پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا
قله پهنه سار
![قله پهنه سار](/mag/i/2/okzd6.jpg)
« وای جنگل را بیابان میکنند دست ... »
نمی دانم آیندگان و فرزندان ما در مورد ما چه قضاوتی خواهند کرد اما مطمئنا کارنامه ما از مردمان دوران قاجار نیز سیاه تر است . همان لعن و نفرینی که هم اکنون ما برای روح نیاکان آن زمانمان میفرستیم فرزندان ما چندین برابر آن را نثار ما خواهند کرد .
طبیعت دوستان و کوهنوردان و علاقمندان به محیط زیست آن قدر درباره ظلم رفته بر طبیعت ایران نوشته اند و گفته اند و هیچ نشنیده اند که دیگر مسئله لوث شده است . به هر کوهستانی که سرک میکشید خراشهای بولدوزرهای راهسازی را بر چهره کوه می بینید . هنوز این قضیه برای بنده مبهم است : « شهروندی که هنوز فرهنگ شهرنشینی را نمی داند او را چه به گردشگری در محیط کوهستان بالای ۲۰۰۰ متر » شهروندی که سوار بر اتوموبیل بالای ۵۰ میلیون خود از شیشه اتوموبیل جعبه سیگار و انواع زباله را در خیابانهای بالای شهر رها میکند با محیط کوهستان و طبیعت که هیچ چشمی او را نمی پاید چه خواهد کرد . دیگر از شهروندان دیگر که اتوموبیل یاد شده را ندارند و بالای شهر هم زندگی نمی کنند هیچ نمی گویم .
بگریم و بگذریم از جنایات دیگری که در حق بسیاری از نقاط زرخیز و گردشگر پذیر ایران کرده اند و می کنند و هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی نیز پاسخگو نیست . هر کس به وسع رانت خویش مشغول آتش زدن به میراث فرزندان این خاک و بوم است .
از چه بگویم و بنویسم که لیست کردن آنها خود مثنوی هفتاد من خواهد شد :
از کلاردشت بگویم که شاید تا دهه ای دیگر نشانی از درخت در آن نباشد .
از درفک بگویم که به گواهی کوهنوردان قدیمی نیمی از جنگلهای آن از میان رفته است .
از جنگلهای نکا بگویم که نماینده مجلسی برای ساختن ویلای خصوصی خویش جاده ای سنگی بطول بیش از ۱۰ کیلومتر در دل جنگل ساخته است .
از روستاها و محله های تاریخی و باستانی بگویم که هر روز با ساختن آپارتمانهای وصله پینه شده معماری اروپایی و آسیایی زخمی بر چهره سنتی این روستاها و محله ها میزنند . کم نیستند این روستاها : نیاسر کاشان ، یزد ، اصفهان ، شمال تهران ، سنگان ، لالون و .....
از گردنه حیران بگویم که شاید تا چند سال دیگر به غیر از ویلاهای اقشار متمول دیگر چیزی در آن نبینید .
از شهرستانک بگویم که آپارتمانهای چندین طبقه شهری در بین خانه های محلی و سنتی ساخته شده است .
اصلا برای چه بگویم ، وقتی سازمان یونسکو با ساختن برجی در مقابل میدان امام اصفهان نتوانست مقابله کند . ما که دیگر ....
زخم های فوق با دیدن جاده ای دیگر در دل کوهستان زیبا و سفید پوش شده منطقه پهنه سار ، که تا چندی دیگر جاده چالوس را به جاده سولقان وصل خواهد کرد زنده شد . جاده ای که مطمئنا نه تنها ده زیبا و قدیمی سنگان ، خور ، ارنگه ، سولقان و .... را به ورطه نابودی خواهد کشاند بلکه دیگر اثری از زیبائیهای منطقه نیز باقی نخواهد گذاشت . همانگونه که با شناخته شدن تنگه واشی بر سرزیبائیهای آن آمد که می دانید .
برای نوشتن گزارش صعود به قله پهنه سار قلم به دست گرفتم ، اما دل از گفتن این دشمنیها نتوانست بگذرد .
قله پهنه سار یا پشته بند از قلل البرز مرکزی به ارتفاع ۳۴۰۰ متر در بین جاده چالوس و جاده سولقان قرار گرفته است . این قله از شمال به شهرستانک ، از غرب به روستای خور و جاده چالوس ، از شرق به دهکده سنگان و جاده سولقان و از جنوب به منطقه وردآورد منتهی میشود .
برای دست یابی به این قله از دو مسیر میتوان صعود نمود، از جاده چالوس و روستای زیبای خور و یا از جاده سولقان و سنگان . اما نکته جالب توجه اینجاست که در هر دو مسیر آبشارهای زیبایی وجود دارد که هر رهگذری را برای دیدن خویش فرا میخواند . آبشارهایی که در زمستان زیبائیشان چند برابر میشود . کله قند یخی در پای آبشار، گاه تا ارتفاع ۲۰ متری تشکیل میشود که در نوع خود کم نظیر است .
جمعه روزی به تاریخ ۱۶ دی ماه ۱۳۸۴ به همراه اعضای گروه ستاک با تعداد ۷ نفر برای صعود به قله پهنه سار از مسیر سنگان عازم منظقه میشویم .
افراد حاضر در برنامه : آقایان مجید صنعتی ، علی زمانی ، فخرالدین حیدری ، شادفر ، مازیار ، حمید
سرپرست : سیامک دانایی
طبق برنامه ریزی انجام شده با دو دستگاه اتوموبیل شخصی دوستان مقرر شده بود که ساعت ۶ الی ۶:۳۰ در پل سید خندان حاضر باشند . خوشبختانه فقط با ۵ دقیقه تاخیر از محل یاد شده به سمت جاده سولقان به راه می افتیم . جاده ای که ابتدای آن از میدان شهرزیبا آغاز میشود و بیشتر با نام جاده امام زاده داوود شناخته شده است . ابتدای جاده برای خرید وسایل صبحانه توقفی کوتاه داریم . از ابتدای میدان شهرزیبا تا دو راهی سنگان باید ۱۴ کیلومتر جاده کوهستانی آسفالته را بروید تا به دو راهی سنگان که در سمت چپ جاده واقع شده است برسید . ۱۴ کیلومتری که رودخانه کن در بیشتر جاهای آن در سمت راست شما با صدایی گوش نواز در حرکت است . جاده ای که هم اکنون توسط گردشگر نماها رو به نابودی است اما مطمئنا تا چندی دیگر بطور کامل محو خواهد شد .
از ابتدای دو راهی سنگان سه کیلومتر جاده آسفالته دیگر به سمت غرب کشیده شده است و پس از آن برای دست یابی به خود دهکده سه کیلومتر دیگر جاده خاکی را باید بروید . در طول راه بر اثر شدت سرما ، بعضی نقاط جاده به شدت یخ زده است که باید با احتیاط عبور نمود .
ساعت ۷:۳۰ به روستا رسیده و نهایتا ۷:۴۵ آماده حرکت میشویم . ارتفاع سنج ، ارتفاع روستا را ۱۸۰۰ مترنشان میدهد . به هنگام رسیدن به دهکده گمان میکردیم که تنها کوهنوردان آن روز ما هستیم اما تا آماده شویم و به راه افتیم چندین گروه کوهنوردی دیگر نیز برای صعود به منطقه می آیند . اما همگی آنها تا آبشار صعود میکنند .
در هوایی آفتابی که به تدریج و آهسته آهسته بر مقدار ابرها افزوده میشود. پیچ و تاب پاکوب مسیر دهکده را که از میان باغهای میوه روستائیان میگذرد طی میکنیم . در خود روستا برف کمی نشسته است اما از کنار امامزاده بر مقدار برف افزوده میشود .
با سکوت روستا و سمفونی صدای رودی که از میان روستا میگذرد و تماشای کوههای سفید پوش شده در زیرآسمان آبی رنگ به سمت آبشار میرویم .
ساعت ۹:۱۵ دقیقه به کنار آبشار میرسیم ، ابشاری که در ارتفاع ۲۴۰۰ متری واقع شده است . برای افرادی که آبشار را فقط در فصل تابستان دیده اند مطمئنا دیدن آبشار در فصل زمستان لذتی دو چندان دارد . کله قند یخی حدودا ۵ متری در پای آبشار تشکیل شده است و آب از بلندای صخره سنگی بر روی این کله قند یخی میریزد و هر از چندی به علت گرمای هوا یخهای بالای صخره شکسته و به پایین میریزند ، به همین دلیل جرات نزدیک شدن به کله قند یخی را نداریم و فقط دورادور چند دقیقه به تماشای آن می ایستیم .
در پناه صخره های کنار آبشار برای استراحت و صرف صبحانه توقف می کنیم و ساعت ۱۰ ، آبشار را به عنوان اولین گروهی که در آن روز قصد صعود به قله را دارد ترک میکنیم . پس از دور زدن اولین تخته سنگهای مسیر به پای تخته سنگی حدودا ۱۰ متری می رسیم که توسط کوهنوردان عزیز دیگربا سیم بکسل رول کوبی شده و صعود مسیر را آسان و ایمن نموده اند .
پس از گذر از سنگ یاد شده شیب تندی را به سمت غرب و شمال غربی ادامه میدهیم تا به روی اولین یال اصلی قله برسیم . از همان ابتدای شیب تند ، وزش باد شروع میشود . اما این وزش باد آرامش قبل از طوفان است . به محض رسیدن به ابتدای یال اصلی که توسط نقابهای بزرگی پوشیده شده است بادی شدید شروع به وزیدن میکند که تا هنگام بازگشت به کنار آبشار ادامه دارد . بادی که از ابتدای یال به بوران تبدیل میشود و با تازیانه های برف از ما استقبال میکند . خوشبختانه تمامی افراد گروه با وسایل کامل آمده اند و مشکلی از نظر ماسک طوفان ، عینک آفتابی ، باتوم ، گتر و دیگر وسایل نیست . د رابتدای یال که ایستاده ایم بر بالای سنگهای نزدیک قله گرگی را می بینیم که منتظر طعمه ای است . شاید اگر تعدادمان ۲ نفر بود جرات نمی کردیم بالاتر برویم .
برفی که منطقه را پوشانده است نیز قدرت آن را ندارد که زخمهای دست بشر را از چهره منطقه بپوشاند از ابتدای یال اصلی میتوان زخمهایی که بصورت مورب و زیگزاگ توسط بولدوزرها بر صورت کوه کشیده شده است دید .
با ارتفاع گرفتن بر عمق برف نیز افزوده میشود و کار برف کوبی سرپرست برنامه را ، که خود به تنهایی تا انتهای مسیر برفکوبی میکند سخت تر می نماید . در میانه مسیر تخته سنگهایی وجود دارد که شمالی – جنوبی است و میتوان در پناه آن چند لحظه ای از دست باد در امان بود . پس از کمی استراحت برای دست یابی به قله، آخرین شیب تند را شروع به صعود میکنیم . رفته رفته بر شدت باد نیز افزوده میشود اما جای خوشبختی است که مه و ابری در آن ارتفاع وجود ندارد و مسیر کاملا دیده میشود . حدود ساعت۱۴ الی ۱۴:۱۵ تمامی افراد گروه بر بام پهنه سار به ارتفاع ۳۴۰۰ متر و دمای ۲۴- درجه سلسیوس می ایستند . اتاقک سنگ چینی که توسط کوهنوردان ساخته شده است تا سقف پوشیده از برف است و به غیر از این اتاقک جان پناه دیگری نیست ، لذا بیش از ۵ دقیقه توقف نمی کنیم . به علت اینکه یکی از افراد گروه احساس سردی میکند ۴ نفر جدا شده و با سرعت بیشتر فرود می آییم و سه نفر بعدی نیز با فاصله ای ۵ دقیقه ای پس از گروه اول به سمت پایین باز میگردند . در کنار یال اصلی دو گروه به یکدیگر ملحق میشویم و به سمت آبشار حرکت میکنیم . سیم بکسل موجود بر روی تخته سنگ در بعضی نقاط به زیر یخ رفته است به همین دلیل با کلنگ یخهای اطراف آن را جدا کرده و تک تک فرود میآییم . ساعت ۱۶:۳۰ به کنار آبشار میرسیم . تقریبا ناهار تمام دوستان یخ زده است چرا که حدود ۴ ساعت در فریزر طبیعت حرکت کرده اند . با غروب کردن آفتاب و سردی هوا مسیر بازگشت از آبشار تا دهکده کمی یخ زده است و به همین دلیل از سرعت تیم می کاهد . در میانه راه آبشار تا ده ، تاریکی کامل بر منطقه حکمفرما می شود و اجبارا مابقی راه را با چراغ قوه طی میکنیم .
ساعت ۱۸:۳۰ به کنار اتوموبیل میرسیم و اثری از کوهنوردان صبح نمی بینیم . و اینچنین برنامه ای نیمه زمستانی با طبیعتی زیبا را تجربه میکنیم . و به حال فرزندان این خاک افسوس میخوریم که تا چند سال دیگر شاید اثری از این همه زیبایی را نبینند.
http://kouhestan.blogfa.com/۸۴۱۰.aspx
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست