چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
بهـار عمـر
فرد وقتی به دوران جوانی میرسد، با علم به اینکه به بهار عمر خود رسیده و اینکه توان و قدرت انجام بسیاری از کارها را دارد و میخواهد بزرگترین و بهترین کارهایی را که در خاطرش داشته، انجام دهد و در اوج سربلندی باشد، اما هنوز خیلی از مسائل را نمیداند و بعضی امور را درک نکرده است. به خاطر همین شاید در مسیر زندگی اش به انحراف کشانده شود یا شاید هم به راه هدایت! بنابراین جوان چه باید بکند تا در این دوران از سردرگمیها رهایی یابد؟ عمر آدمی به سرعت میگذرد و اگر مرحله به مرحله آن را درک نکند و در غفلت به سر ببرد، دیگر عمر سپری شده به عقب باز نمیگردد تا جبران گذشته را بکند، پس فرد باید مسائل روحی و فردی خود را بشناسد تا بتواند فرصتهای عمر خود را دریابد.
در این بخش در ابتدا به شناخت مسائل و خصوصیات که در فرد جوان وجود دارد، میپردازیم.
خودشناسی، مسأله شناخت از «خود» از اقدامات آغازین و ریشهای در مسیر تربیت است. انسان تا زمانی که خود و ارزش خود را نشناسد و قابلیت و ویژگیهای خویش را نیابد و ناتوانی و نیازهای خود را درک نکند، نمیتواند در مسیر تربیتی قرار گیرد. بنابراین «خودشناسی» لازمه تربیت به سوی کمال جویی است. به مقام برتر انسانی نمیتوان دست یافت مگر اینکه واقعیتهای نفسانی خود را بشناسیم. اولین و نزدیک ترین واقعیت زندگی، واقعیت «خود» است. در درون واقعیت «خود» است که بسیاری از مسائل و حقایق بزرگ جلوهگری میکند و مهم ترین این حقایق حقیقت «خدا» است. درباره اهمیت خودشناسی همین بس که امام علی علیه السلام میفرمایند: «بهترین شناخت، شناخت انسان از خودش است.» در جای دیگر امام خودشناسی را مایه خیر و خوبی میدانند و میفرمایند: «کسی که به خودشناسی دست یافته، از بزرگترین خیر و خوبی برخوردار است.» جوان باید بداند چه ویژگیهای اخلاقی و روحی دارد تا بتواند با استفاده از آنها راه هدایت را پیدا کند و در مسیر صحیح تربیتی قرار گیرد. اثرپذیری، انسان موجودی اثرپذیر و آموزش پذیر است و به طور غریزی و طبیعی دیدهها و شنیدهها را میآموزد. این طبیعت انسانی در دوران جوانی از قابلیت و توانایی بیشتری برخوردار است. از آن جایی که فکر و دل جوان هنوز دچار دل مشغولیهای روزگار و مسائل متنوع فردی و اجتماعی نشده، از موقعیت بسیار مناسبی برای یادگیری بهرهمند است و قلب و دل او مانند زمین آماده کشت، هر دانهای را پذیرفته و میپروراند. امام علی علیه السلام در وصیت خود به فرزندش امام حسن علیه السلام نوشته اند: «قلب و دل جوان مانند زمین خالی از کشت است که هرچه در آن انداخته شود، قبول میکند. از این رو قبل از این که دل تو سخت و فکر تو مشغول شود، در تربیت تو سرعت گرفتم تا با تمام اندیشه ات به استقبال آینده بروی.» نکات مهمی که در این فرمایش امام نهفته است عبارت است از اینکه:
۱) فکر و دل جوان، بدون انتخاب و گزینش، آماده پذیرش آموزش هاست پس جوان باید بکوشد و بداند که چه آموزشهایی میخواهد یاد بگیرد.
۲) جوان باید زودتر بکوشد تا روح تشنه خود را از آموزشهای صحیح سیراب کند.
۳) جوان باید تعالیم و آموزشهایی را که میخواهد یاد بگیرد، اولویت بندی کند و در ابتدا به آموزشهای اصلی و مهم بپردازد.
۴) در صورت اقدام نکردن به موقع روح جوان بر اثر مشغولیتهایی که در او پدیدار میشود، کم تر اثر میپذیرد و شاید دیگر آموزشها بر قلب و دل او اثر گذار نباشد.
۵) آموزشها باید صحیح و بر اساس مبانی اسلام باشد و گرنه موجب انحطاط جوان میشود.
● اثرپذیری و شخصیت
اگر بخواهیم خصلتها و ویژگیهای جوان را طبقه بندی کنیم، اثرپذیری جایگاه اول را داراست به موجب اثرپذیری شخصیت فرد نیز شکل میگیرد. اثرپذیری در جوانی، عنصر ذاتی و اصلی شخصیت را تشکیل میدهد و در مراحل بعد این شخصیت شکل گرفته قابلیت تغییر را ندارد. درست است که در شکل گیری شخصیت نقش کلیدی بر عهده خود فرد است اما قبل از خود فرد، محیط تأثیر خود را گذاشته و جوان آن را تکمیل میکند و شکل شخصیت فرد نقش میبندد. تأثیرات محیطی که فرد در آن است، بیشتر از تأثیراتی است که خود فرد بر روی خویش دارد از این روست که امام علی علیه السلام میفرمایند: «با فرد بدکار و بدجنس دوستی و رفاقت نکن؛ چراکه طبع و خوی تو از طبع و خوی او اثر میپذیرد، بدون آنکه بدانی.»
● رشد عقلی
جسم و جان جوان در یک حرکت همه جانبه پیوسته رو به رشد است. در پیکر پر رمز و راز جوانان هر لحظه تحولی عظیم صورت میگیرد. نیروی عقل جوان، هر روز و هر شب در جایگاه کاملتری قرار میگیرد و این تحول مبارک و پربرکت تا نهایت سنین جوانی ادامه دارد و در واقع یکی از شاخصههای جوانی وجود همین سیر تکاملی اوست. امام علی علیه السلام میفرمایند: «رشد عقلی انسان در ۳۵ سالگی به حد کمال میرسد و پس از آن هرگونه رشد دیگری که باشد، بر اثر تجربه است.
● پاک دلی و رقت قلب
جوانان به طور طبیعی کمتر از بزرگ ترها در تاریکیهای روحی و قساوت قلبی غوطه ورند و غالباً دارای دلی روشن، قلبی پاک، روحی روان و فکری جوان میباشند. به همین دلیل است که زودتر از بزرگترها به سوی حق و فضیلت رو میآورند. این خوی و خصلت نیکو است که مایه تمایل جوان به خیر و نیکی است. در ابتدای دعوت به اسلام، در زمانی که پیران و بزرگان قریش دعوت پیامبر را تکذیب میکردند، جوانان با همین خصلت و خوی پسندیده پیامبر را یـــاری کردند و اولین جوان هم که دعوت ایشان را پذیرفتند امام علی علیه السلام بودند.
حق طلبی و فضیلت خواهی جوانان بر اساس فطرت پاک انسانی به ندای حق و فضایل اخلاقی گرایش دارند و همیشه خواستار جهانی هستند که حق و فضیلت انسانی در آن حاکم باشد. جوانان تا زمانی که روح پاکشان به گناهان آلوده نشده، همواره در پی رسیدن به فضایل انسانی اند و برای رسیدن به حق تلاش میکنند. سختیها برای رسیدن به حق برای آنان معنا ندارد زیرا هدف فقط رسیدن به حق است. طبق فرمایش امام علی علیهالسلام: آن کس که مطلوب و مقصودش حق باشد، سختی بر او آسان میشود و دور برای او نزدیک میشود.» پس اگر جوانی تحمل سختی برای عدالت خواهی و حق را نداشته باشد و خواهان فضیلت هم نباشد و مخالف با حقطلبی باشد، مسلماً این جوان سعی نکرده که طبق فطرت انسانی، خود را تربیت کند.
● دینگرایی
دینگرایی یکی از روحیات پر ارزش بشری است که نتیجه روحیه حقطلبی و فضیلت خواهی است. این روحیه در آغاز جوانی به شدت فعال شده و رشد مییابد و اگر بهاء و ارزشی داده نشود، این میل سرکوب و منحرف میشود. قرآن درباره ایمان آورندگان به حضرت موسی میفرماید: «در آغاز هیچ کس به موسی ایمان نیاورد مگر گروهی از فرزندان قوم او، در حالی که از فرعون و اطرافیانش میترسیدند که مبادا آنان را در شکنجه قرار دهد.» دو نکته از این آیه برداشت میشود: * اولاً جوانان و فرزندان از پیشگامان در قبول دین بودند. * ثانیاً جوانان با وجود ترس از شکنجه که از عواقب قبول دین بود، باز هم حاضر نشدند از دین دست بردارند. علاوه بر این فطرت و سرنوشت، خلقت انسان بر اساس دینخواهی و خداجویی است که این روح فطری به همراه دیگر نیروهای بشری در زمان جوانی به اوج رشد خود میرسد.
● شور جوانی
جوانان دارای شور و نشاط ویژهای هستند و همواره دوست دارند در اجتماع تازه و نو حضور داشته باشند.
اسلام و تعالیم اسلامی هیچ گاه به سرکوب این میل نمیپردازد، بلکه در جایی به شور و نشاط جوان را تشویق نیز میکند البته در جایی نیز برای آن حریمها قرار داده است تا این میل در حد تعادل خود رشد کند و فرد را از مسیر حرکت صحیح خود باز ندارد. امام علی علیه السلام آن قدر برای جوانان اهمیت قائل میشدند که روایت است، وقتی با غلام جوانشان قنبر به بازار میروند و دو پیراهن میخرید و بهترین پیراهن را به غلام میدهند برای اینکه او جوان است و شور و نشاط جوانی و احساس نوگرایی در او است و خود امام پیراهنی را که نامرغوبتر است برمیدارند، با اینکه امام خلیفه مسلمین بودند و قنبر غلام ایشان.
منبع : نوآوران فناوری اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست