شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
اقتصاد بومی
اقتصاد بومی یكی از مهم ترین انتقاداتی كه به برنامه های اقتصادی دولت نهم صورت میگیرد، عدم سازگاری این نوع از برنامه ها با ادبیات علمی اقتصاد است. برنامه هایی كه معادلات اقتصادی و الگوهای توسعه مورد قبول همگان را نادیده میگیرد.
اقتصاد بومی یكی از مهم ترین انتقاداتی كه به برنامه های اقتصادی دولت نهم صورت میگیرد، عدم سازگاری این نوع از برنامه ها با ادبیات علمی اقتصاد است. برنامه هایی كه معادلات اقتصادی و الگوهای توسعه مورد قبول همگان را نادیده میگیرد. اظهار نظر جناب آقای دكتر رهبر پیرامون جهت دار بودن فضای كارشناسی حاكم بر برنامه چهارم توسعه و عدم ظرفیت آن برای پیادهسازی برنامه های عدالت گستر انقلابی، حكایت از این چالش عظیم میان دولتمردان و اقتصاد خواندههای كشور دارد. بنابراین توجه خوانندگان محترم خصوصا اقتصاد خواندهها را به نكاتی چند جلب مینمایم.
بهنظر میرسد آنچه دولت نهم بهدنبال آن است، مدلی بومی از توسعه اقتصادی باشد. مدلی كه اگر بخواهد تغییر كند نیازمند تغیرات بنیادی در اصول پذیرفته شده رایج در علم اقتصاد است. جهتگیری دولت نهم در برنامه ریزی اقتصادی نشان از رویكردی جدید دارد كه میتواند پایه گذار انقلاب علمی عظیمی در رشته اقتصاد باشد. تنها كافی است كه نخبگان علوم اقتصادی كشورمان كمی با دیده تردید به میراث علم اقتصاد بشری، كه امتحان خودش را در غرب -و چرا فقط غرب بلكه در جهان - پس داده است، بنگریم!
امروزه با توجه به نظریات اساسی پیرامون فلسفه علم كه در قرن بیستم ارائه گردید، تقریبا مسجل گردیده است كه علی رغم آنچه همگان میاندیشند، حتی علومی چون فیزیك و ریاضی نیزبه شدت از مقتضیات فرهنگی واجتماعی و تاریخی تاثیر پذیرند، دیگر چه رسد به علوم انسانی و اجتماعی ، كه مشحوناند از گزارههای ارزشی و ایدئولوژیك. بنابراین بسیار طبیعی است كه ما بدنبال علم اقتصادی با مختصات بومی باشیم. این اقتضائات تنها به میزان توسعه یافتگی و مسائی اقتصادی نظام اقتصادی ما مربوط نمیگردند، بلكه از آن مهمتر تعاریفی است كه ما از مفاهیمی چون توسعه در نظر داریم.
در این مسئله شكی نیست كه همه اقتصاددانان كشورمان بدنبال توسعه و پیشرفت ایران زمین هستند اما كدام توسعه و كدام پیشرفت؟ سوالی كه از ابتدای انقلاب اسلامی تاكنون به دلائل گوناگون از پاسخ به آن طفره رفتهایم. به نظر میرسد كه وقت آن فرا رسیده باشد كه انقلاب اسلامی موضع خود را در این زمینه بوضوح برای همگان روشن نماید. در این زمینه یكی از مسائلی كه نباید از آن غافل شد توجه به نقدهای اساسی است كه به اقتصاد جهانی و مفاهیم علمی آن وارد است، ویادآوری آنچه در تاریخ معاصر بر جهانیان رفته است، در این زمینه بسیار روشنگر است.
یرای نمونه همگان تصور می كنند كه جوامع غربی كشورهایی هستند پیشرفته و تمام كشورها اگر به دنبال پیشرفت و رفاه و خوشبختی هستند باید به آن سمت حركت كنند! و چون امروزه عصر دانایی است، پس در اولین قدم میبایست علم اقتصاد را از آنها فرا گرفت!
اما
۱) اینكه آن كشورها در پیشرفت و توسعه رفاه و خوشبختی موفق بوده اند خود در هالهای از ابهام قرار دارد. حتی اگر نخواهیم مختصات معنوی و روحی-روانی را در نظر بگیریم، نمره این كشور ها در حل مسائلی چون عدالت اقتصادی و شكاف طبقاتی شدید و گسترش فقر در میان مردم عادی بسیار افتضاح است!
۲) در این تحلیل نباید در ابعاد ملی نگریست، بلكه باید صاحب دیدی جهانی بود! بدین معنا كه اگر نبودند كشورهایی كه تحت تاثیر استعمار نو و فرانو تامین كننده منابع طبیعی، انسانی و ... برای كشورهای صنعتی هستند و بعد هم تامین كننده بازار مصرفی به گستردگی جهان برای آنها میباشند، آیا چرخ اقتصادی آنها به این صورت میچرخید؟ و آیا ما از پشت پرده كارتل های عظیم اقتصادی و روابط پنهان مافیای قدرت و ثروت جهانی و نقش آنان در عرصهی بینالملل خبر داریم؟
۳) در این مساله باید تنها به امروز توجه ننمود بلكه نباید از خاطر برد كه این هیبت عظیم اقتصادی جهان مدرن برپایهی انباشت سرمایهی عظیم دوران استعمار و چپاول ثروت های ملل جهان برپا شده است، ثروتی كه براحتی سروری و رهبری السابقون السابقون را در این جناح برای عدهای خاص تضمین میكند! اگر كسی طالب پیشرفت باشد به شرط همجهتی با جریان جهانی دراین ثروت انبوه شریك است و گرنه به كسی اجازه پیشرفت داده نمیشود. حال كشوری مثل ما كه نه قائل به چپاول دیگران و نه قائل به سازش با سردمداران جهانی است در این میان چه كند؟
۴) گذشته از اینكه توسعه و پیشرفت كشورهای به اصطلاح مدرن بیش از آنكه مدیون علم اقتصاد باشد مدیون انباشت سرمایه های استعماری است، امتحان كردن تئوری های اقتصادی مدرن در كشور های در حال توسعه نتایج مطلوبی در پی نداشته است و نمونه آن را در امریكای لاتین كه اقتصاد به شدت در حال رشد آن بدلیل عمل به تجویزات بانك جهانی به نابودی كشیده شد و همچنین در شرق آسیا كه توسعهی اقتصادی را با روشی كاملا برعكس و البته موفق طی كرد می توان دید!
بنابر این به نظر بنده، ما راهی نداریم جز آغاز راهی كه تاكنون كسی در آن قدم نگذاشته است و تجربیات دیگران جز در سطح خرد و كوتاه مدت، ما را آنچنان یاری نخواهد نمود. بلكه خود باید آستین همت را بالا بزنیم و بار دیگر نبوغ و توانایی فرهنگ ایرانی مسلمان را در نوزایی و نوآوری و تمدن سازی به جهانیان نشان دهیم.
در این میان تولید اقتصادی با اصول جدید و معادلات جدید و شاخص های جدید و الگوهای توسعه مخصوص به خود از اولین قدم هاست.
اگر صحبتها در مورد اقتصاد بومی به نظرتان خیلی خنده دار میاید بیزحمت نگاهی به كتاب " ساختار انقلابهای علمی" اثر توماس كوهن، جنجالیترین فیلسوف علم در قرن بیستم بیاندازید!
نویسنده:محمد مهدی سالاری
منبع:سایت علم و دین
منبع:سایت علم و دین
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست