یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی به ۶ سال دفاع مقدس


نگاهی به ۶ سال دفاع مقدس
گـزارش اخـیـر محمد البرادعی، دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را می‌توان تیر خلاصی بر روِیاهای بلندپروازانه‌ نومحافظه‌کاران حاکم بر کاخ سفید دانست که در ۶ سال گذشته از هیچ تلاشی برای ضربه به ایران اسلامی‌ ‌فروگذار نکردند. تیم بوش امروز بیش از هر زمان دیگری و درحالیکه از نظر زمانی هم به آخر خط قدرت نزدیک می‌شود، نفس‌های آخر خود را از لحاظ حیثیتی و مدیریتی مـی‌کشد و این در شرایطی است که به‌وضوح، شکست را در پنجه‌افکنی با ایران تجربه می‌کند.
گزارش اخیر مدیرکل آژانس که بخش اعظمی از بـهانه‌های بین‌المللی علیه فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان را خنثی کرد، ثمره منطقی ۶ سال مقاومت جانانه و به تعبیری دفاع مقدس دوم از عزت و شرف و استقلال ایران بود. ‌مقاومت در برابر جنگی که از تیر ۸۱ و زمانی که منافقین گزارشهایی را درباره فعالیت های هسته‌ای ایران ارائه کردند آغاز شد و اینک روزهای سربلندی خود را طی می‌کند. اگر در جنگ‌ تحمیلی ۸ساله، دفاع جانانه مردم و مسئولان از خاک کشور، دبیرکل وقت سازمان ملل را که قاعدتاً می‌بایست در مشت قدرتها باشد وادار به اعتراف نسبت به متجاوز بودن رژیم بعث و حقانیت ایران کرد، امروز هم ۶ سال مقاومت‌ جانانه مردم و مسئولان و در رأس همه، رهبری عزیز انقلاب، دبیرکل یک نهاد بین‌المللی دیگر را به اعتراف در برابر حقانیت هسته‌ای ایران واداشت و در پی آن پیروزی‌ای را به ارمغان آورد که به تعبیر اخیر رئیس جمهور محترم جایگاه ایران را صد پله ارتقا داد.
درخصوص آنچه اکنون به‌دست‌آمده است، نکاتی هست که یادآوری آنها ضروری می‌نماید:
۱) پرونده هسته‌ای، از ابتدای افتتاح تا به امروز، شاهد یک مدیریت منطقی، هدفمند، هوشمندانه و عزت‌مدارانه‌ بوده است. و این مدیر هوشمند و عزت‌مدار کسی نبود جز رهبر حکیم انقلاب که از ابتدا – چه در دولت قبل و چه در دولت فعلی – با نظارت عالیه‌ی خود پرونده را به مسیری درست هدایت کردند.
این درایت، چیزی نیست که از نظرها مخفی مانده باشد و نیاز به تبیین داشته باشد. در یکی دو سال اخیر، مقامات‌ ارشدی که از کشورها و سازمانهای مهم جهانی توفیق دیدار با رهبر انقلاب را یافته‌اند، بر این درایت و هوشمندی‌ صحّه گذاشته و شهادت داده‌اند، افرادی چون پوتین، دبیرکل سازمان ملل و حتی البرادعی تا جایی که البرادعی در گزارش اخیر خود به شورای حکام آژانس به دیدارش با مقام معظم رهبری و تأکید ایشان بر صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های‌ هسته‌ای ایران اشاره کرده و این نظر رهبر انقلاب را مستند بخشی از گزارش خود قرار داده است.
درخصوص مدیریت عالی رهبر معظم انقلاب بر پرونده هسته‌ای در طی سالهای اخیر، بارها از سوی چهره‌های برجسته‌ سیاسی و مدیریتی کشور سخن گفته شده و از درایت و تدبیر ایشان حکایات فراوانی نقل گردیده است.
ضرورت این سخن از آن‌روست که در طول سالهای گذشته و بخصوص به هنگام انتشار خبر پیشرفت‌ها و پـیروزی‌ها در این مسیر، افراد و چهره‌ها و جناحهایی، موفقیت‌ها را به خود منتسب و برخی کاستی‌های موجود را به دیگران نسبت‌ می‌داده‌اند حال آنکه این پرونده یک پرونده ملی و راهبر آن، عالی‌ترین مسئول نظام اسلامی‌بوده است.
یقیناً اگر حضور و مدیریت ایشان نبود، پرونده هسته‌ای به سرنوشت برخی مسائل سالهای اخیر که در چنبره‌ رقابت‌های سیاسی و اختلافات عمیق مدیریتی به چالش مبدل شد، دچار می‌گردید.
۲) در طول سالهای گذشته، به‌تناسب گرایشات حاکم بر دولت و نهادهای تصمیم‌گیر، مدیریت اجرایی پرونده از سوی رهبری به افراد مختلفی سپرده شد ولذا شاهد تیم‌های مختلف در مدیریت پرونده بودیم. در زمانی مسئولیت‌ ارشد پرونده را دکتر حسن روحانی نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی بر عهده داشــت کــه نــزدیکـی‌ سیاسی بیشتری به دولت وقت پیدا کرده بود و در مقاطع بعد این مسئولیت با نظر دولت نهم به دکتر لاریجانی و دکتر جلیلی سپرده شد و به تناسب حـضــور گــرایـش‌هـای مختلـف فکـری، شاهد تغییر تاکتیک هم بودیم، امــا اسـتــراتــژی کلان‌ پرونده، همان بود که از ابـتدا توسط مقام معظم رهـبـری بـر آن تأکـید می‌شد: پافشاری بر حق مسلم ایران در دست‌یابی بــه‌ انــرژی صلـح‌آمـیـز هسته‌ای، بهانه ندادن به دسـت دشمـن و گرفتن بهانه‌های محافل بین‌المللی در چارچوب سه اصل‌ عزت، حکمت و مصلحت.
از همین‌رو می‌توان مدیریت پرونده هسته‌ای را در ۶ سـال گـذشته به حرکت یک انسان در مسیری مشخص برای رسیدن‌ به مقصدی معلوم تشبیه کرد که گاهی این انسان برای عبور از موانع تند حرکت کردن، گاهی توقف موقت و گاهی‌ حرکت با شتاب را برگزیده و این همه براساس یک استراتژی بوده است. بدین‌جهت نباید تصور کرد حرکت آهسته یا توقف موقت در مقطعی و بنابر ضرورت‌های زمان، خیانت بوده است و صرفاً تند رفتن خدمت! به یاد داریم که پس از مذاکرات سعدآباد و اعلام تعلیق موقت فعالیت‌های هسته‌ای کشور در مهرماه سال ۸۲، موجی از موافقت و مخالفت با آن توافق به راه افتاد و در دو سوی ماجرا، از خنثی کردن حمله قطعی دشمن تا خیانت بزرگ نثار مسئولان وقت پرونده‌ شد. چند روز بعد و در کشاکش راهپیمایی محافل دانشجویی، رهبر عزیز انقلاب در یازدهم آبان ۸۲، در دیداری که با کارگزاران نظام داشتند سخنانی تاریخی درباره پرونده و شرایط آن ابراز نمودند که آب پاکی بود بر همه تحلیل‌های‌ جهت‌دار. ایشان با اشاره به دو نظریه متفاوتی که درباره آن مذاکرات وجود داشت، فرمودند: به نظر بنده هر دو نوع نظریه‌ای که درباره مذاکرات انجام گرفته وجود دارد غیرمنطبق با واقع است. یک طرز فکر این‌ است که افراد موِمن و غیور ما تصـور مـی‌کنند دولت تسلیم شد، که باید گفت ایـن‌طور نیست و هیچ تسلیمی تا اینجا وجود نداشته است. این یک حـرکـت سیاسی و کار دیپلمـاسـی است. طرز فکر دیگر که در نقطه مقـابـل طرز فکر اولی‌ اسـت، ایـن اسـت کـه عـده‌ای خـیال می‌کنند دیگر نباید معطل کرد و هرچه آنها می‌خواستند بــایــد داد تــا مـبـادا بهانه‌گیری‌ کنند! این هم درست نیست و دستپاچه شـدن اسـت. از طرف دیگر، این تفکر هم که عــده‌ای از دشـمـنــان جمهوری‌ اسلامی‌دارند و خـیـال مـی‌کنند که دیـگـر قلّـاب بر دهان جـمـهوری اسلامی‌گیر کرده و چاره‌ای ندارد، درست نیست؛ نخیر این طــــرز فــکــــر هـم خوش‌خیالی و خیال خام است.
مقام معظم رهبری در همان سخنرانی، با تأیید تلاشهای صورت‌گرفته تیـم وقت، بر هدایت عـالیه خود در پرونده‌ تـصــریــح نمـودنـد و گفتند:
مـا در هـرجـا حرکتی کـرده بـاشـیم کـه بـه نقطه‌ای برسد که به منافع جمهوری اسلامی‌خدشه و تردید وارد شود، همانجا آن‌ حرکت را بدون هیچ تردیدی قطع می‌کنیم. بنابراین ما راههـای مسالمت‌آمیز و همراه با عزت جمهوری اسلامـی‌را برای‌ حفظ کشور و این دستاورد طی می‌کنیم، که خط قرمزش این است که بخواهند در امور داخلی ما دخالت کنند. اگر بخواهند بگویند <ما می‌خواهیم اطمینان پیدا کنیم> ما حرفی نداریم و همین کاری که تا الان اتفاق افتاده است، بعد از این هم همین کار در حدی انجام خواهد گرفت. آنچه که تاکنون مسئولان محترم – چه آقای دکتر روحانی و چه آقای‌ رئیس‌جمهور و مسئولان دیگر – حقیقتاً زحمت کشیدند، این است که با دقت و ملاحظه جوانب، کار کرده‌اند و حواسشان جمع است که کاری برخلاف مبانی و اصول انجام نگیرد. بنده هم مطلع هستم و هرجا احساس کنم که‌ برخلاف ضوابط، اهداف و عزت ملی و جهت‌گیری نظام اسلامی‌کاری انجام می‌گیرد، مطمئناً نخواهیم گذاشت و جلوش را می‌گیرم.
رهبر انقلاب، آنگاه برای اتمام حجت با محافل غربی به آنها چنین هشدار دادند:
آنچـه به‌دست‌آمده، ارزشمند است و این دانش ارزشمند را نه دولت، نه مسئولان، نه سازمان انرژی اتمی و نه هیچ‌ فردی از افراد این کشور حق ندارد که از دست بدهد و روی آن معامله کند؛ قطعاً معامله‌ای هم صورت نگرفته و نخواهد گرفت. البته اگر آنهایی که وارد این گفتگو با مسئولان جمهوری اسلامی‌شدند، بخواهند با جمهوری اسلامی‌ سر این قضیه بـه چالش بیفتند و زیـاده‌طلبـی کننـد، همه چیز به هم خواهد ریـخـت و قـطعاً از جــــمـــهــــــوری اسـلامــی‌تـودهـنـی‌ خــواهنـد خـورد و بـلاشـک ما در این زمینه مطلقاً حاضر به دادن هـیـچ امتیازی نخواهیم بود.
ایــن، اسـتــراتـژی هـوشمندانه رهبری انـقـلاب در مسیـر پـرونـده بود و البته دولـتـهـا، بـا سلایق خـود، تاکتیک‌های متفاوتی‌ برگزیدند و ناگفته نباید گذاشت که با حضور اصولگرایان در مسند دولت و تحرکات سیاسی و حساب‌شده دبیر سابق‌ شورای عالی امنیت ملی، مذاکرات پیشرفت چشمگیری پیدا کرد و به نتیجه روشن امروز رسید و اینک نیز تلاشها ادامه دارد.
بی‌تردید، ایستادگی دولت نهم و رئیس‌جمهور بر مواضع بحق هسته‌ای در دو سال اخیر، عامل بسیار مهم و اساسی در پیروزی امروز است که نادیده انگاشتن آن ظلمی بزرگ خواهد بود همانگونه که نادیده گرفتن زحمات دولت قبل نیز جفاست گرچه در هر دوره، خطاهایی هم بروز نموده است. پس شرط انصاف آن است که همه را در این پیروزی‌ سهیم بدانیم.
۳) سرگذشت و سرنوشت پرونده هسته‌ای بسیار عبرت‌آموز است. و مصداقی روشن از این جمله که: عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. خداوند دشمنان ما را از نادانان قرار داده است و هم از این‌روست که نحوه دشمنی آنها در این پرونده برکات فراوانی به همراه داشت که ذکر آنها، شکر نعمت الهی است.
۱) قبل از افشای مسائل هسته‌ای در سال ۸۰ توسط منافقین و آغاز جنجالهای ابتدایی علیه کشور و شروع روند مسائل پرونده، افکار عمومی‌ ‌اطلاع چندانی از انرژی هسته‌ای، خواص آن و فعالیت‌های کشورمان نداشتند. آغاز مبارزه فرسایشی غرب با نظام اسلامی، مسئولان را وادار کرد که مسائل مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای کشور و ضرورت دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای را در اختیار مردم بگذارند و به‌تدریج و در طی ۶ سال اخیر، انرژی‌ هسته‌ای به مسئله اول کشور و مطالبه ملی تبدیل گردید. این موضوع، خودبخود وحدت ملی را تقویت و باعث‌ انسجام بی‌سابقه همه اقشار مردم بر دست‌یابی به این فناوری شد. شاید کمتر موضوعی در تاریخ انقلاب بیابیم که‌ توافق و همبستگی ملی بر آن به این وسعت باشد. دشمنان اگر می‌دانستند که با این بازی فرسایشی، انرژی هسته‌ای را به محافل وحدت ملی ایرانیان و به خواست‌ عمومی‌آنها بدل می‌کنند، وارد آن نمی‌شدند.
۲) در خلال سالهای طرح پرونده و بـه مـوازات فعـالیـت نـظام برای رفع مشکلات ایجادشده، تجربیات ارزشمند و گرانقدری در زمینه دانش فنی، مذاکرات حقوقی و سیاسی و راههای چانه‌زنی و گفتگو با محافل بین‌المللی به دست‌ آمد که می‌تواند در آینده به کار نظام اسلامی‌بیاید.
۳) دشمنان در مبارزه‌ی نفس‌گیر و علنی‌ای که در مقابل نظام اسلامی‌ایجاد کردند، شکست سختی خوردند و عـزت و عـظمتـی نـاخواسته را برای جمهوری اسلامی‌در مقابل دیدگان جهانیان و نیز از منظر افکار عمومی‌کشورمان فراهم‌ آوردند که نتایج آن اینک در عزت‌مندی ایران اسلامی‌و به قول یکی از سیاسیون پـرده‌برداری از قدرت ایران در منطقه‌ و جهان به‌وضوح آشکار است.
۴) استکبار در جبهه هسته‌ای پس از گزارش اخیر البرادعی، هزیمت را تجربه کرده و یقیناً آخرین تیرهایش به‌ سنگ خواهد خورد. اما یقیناً مبارزه با نظام اسلامی‌را در جبهه‌های جدید ادامه خواهد داد و اگر نظام و مردم علیرغم همه‌ مشکلات موجود و بویژه مشکلات اقتصادی عقب‌نشینی کنند، دشمن دچار توهم قدرت شده و فشار را در جبهه های تازه تشدید خواهد کرد.
پرونده هسته‌ای نشان ‌داد مقابله هوشمندانه، عزت‌مدارانه، حکیمانه، مردمی‌ و هدفمند با دشمن او را وادار به‌ عقب‌نشینی خواهد کرد. اینها درسهایی است که ۶ سال دفاع مقدس در جبهه هسته‌ای به ما آموخته است.
محسن مهاجر
منبع : سایت الف


همچنین مشاهده کنید