبه كرده، اما مایكروسافت نپذیرفته است. او با IBM یا Paterson تماس نگرفته، ولی از بریده نشریاتی كه قبلاً این موضوع را چاپ كردهاند، استفاده كرده است. IBM حاضر نشد برای این مقاله با بیزنسویك صحبت كند.
اما مسؤلان سابق این شركت، با برداشت كیلدال از وقایع مخالفت كردند. مایكروسافت كتاب را <جانبدارانه و ناصحیح> میداند و میگوید: شركت به <نقش بنیادین> خود در صنعت افتخار میكند. پترسون قبول ندارد كه مالكیت معنوی كیلدال را به سرقت برده است و میگوید: تعجب میكند كه نویسندگان با وی تماس نگرفتند <شاید فكر كنید آنها میخواستهاند. ولی پیداكردن من كار سختی نیست>.
● خاطرات مبهم
چیزی كه پیدا كردنش سخت است، حقیقت است. با وجود دهها مصاحبهای كه بیزنسویك با افراد درگیر با این ماجرا انجام داده، هیچ تصویر واضحی از روزهای سرنوشتساز تابستان سال ۱۹۸۰ به دست نیامده است. با این كه كیلدال در خاطراتش ادعا كرده كه روز اول با IBM ملاقات داشته و با هم دست دادهاند، اما وكیل خود DRI در آن زمان میگوید: هیچ توافقی صورت نگرفت.
یكی از آیبیامیهایی كه آن روز به DRI رفته بود، تأكید دارد كه با كیلدال صحبت نكرده است. اما جك سمز، یكی دیگر از آنها، میگوید: احتمال دارد به كیلدال معرفی شده باشد. ولی چیزی یادش نمیآید. سمز میگوید: حافظه ضعیف و روایتهای متضاد از این ماجرا اجازه نمیدهند بتوان به طور دقیق به یاد بیاورد كه در آن روزها چه گذشت: <به آن روزها كه نگاه كنید، میبینید خیلی از اطلاعات، از روی عمد به صورت نادرست منتشر میشدند>. او با اشاره به این كه ابتدا IBM مدعی بود كه اولین سیستمعامل را خودش اختراع كرده است، میگوید: <ما میگفتیم كار ماست، كیلدال میگفت كار اوست، مایكروسافت هم میگفت كار آنهاست>.
با اینحال شروع ماجرا هیچ نقطه ابهامی ندارد. چند تن از آیبیامیها كه برای ساخت كامپیوتر شخصی روی پروژهای سری كار میكردند، در آگوست سال ۱۹۸۰ به سیاتل پرواز كردند تا ببینند گیتس سیستم عاملی دارد كه در اختیارشان بگذارد یا نه. او چنین سیستم عاملی نداشت و آنها را به كیلدال ارجاع داد. روز بعد كه آنها در شركت DRI حضور یافتند، همسر آن زمان كیلدال، كه مدیر فروش شركت هم بود، حاضر نشد قرارداد
non-disclosure (روِیت نشده) آنها را امضا كند.
● كیلدال چگونه باخت
در روزهای سرنوشتساز تابستان ۱۹۸۰، گری كیدال، پیشتاز عرصه نرمافزارهای PC، فرصت تأمین سیستمعامل اولین PC ساخت IBM را از دست داد و این فرصت طلایی را به بیل گیتس تقدیم كرد. مروری مختصر برآنچه كه اتفاق افتاد:
۲۱ آگوست ۱۹۸۰: آیبیامیها به دیدن بیل گیتس رفتند و طرحهای خود را برای كامپیوترهای شخصی آینده بازگو كردند. آیبیامیها متوجه شدند كه گیتس نمیتواند سیستم عامل مورد نظر آنها را تأمین كند. گیتس آنها را به گری كیلدال و شركت DRI ارجاع میدهد كه سیستم عاملی به نام CP/M دارد.
۲۲ آگوست ۱۹۸۰: آیبیامیها در پاسیفیك گرو، به دیدن دوروتی مك ایون، همسر كیلدال و مدیر بازرگانی DRI میروند. آیبیامیها میگویند: نتوانستند بر سر یك قرارداد non-disclosure با مك ایون به توافق برسند و كیلدال را هم ملاقات نكردند. اما كیلدال در خاطراتش میگوید: آیبیامیها را دیده و با آنها به یك توافق شفاهی رسیده كه مجوز CP/M را به آنها بدهد.
۲۸ آگوست ۱۹۸۰: گیتس با عقد یك قرارداد مشاوره با IBM متعهد میشود برای كامپیوترهای شخصی نرمافزار بنویسد. سپس سیستم عامل QDOS را كه شبیه به CP/M بود، به قیمت ۵۰ هزار دلار میخرد. مایكروسافت QDOS را دستكاری میكند، نامش را به DOS تغییر میدهد، و مجوز آن را به IBM واگذار میكند.
۲۱ جولای ۱۹۸۱: كیلدال با IBM درگیر میشود. او مدعی است DOS كپیرایت CP/M را نقض كرده است. او قبول میكند از IBM شكایت نكند و IBM هم تعهد میدهد در كامپیوترهای شخصی، از سیستم عامل CP/M استفاده كند.
۱۲ آگوست ۱۹۸۱: IBM با اعلام ورود پیسی خود، CP/M را به مبلغ ۲۴۰ دلار و داس را به مبلغ فقط ۴۰ دلار عرضه میكند. داس خیلی زود CP/M را از دور بیرون میراند و به عنوان سیستم عامل استاندارد كامپیوترهای شخصی، موقعیت خود را تضمین میكند.
او اكنون گرفتار سرطان مغزی است و چیزی از این ماجرا را به خاطر نمیآورد. اما رولاندر، كه آن روز صبح با كیلدال به یك سفر تجاری رفتند، به بیزنسویك گفته است كه عصر همان روز برگشتهاند و با IBM ملاقات داشتهاند.
اگر كیلدال آن روز به توافقی هم رسیده باشد، توافق زیاد محكمی نبوده است. سمز میگوید: كمی بعد در منطقهPacific Grove به دیدن كیلدال رفته است. اما به توافقی نرسیدهاند. در همین زمانها، او یك بار دیگر گیتس را دیده است. هم سمز و هم گیتس از سیستم عاملی كه پترسون در شركت كامپیوتری سیاتل ساخته بود، خبر داشتند. آن طور كه سمز حكایت میكند: <گیتس گفت: خودت میخواهی QDOS را بگیری یا دوست داری من این كار را بكنم؟ و من هم گفتم هر جور شده خودت این كار را بكن>. گیتس برنامه پترسون را با بهای۵۰ هزار دلار خرید و اسمش را DOS گذاشت. كمی آنرا تغییر داد و با مبلغی اندك به ازای هر نسخه، مجوز آن را به IBM واگذار كرد.● شلیك به هدف
بیشتر از یك سال طول نكشید كه كیلدال متوجه شد گیتس، دوست قدیمیاو، قرارداد نرمافزار را از چنگش بیرون كشیده است. IBM در مدت كوتاهی نمونههای آزمایشی پیسی خود را قبل از اعلام نهایی، در آگوست ۱۹۸۱، بیرون فرستاد و یكی از مشاورانی كه برای DRI كار میكرد، متوجه شد كه سیستم عامل آن بسیار شبیه به CP/Mاست. این مشاور به خاطر میآورد كه كیلدال به صفحه نمایش نگاه میكرد و از تعجب میخكوب شده بود: <پارهای تغییرات ظاهری وجود داشت. اما اساساً همان برنامه بود>.
كیلدال خشمگین شده بود و همراه با جان كتساروس، یكی از معاونان خود، در رستورانی در سیاتل به ملاقات گیتس رفت تا اختلافات را حل كند. اما هیچ چیز حل نشد.
كیلدال جلوی IBM هم ایستاد. اما مشكلش این بود كه قانون حق تكثیر نرمافزار، تازه وضع شده بود و هنوز معلوم نبود چه چیزی تخلف از این قانون را محسوب میشود. وكیل DRI معتقد است: با توجه به تعدد شباهتهایی كه میان DOS و CP/M مشاهده شد، اگر امروز بود، میتوانستید كار را به دادگاه بكشانید و رای تخلف از قانون بگیرید. اما سال ۱۹۸۱ چنین چیزی امكان نداشت.
به همین دلیل، كیلدال به جای شكایتكردن، موافقت كرد مجوز CP/M را به <آبی بزرگ> بدهد. اما وقتی كامپیوترها بیرون آمدند و دید كه IBM برای هر نسخه CP/M دویست و چهل دلار میگیرد و برای هر نسخه داس ۴۰ دلار، مات و مبهوت ماند. آن طور كه كیلدال در خاطراتش نوشته است: <به نظر من، كل این سناریو را IBM طراحی كرده بود تا مفت و مجانی به استاندارد فعلی برسد>.
در عرض چند سال، كامپیوترهای شخصی IBM روی هر میزی ظاهر شدند. و مایكروسافت برترین تأمینكننده سیستم عامل شد. CP/M به مرور از دور خارج شد. كیلدال هم بالاخره در سال ۱۹۹۱ شركتش را به مبلغ ۱۲۰ میلیون دلار به ناول فروخت و رفت به سراغ تكنولوژی مالتیمدیا.
اما دیگر نتوانست بازیگر تعیینكننده صنعت باشد. دوستان او میگویند: هر وقت داستان <پرواز در زمان دیدار>IBM مطرح میشد. كیلدال از خشم به خود میلرزید.
تیر خلاص زمانی زده شده كه دانشگاه واشنگتن در سال ۱۹۹۲، كیلدال را برای شركت در سالگرد بیست و پنجمین برنامه علوم كامپیوتری خود دعوت كرد. كیلدال یكی از اولین و ممتازترین فارغالتحصیلان این دانشگاه بود و مدرك دكترا گرفته بود. با این وجود در این مراسم، گیتس را به عنوان سخنران اصلی در نظر گرفته بودند، كه از دانشگاه هاروارد ترك تحصیل كرده بود. كیلدال میگوید: این ضربه در او انگیزه نوشتن خاطراتش را ایجاد كرد: <خوب لابد او تحصیلات عالیه داشته كه به اینجا آمده. ولی این تحصیلات مال من بوده نه او>.
دلخوری كیلدال قابل درك است. اما حتی دوستان او هم معتقدند كه تقصیر خودش بوده است. او گرچه از لحاظ علمی و فنی شخص برجستهای بود، اما از نظر تجاری ضعیف بود. یك اشتباه بزرگ او این بود كه بلافاصله نسخه پیشرفتهتری از CP/M را آماده نكرد. او در ارائه سیستم عامل ۱۶ بیتی، كند عمل كرد. همین تأخیر بود كه به پترسون فرصت داد یك سیستم عامل ۱۶ بیتی بنویسد و به قول سمز، چون سیستم عامل DRI در تابستان ۱۹۸۰ آماده نبود، IBM تصمیم گرفت با گیتس وارد معامله شود.
حال این سؤال مطرح میشود كه اگر كیلدال در آن روزها از گیتس عقب نمیماند، آیا مسیر تاریخ عوض میشد؟ جان وارتون، مشاور فنی و از دوستان كیلدال میگوید: <مطمئناً چنین میشد>. او معتقد است: اگر كیلدال در جایگاه امروز گیتس قرار میگرفت، صنعت كامپیوتر بیشتر از این، دانشگاهی و نوآورانه میشد. اما دیگران میگویند: كیلدال آن چه را كه برای راهبری صنعت لازم است، در اختیار نداشت. بیل موفق شد. چون سوداگر سرسختی بود. اما گری این سرسختی را نداشت.
منبع: بیزنس ویك
ترجمه: بابك احترامی
ترجمه: بابك احترامی
منبع : ماهنامه شبکه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست