چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

ناپایداری طرح دوماهه آژانس و ضرورت فعال‌سازی گروه ۱+۶


ناپایداری طرح دوماهه آژانس و ضرورت فعال‌سازی گروه ۱+۶
در حالی كه مذاكرات لیسبون در شرایط مناسب و همكاری‌جویانه‌ای انجام گرفت اما هنوز نمی‌توان نسبت به آینده سیاست‌های گروه ۱+۵ در مورد پرونده هسته‌ای ایران به جمع‌بندی مشخص و قاطعی دست یافت. به موازات برگزاری مذاكرات دبیر شورای‌عالی امنیت ملی ایران با كمیسیونر روابط خارجی اتحادیه اروپا، شاهد عملیات روانی دولت انگلیس برای ایجاد فشار تبلیغاتی علیه سیاست‌های هسته‌ای ایران هستیم.
علی‌رغم تكراری بودن چنین الگوهای رفتاری، مجموعه‌های موثر در طراحی عملیات روانی انگلیس امیدوارند كه به نتایج مطلوبی برای ایجاد <فضای نگرانی اجتماعی> برای شهروندان ایرانی نائل شوند.
مقامات ایرانی و اروپایی در مذاكرات خود بر ضرورت بازسازی الگوی رفتار دیپلماتیك تاكید داشتند. مذاكرات یك سال گذشته تاكنون به نتایج موثری منجر نگردیده است. در حالی كه خاویر سولا‌نا به عنوان كمیسیونر سیاست خارجی اتحادیه اروپا بر ضرورت اعتمادسازی، تداوم مذاكرات و همكاری سازمان‌یافته فنی - دیپلماتیك تاكید داشته اما در بسیاری از مواقع مشاهده شده است كه كشورهای گروه ۵۵۱ تصمیم‌های متفاوتی با توافقات لا‌ریجانی و سولا‌نا اتخاذ می‌نمایند. قطعنامه‌های شورای امنیت در شرایطی علیه ایران به تصویب رسیده است كه مذاكرات اولیه بر اساس همكاری و اعتماد متقابل آغاز می‌شد اما ادبیات متفاوتی در توافقات گروه ۵۵۱ به كار گرفته می‌شد. به‌كارگیری سیاست تحریم و همچنین گسترش تحریم‌ها علیه قابلیت‌های صنعتی، اقتصادی و سیاست‌ایران را می‌توان بعد دوم مذاكرات ایران و اروپا دانست. ‌
اروپایی‌ها از الگوی تفكیك روند مذاكرات بهره‌گرفتند. آنان گفت‌وگوهای مقدماتی خود با ایران را از طریق سولا‌نا انجام می‌دادند. چهره خندان سولا‌نا و ادبیات امیدواركننده او، تمایل ایران به ادامه مذاكرات را افزایش می‌داد. علی‌رغم چنین روندی كشورهای ۱+۵ تصمیم‌های متفاوتی را اتخاذ نموده و اعضای شورای امنیت، الگوی تصاعد فشارهای كم‌شدت را علیه ایران به كار می‌گرفتند. طبعا تداوم چنین روندی نمی‌توانست نتایج مطلوبی را برای ایران ایجاد نماید، اگر مذاكرات به نتیجه عملی منجر نشود، مطلوبیت خود را در عرصه داخلی و همچنین سیاست بین‌الملل از دست خواهد داد. مقامات اتحادیه اروپا و همچنین مذاكره‌كننده ایرانی بر این امر واقف بودند. به همین دلیل است كه امیدهای مبهمی ایجاد گردیده كه به موجب آن توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد <راستی‌آزمایی>، <شفاف‌سازی> و <اعتمادسازی> انجام پذیرد. بیان چنین واژه‌هایی را می‌توان موضوعاتی تكراری دانست؛ به عبارت دیگر، ادبیات همكاری‌جویانه سولا‌نا همواره با نتایج كاملا‌ معكوسی از سوی نهادهای رسمی تصمیم‌گیری همراه بوده است. ‌
زمانی كه چنین تجاربی وجود دارد، طبیعی است كه نمی‌توان طرح دوماهه سولا‌نا و لا‌ریجانی برای حل مشكلا‌ت فنی ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را جدی، تعیین‌كننده و موثر دانست. این طرح در شرایطی مطرح گردیده است كه كشورهای غربی اهداف خود را در قالب الگوهای متفاوت و به موازات یكدیگر پیگیری می‌كنند. توجیهات لا‌زم برای عدم موفقیت نهایی چنین طرح‌هایی نیز وجود دارد. محمد البرادعی مدیركل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اعلا‌م كرده كه كار ویژه آنان تحقیق درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران است. یعنی اینكه نامبرده برای خود و كارشناسان آژانس نقش تكنیكی و فنی قائل است. تفكیك نقش‌ها نمی‌تواند مطلوبیت موثری برای فعالیت‌های هسته‌ای و روندهای استراتژیك ایران به وجود آورد. بر اساس استدلا‌ل البرادعی، كشورهای گروه ۵۵۱ و شورای امنیت سازمان ملل، فعالیت‌های خود را در فضای متفاوتی از مجموعه‌های مشورتی (اتحادیه اروپا) و همچنین نهادهای فنی - تحقیقاتی (آژانس بین‌المللی انرژی اتمی) انجام خواهند داد.
با توجه به وجود چنین شرایطی، هم‌اكنون می‌توان انتظار داشت كه زمینه‌های لا‌زم برای اجرایی‌سازی قطعنامه جدید علیه ایران فراهم شود. به عبارت دیگر هیچ تضمینی وجود ندارد كه علی‌رغم توافقات اولیه ایران و اتحادیه اروپا، قطعنامه جدیدی علیه ایران تصویب نشود. اگر بار دیگر كشورهای شورای امنیت تلا‌ش نمایند تا قطعنامه جدیدی را علیه ایران تصویب كنند، در آن شرایط واقعیت‌های الگوی تفكیك نقش‌ها در روند مذاكرات ایران با مجموعه‌های بین‌المللی آشكارتر خواهد شد.
برای نیل به نتایج موثرتر لا‌زم است تا الگوی <تفكیك حوزه‌های مذاكراتی> به الگو و روند جدیدی تغییر یابد. بنابراین شواهد نشان می‌دهد كه هرگونه توافق موثر در شرایطی انجام می‌گیرد كه ایران نیز در مذاكرات گروه ۱+۵ شركت نماید. در فضایی كه البرادعی، كارویژه آژانس را تحقیق و راستی‌آزمایی می‌داند و آن را متفاوت از حوزه‌های دیپلماسی بین‌المللی مورد سنجش قرار می‌دهد، لا‌زم است تا ایران نقش تعیین‌كننده‌تری را در روند مذاكرات ۱+۵ ایفا نماید. در این شرایط می‌توان به این جمع‌بندی رسید كه عبور از بحران موجود بر اساس تغییر ساختار كشورهای مذاكره‌كننده مقدماتی امكان‌پذیر است. گروه ۱+۵ دارای جهت‌گیری و كاركرد یكسانی است. به همین دلیل می‌توان آنها را گروه ۶ دانست اگرچه آلمان عضویت دائمی شورای امنیت را ندارد. تحقق چنین امری زمانی حاصل می‌شود كه گروه ۱+۶ ایجاد شود یعنی اینكه كشورهای تصمیم‌گیرنده در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران در مذاكرات خود برای نیل به نتایج عملی از ایران نیز دعوت به عمل آورند. اگر چنین فرآیندی ایجاد نشود و فعالیت‌های ایران در قالب همكاری با آژانس و بر اساس اجرایی‌سازی طرح دوماهه پیگیری شود، در آن شرایط امكان صدور قطعنامه‌های دیگری علیه ایران وجود خواهد داشت.
ابراهیم متقی
منبع : روزنامه اعتماد ملی