دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

درباره جنگ روانی آمریکا علیه ایران


درباره جنگ روانی آمریکا علیه ایران
پس از ناکامی های اخیر ایالات متحده در همسو ساختن سران گروه ۱+۵ برای تصویب قطعنامه سوم و تشدید تحریم ها علیه ایران ، محمد البرادعی دبیر کل آژانس انرژی اتمی با حمایت از فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران تیر خلاصی بر تنواره پوشالی هوچی گری های امریکا درمورد دست یابی ایران به سلاح هسته ای زد.محمد البرادعی در مصاحبه ای که با شبکه خبری سی. ان. ان داشت خطاب به امریکا گفت: هیچ مدرکی مبنی بر اینکه ایران در حال ساخت سلاح هسته ای است وجود ندارد. وی همچنین افزود اکنون زمان پیچ وتاب دادن و هوچی گری درباره مساله ایران نیست و توسل به نیروی نظامی می تواند یک آتش جهانی را به راه بیاندازد.
اظهارات محمد البرادعی بازتاب های متفاوتی در بین سران کشورها داشت ، به طوری که “اروه مورن” وزیر دفاع فرانسه در اقدامی هماهنگ با وزیر امور استراتژیک رژیم صهیونیستی اظهارات مدیر کل آژانس را مبنی بر عدم وجود شواهدی دال بر ساخت تسلیحات هسته ای در ایران ردکرده و اذعان داشته است پاریس مدارکی را در اختیار دارد که خلاف این امر را اثبات می کند.در همین حال “آویگدر لیبرمن” وزیر امور استراتژیک اسرائیل گفت که البرادعی به دلیل تمایلات ایدئولوژیک در برابر تلاش های آمریکا برای تصویب قطعنامه ضد ایرانی در شورای امنیت مانع تراشی می کند.
پس از سفر دکتر محمود احمدی نژاد به امریکا وسخنرانی ایشان در دانشگاه کلمبیا شکافی در تمثالی که کاخ سفید با بهره گیری از رسانه های گروهی برای جمهوری اسلامی ساخته بود پدید آمد و همچنین شکست درسیاست منزوی کردن ایران باعث شد تا نگاهی متفاوت از جانب افکار عمومی بر نظام مقدس اسلامی سایه افکند که روز به روز بر مشروعیت آن بیافزاید.لذا اکنون که کاخ سفید در برابر ایران مستاصل شده از باب استیصال به هر امری تمسک می جوید تا اندکی چهره ی مخدوش خود را بازسازی کند. اقدامات یکجانبه کاخ سفید در تحریم نظام پولی ایران که بیش از هفتاد سال سابقه تعامل با نظام بانکی دنیا را دارد گواهی بر این مدعی است.همچنین تازه ترین اقدام کاخ سفید را که مبتنی بر سیاستهای قدیمی علم شده است تا اندکی از آلام سران نو محافظه کار کاخ سفید را تسکین دهد می توان در همین راستا قلمداد کرد. بهره گیری از جنگ روانی علیه ایران با یاری شبکه های رسانه ای هم سو با پنتاگون صورت می گیرد. داعیه استفاده از زور در راس این عملیات است. شبکه های تلویزونی آمریکایی در چند روز اخیر به شدت سعی در القای تصمیم کاخ سفید مبنی بر استفاده از گزینه نظامی در قبال ایران دارند. لکن دلایل اتخاذ سیاست استفاده از جنگ روانی با درون مایه حمله نظامی به ایران ازسوی سران کاخ سفید قابل توجه و بررسی است.
پس از برکناری تونی بلر از قدرت وسرکارآمدن براون که افکاری متفاوت در مورد جنگ عراق داشت هیمنه میلیتاریسم امریکا که در آستانه شکست بود به شدت فرو ریخت و تمام تبعات و نتایج اشغال عراق پای بوش محاسبه گشت.کشتار هزاران تن از مردم بی گناه عراق و توامان کشته شدن بسیاری از نظامیان امریکایی و صرف مبالغ هنگفت از سرمایه های مالیات دهندگان امریکایی دولتمردان کاخ سفید را براین واداشت تا با هدایت توجهات از سمت عراق به سوی ایران راه را برای هرچه سریع تر فیصله دادن این ماجرا باز کنند.لذا نومحافظه کاران افراطی تصمیم بر تغییر تاکتیک گرفتند تا بدین وسیله نگاه مردم دنیا را از واقعیات تلخ عراق و شکست مفتضحانه امریکا منحرف کنند و در اثنای این امر به وضع خود در عراق سامان دهند و خود را برای خروج از عراق آماده کنند.
همچنین باید توجه داشت که ایالات متحده در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار دارد وحزب جمهوری خواه سعی درپیشی گرفتن از رقیب خود دارد.اتمام یک چالش اساسی درنظام بین الملل آن هم مساله ایران می تواند برگ برنده ای در هوچی گری های انتخاباتی برای حزب جمهوری خواه باشد .البته باید در نظر داشت چنین دروغگویی ملازم با زیر پا گذاشتن حق شهروندی و مثابه نادیده گرفتن آزادی افکار عمومی در امریکا است.
تمام شواهد و قرائن حاکی از آن است که حمله نظامی امریکا به ایران جز نمودی از جنگ روانی در چارچوب دکترین یکجانبه گرایانه امریکایی برای منحرف کردن افکار عمومی و در خلال آن متشنج کردن اوضاع نیست. به خصوص اکنون که آژانس بین المللی انرژی اتمی از مذاکره های صورت گرفته با ایران حمایت می کند و به کرات بر صلح آمیز بودن فعالیت های ایران صحه می گذارد. در این پارادایم کوچکترین اشتباهی به مصداق صف آرایی در مقابل نظام بین الملل تلقی می شود.بسیاری از کشورها همچون چین و روسیه با هرگونه اقدام نظامی علیه ایران مخالفت کرده و آن را اشتباهی تاریخی تلقی کرده اند. به جز رژیم اشغالگر قدس و مسوولین بی تجربه وبی کفایت فرانسه تمام جامعه جهانی بر این امر اشتراک نظر دارند که بی ثمرترین وناعاقلانه ترین تصمیم در قبال ایران گزینه نظامی است که در عین نا کارآمدی می تواند تبعات و پژواک های وسیع وخطرناکی در تمام زمینه ها داشته باشد.لذا می توان به یقین گفت که حمله نظامی به ایران چیزی بیش از یک بلوف سیاسی ناشیانه نیست و کمتر دولتی دست به چنین امر ناعاقلانه ای می زند.
در نهایت باید به این امر توجه داشت که پرونده هسته ای ایران برگ های آخرین خود را ورق می خورد و حتی گزینه نظامی هم نمی تواند اندکی خلل در عزم راسخ ملت سلحشور ایران ایجاد کند. به اذعان قریب به اتفاق اصحاب سیاست ایران در مساله هسته ای برنده واقعی است و تحرکات اخیر آمریکا هم به خاطر همین امر است. ایالات متحده به این امر پی برده است که دولت و ملت ایران هیچ تسامحی را در امر هسته ای جایز نمی شمارند ،به همین خاطر با متشنج کردن اوضاع سعی در آشفتگی سیاسی مسولین دارد تا شاید بتواند در این اثنا به اهداف مد نظر خود برسد.اما دولت ونظام اسلامی به کرات این امر را به اثبات رسانیده است که حتی در آشفته ترین و بغرنج ترین زمان ها قابلیت تصمیم گیری به جا و درست را دارد.هشت سال جنگ تحمیلی گواهی صادق بر این امر است.لذا می توان به حتم گفت حمله نظامی به ایران سودایی دست نایافتنی است و در صورتی که این فرض محال به عینیت یابد منافع دشمنان نظام اسلامی در سرتاسر دنیا به خطر خواهد افتاد.
حمد اسکندری
منبع : روزنامه رسالت