جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عملیات سرنوشت ساز


عملیات سرنوشت ساز
بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران مسایل جنگ تحمیلی، مقطع زمانی عملیات والفجر ۸ تا كربلای ۴ را مشكلترین، و در عین‌ حال، پربارترین سالهای دفاع مقدس می‌نامند.
شرایط حاد سیاسی و اقتصادی تحمیل شده از سوی دشمنان جهانی انقلاب‌ اسلامی، در این سال، بیشترین تهدیدها و طاقت فرساترین فشارها را متوجه مسئولین جنگ كرد. این فشارها موجب پدیدآمدن تنگناهایی عمده شد که در وهلهٔ اوّل به نظر بن‌بست‌آفرین می‌آمد.
در این میان، پیروزی در عملیات بی نظیر والفجر ۸ و فتح فاو، به عنوان یك عامل قوی حفظ موازنه همچنان خود را نشان می‌داد. عراق هم شیوه دفاع متحرک را در برابر پیروزی ایران تعریف کرد. ایرانیها نیز در یک سلسله عملیات، فرمول جدید متجاوز را شکستند تا بالاخره در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ عملیات سرنوشت ساز رزمندگان ایران با هدف تسلط بر شهر بصره با موفقیت انجام شد.
دو عامل باعث شد تا سپاه كه بیشتر در فكر آماده‌سازی عملیات گسترده بعدی بود ضمن بازنگری مجدد درخطوط پدافندی نیروهای خودی، عملیات محدود را سر لوحه برنامه‌های خود قرار دهد.
عامل اول تأكید مكرر حضرت امام(ره) كه پس از عملیات فاو طی چندین نوبت و به طور مكرر، در فرمایشات خود رزمندگان اسلام را به استمرار عملیات دعوت می‌فرمودند: «شما در جبهه‌ها، هیچ نگذارید آرامش پیدا كند دشمن، اگر بگذارید آرامش پیدا كند، می‌رود و تجهیز زیادتر می‌كند و شما را به زحمت می‌اندازد. باید نگذارید كه او یك شب از اضطراب بیرون بیاید. الآن در اضطراب هستند؛ نگذارید از اضطراب بیرون بیایند. باید عملیات كنید، ولو ایذایی". فرمایشات و تأكیدات فوق، مسئولین سپاه را بر آن داشت كه به هر نحو شده، تا زمان فرا رسیدن عملیات بزرگ، دست به یك سری عملیات محدود بزنند.
این‌ تأكیدهای‌ مستمر امام‌ در آغاز سال‌ و در حالی‌ كه‌ نیروهای‌ رزمنده‌ از پیروزی‌ عظیم‌ فاو ـ شادمان‌ ـ به‌نظر می‌رسیدند، موجب‌ تعجب‌ بسیاری‌ گردید، اما با آغاز دفاع‌ متحرك‌ عراق‌ و حمله‌ به‌ مهران‌ و چند نقطه‌ دیگر از مناطق‌ خودی‌، اهمیت‌ این‌ سخنان‌ به‌طور مشخص‌ آشكار شد.
عامل دوم ضرورت مقابله با استراتژی دفاع متحرك دشمن بود كه عملیات محدود و ایذایی در مقطع فوق‌الذكر تنها راه‌حل فوری و عملی بود كه دشمن را از سیاست تهاجمی به انفعال و زبونی می‌كشاند بر همین اساس و برای تحقق اهداف فوق، سپاه، چندین نقطه را به عنوان مناطق عملیات محدود، انتخاب كرده، پس از طرح‌ریزی و تعیین سازمان رزم، دست به انجام عملیات زد.
مناطق انتخاب شده برای انجام عملیات، نقاطی بودند كه عراق در تهاجمات اخیر خود، آنها را به تصرف درآورده بود (مهران) و یا احتمال حمله عراق به آنها می‌رفت (جزیرهٔ جنوبی)؛ و یا اینكه از لحاظ پدافندی، نقاط ضعفی در آن دیده می‌شد.در ادامه به كلیات اهداف چند عملیات که با این هدف انجام شد می‌پردازیم.
● ۳ عملیات كربلایی
با تأكید حضرت امام(ره) مبنی بر آزادی مهران، رزمندگان اسلام در ساعت ۲۲:۳۰ دقیقه نهم تیرماه ۱۳۶۵، با یورش به مواضع دشمن از ۴ محور عملیات كربلای ۱ را آغاز كرده و طی ۵ مرحله كه ۷ شبانه روز به طول انجامید شهر مهران را آزاد كرده و با ۱۰۰درصد موفقیت اهداف عملیات را تأمین نمودند.
این عملیات پایانی بود بر استراتژی دفاع متحرك و منفعل شدن سیاست تهاجمی دشمن. ۱۰ شهریور ۶۵ هم در منطقه حاج عمران با شركت ۲۸ گردان از سپاه كربلای ۲ انجام شد.
سپس نوبت به نیروی دریایی سپاه رسید تا عملیات كربلای ۳ را در ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شمال خلیج‌فارس به انجام رساند. در این عملیات، لشكر ۱۴ امام حسین (ع) با سه گردان شركت داشت. هدف از انجام عملیات، تصرف اسكله‌های البكر و الامیه بود. تصرف این اسكله‌ها كه ۳۲ كیلومتر تا ساحل فاصله داشتند، این امكان را برای ایران فراهم می‌كرد كه ضمن تأمین جناح جنوبی در منطقه فاو، جزیره بوبیان كویت را نیز در معرض تهدید قرار دهد.
● جنگ شهرها
حملات هوایی دشمن، كه به دنبال مطرح شدن عملیات سرنوشت‌ساز و همچنین شكست دشمن در عملیات‌های كربلای ۱ و ۲ و ۳، در تیر و شهریورماه تشدید شده‌بود، ادامه یافت و طی‌ماه‌های شهریور، مهر و آبان ۱۳۶۵، مناطق صنعتی، كارگری، اقتصادی و نفتی و نیز شهرها و مناطق مسكونی و مناطق عملیاتی زیر شدیدترین حملات هوایی و بمباران‌های دشمن قرار گرفتند.
عراق از این كار دو هدف را دنبال می‌كرد، یكی هدف كوتاه مدت كه جلوگیری از اجرای عملیات سرنوشت‌ساز بود. دیگری هدف بلندمدت كه انهدام منابع ارزی و درآمد كشور و همچنین به ستوه آوردن مردم و برانگیختن مخالفت آنها با جنگ و در نتیجه تسلیم جمهوری اسلامی و پذیرش آتش‌بس به نحوی كه مطلوب رژیم عراق باشد، بود.
افزایش توان هوایی عراق و دسترسی به نقاطی كه قبل از این در توان عراق نبود، علاوه بر این‌كه به دلیل واگذاری تجهیزات و هواپیماهای پیشرفته‌ای بود كه شوروی و فرانسه در اختیار عراق گذاشته بودند، مرهون همكاری كارشناسان امریكایی بود.بیشترین حملات عراقی‌ها طی این مدت به باختران صورت گرفت.
همچنین طی این مدت تأسیسات نفتی خارك و نقاط مسكونی و صنعتی اصفهان، اراك، تهران، سردشت، خرم‌آباد، تبریز، لرستان، شیراز، آغاجاری، هفت‌تپه، گیلان‌غرب، آبادان، پتروشیمی بندر امام، راه‌آهن اندیمشك، و سدهای دز و شهید عباس‌پور زیر حملات شدید هوایی دشمن قرارگرفت.
● جنگ نفت‌كش‌ها
عراق جنگ نفت‌كش‌ها را با دو هدف به راه انداخت و آن را دنبال ‌كرد. هدف اول در راستای همان حملات هوایی یعنی حمله به تأسیسات نفتی و صنعتی بود تا با جلوگیری از صدور نفت ایران، جمهوری اسلامی را در تنگنای اقتصادی قرار دهد و دوم این‌كه با پیش‌بینی اقدام متقابل ایران، در تلاش بود تا دیگر كشورهای منطقه را نیز به طور مستقیم وارد درگیری كرده، جنگ را بین‌المللی كند تا از فشارهای وارد بر خود بكاهد.
● مك فارلین
در آبان ۱۳۶۵ در وضعیتی كه ایران تحت فشار همه جانبه‌ای قرار گرفته بود، افشای ماجرای مك‌فارلین به عنوان مهمترین تلاش سیاسی پنهان امریكا برای برقراری رابطه با ایران و به دست‌گیری ابتكار عمل در جنگ ایران و عراق، اوضاع سیاسی - نظامی جنگ را در موقعیت جدیدی قرار داد.
تلقی عراق از اهداف و نتایج نهایی تلاشهای امریكا و احتمال قربانی شدن صدام، به واكنش شدید رژیم عراق در برابر امریكا و گرایش این رژیم به سوی شوروی منجر شد.
بنابراین امریكا و شوروی عملاً به حمایت از عراق، ایران را تحت فشار مشترك قرار دادند.
عراق نیز با توجه به موقعیتی كه به دست آورده بود، می‌كوشید با استفاده از حملات هوایی، جمهوری اسلامی را در موقعیتی قرار دهد كه هر چه سریعتر از ادامهٔ جنگ دست كشیده و از تنبیه متجاوز عدول كند.
● عملیات سرنوشت ساز
از اوایل سال ۶۵ سلسله تلاشهای وسیعی به منظور طرح ریزی و آماده‌سازی عملیات «سرنوشت‌ساز» صورت گرفت. چنین ارزیابی می‌شد كه گرچه پیروزی فاو تاثیرات قابل ملاحظه‌ای در تقویت موقعیت برتر جمهوری اسلامی داشته است، ولی حامیان منطقه‌ای و جهانی عراق هنوز حاضر به تامین حقوق ایران نیستند، بنابراین اگر رزمندگان اسلام یك عملیات تعیین كننده را با موفقیت به انجام برسانند، تحقق خواسته‌های جمهوری‌ اسلامی تسهیل خواهد شد.
بر اساس چنین تحلیلی، بیش از شش ماه سیاست تبلیغاتی كشور در جهت بسیج نیرو و امكانات برای اجرای عملیات سرنوشت‌ساز متمركز شد. تا اینكه در سوم دی‌ماه ۱۳۶۵ عملیات كربلای ۴ آغاز گردید. عملیاتی بسیار پیچیده و سخت كه هدف نهایی آن تصرف شهر ابوالخصیب واقع در جنوب اروندرود و حومه بصره بود.با شروع عملیات كربلای ۴ مشخص گردید كه تاكتیك ویژه عملیات لو رفته و دشمن از آن آگاهی كامل دارد. برای همین طی زمانی كوتاه دستور توقف عملیات صادر شد.
نتیجه عملیات كربلای ۴ به شكل نامطلوبی موقعیت برتر ایران را كه با فتح فاو حاصل شده بود، تحت تاثیر قرار داد و شرایطی بحرانی به وجود آورد. ضرورت تجدید و تثبیت موقعیت برتر، نیاز به تلاشی سریع و وسیع داشت.
● پنجمین كربلا
تلاش برای اجرای عملیات پیروز سرنوشت‌ساز، جوهره و هسته اصلی طرحریزی عملیات كربلای ۵ را تشكیل می‌داد. در هم‌ شكستن مستحكم‌ترین و پیچیده‌ترین مواضع دشمن در شرق بصره و در نتیجه حفظ برتری سیاسی- نظامی در برابر عراق، بخشی از دستاوردهای این عملیات است. همچنین موفقیتهای جمهوری اسلامی ایران و احتمال پیروزی نظامی قریب‌الوقوع آن، دنیا را به این نتیجه رساند كه راههای به پایان رساندن جنگ را با تصویب قطعنامه ۵۹۸ هموار سازد.
● زمینه‌های یک قطعنامه
زمینه‌های تصویب قطعنامه ۵۹۸ پس از پیروزی عملیات كربلای ۵ چیده شد. به دنبال این عملیات بود كه غرب و شرق قطعنامه‌ای را كه در آن برای اولین بار به نظرات ایران توجه شده بود، تصویب كردند.
عراق كه نظام بین‌الملل را جای خود می‌دانست و تصویب قطعنامه را به عنوان راه حلی برای نجات خود از حملات جمهوری‌اسلامی تلقی می‌كرد، بلافاصله آن را پذیرفت. البته مواد قطعنامه به نفع عراق تنظیم نشده بود، زیرا در این صورت نمی‌توانست نظر تهران را جلب كند، برای همین عراق نیز به آن با سوء‌ظن می‌نگریست ولی امیدوار بود كه در صورت پذیرش قطعنامه از سوی ایران و با توجه به عدم حمایت دو بلوك قدرتمند شرق و غرب از ایران و متقابلاً حمایت آنان از عراق، ضمن اینكه از ادامه تحمیل فشار نظامی ایران نجات پیدا كند، بر سر اجرای مواد قطعنامه نیز بتواند با حمایت هم‌پیمانان خود، مانع از تحقق خواسته‌های ایران شود. جمهوری اسلامی نیز متقابلاً با درك این مسأله كوشید تا پذیرش قطعنامه را منوط به رفع ابهام آن كرده و منافع ایران را در آن صراحت بخشد.
لیكن، دنیا حاضر به اعتراف صریح به حقوق جمهوری‌ اسلامی نشد بلكه با حضور مستقیم نظامی در خلیج‌فارس و ورود نظام بین‌الملل در جنگ، كوشید قطعنامه را به ایران اسلامی تحمیل كند. در همین راستا تمام هم‌پیمانان عراق از آمریكا و شوروی گرفته تا آلمان، انگلیس و فرانسه بطور سرسام‌آوری تجهیزات عراق را تقویت كردند و سلاحهای مرگبار در اختیار آن گذاشتند تا به هر نحو ممكن مانع از پیروزی ایران اسلامی شوند.
این در موقعیتی بود كه جمهوری اسلامی در یك محاصره اقتصادی طولانی به سر می‌برد و حتی در تهیه امكاناتی چون خودرو و وسایل بی‌سیم نیز در فشار بین‌المللی قرار داشت. در چنین شرایطی قطعنامه ۵۹۸ به جمهوری اسلامی تحمیل شد.
اما به لطف خداوند ، پس از پذیرش قطعنامه با اوضاعی كه در جهان پیش آمد، از جمله واقعه سلمان رشدی و تهاجم عراق به كویت، نه تنها موقعیت جمهوری‌اسلامی در جهان مجدداً تثبیت شد، بلكه این قطعنامه بیش از آنكه برای عراق سودی داشته باشد، ابزاری در دست ایران اسلامی شد تا توسط آن حقوق خود را محقّق سازد.
مهدی قمصریان
منبع : روزنامه همشهری