سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

انحصار حیات


اعطای امتیازات انحصاری به مؤلفه‌های حیات یا همان ژن‌ها، سلول‌ها، بافت‌ها، اندام‌ها و حتی موجودات زنده می‌تواند به زنگ خطری برای نسل حاضر و آینده بشر تبدیل شود. دستكاری و زیرورو كردن چنین سرمایه‌های طبیعی‌ای و معرفی آنها به عنوان «اختراع» بشری نه تنها از قداست حیات می‌كاهد، بلكه می‌تواند این سرمایه‌های همگانی و امانت خدادادی را به ابزاری برای سودجویی و استثمار حیات توسط شركت‌های چندملیتی مبدل سازد. در سال‌های پیش‌رو، ذخیره‌ی ژنی رو به كاهش كره خاكی، به منبعی بس ارزشمند تبدیل خواهد شد. هم اكنون شركت‌های چندملیتی، هر گوشه و كناری از زمین را با هدف یافتن میكروب‌ها، گیاهان، حیوانات و انسان‌هایی با ویژگی ژنتیكی نادر در می‌نوردد تا از آنها به عنوان سرمایه‌ای سودآور استفاده نمایند. پس از یافتن ویژگی‌های مطلوب است كه این شركت‌های فعال در عرصه بیوتكنولوژی با دستكاری و ثبت این ویژگی‌ها، این «اختراعات» خود را مورد حمایت قانونی قرار می‌دهند. اگرچه مهارت و تخصص فنی مورد نیاز برای دستكاری «طلاهای سبز» جدید در آزمایشگاه‌های علمی و اتاق‌های هیأت مدیره شركت‌های شمال نهفته است، اما اكثر منابع ژنتیكی مورد نیاز این انقلاب نوین در اكوسیستم‌های كشورهای جنوب قرار داد. كشورهای جنوب معتقدند آنچه را كه كشورهای شمال «اختراع» می‌نامند، چیزی جز سرقت منابع ژنتیكی محلی و انباشت دانش بومی استفاده از آنها نیست. از سوی دیگر، شركت‌های فعال در حوزه علوم زیستی، این گونه استدلال می‌كنند كه به مخاطره افتادن منابع مالی و سال‌های تحقیق با هدف عرضه محصولات جدید و سودمند به بازار، مستلزم وجود چنین حمایت‌های انحصاری‌ای می‌باشد. ورود چنین حمایت‌هایی به عرصه حیات این سؤال جدی را مطرح می‌كند كه آیا این ژن‌ها، سلول‌ها، بافت‌ها، اندام و اصلاً موجودات زنده دستكاری شده واقعاً اختراعات بشری هستند و یا صرفاً كشفیاتی در عرصه طبیعت‌اند كه به نحوی ماهرانه توسط آدمی دستكاری و زیر و رو شده‌اند؟ در حالی كه در مورد عناصر شیمیایی جدول تناوبی به رغم منحصر به فرد بودنشان و نیز وجود نوعی خلاقیت در جداسازی و طبقه‌بندی‌شان، شاهد هیچ گونه انحصاری توسط كاشفان آنها نبوده‌ایم، اما هم اكنون در مورد دستكاری، جداسازی و طبقه‌بندی ویژگی ژن‌ها ادعا می‌شود كه اینها اختراع بشری‌اند. این منطق حاكم، زمانی نگران‌كننده‌تر می‌شود كه چنین ادعایی در مورد ثبت و انحصار سلول‌ها، اندام دستكاری شده ژنتیكی و حتی یك جانور زنده مطرح می‌شود. آیا به راستی با صرف تغییرات و دستكاری جزیی ژنتیكی، یك كلیه و یا لوزالمعده قابل انحصار است؟ یك شامپانزه چطور؟ آیا شامپانزه‌ای را كه ساختار ژنتیكی‌اش شبیه آدمی است می‌توان به واسطه وارد ساختن یك ژن به ساختار زیستی‌اش به عنوان یك اختراع ثبت و به انحصار درآورد؟ بر طبق نظر حامیان چنین مدعایی، پاسخ مثبت است. در نتیجه پیشرفت‌های حیرت‌آور در اجرای طرح ژنوم بشر كه توسط دولت آمریكا تأمین مالی می‌شود، دیری نخواهد گذشت كه موضوع ثبت و انحصار مؤلفه‌های حیات به یكی از مهم‌ترین نگرانی‌های بشر مبدل خواهد شد. انتظار می‌رود كه در كمتر از چهار سال دیگر یعنی تا سال ۲۰۰۸ همه ژن‌های نژاد بشری شناسایی شده و در نتیجه توسط شركت‌های فراملی فعال در حوزه علوم زیستی تحت حمایت حقوق مالكیت فكری قرار گیرند. چنین شركت‌هایی حتی در حال ثبت و انحصار كروموزوم‌ها، تیره‌های سلولی، بافت‌ها و نیز اندام‌های انسان هستند. به عنوان نمونه، شركت دارویی «پی پی ال» كه برای نخستین بار در طول تاریخ موفق شد تا گوسفند كلونی «دالی» یا همان اولین موجود كلونی تاریخ را شبیه‌سازی نماید، امتیاز انحصاری رویان‌های شبیه‌سازی شده آدمی را كسب كرده است. اما افزایش روزافزون كنترل و اسیتلای چنین شركت‌هایی بر ساختارهای ژنتیكی و نیز دست‌اندازی و در اختیار گرفتن تكنولوژی‌هایی كه اسباب سوءاستفاده را برای آنها فراهم آورده‌اند، خود زنگ خطری برای حیات می‌باشد؛ چرا كه انقلاب بیوتكنولوژی خواه ناخواه هر جنبه‌ای از حیات ما را متأثر از خود خواهد ساخت. غذا خوردن، ازدواج، زاد و ولد، پرورش و آموزش فرزندانمان، كار كردن و حتی نحوه نگرش و درك دنیای پیرامون‌مان به نحو عمیقی از این انقلاب تأثیر خواهد پذیرفت.
اما در قبال چنین تحولاتی، به راستی برای نسل‌های بعدی زندگی با این اندیشه كه حیات اختراعی صرف بوده و دیگر در چنین حیاتی تمایزی بین مرزهای مقدس و الحادی وجود نخواهد داشت، به چه معنا خواهد بود؟ بی‌شك، اعطای امتیازات انحصاری بر حیات به اندیشه‌های بنیادین ما درباره ماهیت واقعی حیات سخت آسیب می‌رساند. آخرین بحث جدی درباره ارزش حیات شاید به قرن نوزدهم و آن هم به مسأله بردگی انسان بازگردد كه مخالفین نظام برده‌داری با این استدلال كه هر انسانی از حقوق خدادادی برخوردار است و نمی‌تواند تحت مالكیت تجاری دیگران قرار گیرد، به مقابله با این پدیده پرداختند. امروزه نیز نسل جدیدی از فعالان در عرصه ژنتیك، همانند مخالفین نظام برده‌داری، مفهوم انحصار بر حیات بشری را به چالش جدی فراخوانده‌اند و استدلال می‌نمایند كه نباید ژن‌ها، كروموزم‌ها، تیره‌های سلولی، بافت‌ها، اندام‌ها و رویان‌های بشری، تحت حقوق مالكیت فكری قرار گیرد و به كالاهایی سودآور در دست غول‌های تجاری جهان تبدیل شوند. شكی وجود ندارد كه برای رهایی از این اوضاع، باید با توسل به معاهده‌ای جهانی، ذخیره ژنی موجود را به مثابه سرمایه‌ای مشترك به حساب آوریم، سرمایه‌ای كه همگان و همه نسل‌های بعدی در آن سهیم هستند. مسلم آن است كه مبارزه برای حفظ ذخیره ژنی كره زمین در قالب سرمایه‌ای مشترك كه از هر گونه استثمار و سوءاستفاده تجاری مصون باشد، به یكی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین مبارزات بشری در قرن بیوتكنولوژی مبدل خواهد شد.

نویسنده: جرمی ریفكین
منبع:ماهنامه سیاحت غرب، سال دوم، شماره چهاردهم، شهریور ۱۳۸۳
منبع : شبکه فن آوری اطلاعات ایران


همچنین مشاهده کنید