سه شنبه, ۱۷ مهر, ۱۴۰۳ / 8 October, 2024
مجله ویستا


فقر ، اعتیاد و تکدی‌گری کودکان


فقر ، اعتیاد و تکدی‌گری کودکان
در ماده ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی استفاده از کودکان برای تکدی‌گری جرم محسوب می‌شود اما کمتر خیابان و کوچه‌ای را می‌توان یافت که تصویری از چهره ضعیف و نحیف کودکی پشت چراغ قرمز را در خود قاب نکرده باشد. تکدی‌گری یکی از مخرب‌ترین و پست‌ترین اشکال کار کودکان در خیابان است که تاکنون چاره‌ای قطعی برای برخورد سازمان یافته با آن از سوی سازمان‌ها و نهادهای قانونگذار و اجرایی اندیشیده نشده است. در آخرین آمار سازمان جهانی کار آمده است که در ایران یک میلیون و هشت صدهزار کودک به کار اشتغال دارند.
بسیاری از کودکان متکدی ما کودکان ربوده شده‌ای هستند که در خدمت سازمان‌یافته قرار گرفته‌اند اما در کنار این امر کودکانی نیز هستند که از سوی والدین خود برای کار تکدی‌گری مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. در چنین مواردی وجود حق سرپرستی که قانون برای والدین نسبت به فرزندان در نظر گرفته، برخورد و مقابله با آن را دشوار ساخته است. ضعف قوانین حمایتی و کنترل‌های قانونی از یکسو و فقدان برنامه‌های کاربردی در دستگاه‌های اجرایی از سوی دیگر سبب شده‌اند تا ناکارایی در کنترل این آسیب اجتماعی کاملا مشهود باشد. قوانین موجود در این خصوص نیز برای کنترل این آسیب اجتماعی قابلیت لازم را دارا نبوده و در عمل جز در عوامل و موارد تنبیهی به کار نمی‌آیند. در ایران چارچوب قوانین موجود در این زمینه ترکیبی از فقه اسلامی پیمان‌های جهانی و قوانین مدنی کشورهایی نظیر بلژیک و فرانسه است.
این ترکیب ناهمگن سیستم حقوقی ایران را در قوانین مربوط به کودکان به صورت خاص دچار ناهماهنگی‌هایی درباره حقوق کودک مصوب سال ۱۹۸۹ متقبل شده‌اند. این پیمان نامه را می‌توان فراگیرترین پیمان نامه بین‌المللی در طول تاریخ دانست. در ماده ۳۲ این پیمان‌نامه چنین تصریح شده است:
۱) کشورهای عضو حقوق کودک برای برخورداری از حمایت در بهره‌کشی اقتصادی و انجام هرگونه کاری ممکن است زیانبار باشد یا خللی در تحصیل کودک وارد آورد یا به سلامتی یا رشد جسمانی، ذهنی، اخلاقی یا اجتماعی آسیب رساند به رسمیت می‌شناسد.
۲) کشورهای عضو جهت تضمین اجرای ماده حاضر اقدامات قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی به عمل خواهند آورد. بدین‌منظور و با عنایت به سایر اسناد بین‌المللی مربوط به کشورهای عضو بویژه اقدامات ذیل را به‌عمل خواهند آورد.
الف) ‌تعیین حداقل سن یا حداقل سنین برای اشتغال به کار
ب)‌ تدوین مقررات مناسب در ارتباط با ساعات کار و شرایط اشتغال
پ) تعیین مجازات‌های مناسب یا ضمانت‌های اجرایی به منظور تضمین اجرای موثر ماده حاضر.
جمهوری اسلامی ایران پیمان‌نامه جهانی حقوق کودک را با شرایط تحفظ کلی در سال ۱۳۷۳ امضا کرده و تاکنون دو بار درباره وضعیت حقوق کودک در ایران به کمیته حقوق کودک گزارش داده است.
با این وجود فقدان برنامه‌های بلندمدت و کاربردی در اصلاح قوانین موجود و تدوین قوانین ضروری و همچنین نگاه مجرمانه به پدیده تکدی‌گری و اعتیاد که از معضلات و تبعات آن است منجر به عدم توسعه سیاست های حمایت ملی برای حمایت از کودکان در مقابل خشونت وبهره‌کشی شده و این امر به نوبه خود به گسترش این پدیده دامن می‌زند. از سال ۱۳۷۹ تاکنون بودجه‌های کلانی برای اجرای طرح‌های مقطعی و ضربتی با متکدیان صرف شده است اما نه تنها نتیجه مطلوبی عاید مسئولان ذیربط نشده بلکه روز به روز دامنه فعالیت باندهای سازمان‌یافته و خطرناک در حاشیه این امر را گسترده‌تر کرده است. تمرکز بر طرح‌های جمع‌آوری و ساماندهی متکدیان به صورت برخوردهای ضربتی سبب شده است تا همواره به جای علت، معلول در کانون توجه قرار گیرد و ریشه‌ها و همچنین ابعاد مخرب و گسترده و پیامدهای این آسیب و معضل اجتماعی پنهان و دور از نظر باقی بماند. ضعف سیستم تامین اجتماعی در دهک‌های پایین درآمدی جامعه و شیوع فقر در حاشیه کلانشهرها باعث شده است تا بسیاری از حاشیه‌نشینان برای تامین معاش به خیابان‌های بزرگ روی آورند.
بنابراین طرح‌های ضربتی برای جمع‌آوری این افراد از سطح شهر با شیوه‌های تهاجمی نه تنها به حل موضوع کمکی نخواهد کرد بلکه ظلم مضاعفی خواهد بود که به این افراد تحمیل می‌شود. در فقدان محیط حامی کودکان کار، نگاه مجرمانه به این پدیده و دستگیری بسیاری از کودکان خیابان که در مرحله بعد به کودکان بزه تبدیل می‌شوند موجب بازتولید و ادامه این چرخه می‌شود چرا که سیاست موثری برای حمایت از این کودکان که خود قربانی خشونت و بهره‌کشی هستند وجود ندارد. یکی از آسیب‌های اجتماعی که ارتباطی انکارناپذیر وتنگاتنگ با موضوع تکدی‌گری دارد شیوع اعتیاد در میان متکدیان است که کودکان کار و خیابان نیز از گزند آن در امان نیستند.
باید توجه داشت که ریشه تکدی‌گری صرفا در عوامل اقتصادی خلاصه نمی‌شود بلکه عوامل فرهنگی و اجتماعی بسیاری دراین امر دخیل هستند. بنا به گفته مسئولان تنها چهار درصد متکدیان نیازمند واقعی هستند و ۹۶ درصد آنها “کلاش” بوده و از این طریق امرار معاش می‌کنند. بسیاری از متکدیان روزانه ۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان درآمد دارند. بنابراین درآمدی بالغ بر ۱/۵ میلیون تومان از این راه کسب می‌کنند و این درآمد کودکان فقیر و باندهای سازماندهی کننده آنها را به ادامه تکدی‌گری ترغیب می‌کند. فعالیت متکدیان و قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر در سطح کلانشهرها و پول آماده‌ای که تکدی‌گری در اختیار کودکان قرار می‌دهد و نیز ناآگاهی از تبعات اعتیاد بسیاری از این افراد را در معرض ابتلا به مصرف موادمخدر قرار می‌دهد.
بیکاری کاهش قدرت مالی این معتادان در ازای خرید و مصرف مواد مخدر به خودی خود در گستره اقتصادی موجب تداوم چرخه فقر شده و لطمات جبران‌ناپذیری را به جامعه و این افراد وارد می‌کنند. بسیاری از این افراد که دچار سوءمصرف مواد هستند در طرح جمع‌آوری معتادان به مراکز درمانی منتقل می‌شوند اما اکثر این افراد معتادان بی‌خانمان هستند و پس از گذراندن دوره بازپروری مجددا به سطح شهر روی می‌آورند.
امیرعباس میرزاخانی
منبع : روزنامه رسالت